تحلیل انتقادی گفتمان حمایت از برند ایرانی در اسناد بالادستی رسانه ملی تحت پارادایم توسعه فرهنگی
الموضوعات : مدیریت فرهنگیزینب ضیائی 1 , عباس عباس پور 2 , علی اکبر فرهنگی 3
1 - دانشکده مدیریت دانشگاه علوم وتحقیقات
2 - استاد تمام دانشکده روانشناسی دانشگاه علامه طباطبایی
3 - استاد تمام، دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران، تهران
الکلمات المفتاحية: رسانه ملی, سیاستگذاری, برند, اقتصاد مقاومتی, تحلیل گفتمان.,
ملخص المقالة :
این پژوهش جهت شناسایی سیر تحول گفتمانی حمایت از برند ایرانی در اسناد رسانه ملی به روش تحلیل انتقادی گفتمان مبتنی بر نظریه لاکلا و موف و و دستورالعمل جوپ و نوریس در سطح توصیف واژگانی و با رویکرد توصیفی- تحلیلی، و در جهت توسعه و تقویت حمایت از برند ایرانی در اسناد بالادستی رسانۀ ملی انجام پذیرفت. با توجه به اهداف و سؤالات پژوهش و براساس دو معیار ذهنی و عینی سند چشمانداز 1404 به عنوان سند مورد مطالعه انتخاب شد. به منظور احصاء اعتبار سند و این که نمونه انتخابی بتواند معرف معتبری برای تحلیل باشد از نظرات کارشناسان و دستاندرکاران حوزه رسانه ملی استفاده گردید. در نهایت، دستاوردهای پژوهش حاکی از آن بود که رسانۀ ملی به عنوان یک نهاد اطلاعاتی و ارتباطی تاکنون کمتر از ظرفیتهای گفتمانسازی و اقناعگری افکار عمومی در جهت حمایت از برندهای ایرانی بهرهبرداری کرده است و صرفاً با یک مجموعه دستور العملهای الزامآور و غیراقناعگر به حمایت از سیاستهای اقتصاد مقاومتی مبادرت ورزیده است. به نظر میرسد که ضروری است با رویکرد نوینی باز تنظیم اسناد در کانون توجه قرار گیرد؛ تا بتوان انتظار داشت که با رویکرد توانمندسازی میتوان قائل به وجدانی سازی و درونی کردن فعالیتهای اجتماعی بود و در بستر پارادایم توسعه فرهنگی، میتوان دیدگاه نوسازی را نسبت به مفهوم برند و برند ایرانی بسط و گسترش داد. از این طریق است که میشود مناسبات نوینی را پیریزی کرد و با برانگیختن حساسیتهای فطری جامعه در جهت تقویت عرق ملی، انتخاب برند ایرانی را جایگزین انتخابهای دیگر قرار داد.