کاربرد تحلیل عاملی در مدل ترکیبی DEA فازی با مدل مارکوویتز در تعیین پرتفویی از کاراترین شرکتها در بورس اوراق بهادار تهران
الموضوعات : دانش مالی تحلیل اوراق بهادارحمزه پورباباگل 1 , محمد حسین نیری 2
1 - کارشناس ارشد مهندسی مالی دانشگاه رجا قزوین
2 - کارشناس ارشد مهندسی مالی دانشگاه رجا قزوین
الکلمات المفتاحية: تحلیل عاملی, تحلیل پوششی داده های فازی, مدل مارکوییتز, مرز کارا,
ملخص المقالة :
هدف اصلی این تحقیق، ترکیب روش تحلیل پوششی داده های فازی با مدل مارکوویتز به منظور تعیین پرتفوی بهینه از کاراترین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. بدین ترتیب که در مرحله اول و با استفاده از DEAشرکت های کارا را به عنوان مجموعه کارا انتخاب کرده، البته با اضافه نمودن محدویت های کنترل وزنی برای دودسته از معامله گران (ریسک پذیر و ریسک گریز) دو دسته شرکت های کارا را انتخاب میکنیم و در مرحله دوم با استفاده از مدل مارکوویتز و با توجه به میزان ریسک گریزی، از میان مجموعه کارا، پرتفوی بهینه را تشکیل می دهیم. یکی از مشکلات روش های تصمیم گیری چند معیار, حجم بالای شاخص ها می باشد که برای رفع این مشکل می توان از روش تحلیل عاملی بهره برد و ابعاد مسئله را تا حد ممکن کاهش داد. در این تحقیق ابتدا با در نظر گرفتن نظرات خبرگان, متغیرها و شاخص های اصلی مرتبط با کارایی شرکت ها را تعیین کرده (کلا 15 نسبت مالی), سپس با کمک تحلیل عاملی و در دو مرحله و تا حد ممکن تعداد این شاخص ها را کاهش داده و به 8 نسبت رسانده, سپس با اعمال محدودیت های وزن نسبی در مدل تحلیل پوششی داده ها برای دو نوع سرمایه گذار, مجموعه کارا را تشکیل داده ایم. مطلوبیت معیار های ریسک و بازده از نظر سرمایه گذاران نسبی است، لذا در این تحقیق تلاش می شود با تقسیم بندی سرمایه گذاران به دو دسته ریسک گریزان و ریسک پذیران، مجموعه های کارای مرحله اول را به دست بیاوریم. این موضوع را با اعمال محدودیت های کنترل وزن نسبی در مدل تحلیل پوششی داده ها اعمال می کنیم.در نهایت سرمایه گذار قادر خواهد بود با توجه به میزان ریسک گریزی(ریسک پذیری) خود از میان مجموعه های کارا، پرتفوی بهینه مطلوب خود را با کمک مدل مارکوییتز تشکیل دهد.البته در این مرحله با توجه به اینکه انتخاب های ما برای تشکیل پرتفوهای بهینه از میان شرکت های مجموعه کارا گام قبلیست, اشکال اساسی که به مدل مارکویتز گرفته می شود که همان در نظر نگرفتن سایر شاخص ها در فرایند تصمیم گیری می باشد, رفع شده است.