ساز و کارهای حل و فصل غیرقضایی دعاوی کیفری در حقوق جزای اسلامی
الموضوعات : تحقیقات حقوق خصوصی و کیفریعلیرضا محمدبیکی 1 , عباس شیری ورنامخواستی 2 , ابوالقاسم خدادی 3 , سید علی میرابراهیمی 4
1 - دانشجوی دکتری رشته حقوق کیفری و جرم شناسی، دانشکده علوم انسانی، واحد لاهیجان، دانشگاه آزاد اسلامی، لاهیجان، ایران. a.khortab@gmail.com
2 - استادیارگروه حقوق کیفری و جرمشناسی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه تهران، تهران، ایران. (استاد راهنما و نویسنده مسئول). ashiri@ut.ac.ir
3 - استادیار گروه حقوق، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه شاهد، تهران، ایران. (استاد مشاور). A.khodadi@shahed.ac.ir
4 - استادیارگروه فقه و مبانى حقوق اسلامى، دانشکده علوم انسانی، واحد لاهیجان، دانشگاه آزاد اسلامی، لاهیجان، ایران. (استاد مشاور). mirebali@yahoo.com
الکلمات المفتاحية: حل و فصل, غیرقضایی, دعاوی, کیفری, حقوق جزای اسلامی,
ملخص المقالة :
چکیده یکی از راه حلهای جایگزین حل و فصل اختلافات و کاستن از حجم پروندههای کیفری و جلوگیری از اطاله دادرسی در حقوق جزای اسلامی، بکار بردن ساز و کارهای حل و فصل غیرقضایی نظیر: اصلاح ذات البین، حکمیت، شفاعت است. اگرچه مشروعیت این امور در حقوق اسلامی و در آیات و روایات بسیاری مورد تأیید قرار گرفته است؛ لیکن اکثریت فقها به جواز برخی سازو کارها مانند شفاعت در جرائم تعزیری قائل شده و شفاعت در حدود را نپذیرفتهاند. مقنن با توجه به مبانی فقهی و روشهای جایگزین حل اختلافات به جهت زدودن آمار کلان پروندههای کیفری، با طرح یک تقنینی فرآیند میانجیگری را در قانون آیین دادرسی کیفری مصوب سال 1392 مورد پذیرش قرار دهند؛ بنابراین ضروری است در خصوص گسترش کاربرد یا عدم کاربرد این سازوکارها در کاهش میزان دادرسیها و حجم پروندههای قضایی تحقیق و اظهار نظر شود و به این سؤال پاسخ داده شود: آیا ساز و کارهای حل و فصل غیرقضایی دعاوی کیفری ظرفیت استفاده در حقوق جزای اسلامی را دارد؟ این تحقیق از نوع توصیفی و تحلیلی بوده و در آن از کتب فقهی و حقوقی و مقالات داخلی و خارجی در چارچوب نظم قضایی جمهوری اسلامی ایران، فیشبرداری شده و به روش کتابخانهای تنظیم و تدوین شده است.