شعر خنیایی؛ پیوند ادبی فرهنگی ایران و اندلس
الموضوعات : جستارهای زبان شناختی تطبیقی در فارسی و عربی
1 - استادیار گروه زبان و ادبیات عربی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکز، تهران، ایران
الکلمات المفتاحية: ایران, اندلس, شعر خنیایی, خنیاگری, مسمّط, زجل, موشّح,
ملخص المقالة :
شعر از آغاز با وزن و ریتم آمیخته بوده است و این آمیختگی سبب شده است که برخی وزن و موسیقی را از مؤلّفههای اصلی شعر بدانند و سخن ناموزون را هرچند که خیالانگیز و سحرآمیز باشد، در شمار شعر نیاورند. فارغ از درستی و نادرستی این دیدگاه، باید گفت که تفاوت شعر خنیایی با شعر عادی در آن است که این گونه از شعر اساساً برای خوانده شدن به همراه موسیقی، آواز و دستافشانی سروده میشده است. در این نوشتار ابتدا به پیدایش زجل و موشّحه در اندلس و نیز دلایل خنیایی بودن آن پرداختهام و سپس ضمن بیان این که چنین شعری با تکیه بر نشانههای گوناگون و با توجّه به نظر بسیاری از اهل تحقیق، از سنّت شعری غربی و اروپایی گرفته نشده، نشان دادهام که شعر عربی نیز اصالتاً خنیایی نبوده است و سپس با تبیین خنیایی بودن شعر پارسی به این نتیجه رسیدهام که ریشههای شعر خنیایی اندلس را باید در شعر کهن پارسی بجوییم و بپذیریم که فرهنگ و ادبیّات ایران و اندلس از راه شعر خنیایی به هم گره خورده است. قرائن و شواهدی چونان حضور آهنگسازان و خنیاگران ایرانیتبار در اندلس نیز این پیوند را تقویت میکند