طراحی الگوی اثربخش آموزش کارآفرینی در صنایع تولیدی براساس نظریه داده بنیاد
الموضوعات :شهرام بیات 1 , افسانه زمانی مقدم 2 , حسین وظیفه دوست 3
1 - دانش آموخته دکتری کارآفرینی، گروه کسب و کار جدید، دانشکده مدیریت و اقتصاد، واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
2 - دانشیار، گروه مدیریت آموزشی، دانشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران، ایران.
3 - استاد، گروه مدیریت اجرایی، دانشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران، ایران
الکلمات المفتاحية: صنایع تولیدی, آموزش, کارآفرینی, الگو,
ملخص المقالة :
زمینه: آنچه در شرایط سخت کنونی اقتصاد، ضرورت آن در جامعه بیش از پیش احساس می شود، پرداختن به مقوله اساسی کارآفرینی است.هدف: تحقیق حاضر به ارایه الگوی اثر بخش آموزش کارآفرینی در صنایع تولیدی می پردازد. روش ها: این تحقیق با رویکرد آمیخته در دو بخش کیفی و کمّی انجام شده است. در این پژوهش، محقق داده های مورد نیاز خود را با انجام مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته با 15 نفر از صاحبنظران، متخصصین و اساتید رشته کارآفرینی دانشگاه های کشور به جمع آوری نمود. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که در مجموع تعداد 16 مولفه اصلی (مقوله کلان) و 84زیرمولفه (مقوله فرعی) ارائه و تلخیص گردید. بر این اساس اثربخشی آموزش کارآفرینی به عنوان مقوله محوری بر مبنای شرایط علی طراحی برنامه آموزشی، نیازسنجی آموزشی، آمادگی یادگیرنده، تقویت مهارتهای زمینه ساز و تقویت ارتباطات اجتماعی و از طریق راهبردهای سیاستگذاری آموزشی در زمینه ارتقای کارآفرینی، هدفگزینی آموزش، مدیریت مشارکتی دوره آموزشی و تحقیق و توسعه در زمینه کارآفرینی و با در نظر گرفتن اختصاص منابع و تجهیزات، نظارت و ارزیابی دوره، جو کارآفرینانه و ارزشیابی انعطاف پذیر و چندجانبه به عنوان زمینه الگو محقق میشود و منجر به تحقق افزایش خلاقیت فردی، افزایش بهره وری و جرات ریسک پذیری می گردد. نتیجه گیری: آموزش کارآفرینی به کارکنان این امکان را برای صنایع تولیدی فراهم می کند که کارآیی و بهره وری خود را افزایش دهند.
.
_||_.
طراحی الگوي اثربخش آموزش كارآفريني در صنايع توليدي براساس نظریه داده بنیاد
زمینه: آنچه در شرايط سخت کنوني اقتصاد، ضرورت آن در جامعه بيش از پيش احساس مي شود، پرداختن به مقوله اساسي کارآفريني است.
هدف: تحقیق حاضر به ارايه الگوي اثر بخش آموزش كارآفريني در صنايع توليدي می پردازد.
روش ها: این تحقیق با رویكرد آمیخته در دو بخش کیفی و کمّی انجام شده است. در این پژوهش، محقق داده های مورد نیاز خود را با انجام مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته با 15 نفر از صاحبنظران، متخصصین و اساتید رشته کارآفرینی دانشگاه های کشور به جمع آوری نمود.
یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که در مجموع تعداد 16 مولفه اصلی (مقوله كلان) و 84زیرمولفه (مقوله فرعي) ارائه و تلخيص گرديد. بر اين اساس اثربخشی آموزش کارآفرینی به عنوان مقوله محوري بر مبناي شرایط علي طراحی برنامه آموزشی، نیازسنجی آموزشی، آمادگی یادگیرنده، تقویت مهارتهای زمینه ساز و تقویت ارتباطات اجتماعی و از طریق راهبردهای سیاستگذاری آموزشی در زمینه ارتقای کارآفرینی، هدف گزینی آموزش، مدیریت مشارکتی دوره آموزشی و تحقیق و توسعه در زمینه کارآفرینی و با در نظر گرفتن اختصاص منابع و تجهیزات، نظارت و ارزیابی دوره، جو کارآفرینانه و ارزشیابی انعطاف پذیر و چندجانبه به عنوان زمينه الگو محقق میشود و منجر به تحقق افزایش خلاقیت فردی، افزایش بهره وری و جرات ریسک پذیری مي گردد.
نتیجه گیری: آموزش کارآفرینی به کارکنان این امکان را برای صنایع تولیدی فراهم می کند که کارآیی و بهره وری خود را افزایش دهند.
کلیدواژه ها: آموزش، کارآفرینی، الگو، صنایع تولیدی
مقدمه
برای بقاء در محیطهای متغیر و نامطمئن کسب وکار امروزی، سازمانها باید قادر باشند خود را با پیچیدگی فزآینده و تغیرات سریع و روز افزون وفق دهند (کانیگهام1 و همکاران، 2021). در چنین فضاهایی، سازمانهایی با ظرفیت نوآوری بالا، قادر خواهند بود به چالشهای محیطی سریع تر پاسخ دهند و از تولیدات جدید و فرصتهای بازار، بهتر از سازمانهای غیر نوآور استفاده کنند (گریفین و هنریش2، 2021). گوپتا3 و همکاران (2020) معتقدند نوآوری منشاء تحول سیستم در جهت رشد و کمال است سیستمی به کمال می رسد که در آن نوآوری، اصلاح وتجدید حیات به طور مستمر رخ دهد سیستم و جامعه نوآور به طور دائم خود را با استعدادهای جوان و افکار جدید تازه می کند.سازمان در این جهت خود را به فنون، روش ها و افکار، ابزار جدید و پیشرفته مجهز می سازد در جریان آخرین پیشرفت ها و دانش ها قرار می گیرد و با به کار بستن آنها به طور دائم در جهت بهینه سازی حرکت می کند در این صورت حرکت سازمان به سوی کمال تضمین می شود (گوپتا و همکاران، 2020).
کارآفرینی بخش اساسی از یک اقتصاد و جامعه محسوب شده و منبعی مهم برای توسعهی اقتصادی کشورها میباشد. از آنجایی که کارآفرینی ارزشهای اجتماعی و شخصی را به دنبال دارد، توجه سیاستمداران و نیز محققان حوزهها و رشتههای مختلف را به خود معطوف ساخته است. شین و ونکاتارامن4 بیان میکنند که اینکه چرا، چه زمانی و چه وقت برخی از افراد بهخوبی میتوانند فرصتهای کسب درآمد را شناسایی نموده و آن را راهاندازی نمایند و متعاقباً تصمیمات صحیح را در طی فرآیند کارآفرینانه اتخاذ نمایند، به سه فعالیت عمده بر میگردد: کشف، ارزیابی و بهرهبرداری از فرصتهای کسب و کار. کارآفرینی موضوعی است که از اواخر قرن بیستم مورد توجه محافل آموزشی کشورهای جهان قرار گرفته است. اکنون در عرصه جهانی افراد خلاق و مبتکر بهعنوان کارآفرینان منشأ تحولات بزرگی در زمینه های گوناگونِ صنعتی، تربیتی، خدماتی و غیره شدهاند (آسیس5 و همکاران، 2016). شرط بقاء در دنیای پر شتاب کنونی، استفاده از همه منابع موجود در حيطه كارآفريني و فراهم ساختن بستری است که امکان بروز و ظهور ابتکارات و تدابیر خلاقانه و فعالیت های کار آفرینانه را فراهم سازد (راب6 و همکاران، 2014، ص82). در اين بين کارآفرينان به طورخاص داراي نقشي موثرتر در فرآيند توسعه اقتصادياند. تحقيقات نشان داده که بين رشد اقتصادي و تعداد کارآفرينان در يک کشور همبستگي مثبت وجود دارد. زيرا کشوري که داراي تعداد زيادي کارآفرين باشد از محرکهاي تجاري و اقتصادي قويتري برخوردار است (ناکارا7 و همکاران، 2021، کومبز و همکاران، 2021، ماکسون8 و همکاران، 2021).
اگر برنامه ریزان، تصمیم گیرندگان و کارکنان سازمان کارآفرین باشند، فرصت های اقتصادی را بهتر درک کرده و قادرند از منابع موجود به منظور نوآوری استفاده بیشتری نمایند و در نتیجه سریع رشد کرده و در صحنه رقابت باقی بمانند. در حقیقت کارآفرینی هم می تواند در هنگام آغاز فعالیت اقتصادی یک یا گروهی از افراد اتفاق افتد و هم درون یک سازمان در حال فعالیت رخ دهد (دیاس9 و همکاران، 2021). از این رو در این عرصه نوین رقابتی جامعه ای پیشتاز است که از دانش آموختگانی برخوردار باشند که بتوانند با خلاقیت و پویایی منابع تولید را گردآوری کنند و با کوششهای خلاقانه خود به کسب و کار بپردازند و کارآفرین باشند (لیسا10، 2021).
بهبود ارتقای عملکرد کارآفرینی نیروی انسانی و افزایش بهرهوری، بهمنظور نیل به حداکثر بازدهی از منابع انسانی و مادی به کار گرفتهشده و دستیابی بهینه به اهداف کارآفرینی سازمانی، ازجمله مهمترین وظایف مدیران است، که ارائه آموزشهای اثربخش به این مهم یاری میرساند. در ارائه آموزشهای اثربخش شرايط و عواملی وجود دارد که بر یا افزایش عملکرد مدیران تأثیرگذار است (سالاس11 و همکاران، 2013). سازمانها از ارکان مهمی از قبیل ساختار، نیروي انسانی، فناوري و مدیریت تشکیلشدهاند که به اعتقاد بسیاري از صاحبنظران نیروي انسانی مهمترین رکن در این بین است، زیرا کارایی سازمان منوط به انجام وظایف درست و صحیح این نیروها در دایره صفی و ستادي است. از آنجایی که درصد بالایی از منابع و سرمایههای سازمانها را منابع انسانی تشکیل میدهد؛ ازاینرو، تأمین این سرمایه انسانی مستلزم انجام فعالیتهای آموزشی منظم و مستمر در تمامی سطوح سازمانی است(پریادارشینی12،2012)، بهعبارتیدیگر تغییرات مکرر و جهان بیثبات امروز، داشتن یک نیروي کار توانا و آموزشدیده براي رشد و کامیابی هر سازمان حیاتی است. سازمانها براي سازگاري با محیط نیازمند تغییرات درونیاند. جهت اجراي هرگونه تغییري در سازمان، مدیریت باید به فکر آموزش و آگاه کردن کارکنان خود باشد(پفیفر، جانسن، یانگ و گلن 13،2013). در عصر کنونی دانش نیز به عنوان منبعی ارزشمند و استراتژیک و همچنین یک دارایی مطرح است و ارائه محصولات و خدمات با کیفیت مناسب، بدون مدیریت و استفاده صحیح از این سرمایه ارزشمند امری دشوار و گاهی ناممکن است (هیجاوی14، 2021). برخی از اندیشمندان معتقدند دانش مبنایی برای نوآوری و موقعیت اقتصادی ایجاد می کند و این امر خود به سبک مزیت رقابتی منجر می شود. باید پذیرفت که عصر تسلط روحیه کارآفرینی فرا رسیده است. در بازارهای پررقابت جهانی سرمایه داری بزرگ کلاسیک به مرور قدرت خود را از دست خواهند داد و صرفا کسانی در عرصه های بین المللی به حیات اقتصادی – اجتماعی ادامه خواهند داد که روحیه کارآفرینی داشته باشند (گاریرو15، 2021).
اگر درگذشته برگزاري دورههای آموزشي و شركت دادن كاركنان در آنها اقناعکننده به نظر میرسید، امروزه از آموزش انتظار میرود كه بتواند تحقق اهداف سازماني را تسهيل نماید. بنابراین در نظام آموزش سازمانها علاوه بر انجام آموزش، باید اثربخشی این دورهها نیز مورد توجه قرار گيرد (فورد16، 2014، ص65). مطالعات گسترده حاکی از آن است که چگونه میتوان این نوع آموزشها را براي دستيابي به اهداف طراحي نمود اما با وجود اين، بيشتر اين مطالعات در ماهيتشان كلي و عمومي بوده و تعداد كمي از آنها بهطور خاص روي مسائل تمركز نمودهاند. بر اساس نتایج برخی پژوهشهای انجام شده پیرامون دورههای تخصصی قوه قضائیه، علیرغم هزینههای مصروفه زیاد و فراگیر بودن، این دورهها تأثیر چندانی در بهبود عملکرد کارکنان نداشته است. ضعف محتوایی ازلحاظ کاربردی بودن، روزآمد نبودن، عدم تناسب محتوا با نیازهای آموزشی فرماندهها و مدیران عدم توجه به مباحث بنیادی روشهای تدریس دورههای تخصصی، استفاده از روشهای سنتی تدریس در دورههای آموزشی عدم تأثیر مثبت دورهها بر عملکرد ازجمله نارساییهای دورههای تخصصی برگزار شده بوده است که ضرورت ارزشیابی این دورهها را نشان میدهد (شکرزاده، 1396).
برای بررسی تأثیر آموزشهای سازمانی بر اساس الگوی فرآیند علمی آموزش (براساس استاندارد ISO 10015) در پنج مرحله صورت میگیرد:
1. تشخیص نیازهای آموزشی (نیازسنجی آموزشی): فرآیندی جهت تعیین نیازهای آموزشی کارکنان و اولویتبندی این نیازهاست.
2. طراحی و برنامهریزی آموزشی: دادههای حاصل از نیازسنجی، بهمثابهی مواد اولیهای برای برنامهریزیهای آموزشی میباشند.
3. اجرا (تدارک برای آموزش): پسازآنکه برنامهریزی آموزشی تنظیم گردید و مورد تائید سیاستگذاران تصمیمگیرنده واقع شد، مرحلهی اجرایی آن آغاز میشود.
4. پایش و بهبود فرآیند آموزش(نظارت): یعنی دریافت سوابق و اطلاعات کلیه فرآیندهای آموزش، محاسبه شاخصهای مربوطه بر اساس بازده زمانی تعریفشده، تحلیل نتایج به دست آمده، بازنگری و تهیه اقدامات اصلاحی و پیشگیرانه در خصوص هریک از فرآیندهای آموزش میباشد.
5. ارزشیابی نتایج آموزش: یعنی اندازهگیری ارزش یک برنامه آموزشی برای تعیین درجهی تأثیر و سودمندی آن میباشد (خراسانی و حسنزاده بارانی کرد، 1386، ص63).
کار آفرینی مقوله ای است که در شرایط خطر خیز و پر ابهام و ازطریق کشف فرصتها و بهرهگیری از منابع پدید میآید. خلق ابتکارات و نوآوریها و ایجاد کسب و کارهای جدید، قابلیتی را نیازمند است که در عنصر کارآفرینی یافت میشود . از این رو دنیای کنونی توانسته است این فرآیند را با همه ویژگیهایش بهخوبی دریابد و در سالیان اخیر این دریافت را در مورد کارآفرینان تعمیق بخشيده است (داتا و گایلی17، 2012، ص96). بر خلاف کشورهای پیشرفته، عوامل متعددی وجود دارد که مانع شکوفایی کارآفرینی در کشور ایران شده است. سر منشاء اصلی عدم توسعه کارآفرینی در اینگونه کشورها عبارتند از عدم توجه لازم به آموزش کارآفرینی، دولتی بودن اقتصاد، مقررات دست و پاگیر اداری، عدم روحیه کار گروهی و توقف به خاطر حفظ استانداردها (احمدپور داریانی،1387، ص22).
شاخص جهانی کارآفرینی توسط موسسه توسعه جهانی کارآفرینی GEDI تهیه می شود. این شاخص، اطلاعات کلیدی برای تقویت اکوسیستم کارآفرینی کشورها در اختیار سیاستگذاران قرار می دهد. ر گزارش شاخص جهانی کارآفرینی ۲۰۱۶، نه تنها بیش از ۱۳۰ کشور جهان برپایه اکوسیستم کارآفرینی آنها رتبه بندی شده اند، بلکه چارچوبی برای درک موقعیت هر کشور در برابر اکوسیستم همسایگان آن نیز فراهم شده است. این گزارش نشان داده که کشورها در مناطق مختلف با گستره متفاوتی از موانع رشد کارآفرینی مواجه هستند که در سیاست های خود باید به آنها بپردازند. در این گزارش علاوه بر تشخیص موانع منطقه ای، مدل ها و الگوهایی برای نواحی مختلف نیز معرفی شده است. در این گزارش پیشنهاد شده که منطقه آسیا - اقیانوسیه می بایست تمرکز کارآفرینان خود بر صادرات را افزایش دهد، اروپا لازم است تا به افراد کمک کند تا فرصت های کارآفرینی را درک کنند، خاورمیانه و شمال افریقا باید ریسک عمومی کسب و کارها را کاهش دهند و آموزش ارتقاء پیدا کند، سایر کشورهای آفریقا آموزش عالی را گسترش دهند، در آمریکای شمالی، کارآفرین باید در جامعه محلی خود برجسته شود و کشورهای آمریکای مرکزی و جنوبی باید در جهت توسعه فناوری های نوین سرمایه گذاری کنند. لازم به ذکر است، در گزارش ۲۰۱۶ شاخص جهانی کارآفرینی، رتبه ایران در میان ۱۳۰ کشور جهان، ۸۰ و در میان ۱۵ کشور منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا ۱۴ است. بهترین امتیاز ایران در رکن مهارت های استارت آپ ها با اخذ امتیاز ۰.۷۱ (میانگین جهانی ۰.۴۲) و پایین ترین امتیاز در رکن بین المللی سازی با اخذ امتیاز ۰.۰۹ (میانگین جهانی ۰.۴۱) است (آسیس و همکاران، 2016، ص15). طبق گزارشي که بانک جهاني در سال 2010 از موانع کارآفرینان در خاورميانه منتشر کرده است18، عمدتاً موانع کارآفرینان در کشورهاي اين منطقه به علت وجود نقص و مشکل در موارد زير است : ارتباطات، حمل و نقل، اخذ مجوزهاي تجاري، دسترسي به انرژي مورد نياز، مکان مناسب کسب وکار، قوانين و مقررات موجود از جمله قانون کار، دسترسي به منابع مالي، بازاريابي و دسترسي به مشتريان، مهارتهاي حرفه اي، ماليات و نرخ مالياتي، رکود اقتصادي، فعاليت هاي ضد رقابتي، سياستهاي ناپايدار دولت، اقتصاد ناپايدار و غیره (هالولرد-درامایر19، 2012، ص36).
در صنایع تولیدی عدم اثربخشی آموزشهای کارآفرینی به يکي از مهمترین نگرانيهاي مديريت منابع انساني تبدیلشده است. به همين دليل، صنایع تولیدی که بتوانند دلايل و عوامل مؤثر در عدم اثربخشی آموزشهای کارآفرینی را درک کنند، خواهند توانست پيش از اينکه کارکنان دچار فرسودگی، بیانگیزگی و عدم رضایت شغلی شوند، سياستها و روشهای مؤثری را براي نوآوری و خلاقیت سازمانی به کار گيرند. با توجه به مطالب فوق مسئله اساسی پژوهش حاضر این است که الگوي اثر بخش آموزش كارآفريني در صنايع تولیدی کدام است؟
مبانی نظری
تلاش محققین در ارائه مدل های کارآفرینی با توجه به جنبه های رویکرد رفتاری و رویکردویژگی ها و تعاریف کارآفرینی انجام می گردد. در واقع، می توان دو دسته مدل را ارائه نمود: مدل های فرایندی و مدل های محتوایی.
مدل های محتوایی: کلیه تلاش های محققین در خصوص مطالعه رویکرد ویژگی ها که منجر به شناسایی خصوصیات فردی و شخصی افراد می گردد، جزیی از این طبقه بندی محسوب می گردد.
آنچه که می بایستی مورد توجه قرار گیرد این است که هدف محققین در رویکرد ویژگی ها و مدل های محتوایی، یافتن یک چارچوب روانشناسانه و ارائه تعریف کارآفرینی بر مبنای یکسری ویژگی ها بوده است که با توجه به محدودیت تحقیقات در پرداختن و اظهارنظر قطعی راجع به این ویژگی های فردی، ارائه مدل محتوایی فراگیر همواره عقیم مانده است. بر این اساس، محققین به جای پرداختن به رویکرد ویژگی ها، به رویکرد رفتاری و مدل های فرآیندی روی آورده اند (احمدپور داریانی، 1387، 112).
مدل های فرآیندی: مدل های فرآیندی شامل دو دسته اصلی از مدل ها می باشند، که در ادامه تحت بررسی قرار خواهند گرفت:
الف) فرآیند رویدادی
در این دیدگاه، کارآفرینی فرآیندی است که در آن فرد کلیه فعالیت های کارآفرینانه را برنامه ریزی، اجرا و کنترل می نماید. به علاوه، در این بین مفاهیمی وجود دارد که بر هر رویداد در فرآیند کارآفرینانه تأثیر می گذارند. طرفداران این دیدگاه معتقدند که بروز برخی عوامل محیطی و تأثیر آن بر فرد، نقش بسیار تعیین کننده ای در تصمیم وی به کارآفرین شدن، دارد (صیام، 1397).
ب) فرآیند چند بعدی
در این دیدگاه، کارآفرینی یک چارچوب چندبعدی و پیچیده می باشد که کلیه عوامل شامل فرد کارآفرین و ویژگی های او، مهارت ها و سبک های مدیریتی او، فرهنگ، استراتژی، ساختار، نظام و سازمان را دربرمی گیرد (احمدپور داریانی، 1387، 112).
به طور كلي عوامل مؤثر بر انتقال آموزش را مي توان به سه دسته تقسيم كرد ويژگي هاي فردي،آموزشي و سازماني اين عوامل بر نتايج آموزشي تاثير دارند(هولتون و همکاران، 2000؛ آلوارز و همکاران، 2004) و در كل اين مدل ها بيان مي كند كه اين مجموعه از ويژگي ها مستقيماً با يادگيري و اثربخشی آموزشی ارتباط دارند.
غالب سازمانها و موسسات پیشرو، بهمنظور بهسازی منابع انسانی خویش، بیش از پیش توجه خود را به برگزاری دورههای آموزشی معطوف داشتهاند، اما در حالیکه اهمیت و ضرورت طراحی و اجرای آموزش های حین کار در سازمانها به صورت یک امر طبیعی درآمده است و همگان بر آن اتفاق نظر دارند، آنچه در طراحی و اجرای آموزش اهمیت فوق العاده ای پیدا می کند، ارزیابی اثربخشی این نوع آموزش هاست، بهگونهای که بتوان از نتایج به دست آمده از آنها، آموزش های تکمیلی و جهت داری را طراحی کرد. تعیین دقیق اثرات و نتایج یک دوره آموزشی بر شرکت کنندگان و تعیین دقیق نحوه عملکرد آنها در بازگشت به محل کار خود در سازمان، فرایندی پیچیده و مشکل و گاه مبتنی بر قضاوتهای ذهنی کسانی است که هر چند در تهیه و اجرای ظاهراً موفقیت آمیز یک دوره آموزشی کوشش بسیار به عمل می آورند، اما کمتر به آثار و نتایج عملی دوره آموزشی توجه دارند. سازمانها سالانه مبالغ هنگفتی را برای آموزش مهارتهای خاص صرف می کنند بدون اینکه اثربخشی آنها به طور مطلوب اندازه گیری شود یا سیستم بازخور مناسبی در سازمان وجود داشته باشد. متاسفانه در بسیاری از موارد سیستم اثربخشی وجود ندارد یا بسیار پراکنده و بی نظم است. از سوی دیگر هر گونه بی توجهی و سهل انگاری در ارزشیابی دورههای آموزشی موجب خواهد شد که آن دوره ها به صورت اقدامی تفننی برای کارکنان و یا تلاش برای استفاده از مزایای آن درآید. از طریق تعیین میزان اثربخشی عملیات و مداخلات آموزشی می توان قضاوت کرد که عملکرد تا چه اندازه مطلوبیت دارد و تا چه اندازه باید بهبود یابد (سعیدی مبارکه، 1393). معمولاً اثربخشی دورههای آموزشی بر اساس چهار معیار اصلی، ارزیابی و سنجیده میشود:
· رضایت کارآموز از دوره: ساده ترین و متداول ترین روش ارزیابی برنامه آموزش، بررسی واکنش و بازخور مشارکت کنندگان است. معمولاً با پرسش نامه هایی از شرکت کنندگان در دوره سوال میشود که تا چه اندازه از محتوا و شکل آن راضی هستند. از این طریق می توان نقاط ضعف برنامه آموزش را شناسایی و برطرف کرد.
· یادگیری حاصل از دوره: علاوه بر بازخور شرکت کنندگان، سنجش میزان یادگیری آنها نیز حائز اهمیت است. اینکه تا چه اندازه در دانش و مهرتهای آنان تغییر رخ داده است با روشهایی همچون گروه کنترل و گروه گواه سنجیده میشود. اگر مهارت و دانش جدید گروه گواه از گروه کنترل بیشتر باشد آموزش موفقیت آمیز بوده است.
· بررسی تغییر رفتار کارآموز: مهم است بدانیم چه اندازه تغییر رفتاری که در کارآموز مشاهده میشود بر اثر آموزشی بوده که به او داده شده است. طبیعتاً هر اندازه که تغییر رفتار، بیشتر در جهت مطلوب باشد دوره آموزشی موفق تر ارزیابی میگردد. انتقال مطالب آموزشی مسأله بسیار مهمی است و بر این مطلب تاکید دارد که تا چه اندازه مطالب آموخته شده در شغل فرد مؤثر واقع شده است.
· بررسی نتایج: تا چه اندازه آموزش کارکنان به نتایج مطلوبی چون کاهش ضایعات و شکایات، افزایش تولید و کیفیت بهتر کار منجر گردیده است. اصلی ترین دغدغه مدیران منابع انسانی در زمینه آموزش این است که باید نشان دهند آموزش در صحنه عمل موجب ارتقای کارایی و اثربخشی میشود و مفید است. برای این منظور باید دادههای مالی، نظر سنجی های دوره ای و دادههای فروش گردآوری و تحلیل شود (سنیل و باهلاندر20، 2010).
برگزاری دورههای آموزشی زمانی مفید خواهد بود و اثربخشی بالایی دارد که در راستای نیازهای واقعی سازمان باشد و وقتی آمو زش ها در راستای نیاز داخلی سازمان وکارکنان نباشد به جای اثربخشی اتلاف وقت است. براین اساس برای جهت دار و مفید ساختن آموزش ها نیاز به تعیین اثربخشی آموزش ها است که این امر کار خیلی دشواری است. براساس پژوهشهای انجام شده در سازمانهای ایرانی وقتی دوره آموزشی برگزار و انتقال یادگیری و دانش انجام میشود ولی دوره اثربخشی لازم را ندارد می بایست علت را در موارد زیر جستجو کرد.
· مشخص نبودن قابلیت خاص مورد انتظار بعد از گذراندن دوره توسط فراگیر.
· بی انگیزگی کارکنان جهت پیاده سازی مطالب آموخته شده.
· بی توجهی مدیران و سرپرستان قسمت ها به کارکنان آموزش دیده و به کار گیری آنها در محیط کار.
· عدم فرصت و مجال به فراگیران تا دوره آموزشی که گذرانده اند در محیط کار به کار گیرند و ارزش های خود را نشان دهند.
که می توان با سیستم ارزیابی عملکرد مناسب و فرصت دادن برای اشتباه و بکار بردن آموخته ها در محیط کار و انگیزه دادن به کارکنان اثربخشی دورههای آموزشی و همچنین بهره وری سازمانی را بالابرد.
براساس مرور مبانی نظری و پیشینه پژوهش در زمینه آموزش کارآفرینی در صنایع تولیدی شاخصها و معیارها احصا شدند که در جدول زیر ارائه شده است.
جدول 1: شاخصهای استخراج شده آموزش کارآفرینی در صنایع تولیدی
محقق | شاخص | مولفه |
سجادی (1398) | توفیق طلبی، استقلال طلبی، انگیزه های اقتصادی | نگرشی |
ارشدی و همکاران (1397) | اميدواري، خودکارآمدي، خوشبینی و تابآوری | دانشی |
بنی داودی و عتابی (1396) | نوآور بودن، ابتکار عمل ، انعطاف پذیری | مهارتی |
علی پوریان (1395) | محتوای دوره ها، درونداد، فرایندها و برونداد | دانشی |
آل یحیی (2013) | آگاهی کارکنان از اهداف دورههای آموزشی، تداوم آموزش و نرم افزار های مناسب جهت آموزش در محل کار | دانشی |
والش21 و همکاران (2016) | ارزشهای شخصی، نیاز به موفقیت | نگرشی |
بلتیسکی و هیرون22 (2017) | گرایش به خلاقیت و نوآوری، استقلال طلبی، تحمل ابهام | دانشی |
نابی23 و همکاران (2017) | ریسک پذیری، پیش فعالی، رشد | نگرشی |
کایرو24 (2018) | نگرش به کار، سیال بودن | نگرشی |
گالوائو25 و همکاران (2018) | ریسک پذیری، نوآور بودن | مهارتی |
فایولی26 (2018) | ریسک پذیری، نوآوری، پیش فعالی | مهارتی |
لیندر27 (2018) | تحلیل، نوآوری | مهارتی |
افوبی و ارکوه28 (2018) | آموزش ارزشمندی و نوآوری | دانشی |
توماس29 (2018) | عملکرد کارکنان، رضایت مشتری، میزان گردش، وفاداری کارکنان، ارزش بازار شرکت | مهارتی |
کوماروا30 و همکاران (2019) | نوآوری، ریسک پذیری، پیش فعالی | مهارتی |
فایرو31 و همکاران (2019) | نوآوری، ریسک پذیری، پیش فعالی | مهارتی |
آپاریسیو32 و همکاران (2019) | ریسک پذیری، پیش فعالی و نوآوری | مهارتی |
هاهن33 و همکاران (2020)، لیسا و همکاران (2021) | ریسک پذیری، نوآوری، پیش فعالی | مهارتی |
جینا34 (2020)، گاریرو و همکاران (2021) | یادگیری، نتایج سازمانی، رفتار | مهارتی |
برونی و لوتز35 (2020)، لیسا (2021) | عناصر انگیزشی، عوامل مربوط به محیط کار، عناصر کنترل بر فرصتهاي انتقال | نگرشی |
شاه36 و همکاران (2020)، ماکسون و همکاران (2021) | قدرت مذاکره، مهارتهای ارتباط فردی، مدیریت کسب و کار، مهارت تیم سازی | مهارتی |
براساس جدول فوق مشخص شد که شاخصهای آموزش کارآفرینی در صنایع تولیدی موارد مختلفی را شامل می شود که در ارزیابی آموزش کارآفرینی در صنایع تولیدی مورد استفاده قرار می گیرد. این شاخصها عبارتند از توفیق طلبی، استقلال طلبی، انگیزه های اقتصادی، نوآور بودن، ابتکار عمل ، انعطاف پذیری، ریسک پذیری، پیش فعالی، رشد، عناصر انگیزشی، عوامل مربوط به محیط کار، عناصر انگیزشی، عوامل مربوط به محیط کار، عناصر کنترل بر فرصتهاي انتقال، قدرت مذاکره، مهارتهای ارتباط فردی، مدیریت کسب و کار، مهارت تیم سازی. در زمینه اثربخشی آموزش نیز می توان به محتوای دوره ها، درونداد، فرایندها و برونداد، یادگیری، نتایج سازمانی، رفتار و عناصر کنترل بر فرصتهاي انتقال اشاره کرد.
روش تحقیق
اين پژوهش در زمرهی تحقیقات كيفى است و طی آن، به منظور توصیف عمیق و غنی، از دیدگاه صاحبنظران، متخصصین و اساتید رشته کارآفرینی دانشگاه های کشور و برای ارائه ی ارايه الگوي اثر بخش آموزش كارآفريني در صنايع توليدي، از راهبرد نظریه ی داده بنياد37"اشتراوس و کوربن38" استفاده شد. این اساتید با روش نمونهگیری هدفمند و گلوله برفی39 انتخاب شدند. نمونهگیری تا زمانی ادامه پیدا کرد که در فرایند گردآوری داده ها اشباع نظری40 حاصل شد. اشباع نظری داده ها پس از مصاحبه با 15 نفر از صاحب نظران و اساتید دانشگاه ها به دست آمد. ملاک ورود به مصاحبه ی پژوهشی؛ هیئت علمی بودن، تألیفات در زمینه ی موضوع پژوهش و سابقه ی بالای ده سال بود. روایی محتوای سؤالات مصاحبه ی نیمه ساختار یافته توسط 8 نفر از اساتید راهنما و متخصصان مورد تائید قرار گرفت. برای تعیین پایایی فرم های مصاحبه در ابتدا با 15 نفر از افراد نمونه آماری، بهصورت حضوری و ضبط صدا، مصاحبه به عمل آمد، سپس، از روش پیاده سازی عینی و دقیق گفتار مصاحبه شوندگان، تایپ و خلاصه برداری از نکات مهم اظهار شده توسط آن ها و مقوله بندی آن ها، کلیه ی مطالب نوشته شده، خلاصه مطالب و مقوله های تعیین شده، در اختیار چهار نفر آگاه به روش های پژوهش قرار گرفت. فرایند گردآوری داده های مورد نیاز به مدت 3 ماه به طول انجامید. داده های گرد آوری شده در سه مرحله ی کد گذاري باز، محوری و انتخابی مورد تحلیل قرار گرفت. مقوله ها در مقایسه با مفاهیم، انتزاعی تر بوده و شالوده ی ساختن تئوری هستند(فرهی بوزنجانی، محمدی و حصیرچی، 1390). در مرحله ی کد گذاری باز، مفاهیم و مقوله های متن مصاحبه ها پیاده و شمارش شد و مطالب تکراری از آن ها حذف گردید. مفاهیم شامل کلمات و عبارت های کوتاهی بود که محتوای مصاحبه ها و تجربه های آگاهان کلیدی را منعکس میساخت. در مرحله ی کد گذاری محوری، مقوله ها از کد های باز استخراج و کد های محوری تشکیل گردید. در واقع در این مرحله، نظریهپرداز داده بنیاد، یک مقوله ی مرحله کد گذاری باز را انتخاب میکند و آن را در مرکز فرایندی که در حال بررسی است (بهعنوان پدیده مرکزی) قرار میدهد و سپس دیگر مقوله ها را به آن مرتبط میسازد. مرحله ی پایانی، کدگذاری انتخابی است. در این مرحله نظریه پرداز داده بنیاد، یک نظریه از روابط فی ما بین مقوله های موجود در مدل کدگذاری محوری را به نگارش در میآورد. در این مرحله، با ایجاد روابط بین گروه ها، آن ها را یکپارچه ساخته و چارچوب اولیه ی نظریه شکل میگیرد. به عبارت دیگر، این مرحله، به فرایند شکل دهی مقوله های اصلی و فرعی آن ها اشاره دارد.
یافته ها
نمونههای آماری تحقیق جهت مصاحبه ی عمیق از حوزه مدیریت و کارآفرینی انتخاب شدند. در این پژوهش، محقق داده های مورد نیاز خود را با انجام مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته با 15 نفر از صاحبنظران، متخصصین و اساتید رشته کارآفرینی دانشگاه های کشور به جمع آوری نمود. تمامی افراد حاضر در نمونه از حداقل مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد به بالا برخوردار بودند.
جدول 2: مشارکت کنندگان در مصاحبه
ردیف | عنوان | شاخص های مورد نظر در گزینش افراد مصاحبه شوندن |
1 | اساتید و صاحبنظران دانشگاه | 1. عضو هیات علمی و سابقه تدریس بالای 5 سال 2. حداقل تحصیلات دکترای تخصصی Ph. D. در حوزه مدیریت و کارآفرینی 3. سابقۀ تالیف، تدوین و ترجمه در زمینه کارآفرینی |
2 | مدیران کسب و کار | 1. سابقه سمت های مدیریت در کسب و کارهای کارآفرینانه. 2. سیاستگذار و یا تصمیم گیرنده در حوزه های کارآفرینی 3. تحصیلات مرتبط با حوزه کارآفرینی |
جدول3: جزئیات مربوط به نمونه مصاحبه شونده ها
ردیف | رشته تحصیلی مصاحبه شونده | مرتبه علمی | محل خدمت | تعداد | مدت مصاحبه (دقیقه) |
1 | مدیریت بازرگانی گرایش کارآفرینی | استادیار | دانشگاه | 3 | 45 |
2 | کارآفرینی | استادیار | دانشگاه | 4 | 30 |
3 | مدیریت گرایش بازاریابی | دانشیار | دانشگاه | 2 | 60 |
4 | مدیریت بازرگانی | کارشناسی ارشد | کسب و کارهای کارآفرینانه | 7 | 45 |
پژوهش حاضر، محقق با استفاده از تکنیک های اشتراوس و کوربین(1998) مفاهیم را بعنوان واحد تحلیل در سطوح متن مصاحبه مورد توجه و تمرکز قرار داده و با تفکیک متن مصاحبه به عناصر دارای پیام در مدخل سطور و پاراگراف ها تلاش نمود تا کدهای باز استخراج گردند و در نهایت تعداد 84 مفهوم استخراج گردید؛ در مرحلۀ کدگذاری محوری، در ابتدا مقوله اصلی پژوهش که آموزش کارآفرینی بود، تعیین شده و در نهایت سایر مقوله هادر قالب شرایط علی، راهبردها، شرایط زمینه ای(محیطی) و شرایط مداخله گر و پیامدها دسته بندی شدند.
جدول 4: فراوانی کدهای استخراج شده از مصاحبه ها در طول فرایند تحلیل
تعداد کدهای مستخرجه در هر کدام از بخش های مدل پارادایمی پژوهش | ||
کدهای باز | کدهای محوری | کدهای گزینشی |
84 | 16 | 12 |
در این بخش مفاهیم اصلی حاصل از تحلیل محتوای مصاحبه های انجام گرفته در زمینهی پژوهش که شامل 84 مفهوم است . تلاش گردید یك نقشه ی رضایت بخش از تِم ها ترسیم گردد، در ذیل تم ها به طور مختصر و جامع ارائه میشود:
جدول 5: تمهای مشترک استخراج شده از تحلیل ها
تم 1، سیاستگذاری آموزشی در زمینه ارتقای کارآفرینی | |||
مفاهیم | سیاستگذاری و برنامهریزیهای مناسب برای ارتقای مهارتهای کارآفرینانه کارکنان | ||
توسعه برنامه های ارتقای نگرش کارآفرینانه در محل کار | |||
تغییر نگاه مدیران و مسئولان از سنتی به مدرن در حوزه آموزش و توانمندسازی کارکنان | |||
تشویق مشارکت عمومی واقعی و موثر شامل بسط و توسعه مهارتهای حل مسئله و تصمیم سازی به صورت فردی و جمعی و درگیر کردن متخصصان | |||
تدوین و تهیه برنامه ها و آئین نامه های مناسب و استاندارد | |||
تقویت نگرش های مثبت یه کارآفرینی | |||
تم 2، آمادگی یادگیرنده | |||
مفاهیم | انگیزش فراگیر برای شرکت در دوره ها بهمنظور کسب مهارت | ||
به شرایط کارکنان از لحاظ سن سنوات و تحصیلات توجه شود | |||
سازوکارهای انگیزشی مالی و غیرمالی برای حضور فعال کارکنان لحاظ شود | |||
ایجاد محیطی آرام برای آموزش فراگیران | |||
تم 3: نیازسنجی آموزشی | |||
مفاهیم | نیازسنجی مناسب در زمینه مهارتهای لازم جهت کارآفرینی | ||
دوره ها با توجه به نیازها و واقعیتهای دستگاه طراحی شود | |||
نیازسنجی برای اجرای دوره ها انجام گیرد | |||
آموزش و یادگیری با نیازهای آموزشی شغلی و اجتناب از آموزشهای تکراری | |||
تدوین دورههای آموزشی متناسب با نیازهای کارکنان و اهداف سازمانی | |||
توجه به نیازهای کارکنان، نیازسنجی از مدیران و کارکنان | |||
تم 4، هدفگزینی آموزش | |||
مفاهیم | همسویی رفتار فرد با اهداف سازمانی | ||
همسویی دورههای آموزشی با اهداف سازمانی | |||
شفاف بودن اهداف برگزاری دورههای آموزشی کارآفرینی برای کارکنان | |||
توجه به اهداف سازمان براساس نوع خدمات تعریفی برطبق قوانین و مقررات | |||
جهت دار نمودن آموزشهای کارآفرینی طبق رسالت سازمانی و برنامههای عملیاتی | |||
هدفگزینی برای دوره ها، هدف گذاری و برنامه ریزی دوره | |||
صراحت در انتخاب اهداف دوره کارآفرینی | |||
تم 5، طراحی برنامه آموزشی | |||
مفاهیم | طراحی برنامه آموزشی کارآفرینی | ||
تدوین محتوای آموزشی مناسب | |||
ایجاد تناسب بین برنامه ها و فرصتهای شغلی | |||
تامین منابع آموزشی مناسب | |||
تدوین محتوای آموزشی کارآفرینی در قالب اهداف شرکتهای تولیدی | |||
توجه به طرح دروس آموزشی، آموزش هدفمند و برنامه ریزی شده | |||
تم 6، اختصاص منابع و تجهیزات | |||
مفاهیم | توجه به زیرساختهای مانند مکان و فضای آموزش | ||
امکانات رفاهی و پذیرایی لازم مهیا گردد | |||
استفاده از منابع و ظرفیتهای درون و برون سازمانی | |||
فراهم آوردن فضای آموزشی مناسب | |||
تدارک امکانات و شرایط دورههای آنلاین و مجازی | |||
فراهم بودن زیرساختهای مکانی و الکترونیکی | |||
پشتیبانی فنی و اداری | |||
فراهم کردن تسهیلات و امکانات فیزیکی، فضای فیزیکی مناسب و متناسب با دوره، توجه به امکانات آموزش اعم از فضای مناسب کلاسها | |||
زیرساختهای اقتصادی، فناوری و تکنولوژی، اداری و پشتیبانی | |||
تامین تجهیزات مورد نیاز | |||
فضای آموزشی مناسب، فراهم بودن منابع مالی | |||
تامین تجهیزات آموزشی | |||
تم 7، نظارت و ارزیابی دوره | |||
مفاهیم | نظارت کمی و کیفی | ||
سیستم ارزشیابی مناسب | |||
ارزیابی ضمن دوره و پس از آن حتی الامکان انجام گیرد | |||
استفاده از رویکردها، مدلها و روشها و فناوریهای نوین مدیریت برای اجرا و ارزشیابی آموزش | |||
ارزشیابی نقاط قوت و ضعف دورههای آموزشی و رفع نقایص و تقویت نقاط مثبت | |||
نظارت و ارزیابی جهت سنجش تحقق اهداف | |||
ارزیابی عملکرد در پایان دوره | |||
تم 8، مدیریت مشارکتی دوره آموزشی | |||
| دوره ها به صورت کارگاهی اجرا شود | ||
تشویق مناسب برای شرکت کنندگان لحاظ گردد | |||
ایجاد اهرمهای تشویقی و اعطای امتیازات جهت ترغیب | |||
فرهنگ و روابط سازمانی | |||
توانمندسازی مدیران جهت ایفای نقشها | |||
دانش و مهارت مدرسین دوره ها | |||
اجرای تدریس مناسب، ارزشیابی تدریس | |||
هدایت و مربیگری در طول دوره | |||
استفاده از مدرسان مجرب | |||
تم 9، تحقیق و توسعه در زمینه کارآفرینی | |||
مفاهیم | انجام تحقیقات گسترده در جهت کاربردی نمودن مطالعات رفتار کارآفرینانه | ||
ترکیب روشها و رویکردهای گوناگون اما مکمل | |||
استفاده از نیروهای متخصص در جهت ارتقای رفتارهای کارآفرینانه | |||
شناسايي محيط، نيازسنجي و توليد اطلاعات | |||
تم 10، تقویت مهارتهای زمینه ساز | |||
مفاهیم | خطرپذیری در کارکنان تقویت شود | ||
ریسک پذیری در شرکت تشویق شود | |||
انگیزه پیشرفت در کارکنان ایجاد شود | |||
تم 11، تقویت ارتباطات اجتماعی | |||
مفاهیم | ارتباط میان گروهی | ||
رفتارهای اجتماعی | |||
ارتباط با محیط پیرامون | |||
تم 12، جو کارآفرینانه | |||
مفاهیم | بیان افکار و نظرات به صورت آزادانه | ||
نقد و بررســی کردن ایدهها | |||
بحث و گفتوگو بهصورت تیمی و با مدیران | |||
تبادل میان فردی اطلاعات در حوزه های مختلف | |||
مشارکت، همکاری، همدلی در انجام کار تیمی | |||
اســتقبال و حمایت از ایدههای خلاقانــه و انتقادی | |||
تم 13، ارزشیابی انعطاف پذیر و چندجانبه | |||
مفاهیم | ارزشیابی باید در جهت ایجاد انگیزه باشد | ||
ارزشیابی باید متناسب با دانش آموزان، محتواهای آموزشــی، شــرایط محیط پیرامون انجام شود | |||
کارکنان را به یادگیری بیشتر همراه بــا ایجاد انگیزه هدایت کند | |||
در طول فرایند آموزش به روش های متفاوت انجام گیرد | |||
ارزشیابی بر اساس میزان تلاش و کوشــش، ارائه راه حلهای خلاقانه و نوآورانه صورت گیرد | |||
تم 14، اثربخشی آموزش کارآفرینی | |||
مفاهیم | توسعه و ارتقای مهارتها و شایستگی های کارآفرین شدن | ||
ایجاد مهارت (مباحث گروهی، مطالعات موردی، ارائه ها، حل کردن مشکل، شبیه سازی، کار تیمی، پروژه ها( | |||
آموزش میتنی بر خلق ارزش جدید (ارزش ایجادشــده می تواند مالی، فرهنگی و اجتماعی باشد) | |||
تم 15، عوامل مداخله گر | |||
| عدم اطمینان کارکنان به آموزشهای سازمانی | ||
نبود زیرساختهای تکنولوژیکی | |||
تم 16، پیامد | |||
| افزایش خلاقیت فردی | ||
افزایش بهره وری | |||
جرات ریسک پذیری |
شکل (4 –5)، ايجاد ارتباط بين مقوله هاي مختلف شناسايي شده را در قالب الگوي پارادايم نمايش میدهد.
شرایط علی: طراحی برنامه آموزشی · طراحی برنامه آموزشی کارآفرینی · تدوین محتوای آموزشی مناسب · ایجاد تناسب بین برنامه ها و فرصتهای شغلی
|
شرایط علی: تقویت مهارتهای زمینه ساز · خطرپذیری در کارکنان تقویت شود · ریسک پذیری در شرکت تشویق شود · انگیزه پیشرفت در کارکنان ایجاد شود |
شرایط علی: تقویت ارتباطات اجتماعی · ارتباط میان گروهی · رفتارهای اجتماعی · ارتباط با محیط پیرامون
|
شرایط علی: نیازسنجی آموزشی · نیازسنجی مناسب در زمینه مهارتهای لازم جهت کارآفرینی · دوره ها با توجه به نیازها و واقعیتهای دستگاه طراحی شود |
شرایط علی: آمادگی یادگیرنده · انگیزش فراگیر برای شرکت در دوره ها بهمنظور کسب مهارت · به شرایط کارکنان از لحاظ سن سنوات و تحصیلات توجه شود
|
بستر پدیده: · اختصاص منابع و تجهیزات · نظارت و ارزیابی دوره · جو کارآفرینانه · ارزشیابی انعطاف پذیر و چندجانبه
|
عوامل مداخله گر · عدم اطمینان کارکنان به آموزشهای سازمانی · نبود زیرساختهای تکنولوژیکی
|
مدیریت مشارکتی |
هدفگرینی آموزشی |
شکل1: کدگذاري محوري بر اساس الگوي پاردايم
مقوله ی محوري: بر اساس الگوی طراحیشده، " اثربخشی آموزش کارآفرینی" بهعنوان مبنا و ستون اصلي تحقق الگوي اثر بخش آموزش كارآفريني در صنايع توليدي قلمداد شدهاند.
بستر پدیده: به شرايط خاصي که برکنش ها و تعاملات تاثير مي گذارند، بستر گفته میشود. اين شرايط را مجموعه اي از مفاهيم، مقولهها يا متغيرهاي زمينه اي تشکيل می دهند و در الگوي معرفي شده عبارت از: اختصاص منابع و تجهیزات، نظارت و ارزیابی دوره، جو کارآفرینانه و ارزشیابی انعطاف پذیر و چندجانبه.
شرایط مداخلهای: شرایط مداخله گر عواملی هستند که در اجرای الگوي اثر بخش آموزش كارآفريني در صنايع توليدي تاثیر گذار است. عواملی که در تحقیق حاضر در الگوي اثر بخش آموزش كارآفريني در صنايع توليدي نقش عوامل مداخله گر را ایفا میکنند عبارت اند از: عدم اطمینان کارکنان به آموزشهای سازمانی، نبود زیرساختهای تکنولوژیکی و عدم تناسب با نیازهای آموزشی کارکنان.
راهبردها: کنش ها و تعاملاتی که بيانگر رفتارها، فعاليت ها و تعاملات هدف داري هستند و در پاسخ به مقوله ی محوري و تحت تاثير شرايط مداخله گر، اتخاذ میشوند. به اين مقولهها، راهبرد نيز گفته میشود. که در تحقيق حاضر عبارت اند از: سیاستگذاری آموزشی در زمینه ارتقای کارآفرینی، هدفگزینی آموزش، مدیریت مشارکتی دوره آموزشی و تحقیق و توسعه در زمینه کارآفرینی.
پيامدها: برخي از مقولهها بيانگر نتايج و پيامدهايي هستند که در اثر اتخاذ راهبردها به وجود مي آيند. در پژوهش حاضر افزایش خلاقیت فردی، افزایش بهره وری و جرات ریسک پذیری نتيجه ی کنش ها و تعاملات ايجاد شده و تاثير پذير از شرايط علي، مقوله محوري و بستر پدیده میباشد.
کدگذاري انتخابي عبارت است از فرآيند انتخاب، دستهبندی اصلي، مرتبط کردن نظام مند آن با ديگر دستهبندی ها، تأييد اعتبار اين روابط و تکميل دستهبندیهایی که نياز به اصلاح و توسعهی بیشتري دارند. در اين مرحله به تجزيه و تحليل کلي و ادغام کردن شرايط مختلف پرداخته میشود که در کد گذاري محوري به آنها اشاره گرديد.
در کدگذاري انتخابي که مرحله اصلي نظريه پردازي به شمار مي رود، مفاهيم بايستي به طور منظم به يکديگر مربوط شوند. کدگذاري انتخابي بر اساس نتايج کدگذاري باز و کدگذاري محوري، مرحله ی اصلي نظريه پردازي است. به اين ترتيب که مقوله ی محوري را به شکل نظام مند به ديگر مقوله ها ربط داده و آن روابط را در چارچوب يک روايت ارائه کرده و مقوله هايي را که به بهبود و توسعهی بيشتري نياز دارند، اصلاح مي کند. وقتي هدف مطالعه شناخت کنش متقابل باشد، اولين قدم، بيان روابط کنش/ کنش متقابل با نزديک ترين شرايط موثر به آنها است. سپس محقق به دنبال وارد کردن طيف وسيع تري از شرايط و تحليل ها است. اين کار کمک مي کند که ماهيت پديده و اين که چه چيز باعث تداوم يا توقف آن شود روشن شده و نحوه ی شکل گيري آن توضيح داده شده است. در مرحله کدگذاري انتخابي نيز ارتباط ميان معيارهاي الگوي اثر بخش آموزش كارآفريني در صنايع توليدي در قالب الگوی داده بنیاد تعيين شدند.
بر اين اساس "اثربخشی آموزش کارآفرینی" به عنوان مقوله محوري بر مبناي شرایط علي "طراحی برنامه آموزشی، نیازسنجی آموزشی، آمادگی یادگیرنده، تقویت مهارتهای زمینه ساز و تقویت ارتباطات اجتماعی" و از طریق راهبردهای سیاستگذاری آموزشی در زمینه ارتقای کارآفرینی، هدفگزینی آموزش، مدیریت مشارکتی دوره آموزشی و تحقیق و توسعه در زمینه کارآفرینی و با در نظر گرفتن اختصاص منابع و تجهیزات، نظارت و ارزیابی دوره، جو کارآفرینانه و ارزشیابی انعطاف پذیر و چندجانبه (به عنوان زمينه ی الگو) محقق میشود و منجر به تحقق افزایش خلاقیت فردی، افزایش بهره وری و جرات ریسک پذیری مي گردد.
نتیجه گیری
هدف از تحقیق حاضر در این پژوهش، محقق داده های مورد نیاز خود را با انجام مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته با 15 نفر از صاحبنظران، متخصصین و اساتید رشته کارآفرینی دانشگاه های کشور به جمع آوری نمود. برای پاسخ به سوال اصلی تحقیق ، محقق ابتدا باید ابعاد الگوي اثر بخش آموزش كارآفريني در صنايع تولیدی را از دیدگاه مصاحبه شوندگان و همچنین کلیه شرایط و عوامل تأثیرگذار بر این مسئله شناسایی شود. نتایج نهایی براساس سه تکنیک کدگذاری در شش بعد شرایط علی ، پدیده های اصلی ، شرایط زمینه ای، عوامل مداخله گر، استراتژی ها و پیامدهای حاصل از اجرای استراتژی ها بر اساس اشتراوس و کوربین (1998) طبقه بندی شد.
نتایج تحقیق نشان داد که الگوي اثربخش آموزش كارآفريني در صنايع توليدي دو بخش عوامل اصلی و شاخصهای آنها می باشد. این مدل از شاخص هايي تشکيل شده است که هسته و قلب اين مدل مي باشند و مبناي ارزيابي آموزش كارآفريني در صنايع توليدي قرار مي گيرند که به آنها عوامل موثر مي گويند. الگوي اثربخش آموزش كارآفريني در صنايع توليدي داراي 16 عامل اصلی سیاستگذاری آموزشی در زمینه ارتقای کارآفرینی، آمادگی یادگیرنده، نیازسنجی آموزشی، هدفگزینی آموزش، طراحی برنامه آموزشی، اختصاص منابع و تجهیزات، نظارت و ارزیابی دوره، مدیریت مشارکتی دوره آموزشی، تحقیق و توسعه در زمینه کارآفرینی، تقویت مهارتهای زمینه ساز، تقویت ارتباطات اجتماعی، جو کارآفرینانه، ارزشیابی انعطاف پذیر و چندجانبه ، اثربخشی آموزش کارآفرینی، عوامل مداخله گر و پیامد است که شامل 84 شاخص تشکیل دهنده آنها مي باشد.
یافته های تحقیق در زمینه اثربخشی آموزش كارآفريني در صنايع توليدي با نتایج تحقیقات سجادی (1398)، بابایی (1396)، افوبی و ارکوه (2018)، توماس (2018)، کویلهو و همکاران (2018) و تهابیت و همکاران (2016) همخوانی دارد. سجادی (1398) در پژوهشی به تاثیر انگیزشکارآفرینی بر قصدکارآفرینی با نقش تعدیلکننده آموزشکارآفرینی پرداخت. بر اساس نتایج بدست آمده از 4 فرضیه موجود در این تحقیق همه فرضیهها تائید شد؛ یافتههای موجود نشان میدهد که انگیزش کارآفرینی و آموزش کارآفرینی بر قصد کارآفرینی تاثیر مثبت و معناداری دارد. با بررسی دادهها به این نتیجه رسیدیم که قصد کارآفرینی دانشجویان عمدتاً تحت تأثیرانگیزش آنان است که با مولفه هایی نظیر توفیق طلبی، استقلال طلبی، انگیزه های اقتصادی بررسی شد. و همچنین دریافتیم که آموزش کارآفرینی نقش تعدیل کنندگی بین رابطه ی انگیزش کارآفرینی و قصد کارآفرینی را ایفا می کند. بابایی (1396) در پژوهشی به «ارزیابی میزان اثربخشی دورههای آموزش کارآفرینی هنرستان دخترانه محمدخانی شهرستان شاهرود» پرداخت. نتایج تجزیه و تحلیل فرضیات پژوهش نشان داد که: 1) دورههای آموزش کارآفرینی هنرستان دخترانه محمدخانی شهرستان شاهرود از اثربخشی لازم برخوردار است. 2) دورههای آموزش کارآفرینی هنرستان دخترانه محمدخانی شهرستان شاهرود در محتوای زمینه (بافت) آموزشها از اثربخشی لازم برخوردار است. 3) دورههای آموزش کارآفرینی هنرستان دخترانه محمدخانی شهرستان شاهرود در محتوای درونداد آموزشها از اثربخشی لازم برخوردار است. 4) دورههای آموزش کارآفرینی هنرستان دخترانه محمدخانی شهرستان شاهرود در محتوای فرایند آموزشها از اثربخشی لازم برخوردار است. 5) دورههای آموزش کارآفرینی هنرستان دخترانه محمدخانی شهرستان شاهرود در محتوای برونداد آموزشها از اثربخشی لازم برخوردار میباشد.
افوبی و ارکوه41 (2018) در پژوهشی به تجزیه و تحلیل تاثیر آموزش های کارآفرینی بر عملکرد رشد شرکت ها پرداختند. یافته های تحقیق حاکی از آن است که آن کارآفرینانی که آموزش ارزشمندی دریافت کرده میزان کارآفرینی و نوآوری آنها افزایش یافته است. همچنین توماس42 (2018) در پژوهشی به «آموزش و توسعه: بررسی اثربخشی آموزش در عملکرد کارکنان» پرداخت. یافته های پژوهش حاکی از آن است که آموزش در سازمان بر نتایج عملکرد کارکنان، رضایت مشتری، میزان گردش، وفاداری کارکنان و ارزش بازار شرکت تأثیر معنی دار دارد. همچنین کویلهو43 و همکاران (2018) در پژوهشی به ارزيابی تأثير برنامه آموزش کارآفرينی در ريفی برزيل پرداختند. یافته ها حاکی از این است که در اقتصادهای در حال ظهور، آموزش و پرورش کارآفرینی به طور فزاینده ای در شکل دادن به جامعه از طریق توانمند ساختن افراد برای پیشرفت در حرفه ها و زندگی خود، اهمیت دارد.
منابع
1. ابوالفتح زاده، زهرا (1392)، شناخت و ارزیابی عوامل موثر در توانمندسازی کارآفرینان روستایی(مطالعه موردی: روستاهای شهرستان اصفهان)، دانشگاه صنعتی اصفهان، دانشکده کشاورزی.
2. احمدپورداریانی، محمود(1387). کارآفرینی، تعاریف، نظریات، الگوها. چاپ هشتم، تهران: جاجرمی.
3. خراسانی، اباصلت و حسن زاده بارانی کرد، سودابه، (1386)، راهبردها و استراتژی های نیاز سنجی آموزشی، تهران، مرکز آموزش و تحقیقات صنعتی ایران، چاپ اول.
4. سعیدی مبارکه، آرزو (1393)، عوامل موثر بر توسعه کسب و کار زنان در حوزه مشاغل خانگی بر اساس مدل PEST (مطالعه موردی: شهر اصفهان)، دانشگاه سیستان و بلوچستان ، دانشکده مدیریت و حسابداری.
5. صیام، امید (1397)، تعیین اولویت ها جهت تدوین برنامه آموزش های ایمنی، بهداشت و محیط زیست در شرکت آبفای منطقه 3 تهران، مطالعات علوم زیستی و زیست فناوری، 4 (10): 66-55
6. علی پوریان، اسدالله (1395)، ارزیابی اثربخشی عملکرد دورههای آموزش ضمن خدمت از دیدگاه کارکنان ستادعالی کانونهای فرهنگی وهنری مساجد استان تهران، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی
7. Acs, Z. J., Szerb, L., & Autio, E. (2016). The global entrepreneurship and development index. In Global Entrepreneurship and Development Index 2015(pp. 11-31). Springer International Publishing.
8. Belitski, M., & Heron, K. (2017). Expanding entrepreneurship education ecosystems. Journal of Management Development.
9. Brüne, N., & Lutz, E. (2020). The effect of entrepreneurship education in schools on entrepreneurial outcomes: a systematic review. Management Review Quarterly, 70(2), 275-305.
10. Coelho, F. J. M., Marques, C., Loureiro, A., & Ratten, V. (2018). Evaluation of the impact of an entrepreneurship training program in Recife, Brazil. Journal of Entrepreneurship in Emerging Economies, 10(3), 472-488.
11. Combs, James G., T. Russell Crook, David J. Ketchen Jr, and Mike Wright. "Entrepreneurship at a crossroads: Meta‐analysis as a foundation and path forward." Strategic Entrepreneurship Journal 15, no. 3 (2021): 343-351.
12. Cunningham, J. A., Lehmann, E. E., & Menter, M. (2021). The organizational architecture of entrepreneurial universities across the stages of entrepreneurship: a conceptual framework. Small Business Economics, 1-17.
13. Datta, P. B., & Gailey, R. (2012). Empowering women through social entrepreneurship: Case study of a women's cooperative in India.Entrepreneurship Theory and Practice, 36(3), 569-587.
14. Datta, P. B., & Gailey, R. (2012). Empowering women through social entrepreneurship: Case study of a women's cooperative in India.Entrepreneurship Theory and Practice, 36(3), 569-587.
15. Dias, Á., Pereira, L., & Lopes da Costa, R. (2021). Organizational capabilities as antecedents of entrepreneurship: A basis for business practice and policy making. Journal of African Business, 1-18.
16. Efobi, U., & Orkoh, E. (2018). Analysis of the impacts of entrepreneurship training on growth performance of firms: Quasi-experimental evidence from Nigeria. Journal of Entrepreneurship in Emerging Economies, 10(3), 524-542.
17. Ford, J. K. (2014). Improving training effectiveness in work organizations. Psychology Press.
18. Galvão, A., Ferreira, J. J., & Marques, C. (2018). Entrepreneurship education and training as facilitators of regional development. Journal of Small Business and Enterprise Development.
19. Griffin, D. J., & Heinrich, W. F. (2021). Supporting a Merger of Entrepreneurship Curricula: Combining Organizational Frames and Theory of Change. Entrepreneurship Education and Pedagogy, 25151274211017549.
20. Guerrero, M. (2021). Ambidexterity and Entrepreneurship Studies: A Literature Review and Research Agenda. Foundations and Trends® in Entrepreneurship, 17(5–6), 436-650.
21. Gupta, P., Chauhan, S., Paul, J., & Jaiswal, M. P. (2020). Social entrepreneurship research: A review and future research agenda. Journal of Business Research, 113, 209-229.
22. Hahn, D., Minola, T., Bosio, G., & Cassia, L. (2020). The impact of entrepreneurship education on university students’ entrepreneurial skills: a family embeddedness perspective. Small Business Economics, 55(1), 257-282.
23. Hijjawi, G. (2021). The effeect of entrepreneurship on organizational excellence: The mediating role of visionary leadership. Management Science Letters, 11(1), 57-66.
24. Jena, R. K. (2020). Measuring the impact of business management Student's attitude towards entrepreneurship education on entrepreneurial intention: A case study. Computers in Human Behavior, 107, 106275.
25. Lisa, O. (2021). The effect of entrepreneurial behavior and organizational innovation on msmes performance. e-Repository Dosen Universitas Gajayana Malang.
26. Mukson, M., Hamidah, H., & Prabuwono, A. (2021). Work environment and entrepreneurship orientation towards MSME performance through organizational commitment. Management Science Letters, 11(3), 871-878.
27. Nakara, W. A., Messeghem, K., & Ramaroson, A. (2021). Innovation and entrepreneurship in a context of poverty: a multilevel approach. Small Business Economics, 56(4), 1601-1617.
28. Pfeifer, C., Janssen, S., Yang, P., & Backes-Gellner, U. (2013). Effects of training on employee suggestions and promotions: Evidence from personnel records.Schmalenbach Business Review (SBR), 65(3), 270-287.
29. Priyadarshini, R. R. G., & Dave, D. (2012). Competency-based Training Needs Assessment Model. Management and Labour Studies, 37(3), 195-207.
30. Robb, A., Coleman, S., & Stangler, D. (2014). Sources of Economic Hope: Women's Entrepreneurship. Available at SSRN.
31. Shah, I. A., Amjed, S., & Jaboob, S. (2020). The moderating role of entrepreneurship education in shaping entrepreneurial intentions. Journal of Economic Structures, 9(1), 1-15.
32. Thabit, H., Aissa, S. A. H., & Abdullah, H. S. (2016). Evaluating the Role of Training Strategy in Enhancing the Training Effectiveness. les cahiers du mecas, 12(2), 4-18.
33. Thomas, O. (2018). Training and Development. Exploring the Effectiveness of Training on Worker Performance.
[1] . Cunningham
[2] . Griffin & Heinrich
[3] . Gupta
[4] Venkataraman
[5] . Acs
[6] . Robb
[7] . Nakara
[8] . Mukson
[9] . Dias
[10] . Lisa
[11] . Salas
[12] Priyadarshini
[13] Pfeifer, C., Janssen, S., Yang, P., & Backes-Gellner
[14] . Hijjawi
[15] . Guerrero
[16] . Ford
[17] . Datta & Gailey
[18] Country Enterprise Survey data, World Bank
[19] . Hallward-Driemeier
[20] . Snell & Bohlander
[21] . Welsh
[22] . Belitski & Heron
[23] . Nabi
[24] . Kyrö
[25] . Galvão
[26] . Fayolle
[27] . Lindner
[28] . Efobi & Orkoh
[29] . Thomas
[30] . Komarova
[31] . Fiore
[32] . Aparicio
[33] . Hahn
[34] . Jena
[35] . Brüne & Lutz
[36] . Shah
[37] . Grounded Theory Method
[38] 2.Strauss & Corbhn
[39] - Snowball sampling
[40] - Theoretical Saturation
[41] . Efobi & Orkoh
[42] . Thomas
[43] . Coelho