مدل آینده نگر بهبود توانمندیهای انتقال تکنولوژی در سیستم های ایمنی خودرو
الموضوعات :امیر رضا نخعی 1 , سلیمان ایران زاده 2 , مهرداد حسینی شکیب 3
1 - دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم وتحقیقات تهران
2 - استادگروه مدیریت صنعتی، واحدتبریز، دانشگاه آزاد اسلامی،تبریز، ایران
3 - گروه مدیریت صنعتی ، دانشکده مدیریت و حسابداری ،واحد کرج ، دانشگاه آزاد اسلامی ، کرج ، ایران
الکلمات المفتاحية: تکنولوژی, انتقال تکنولوژی, سیستم استنتاج فازی, پروژه های انتقال تکنولوژی آینده, سیستم ایمنی خودرو,
ملخص المقالة :
زمینه : سیستم های ایمنی خودرو به عنوان یکی از مهم ترین بخش های صنعت خودرو یرای بهبود کیفیت وآماده شدن برای آینده نیازمند شناسایی تکنولوژی های روز و روش های مناسب انتقال آن ها می باشد. هدف : هدف از این پژوهش، شناسایی مؤلفههای بهبود توانمندیهای انتقالتکنولوژی در سیستمهای ایمنی خودرو و تحلیل روابط میان آنها با رویکردی به پروژه های آینده انتقال تکنولوژی میباشد. روشها : این مطالعه از نوع مطالعات کاربردی و توصیفی پیمایشی و مبتنی بر مدل سازی ریاضی با سیستم استنتاج فازی می باشد. با استفاده از مطالعه ادبیات و تحقیقات پیشین و مصاحبه با 11 نفر از خبرگان شرکت های سازنده سیستم های ایمنی خودرو، شاخص ها شناسایی و دستهبندی گردید و برای تحلیل روابط میان عوامل ، رویکرد استنتاج فازی با نرم افزار Matlab مورد استفاده قرار گرفت.یافته ها : تعداد 20 شاخص شناسایی و در4 مولفه دستهبندی گردید. مولفه بومی سازی و استقرار تکنولوژی با اخذ رتبه اول و معیار وزنی 38/34 درصد با اهمیت ترین متغیر در بین مولفه های چهارگانه مؤثر بر بهبود توانمندی های انتقال تکنولوژی است و مولفه شناسایی و انتخاب تکنولوژی با معیار وزنی 56/19 در رتبه آخر قرار گرفت.نتیجه گیری : توانمندی بومی سازی و استقرار تکنولوژی نقش مهمی در توسعه تکنولوژیکی سیستم ایمنی خودرو دارد و میتواند در افزایش ظرفیت جذب شرکتهای مرتبط نقش ویژه ای ایفا نماید. لذا مدیران ارشد و تصمیم گیران خودروساز بایستی توجه ویژهای به شاخصهای بعد توانمندی بومی سازی و استقرار تکنولوژی داشته باشند.
_||_
مدل آینده نگر بهبود توانمندیهای انتقال تکنولوژی
در سیستم های ایمنی خودرو
چکیده
زمینه : سیستم های ایمنی خودرو به عنوان یکی از مهم ترین بخش های صنعت خودرو یرای بهبود کیفیت وآماده شدن برای آینده نیازمند شناسایی تکنولوژی های روز و روش های مناسب انتقال آن ها می باشد.
هدف : هدف از این پژوهش، شناسایی مؤلفههای بهبود توانمندیهای انتقالتکنولوژی در سیستمهای ایمنی خودرو و تحلیل روابط میان آنها با رویکردی به پروژه های آینده انتقال تکنولوژی میباشد.
روشها : این مطالعه از نوع مطالعات کاربردی و توصیفی پیمایشی و مبتنی بر مدل سازی ریاضی با سیستم استنتاج فازی می باشد. با استفاده از مطالعه ادبیات و تحقیقات پیشین و مصاحبه با 11 نفر از خبرگان شرکت های سازنده سیستم های ایمنی خودرو، شاخص ها شناسایی و دستهبندی گردید و برای تحلیل روابط میان عوامل ، رویکرد استنتاج فازی با نرم افزار Matlab مورد استفاده قرار گرفت.
یافته ها : تعداد 20 شاخص شناسایی و در4 مولفه دستهبندی گردید. مولفه بومی سازی و استقرار تکنولوژی با اخذ رتبه اول و معيار وزنی 38/34 درصد با اهميت ترين متغير در بين مولفه هاي چهارگانه مؤثر بر بهبود توانمندی های انتقال تکنولوژی است و مولفه شناسایی و انتخاب تکنولوژی با معيار وزنی 56/19 در رتبه آخر قرار گرفت.
نتیجه گیری : توانمندی بومی سازی و استقرار تکنولوژی نقش مهمی در توسعه تکنولوژیکی سیستم ایمنی خودرو دارد و میتواند در افزایش ظرفیت جذب شرکتهای مرتبط نقش ویژه ای ایفا نماید. لذا مدیران ارشد و تصمیم گیران خودروساز بایستی توجه ویژهای به شاخصهای بعد توانمندی بومی سازی و استقرار تکنولوژی داشته باشند.
واژگان کلیدی: تکنولوژی، انتقال تکنولوژی، سیستم ایمنی خودرو، سیستم استنتاج فازی، پروژه های انتقال تکنولوژی آینده
مقدمه
موضوع انتقال تکنولوژی در زمره یکی از پر اهمیت ترین و مشکل ترین تصمیمات اقتصادی در کشورهای در حال توسعه محسوب می شود . چرا که در این کشورها ، به عنوان ابزاری برای کم کردن هر چه بیشتر شکاف تکنولوژیک و نیل به اهداف بازسازی اقتصادی و و در نتیجه بعنوان یکی از ابعاد سیاستهای صنعتی مد نظر قرار می گیرد. از آن جایی که بیشترین سهم تجارت تکنولوژی جهان در دست شرکت های چند ملیتی کشورهای صنعتی است این انتقال باید به گونه ای صورت پذیرد که علاوه بر انتقال دانش فنی و رشد تفکر صنعتی در داخل کشور ، زمینه های دستیابی به تکنولوژی های پویا و دانش چرایی را نیز فراهم سازد. ، لذا با این حال تنها در صورتی که عوامل این انتقال بصورت علمی و صحیح صورت گیرد ، می تواند عاملی در جهت حل بحران های اقتصادی و ارتقاء استانداردهای زندگی قلمداد شود. از عوامل اساسی در عدم موفقیت بکارگیری تکنولوژی برای کسب مزیت رقابتی در بنگاهها، عدم آگاهی و شناخت سطح قابلیت های تکنولوژیک بنگاه و استفاده از آنها در جهت مزیتهای نسبی میباشد ( خمسه و مرئی ، 2020 ). از آن جا که انتقال تکنولوژی مناسب ، یکی از راههای ارتقاء سطح تکنولوژی در صنایع مختلف است ، پرداختن به آن از زوایای مختلف و چگونگی بهبود مکانیزم آن امری ضروری است . با توجه به موارد فوق ، اهمیت انجام پژوهش های جامع دانشگاهی – صنعتی در ایجاد راه کارهای مناسب انتقال تکنولوژی و ایجاد زیربنای تکنولوژیک در کشور ، بیش از پیش آشکار می شود (صفوی و صفوی ، 1381) . بررسی وضعیت صنعت خودرو و قطعه سازی کشور طی سه دهه اخیر بیانگر رشد و توسعه از جنبه های کمی و کیفی بوده و علی رغم آن ، همواره با نقد مشتریان خود مبنی بر عدم رشد متوازن کیفی با شاخصهای کمی خود مواجه بوده است که بدون شک یکی از عمده دلایل آن نبود بستر و مکانیزمی مناسب جهت ارتقاء توانمندی های لازم جهت انتقال تکنولوژی های مناسب می باشد که بتواند تکنولوژی مناسب را با همان کیفیت مبدا دریافت کننده، در صنعت خودرو کشور پیاده سازی نماید. با وجود همه این توجیهات مطالعات تطبیقی و بررسی های به عمل آمده در زمینه مسایل مربوط به توسعه تکنولوژیکی صنعت خودروسازی کشور نشان می دهد که متاسفانه فرآیند انتقال تکنولوژی در این صنعت از جنبه های مختلف با موانع و مشکلات بازدارنده متعددی مواجه می باشد (زرگروقرایی، 1389). با توجه به مطالب فوق، پژوهش حاضر با این سوال آغازین شکل گرفت که: چرا سطح تکنولوژی های انتقال یافته در صنعت خودرو با سطح تکنولوژی ها از مبدا دریافت کننده تفاوت دارد و سطح تکنولوژی های سیستم های ایمنی در خودروها پایین تر از سطح مبدا انتقال دهنده تکنولوژی است؟
خودروسازان برتر دنیا هر روزه با بکارگیری تکنولوژی های نوین که از نتایج تحقیق و توسعه آنها حاصل می گردد، سطح کیفیت را در سیستم های ایمنی که با سلامت و نیز راحتی آنها در ارتباط است، ارتقاء می دهند و از این طریق برای موفقیت در فضای رقابتی آتی خود آینده نگری می کنند. ارتقاء سطح مجموعه های ایمنی می تواند به کاهش صدمات رانندگان خودرو ها در تصادفات منجر شود و یا سطح آسیب پذیری آنها را کاهش دهد. از آن جایی که ویژگیهای کیفی قطعات خودرو سهم عمده ای از شاخصهای کیفی یک خودرو را تشکیل می دهد و با عنایت به اینکه صنعت قطعه سازی کشور طی کل مدت شکل گیری خود تاکنون نتوانسته است بصورت عام قدرت رقابت با همتایان مطرح خود در صنعت قطعه سازی دنیا را بدست آورد و همچنین با اتکا بر این امر که همواره یکی از دغدغه های اصلی مشتریان خودرو و همچنین سازمانهای نظارتی کشور، فاصله سطح استانداردهای سیستم های ایمنی مجموعه ها و قطعات، که با سلامت و نیز راحتی استفاده کنندگان در ارتباط است، در خودروهای ساخت داخل با خودروهای روز دنیا می باشد که این مسئله باعث بروز حوادث زیادی برای استفاده کنندگان از خودروها شده است سلامت، ایمنی و راحتی مشتریان و کاربران نهایی خودرو، از مسائل مهم در کیفیت خودروها می باشد. مساله ای که در این رهگذر اهمیت ویژه ای دارد ، بکارگیری یک مدل جامع و علمی جهت انجام فرایند انتقال تکنولوژی موفق و دستیابی به نوعی از تکنولوژی و یا بهبود سطح تکنولوژی موجود است، که متناسب با اهداف و استراتژی های سازمان و صنعت باشد، که این امر درباره سیستمهای ایمنی خودرو از اهمیت دوچندان برخوردار است ، چرا که خطاهای ناشی از انتقال تکنولوژی ناقص، منجر به صدمات جانی مشتریان نهایی خودرو خواهد شد، و در این راستا بکارگیری مدل های مناسب جهت ارتقاء سطح تکنولوژی موجود صنایع مرتبط از اهمیت ویژه ای برخوردار است. از طرفی با توجه به رویکرد گسترده ای که در سالهای اخیر در استفاده از تکنولوژی های روز در صنعت خودروسازی کشور به چشم می خورد و عدم وجود پژوهش عملی و مدون در زمینه بهبود توانمندیهای انتقال تکنولوژی در سیستمهای ایمنی خودرو، که منجر به انتقال موفق سیستم های مذکور گردد، ضرورت انجام این پژوهش کاملاً احساس می شود. نتایج این پژوهش به مدیران شرکتهای خودروساز و سیاستگذاران صنعت خودرو کشور، کمک می نماید تا نسبت به تعریف سطح تکنولوژی های مناسب موردنیاز، انتقال تکنولوژی مناسب و سیاستگذاری جهت اعمال مشوق ها و مکانیزمهای مد نظر جهت ارتقاء سطح کیفی سیستمهای ایمنی خودرو و در نهایت ارتقاء سطح ایمنی خودروهای ساخت داخل اقدام نمایند و تصمیمات استراتژیک مناسب تری را اتخاذ نمایند.
هدف این پژوهش شناسایی ابعاد و مولفه های بهبود توانمندی های انتقال تکنولوژی در سیستم های ایمنی خودرو و تعیین ارتباط میان این عوامل ها می باشد که نتایج آن میتواند قابل استفاده برای کلیه شرکت های خودرو ساز و زنجیره تامین آنها قرار کیرد. سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران، وزارت صمت و نیز خودروسازهای بزرگ کشور می توانند از نهادهای استفاده کننده از نتایج این تحقیق باشند. بر این اساس سوال اصلی پژوهش این است که ابعاد و مولفه های موثر بر بهبود توانمندی های انتقال تکنولوژی در سیستم های ایمنی خودرو کدامند؟ و میزان اهمیت هر کدام چگونه است؟
با مطالعات صورت گرفته، این پژوهش برای اولین بار بار در حوزه انتقال تکنولوژی سیستم های ایمنی خودرو کشور صورت می گیرد وبرای نخستین بار ابعاد و مولفه های بهبود توانمندی های انتقال تکنولوژی سیستم های ایمنی خودرو شناسایی و با رویکرد فازی مورد تحلیل قرار می گیرد.
در دنیای امروز انتقال تکنولوژی به مکانیزمی بالاتر از همکاری بین سازمانی تبدیل شده است. چرا که این کارمستلزم مشارکت فعال کلیه شرکاء و همکاران می باشد تا با همدیگر به یادگیری و ظرفیت جذب خود بیفزایند (وونگ مین1 و همکاران ،2019). همچنین فرایند انتقال تکنولوژی اغلب نیازمند برقراری انواع ارتباطات و فعالیتهای همکاری بین طرفین میباشد که ازلحاظ ساختار فرهنگی و سازمانی از هم مجزا هستند (سانگ و گیبسون2، 2015).صرافی زاده و همکاران (1395)، در پژوهش خود این نتیجه را می گیرند که بي شک يکي از استراتژی هاي دستيابي به اقتصاد دانش بنيان و خلق ثروت، انتقال تکنولوژی به ويژه تکنولوژی های پيشرفته است. انتقال تکنولوژی مقوله اي مهم و اساسي در ارتقاي سطح تکنولوژیک يک کشور و در نهايت حرکت به سمت توسعه پايدار است. مراحل اصلي انتقال تکنولوژی کشف، ارزيابي، اخذ، سازگاري و توسعه تکنولوژی می باشد. گونسل3 (2015)، در مقاله خود به این نکته اشاره داشته است که، بسیاری از شرکت های کوچک و متوسط در کشورهای تازه صنعتی شده با زیرساخت های محدود تکنولوژی و منابع محدود تحقیق و توسعه، هنوز هم می توانند با موفقیت در سطح بین المللی رقابت کنند. این شرکت های کوچک و متوسط به طور معمول به تکنولوژی هایی وابسته هستند که از شرکای خارجی کشورهای غربی توسعه یافته منتقل می شوند. موضوع انتقال تکنولوژی مدتهاست مورد مطالعه قرار گرفته است، اما مطالعات اصلی تاکنون بر جنبه های سخت متمرکز شده است، و انتقال موفق بخش نرم تکنولوژی هنوز مورد نگرانی است و مطالعات چندانی بر روی آن انجام نشده است. همچنین اصغری و رخشانی کیا (2013)، در پژوهش خود یکی از مهمترین عوامل موفقیت انتقال تکنولوژی در کشورهایی مانند کره جنوبی، تایوان، برزیل و مکزیک را وجود یک هدف ملی برای توسعه تکنولوژی که الهام بخش کلیه برنامه ها و اقدامات است و نیز آماده سازی زمینه ها و زیرساخت ها برای آن، ذکر می کنند. بلامک4(2014) به بررسی زمینه انتقال تکنولوژی و جنبه های خاص تکنولوژی با اهداف توسعه پایدار می پردازد و انتقال تکنولوژی ها در راستای توسعه پایدار در کشورهای در حال توسعه را مهم میداند. همچنین بولاتان5 و همکاران (2016)، معتقدند عملکرد انتقال تکنولوژی تأثیر مثبت و جدی در مدیریت کیفیت جامع دارد و رابطه بین عملکرد انتقال تکنولوژی و عملکرد کیفیت با نقش میانجی مدیریتکیفیت جامع، را قابل توجه ارزیابی کرده اند. از سوی دیگر جبار6 و همکاران (2011)، به بررسی تأثیر یادگیری سازمانی(شامل ظرفیت جذب، ماهیت و نوع اتحادها و محیط یادگیری) از طریق اتحادهای استراتژیک تکنولوژیک در انتقال تکنولوژی و توسعه محصول جدید پرداخته اند. اگرچه انتقال دانش دشوار به نظر میرسد، شکلگیری اتحادها با فراهم کردن انتظار از یک رابطه طولانیمدت و پایدار، یادگیری را تسهیل میکند و باعث میشود اعتماد و اشتراک دانش در طول زمان توسعه یابد. علاوه بر این، ظرفیت جذب گیرنده تکنولوژی نقش مهمی را در انتقال تکنولوژی ایفا میکند. قبل از آنکه سازمانها بتوانند از تكنولوژي تازه اكتسابي خود براي مقاصد تجاري استفاده كنند، آنها بايد ابتدا آن را بفهمند (یعنی تکنولوژی کسبشده را جذبوتحلیل نمایند)، زيرا تنها اکتساب تکنولوژی بهخودیخود به چنين تسلطي منجر نمیشود. برای افزایش قابلیت یادگیری سازمانها باید کارکنان ارزشمندی استخدام و متخصصان توسعه منابع انسانی باید در مدیریت مؤثر استعدادها سرمایهگذاری کنند که از طریق آن میتوان یک محیط یادگیری چابک ایجاد کرد (افشاری و هادیان نسب، 2020).
ظرفیت جذب به یادگیری درونسازمانی و انتقال دانش اشاره دارد و نقش عمدهای را در ادبیات نوآوری بازی کرده است (ژو7 و همکاران، 2018). ظرفیت جذب، ساختاری مهم است که نقش اساسی در توسعه قابلیتها و عملکردهای نوآورانه شرکتها دارد. ظرفیت جذب توانایی شرکت برای تشخیص ارزش اطلاعات جدید، جذب آن و استفاده از آن در اهداف تجاری، برای ایجاد ظرفیت نوآوری میباشد. نوآوری عامل مزیت رقابتی است. شرکتها باید همظرفیت جذب بالقوه (کسب و جذب دانش) و همظرفیت جذب بالفعل (تحول و بهرهبرداری از دانش) خود را توسعه دهند (علی8 و همکاران،2016؛ میروشنیچنکو9 و همکاران، 2020). علیرغم این كه ظرفیت جذب شامل دو بعد، بالقوه و بالفعل است ولی اکثر مطالعات از ظرفیت جذب بهعنوان یک ساختار کلی استفاده کردهاند. ازاینرو شرکتها باید به ظرفیت جذب بالقوه و ظرفیت جذب بالفعل بهطور همزمان توجه نمایند و آنها را توسعه دهند (علی و همکاران، 2016؛ خان10 و همکاران، 2019).
از سوی دیگر ساد11 و همکاران (2002) ابراز می دارد با توجه به اینکه بخش مهمی از تکنولوژی ضمنی است و در افراد و سبک های سازمانی نهفته است، لذا انتقال موثرآن تنها انتقال اطلاعات نیست، بلکه توانمندی صاحب تکنولوژی را نیز در بر می گیرد. در واقع موفقیت فرآیند پیچیده و پویای انتقال تکنولوژی به عوامل مختلفی که از منابع مختلف سرچشمه می گیرند، بستگی دارد. جون و جی12 (2016)، استدلال میکنندکه توانایی شرکت ها برای بیان تقاضای نیازهای فنی خود جهت انتقال تکنولوژی بسیار اهمیت دارد. نتایج نشان دهنده آن است که کیفیت بیان نیازهای فنی تأثیر مثبتی در انتقال موفقیت آمیز تکنولوژی متناسب با تقاضا دارد. این بدان معناست که بنگاه ها باید به روشنی بدانند و باید بتوانند به روشنی توضیح دهند که به چه تکنولوژی هایی نیاز دارند. علاوه بر این، قابلیت های تکنولوژیک بنگاه کاربر نیز مهم می باشد و بنگاههای گیرنده تکنولوژی که تواناییهای تکنولوژیکی بالایی دارند، احتمالاً در انتقال تکنولوژی مورد تقاضای خود موفق تر خواهند بود. این ممکن است بدان معنا باشد که قابلیت های تکنولوژیک بالا به عنوان ظرفیت جذب عمل میکنند. خمسه و همکاران(1399) معتقدند، انتقال تکنولوژی فرآیندی پیچیده و پویاست که در اثر تکرار این فرآیند یادگیری نیز حاصل می شود. موفقیتآمیز بودن فرآیند انتقال تکنولوژی منوط به اجرای کامل فازهای این فرآیند است. نگرش فرآیندی به انتقال تکنولوژی موجب میگردد که تکنولوژی انتقالی به نحوی کسب شود که نهتنها برای تولید محصولات و خدمات نوآورانه به کار گرفته شود، بلکه زمینهای برای توسعه و خلق تکنولوژی فراهم آورد.هیدن13 و همکاران (2016) تاکید دارند که مفهوم سازی ما از ظرفیت جذب ضرورتی به عنوان یک توانایی سازمانی پویا در انتقال تکنولوژی است. از طرفی آلگیری14 و همکاران (2011) اظهار میدارند که بايد توجه نمود كه انتقال تکنولوژی، فرآیندی مهم و دقیقی است که در صورت عدم اجرای کامل مراحل آن ، نه تنها مفید نخواهد بود بلکه ممکن است باعث اتلاف سرمایه، زمان و تضعیف تکنولوژی گردد که به دنبال آن دست یابی به محصول نهایی برای کاربر نهایی با تأخیر و هزینه انجام خواهد شد. همچنین آپيا ادو15 و همكاران ( 2016)، در پژوهش خود اظهار می دارند که برای افزایش درآمد و ثروت شرکت ها، كسب دانش و بهبود عملکرد کسب و کار از طريق انتقال تکنولوژی ، یکی از گزینه هاست. انتقال تکنولوژی، كسب مجموعه ای از قابلیت ها به طور همزمان مي باشد، بنابراین انتقال تکنولوژی پس از دستیابی موجب ایجاد توانايي هایی در سازمان می شود. از طرفی باقری و داوودی(1396)، در پژوهش خود ادعا می نمایند که انتقال تکنولوژی می تواند در راستای نوآوری محصولات و اجرای بهتر فرایند ها، راه کار های افزایش بهره وری و اثر بخشی، سهم بیشتر از بازار و افزایش سود به سازمان کمک کند و این امر برای شرکت های کوچک و متوسط به دلیل اندازه و محدودیت منابع آن ها مفید می باشد. رادفر و همکاران (2009 ) متذکر شده اند که فناوری به تنهایی عامل خلق ثروت نیست، بلکه استفاده موثر و مناسب از آن است که باعث خلق ثروت می شود و تجاری سازی به انتقال فناوری بسیار نزدیک است.
چن16 (2018)، در تحقیق خود انتقال تکنولوژی از جنوب به جنوب را نسبت به انتقال تکنولوژی از شمال به جنوب موثرتر می داند. دلیل این امرداشتن تطابق فرهنگی و سطح دانشی نیروهای بومی(تکنولوژی نرم) است. لذا بکارگیری تکنولوژی های انتقال یافته از جنوب کاراتر و دارای بهره وری بیشتری می باشد. همچنین هورنر17 و همکاران (2018)، الگوی اثر بخشی انتقال تکنولوژی را در یک چارچوب منسجم ارائه می نماید. در این چارچوب ویژگی های انتقال گیرنده و انتقال دهنده و موارد قابل انتقال و همچنین روش انتقال از عوامل بسیار مهم در اثر بخشی انتقال تکنولوژی معرفی شده اند. در خارج از محیط انتقال تاثیر بازار و سرمایه های انسانی در انتخاب مناسب و استراتژیک روش انتقال تکنولوژی بسیار مهم تلقی می گردد. هورنر و همکاران (2019)، در تحقیق خود نشان می دهند که برای بهبود اثربخشی انتقال تکنولوژی، پشتیبانی از زیرساخت های سازمانی لازم است اما کافی نیست و به طور خاص، نقش اصلی واسطهگرانه انتخاب استراتژیک را برجسته می کنند و نشان می دهند که این همراستایی بین انتخاب های استراتژیک انجام شده توسط مدیران و زیرساخت های سازمانی پشتیبان است که موجب تغییرات در اثربخشی انتقال تکنولوژی می شود. صادقی و همکاران (1399) در مقاله خود اظهار می دارند تواناییهای بهبود و توسعه تکنولوژی، به مجموعه تواناییهای موردنیاز جهت بهبود و ارتقاء سطح تکنولوژی وارداتی و نیز ایجاد نوآوریهای تکنولوژیک، توسعه محصولات جدید و یا بهبود فرآیندها، بادانش حاصلشده از مرحله انطباق تکنولوژی وارداتی و مرحله جذب و تحلیل تکنولوژی وارداتی و نیز توانمندی واحدهای تحقیق و توسعه صنایع، اشاره دارد.حاصلی و همکاران (1396)، در پژوهش خود بیان می کنند که برخی از مهمترین راهکارهای معرفی شده توسط خبرگان در راستای انتخاب روش مناسب انتقال تکنولوژی عبارت است از مدیریت ارتباط مؤثر با شرکت های واسطه، بهره گیری از مدیران متخصص حوزه مدیریت تکنولوژی و در نظر گرفتن عوامل بومی تأثیرگذار در صنعت مربوطه. همچنین رادفر و خمسه(1395)، در کتاب مدیریت تکنولوژی، فرآیند انتقال تکنولوژی را شامل مراحل سه مرحله کلی: گزینش و اکتساب، استقرارتکنولوژی و نگهداری تکنولوژی می دانند که این سه مرحله شامل شش فاز: شناسایی و گزینش تکنولوژی، اکتساب تکنولوژی، انطباق تکنولوژی، بهره برداری تکنولوژی، توسعه و بهبود تکنولوژی و اشاعه تکنولوژی می باشد. مازورکویز و پوترالسکا18 (2017)، در پژوهش خود موانع انتقال تکنولوژی را شامل موارد موانع فنی، موانع سازمانی - اقتصادی و موانع سیستم می دانند. این موانع را باید قبل از تصمیم گیری در مورد توسعه تکنولوژی و همچنین در طی فرآیند انتقال تکنولوژی تشخیص داد.
نتایج مطالعه سان19 و همکاران (2019) نشان می دهد که میزان همکاری سازمان های تحقیقات عمومی و صنعت تأثیرات مثبتی بر توافق نامه های لیسانس تکنولوژی و درآمد آنها دارد. علاوه بر این، کارآفرینی تکنولوژیک هم در سطح سازمانی و هم در سطح فردی تأثیر مثبتی بر درآمد لیسانس تکنولوژی می گذارد. همچنین استروسکا20 و همکاران (2019)، در مطالعه ای نقش های پارک های علم و تکنولوژی در پشتیبانی از انتقال تکنولوژی را موثر دانسته اند. از سوی دیگر وونگ مین و همکاران(2019)، در پژوهش خود به عواملی که بر شانس تجاری سازی موفق تکنولوژی های انتقال یافته تأثیر می گذارد، می پردازند. این مطالعه نشان میدهد مدیریت استراتژیک ظرفیت های جذب شرکت ها و مشارکت آنها با دانشگاهها و مؤسسات تحقیقاتی عمومی، مؤلفه های ضروری موفقیت انتقال تکنولوژی در هماهنگی با شدت رقابت است که شرکت در بازار با آن روبرو است. چن(2018)، در مطالعه خود چهار بعد را برای تأثیر انتقال تکنولوژی مورد ارزیابی قرار می دهد: کالاها و تجهیزات سرمایه، انتقال مهارت مستقیم، انتقال مهارت غیرمستقیم و دانش و تخصص. این مطالعه نشان می دهد که دولت میزبان، به جای کشور دهنده تکنولوژی، نقش و ظرفیت قابل توجهی در انتقال تکنولوژی دارد و می تواند نقش اساسی در مذاکره و به حداکثر رساندن موفقیت انتقال تکنولوژی داشته باشد. همچنین اکبری و همکاران (1394)، در پژوهش خود به این نکات دست یافتند که انتقال موفق تکنولوژی نیازمند شناسایی اهداف صنعت، تکنولوژی های مورد نیاز، منابع تکنولوژیک، روش های انتقال و عوامل موثر بر آن و همچنین نحوه جذب و توسعه آن دارد و انجام هر یک از مراحل فوق نیازمند متخصصان مربوطه است. همچنین مختارزاده و رشیدی (1395)، بیان می کنند که توانمندی سازمانی به همراه قابلیت ظرفیت جذب، نوآوری محصول و فرایند را افزایش داده و منجر به بهبود توانمندی تکنولوژیک میگردد. منطقی و همکاران (1394)، در پژوهش خود بیان می دارند که در فرایند انتقال تکنولوژی عناصر بسیاری روی اثر بخشی آن موثر اند. یکی از این موارد فرهنگ سازمانی است. فرهنگ سازمانی با تاثیر از فرهنگ ملی کشور ها می تواند زمینه ساز موفقیت و یا عدم موفقیت فرایند انتقال تکنولوژی گردد. از طرفی شاهآبادی و سجادی (1390)، توسعه تکنولوژی و سرمایه گذاری در فعالیت های تحقیقوتوسعه را به عنوان مهمترین عوامل تعیین کننده رشد اقتصادی می دانند. از طرفی دیگر کومار21 و همکاران (2015) "نگرانی های نظارتی" را به عنوان مهمترین بعد انتقال تکنولوژی در اولویت قرار داده اند. "نهادهای بین المللی"، "مقامات دولتی" و "نگرانی های زیست محیطی" نیز در رتبه های بعدی می باشند. همچنین حسینی شکیب و همکاران (2014) در پژوهش خود نشان دادند بر اساس سه معیار: توانمندی ها، بازار و رقبا و محیط زیست، برای اکتساب تکنولوژی در صنعت قطعه سازی خودرو، سه روش همکاری های تحقیق و توسعه، ساخت و خرید در اولویت اول تا سوم هستند.
نیومن22 و همکاران (2015) در پژوهش خود با عنوان انتقال تکنولوژی،سرمایه گذاری خارجی و بهره وری بالا به بررسی رابطه و تاثیر سرمایه گذاری مستقیم خارجی و بهره وری شرکت های داخلی در ویتنام پرداخته است.جامعه مورد نظر شرکت های تولیدی تحت پوشش ویتنام است.بر اساس نتایج به دست آمده سرمایه گذاری خارجی به دلیل ارتباط مستقیم با انتقال تکنولوژی و تمرکز بر ارتباطات عمودی از طریق زنجیره تامین شرکت های مورد پژوهش باعث افزایش بهره وری می شود. همچنین درپژوهش انجام شده توسط منطقی و گودرز ناصری در سال 1390 مدلی با شش گام زیر برای بررسی انتقال تکنولوژی در صنعت خودرو ارایه شده است : بررسي هاي اوليه ، تحليل نقاط قوت و ضعف گيرنده تکنولوژی ، تحليل نقاط قوت و ضعف منبع تکنولوژی ، بررسي ماهيت تکنولوژی ، بررسي فرايند انتقال و انباشت دانش ، که توالی گام ها برای انتقال موفق تکنولوژی بسیار مهم است.
روش پژوهش :
این پژوهش از نوع کاربردی بوده و از نظر ماهیت پژوهش، توصیفی- پیمایشی می باشد. گردآوری داده ها به صورت میدانی و از لحاظ ماهیت دادهها، کمّی و بر مبنای مدلسازی ریاضی از نوع فازی است. با مطالعه ادبیات موضوع و تحقیقات صورت گرفته و نیز مصاحبه با خبرگان سیستم ایمنی خودرو، ابعاد و مولفه های موثر بر بهبود توانمندی های انتقال تکنولوژی در سیستم های ایمنی خودرو مطابق جدول 1 استخراج گردید و دسته بندی مولفه ها با نظر خبرگان بر طبق فرآیند انتقال تکنولوژی، در چهار بعد صورت گرفت. جامعه آماری 11نفر از خبرگان شرکت های مرتبط با سیستم های ایمنی خودرو بوده که به روش گلوله برفی انتخاب شده اند.
مهم ترين بخش يك سيستم فازي پايگاه قواعد آن است. اين پايگاه قواعد، مجموعه اي از قوانين منطقي اگر- آنگاه است كه منجر به نگاشت متغيرهاي ورودي به متغير خروجي مي گردد. روش هاي گوناگوني نظير استفاده مستقيم از دانش خبرگان براي اين منظور استفاده مي شوند. قوانين استنتاج فازي در واقع ورودي هاي يک سيستم استنتاج فازي را به خروجي مربوط مي کند. به عبارت دیگر قوانين استنتاجي ترکيب هاي مختلف ورودي را بر خروجي بيان مي کند . در تحقيق حاضر از دانش خبرگان در حوزه سیستم های ایمنی خودروجهت طراحي قوانين استنتاجي استفاده شده است. در اين تحقيق از دسته توابع مثلثي فازي استفاده گرديده است. از آنجا که در پرسش نامه براي ارزيابي هر يک از شاخص هاي تعريف شده اختصاص اعداد 1 تا 5 پيش بيني شده است براي استفاده از سيستم استنتاج فازي لازم است ارزش فازي رياضي و نيز معادل آن به عنوان متغيرهاي زباني مشخص شود. در نهايت تحليل مدل پژوهش با شيوه سيستم استنتاج فازي (FIS) و نرم افزار Matlab انجام گرفته است.
جدول 1 : مولفه ابعاد و شاخص ها
مولفه اصلي | ابعاد | شاخص ها |
بهبود توانمندی های انتقال تکنولوژی (I.C.TT) | شناسایی و انتخاب تکنولوژی (I.S.T) | شناسایی نیازهای تکنولوژی تولید کننده ها I.S.T1 |
ارزیابی توانمندی تکنولوژیک تولید کنندهاI.S.T2 | ||
شناسایی تکنولوژی های قابل توسعه در سطح شرکتهای تولید کننده I.S.T3 | ||
رصد و شناسایی دارندگان تکنولوژی تولید سیستم های ایمنی خودرو در سطح جهانی I.S.T4 | ||
انتخاب کشورها وبنگاههای صاحب تکنولوژی جهت انتخاب تکنولوژی های مناسب I.S.T5 | ||
مذاکره و اکتساب تکنولوژی (N.A.T) | برگزاری آموزش های عمومی و اختصاصی مورد نیاز انتقال تکنولوژی N.A.T1 | |
تشکیل تیم مناسب انتقال تکنولوژی و تعیین روش مناسب انتقال تکنولوژی N.A.T2 | ||
شبیه سازی جلسات مذاکره و استخراج سناریو های مختلف N.A.T3 | ||
تهیه پیش نویس قرارداد برای سناریو ها و تطبیق با قوانین توسعه ای کشور و صنعت N.A.T4 | ||
انجام مذاکره اثر بخش و عقد قرار داد N.A.T5 | ||
بومی سازی و استقرار تکنولوژی (L.E.T) | بومی سازی دانش تولید و بازنگری ساختار و فرآیندها L.E.T1 | |
بکارگیری روش های نوین بازاریابی L.E.T2 | ||
مدیریت و توسعه زنجیره تامین L.E.T3 | ||
تنوع استفاده از سیستم بومی در خودروهای مختلف L.E.T4 | ||
ارتقاء توانمندی شرکتها و استقرار سیستمها و استانداردهای کیفیت در کلاس جهانی L.E.T5 | ||
توسعه و تجاری سازی تکنولوژی (D.C.T) | اصلاح ساختار واحدهای R&D در جهت بازنگری فرایند ها وشناسایی تکنولوژی های جدیدتر D.C.T1 | |
مهندسی معکوسی جهت افزایش ظرفیت جذب مولفه های تکنولوژی و توسعه محصولات جدید D.C.T2 | ||
دستیابی به تکنولوژی های پاک D.C.T3 | ||
حفاظت از حقوق مالکیت فکری تکنولوژی های توسعه یافته D.C.T4 | ||
اشاعه تکنولوژی وارداتی در کل بنگاه های مرتبط D.C.T5 |
طرح سيستم استنتاج فازي
جهت ارزیابی و سنجش عوامل مؤثر بر بهبود توانمندی های انتقال تکنولوژی، به طراحی یک FIS اصلی پرداخته ایم. وروديهاي اين FIS هر كدام دارای يك Sub-FIS هستند.
I.C.TT: بهبود توانمندی های انتقال تکنولوژی داراي 4 ورودي ميباشد كه عبارتند از:
1- بومی سازی و استقرار تکنولوژی L.E.T
2- مذاکره و اکتساب تکنولوژی N.A.T
3- توسعه و تجاری سازی تکنولوژی D.C.T
4- شناسایی و انتخاب تکنولوژیI.S.T
شکل یک نشان دهنده سيستم فازي طراحي شده مولفه اصلی تحقيق مي باشد.
شکل 1 : سيستم فازي اصلي تحقيق
به منظورتعريف عملياتي بعد شناسایی و انتخاب تکنولوژی (I.S.T) از پنج زیرشاخص به شرح زیر استفاده شده است:
- شناسایی نیازهای تکنولوژی تولید کننده ها I.S.T1
- ارزیابی توانمندی تکنولوژیک تولید کنندها I.S.T2
- شناسایی تکنولوژی های قابل توسعه در سطح شرکتهای تولید کننده I.S.T3
- رصد و شناسایی دارندگان تکنولوژی تولید سیستم های ایمنی خودرو در سطح جهانی I.S.T4
- انتخاب کشورها وبنگاههای صاحب تکنولوژی جهت انتخاب تکنولوژی های مناسب I.S.T5
بنابر این می توان Sub – FIS مربوط به این بعد را در شکل زیر مشاهده کرد.Sub - FIS های مربوط به متغییر های دیگر نیز به همین شیوه طراحی شده است.
شکل 2 : نمای FIS بعد شناسایی و انتخاب تکنولوژی (I.S.T )
تدوین قوانین استنتاج:
با توجه به اینکه در پژوهش حاضر، چهار متغیر ورودی وجود دارد که هر کدام برای تعریف توابع عضویت در سه حالت (کم، متوسط و زیاد) افرازبندی شدند، در پژوهش حاضر 81 قانون (34 حالت ) قابل تبیین است. برای ساخت قوانین، بخش مقدم آن از طریق پرسشنامه در اختیار 11 نفر از خبرگان قرار گرفت و از آنها خواسته شد که با توجه به دانش خود، به آنها پاسخ دهند. سپس پاسخهای خبرگان تجمیع شد و قانون فازی تدوین گردید. سپس قوانین حاصله در موتور استنتاج وارد شد و از آن برای تحلیل دادهها و مدلسازی بهره گرفته شد. برخی از قوانین فازی به عنوان نمونه، در شکل 3 ارایه شده است. طبق نظر خبرگان برای همه قوانین، وزن یکسان در نظر گرفته شد.
شکل 3 : نمونه ای از قوانین فازی
یافته ها :
با توجه به پایگاه قواعد استخراج شده برای این تحقیق ترکیب حالت های مختلف عوامل منجر به خروجی های مختلف سیستم طراحی شده خواهد شد. در شکل هاي4 تا 9 منحني هاي عوامل مؤثر بر بهبود توانمندی های انتقال تکنولوژی در سیستم ایمنی خودرو ارائه شده است. هر کدام از اين عوامل دو به دو با يکديگر مقايسه شده و تأثیر آن ها بر مولفه اصلي پژوهش نشان داده شده است.
|
|
شکل 4 : منحني تأثیر شناسایی و انتخاب تکنولوژی و توسعه و تجاری سازی تکنولوژی بر روي خروجي | شکل 5 : منحني تأثیر شناسایی و انتخاب تکنولوژی و مذاکره و اکتساب تکنولوژی بر روي خروجي |
|
|
شکل 6 : منحني تأثیر شناسایی و انتخاب تکنولوژی و بومی سازی و استقرار تکنولوژی بر روي خروجي | شکل 7 : منحني تأثیر توسعه و تجاری سازی تکنولوژی و مذاکره و اکتساب تکنولوژی بر روي خروجي |
|
|
شکل 8 : منحني تأثیر توسعه و تجاری سازی تکنولوژی و بومی سازی و استقرار تکنولوژی بر روي خروجي | شکل 9 : منحني تأثیر مذاکره و اکتساب تکنولوژی و بومی سازی و استقرار تکنولوژی بر روي خروجي |
· اجراي مدل
جهت ارزيابي عوامل مؤثر بر بهبود توانمندی های انتقال تکنولوژی در سیستم های ایمنی خودرو، پرسشنامه اي طراحي گرديد و از خبرگان اين حوزه (به تعداد 11نفر) خواسته شد که نظرات خود را در مورد سطح عملکرد این سازمان در مورد عوامل چهارگانه مورد مطالعه ابراز نمایند اين نظر سنجي با علامت گذاري در پيوستار مربوطه كه از ضعيف، متوسط و خوب تعريف شده و مقادير 1 تا 5 را در بر مي گرفت، مشخص گرديد. جدول 2 مقادير ورودي ها و خروجي را در مدل اصلي نشان مي دهد. همچنين شکل 11پايگاه قواعد FIS اصلي را نشان مي دهد.
جدول 2 الف، ب، ج و د مقادير وروديها و خروجي را در زیر سیستمهای (Sub-FISهای) بوميسازي و استقرار تکنولوژي (L.E.T )، مذاکره و اکتساب تکنولوژي (N.A.T)، توسعه و تجاريسازي تکنولوژي (D.C.T) و شناسايي و انتخاب تکنولوژي (I.S.T) را نشان ميدهد. همچنين شکل های 10 الف، ب، ج و د بیانکننده پايگاه قواعد زیرسیستم های مذکور میباشد.
جدول 2 - الف : مقادير ورودي و خروجيSub-FIS بومیسازی و استقرار تکنولوژی
L.E.T | LET5 | LET4 | LET3 | LET2 | LET1 |
2.7 | 0.69 | 1.5 | 4 | 5 | 2 |
|
شکل 10 - الف : پايگاه قواعد بومیسازی و استقرار تکنولوژی
جدول 2 - ب : مقادير ورودي و خروجيSub-FIS مذاکره و اکتساب تکنولوژی
N.A.T | NAT5 | NAT4 | NAT3 | NAT2 | NAT1 |
2.5 | 1.2 | 2.7 | 3 | 2 | 1.5 |
|
شکل 10- ب : پايگاه قواعد مذاکره و اکتساب تکنولوژی
جدول 2 - ج : مقادير ورودي و خروجيSub-FIS توسعه و تجاری سازی تکنولوژی
D.C.T | DCT5 | DCT4 | DCT3 | DCT2 | DCT1 |
2.1 | 1.3 | 1.62 | 2.3 | 1.2 | 3 |
|
شکل 10- ج : پايگاه قواعد توسعه و تجاری سازی تکنولوژی
جدول 2 - د : مقادير ورودي و خروجيSub-FIS شناسایی و انتخاب تکنولوژی
I.S.T | IST5 | IST4 | IST3 | IST2 | IST1 | |
3.8 | 2.52 | 3.79 | 4.43 | 4.12 | 3.12 | |
|
شکل 10- د : پايگاه قواعد شناسایی و انتخاب تکنولوژی
پس از اجراي Sub-FISها، از خروجي اين Sub-FISها به عنوان ورودي FIS اصلي جهت ارزيابي عوامل مؤثر بر بهبود توانمندیهای انتقال تکنولوژی استفاده مي شود. جدول 3 مقادير اين ورودي ها و خروجي را در مدل اصلي و همچنين شکل 11 پايگاه قواعد FIS اصلي را نشان مي دهد.
جدول3 : مقادير ورودي وخروجيFIS بهبود توانمندی های انتقال تکنولوژی
I.C.TT | I.S.T | D.C.T | N.A.T | L.E.T |
2.5 | 3.8 | 2.1 | 2.5 | 2.7 |
شکل 11 : پايگاه قواعد بهبود توانمندی های انتقال تکنولوژی
همانطور که ملاحظه مي شود سطح بهبود توانمندی های انتقال تکنولوژی مقدار 5/2 ارزيابي شده است که در محدوده متوسط قرار دارد.
· اعتبار سنجي مدل
قبل از پياده سازي مدل باید اعتبار مدل رياضي سنجیده شود. تست مدل و اعتبار آن قابليت اعتماد به مدل را افزايش مي دهد و اعتماد به كاربردي بودن مدل را بالا مي برد. بدين منظور براي اعتبارسنجي مدل رياضي از روش اعتبارسنجي با استفاده از آزمون شرايط حدي استفاده شده است. در اين تست متغيرهاي ورودي هر FIS در حالت هاي مختلف (ضعیف و خوب) تغيير داده شده و ميزان حساسيت مدل در برابر اين تغييرات بررسي مي شود همانطور كه در جدول4 مشهود است مدل در برابر تغييرات متغيرهاي ورودي از ضعیف (1) تا خوب (5)، رفتار كاملاً منطقي ارائه مي كند.
جدول 4 : تأثیر تغييرات هم زمان ورودي ها برخروجي
وروديهاي FIS | خروجي FIS | |||
I.S.T | D.C.T | N.A.T | L.E.T | I.C.TT |
1 5 | 1 5 | 1 5 | 1 5 | 1.07 4.6 |
از آنجا كه در یک سيستم استنتاج فازی تصميمها بر اساس ارزیابی همه ی قواعد اتخاذ میشوند، خروجی ها با استفاده از روش ماكزیمم تجميع ( Aggregation) شده اند و در نهایت خروجی با استفاده از روش مركز سطح (Centroid defuzzification ) غيرفازی شده است.
بحث و نتیجه گیری
این پژوهش با هدف شناسایی ابعاد و مولفه های موثر بر بهبود توانمندی های انتقال تکنولوژی در شرکت های مرتبط با سیستم ایمنی خودرو شکل گرفت. توانمندی های انتقال تکنولوژی در این شرکت ها با استفاده از مطالعه ادبیات و تحقیقات انجام شده و نیز با مصاحبه خبرگان این شرکت ها حاصل شده است و درنهایت تعداد 20شاخص توانایی شناسایی و در4 بعد دسته بندی و پرسشنامه پژوهش بر اساس آن شکل گرفت . همانطور که از نتايج مشهود است مولفه بومی سازی و استقرار تکنولوژی با اخذ رتبه اول و معيار وزنی 38/34 درصد با اهميت ترين متغير در بين مولفه هاي مؤثر بر بهبود توانمندی های انتقال تکنولوژی است و مي تواند معيار اصلي تصميم گيري در حوزه مورد تحقيق باشد. و مولفه شناسایی و انتخاب تکنولوژی با معيار وزنی 56/19 در رتبه آخر قرار دارد و مي توان انتظار داشت کمترين تأثیر را در تصميم گيري مربوط داشته باشد. این نتیجه نشان از آن دارد که توانمندی بومی سازی و استقرار تکنولوژی نقش مهمی در توسعه تکنولوژیکی سیستم ایمنی خودرو دارد و میتواند در افزایش ظرفیت جذب شرکتهای مرتبط نقش ویژه ای ایفا نماید. لذا مدیران ارشد و تصمیم گیران خودروساز بایستی توجه ویژهای به شاخصهای بعد توانمندی بومی سازی و استقرار تکنولوژی داشته باشند.
براي بررسي ميزان تغييرات خروجي در مقابل تغييرات ورودي مي توان دو ورودي با حداکثر تأثیر بر خروجي و حداقل تأثیر بر خروجي را انتخاب و تأثیر تغييرات آنها بر خروجي را بررسي نمود. براي اين منظور ورودي L.E.T را به عنوان مؤثرترين عامل بر خروجي انتخاب کرده و مقدار آن را یک واحد افزایش مي دهيم. نتيجه اين تغيير در جدول 5 نشان داده شده است.
جدول 5 : ميزان تغيير خروجي در ازاي تغيير L.E.T
I.C.TT | I.S.T | D.C.T | N.A.T | L.E.T |
3.09 | 3.8 | 2.1 | 2.5 | 3.7 |
همچنين با ثابت نگه داشتن تمامي عوامل، ورودي مربوط به شناسایی و انتخاب تکنولوژی را یک واحد افزايش مي دهيم و تغييرات خروجي را بررسي مي کنيم. نتايج اين تغيير در جدول 6 آورده شده است.
جدول6 : ميزان تغيير خروجي در ازاي تغيير I.S.T
I.C.TT | I.S.T | D.C.T | N.A.T | L.E.T |
2.5 | 3.8 | 2.1 | 2.5 | 2.7 |
همانطور که مشاهده مي شود خروجي در مقابل تغيير مولفه ي I.S.T به ميزان صفر واحد تغيير مي کند (به عبارتی بی تفاوت است.) اما در مقابل همين ميزان تغيير در مولفه L.E.T تنها 59/0 تغيير مي کند يعني اثر L.E.T بر خروجي با اثر I.S.T بر خروجي قابل قیاس نیست.
در جهت تقویت و بهبود توانمندی بومی سازی و استقرار تکنولوژی پیشنهاد می شود نمایندگانی از تامین کنندگان استراتژیک در تیم های انتقال تکنولوژی عضو شوند ، با تقویت زیرساخت های فناوری اطلاعات مدیریت دانش و نوآوری تقویت شده و همچنین هوشمندی تکنولوژی در آنها ایجاد شود.
به پژوهشگران توصیه میشود با توجه به نتایج و یافته های پژوهش حاضر، پژوهشیهایی در خصوص مدل انتقال تکنولوژی در کلاس جهانی ، مدل ارزیابی توانمندی تکنولوژیک و مدل انتقال تکنولوژی پاک در شرکت های تولید کننده سیستم های ایمنی خودرو، انجام دهند.
منابع:
اکبری، مرتضی. مهرابی فیروزآباد، لیلا. مبینی دهکردی، علی (1394)، “ارزیابی و اولویتبندی مؤلفههای مؤثر بر انتقال موفق نانو فناوری”، فصلنامه مدیریت نوآوری، سال چهارم، شماره 3 ، پاییز 1394، ، صفحه 76-75.
باقری پیدانی، محمد. داودی، سید محمدرضا (1396)، “شناسایی و رتبهبندی عوامل تأثیرگذار بر انتقال فناوری با استفاده از روش AHP فازی (بررسی موردی: شرکت فولاد مبارکه اصفهان)”، فصلنامه رشد فناوری، سال چهاردهم، شماره 53، زمستان 1396.
حاصلی، غلامرضا. حکمی نسب احمدآبادی، سعید. حسنی، علیاکبر (1396)، “آسیبشناسی روشهای انتقال فناوری در صنعت مواد غذایی و آشامیدنی با بهکارگیری الگوی “C، فصلنامه مدیریت نوآوری سال ششم، شماره ،3پاییز 1396 صفحه 81-11.
خمسه، عباس، فراهانی فر، فروغ، فروزان مهر، مجید (1399)، "مدیریت فرآیند انتقال تکنولوژی"، انتشارات سرافراز.
راد فر، رضا، خمسه، عباس (1395)، "مدیریت تکنولوژی"، انتشارات علمی و فرهنگی.
شاهآبادی، ابوالفضل. سجادی، حسن (1390)، "منابع انتقال فناوری و رشد اقتصادی ایران"، فصلنامه پژوهشها و سیاستهای اقتصادی، سال نوزدهم، شماره،59 پاییز،1390صفحات 52-33.
صادقی مرزناکی، یدالله.خمسه، عباس.حسینی شکیب، مهرداد و ترابی، تقی(1399) " شناسایی و اولویت بندی تواناییهای کلیدی تاثیرگذار بر موفقیت فرآیند انتقال تکنولوژی در صنایع پایین دستی پتروشیمی" فصلنامه مدیریت فردا، زمستان 1399
صرافی زاده قزوینی، اصغر. مهدی زاده اقدم، شیوا (1395)، "انتقال تکنولوژی در فناوری پیشرفته"، کنفرانس بینالمللی مدیریت و حسابداری، تهران.
صفوي، راشد. صفوي، سيدحسن (1381)، " بررسي عوامل موثر بر انتقال و توسعه فناوري در كشورهاي در حال توسعه آسيايي "مجله پژوهشهای اقتصادی، دوره 2 شماره 6-5 ،پاییز و زمستان 1381، صفحات 104-85
مختار زاده، نیما. رشیدی آستانه، متین(1395)، "بررسی اثر معنا بخشی فناورانه و توانمندی سازمانی بر عملکرد نوآورانه با تأکید بر نقش میانجی ظرفیت جذب" فصلنامه مدیریت توسعه فناوری، دوره سوم، شماره 5.
منطقی، منوچهر.گودرز ناصری، هادی (1390)، " ارزیابی انتقال فناوری تولید خودرو سمند به سوریه و ارائه مدل کاربردی آن " مجله بهبود مدیریت ، شماره 12 ، تابستان 1390 ،صفحات 99-82
منطقی، منوچهر. نقی زاده، محمد. صفر دوست، عاطیه. روضه سرا، مریم (1394)، "نقش فرهنگسازمانی بر اثربخشی پروژههای انتقال فناوری در ایران" فصلنامه مدیریت توسعه فناوری، دوره سوم، شماره 1.
زرگر، سيدمحمد.قرايي ،مريم (1389)، "شناسايي و اولويت بندي موانع اصلي انتقال تکنولوژي در صنعت خودروسازي ايران" كنفرانس ملي مديريت تكنولوژي ايران، دوره چهارم
Afshari, L., & Hadian Nasab, A. (2020). Enhancing organizational learning capability through managing talent: mediation effect of intellectual capital. Human Resource Development International, 1–17.
Algieri, B., Aquino, A., Succurro, M., 2011. Technology transfer offices and academic spin-off creation: The case of Italy, Journal of Technology Transfer volume 38, pages382–400.
Ali, M., Kan], K. A. [Seny, & Sarstedt, M. (2016). Direct and configurational paths of absorptive capacity and organizational innovation to successful organizational performance. Journal of Business Research, 69(11), 5317–5323. https://doi.org/https://doi.org/10.1016/j.jbusres.2016.04.131
Appiah-Adu, K., Okpattah, B., Djokoto, J. (2016). Technology transfer, outsourcing, capability and performance: (A comparison of foreign and local firms in Ghana). Technology in Society. http://dx.doi.org/10.1016/j.techsoc.2016.07.002.
Asghari, M., Rakhshanikia, M., 2013. Technology transfer in oil industry, significance and challenges. Procedia - Social and Behavioral Sciences http://doi:10.1016/j.sbspro.2013.04.030
Blohmke, J. (2014). Technology complexity, technology transfer mechanisms and sustainable development. Energy for Sustainable Development, 23, 237-246.
Bolatan, G., Gozlu, S., Alpkan, L., & Zaim, S. (2016). The impact of technology transfer performance on total quality management and quality performance. Procedia - Social and Behavioral Sciences. 12th International Strategic Management Conference, ISMC 2016, 28-30 October 2016, Antalya, Turkey. 746-755
Chen, W., Li, L., 2018. Complexity evolution of capital and technology transfer in climate negotiation. Commun Nonlinear Sci Numer Simulat, https://doi.org/10.1016/j.cnsns.2018.05.003.
Chen, Y., 2018. Comparing North-South technology transfer and South-South technology transfer: The technology transfers impact of Ethiopian Wind Farms. Energy Policy, https://doi.org/10.1016/j.enpol.2017.12.051.
GÜNSEL, A., 2015. Research on Effectiveness of Technology Transfer from a Knowledge Based perspective. Procedia - Social and Behavioral Sciences, http://doi: 10.1016/j.sbspro.2015.10.165.
Heiden, P., Pohl, C., Mansor, S., Genderen, J., 2016. Necessitated absorptive capacity and metaroutines in international technology transfer: A new model. Journal of Engineering and Technology Management, http://dx.doi.org/10.1016/j.jengtecman.2016.07.001.
Horner, S., Jayawarna, D., Giordano, B., & Jones, O. (2018). Examining the role of strategic choice in the effectiveness of university technology transfer. Academy of Management Annual Meeting, https://doi.org/10.5465/AMBPP.2018.12504
Horner, S., Jayawarna, D., Giordano, B., & Jones, O. (2019). Strategic choice in universities: Managerial agency and effective technology transfer. Research Policy, https://doi.org/10.1016/j.respol.2019.01.015.
Hoseini-Shakib, M., Sahebi, S., & Radmehr, A. (2014). Ranking the methods of Technology Cross – Border Acquisition, Combining Topsis and AHP Approaches for model Development. Shiraz Journal of System Management, Vol. 2, No. 2, Ser. 6, 27-43.
Jabar, J., Soosay, C., & Santa, R. (2011). Organisational learning as an antecedent of technology transfer and new product development. Journal of Manufacturing Technology Management, 22(1), 25-45.
Jun, Y., Ji, I., (2016). Demand-pull Technology Transfer and Needs Articulation of Users: A Preliminary Study. Procedia Computer Science, https://doi: 10.1016/j.procs.2016.07.079.
Khamseh, A., Marei. P. (2020). Designing a model developed to assess the capabilities of technological innovation in Iranian construction of power plant equipment industries. Journal of Engineering, Design and Technology, Volume 18, Issue 5
Khan, Z., Lew, Y. K., & Marinova, S. (2019). Exploitative and exploratory innovations in emerging economies: The role of realized absorptive capacity and learning intent. International Business Review, 28(3), 499–512.
Kumar, S., Luthra, S., Haleem, A., K. Mangla, S., & Garg, D. (2015). Identification and evaluation of critical factors to technology transfer using AHP approach. INTERNATIONAL STRATEGIC MANAGEMENT, http://dx.doi.org/10.1016/j.ism.2015.09.001.
Mazurkiewicz, A., Poteralska, B. (2017). Technology Transfer Barriers and Challenges Faced by R&D Organisations. Procedia Engineering, https://doi: 10.1016/j.proeng.2017.03.134.
Miroshnychenko, I., Strobl, A., Matzler, K., & De Massis, A. (2020). Absorptive capacity, strategic flexibility, and business model innovation: Empirical evidence from Italian SMEs. Journal of Business Research.
Newman, C., Rand, J., Talbot.T., Tarp, F. (2015). Technology transfers, foreign investment and productivity spillovers. European Economic Review. No 76, 168–187. http://dx.doi.org/10.1016/j.euroecorev.2015.02.005
Radfar, R., Khamseh, A., Madani, H. (2009). Commercializing technology as an effective factor on the development of technology and economy. Roshd, vol 20, Page: 23-40
Saad, M., Cicmil, S., & Greenwood, M., (2002). Technology transfer projects in developing countries -Furthering the project management perspectives. International Journal of Project Management, 20(8), 617-625. https://doi.org/10.1016/S0263-7863%2802%2900024-8
Son, H., Chung, Y., Hwang, H., 2019. Do technology entrepreneurship and external relationships always promote technology transfer? Evidence from Korean public research organizations. Technovation, https://doi.org/10.1016/j.technovation.2019.02.005.
Steruska, J., Simkova, N., Pitner, P., 2019. Does Science and Technology Park Improve Technology Transfer, Technology in Society, https://doi.org/10.1016/j.techsoc.2019.04.003.
Sung, T. K., Gibson, D. V. (2015). Knowledge and technology transfer: levels and key factors. International Conference on Technology Policy and Innovation (ICTPI).
Woong Min, J., S. Vonortas, N., & Kim, J. (2019). Commercialization of transferred public technologies. Technological Forecasting & Social Change. https://doi.org/10.1016/j.techfore.2018.10.003.
Zou, T., Ertug, G., & George, G. (2018). The capacity to innovate: A meta-analysis of absorptive capacity. Innovation, 20(2), 87–121.
Futuristic model to improve the capabilities of technology transfer in automotive safety systems
Abstract:
Background: Car safety systems, as one of the most important parts of the automotive industry, to improve quality and prepare for the future, require the identification of modern technologies and appropriate methods of their transmission.
Objective: The aim of this study is to identify the components of improving the transmission capabilities of technology in automotive safety systems and to analyze the relationships between them with a forward-looking approach.
Methods: This study is applied and descriptive survey study and based on mathematical modeling with fuzzy inference system. Using previous literature and research studies and interviews with 11 experts from automotive safety systems companies, indicators are identified and categorized. And to analyze the relationships between the factors, the fuzzy inference approach with Matlab software are used.
Results: 20 indicators are identified and categorized into 4 components. The localization and deployment component of technology with the first rank and 34.38% weight criterion is the most important variable and the identification and selection of technology with 19.66 weight criterion is in the last rank.
Conclusion: senior executives and automakers should pay special attention to the indicators of the capability of localize and deploy technology.
Key words: Technology, technology transfer, automotive safety system, Fuzzy inference system, Future technology transfer projects
[1] Woong Min
[2] Sung & Gibson
[3] GÜNSEL
[4] Blohmke
[5] Bolatant
[6] Jabar
[7] Zou
[8] Ali
[9] Miroshnychenko
[10] Khan
[11] Saad
[12] Jun & Ji
[13] Heiden
[14] Algieri
[15] Appiah-Adu
[16] Chen
[17] Horner
[18] Mazurkiewicz, & Poteralska
[19] Son
[20] Steruska
[21] Kumar
[22] Newman