تدوین و تبیین الگوی مدیریت توسعه فرهنگ وقف با تأکید بر سرمایه اجتماعی: در افق 1404
الموضوعات :منیر شامحمدی 1 , کامران محمدخانی 2 , غلامرضا گودرزی 3 , رضا صالحی امیری 4
1 - مدیریت و برنامه ریزی فرهنگی دانشگاه علوم و تحقیقات
2 - استاد دانشگاه
3 - دانشگاه آزاد
4 - استاد دانشگاه
الکلمات المفتاحية: شبکه اجتماعی, توسعه فرهنگ وقف, سرمایه اجتماعی, هنجار اجتماعی,
ملخص المقالة :
گسترش فرهنگ وقف ، یکی از عمده ترین فاکتور ، انهدام تراکم ثروت در جامعه و ایجاد بستر مناسب برای رشد ارزش های معنوی و الهی ، در شکل توزیع عادلانه ی ثروت ، محسوب می شود و با درک از همین نکته ، یعنی موثریت ژرف وقف در توسعه ای اقتصادی، فکری ، فرهنگی و معنوی جوامع است ، آگاهی از فرهنگ وقف در بین افراد جامعه ودیدگاه مدیران ومتولیان امور وقفی در مورد آن وعوامل مؤثر بر آن می تواند در جهت دهی موقوفات ونظام فرهنگی وقف مؤثر باشد. در این پژوهش ابتدا یک الگوی کیفی برای مدیریت توسعه فرهنگ وقف بر اساس مصاحبه با خبرگان تدوین شد و سپس بر اساس یک مطالعه کمِی با 482 نفر نمونه آماری، به تبیین و اعتباریابی این الگو پرداخته شد. یافته های تحقیق در بخش کیفی نشان داد که الگوی مدیریت توسعه فرهنگ وقف دارای 2 بعُد و 18 مولفه است. مولفه ها شامل شبکه های شغلی، شبکه های محلی، شبکه های ملی و شبکه های بین المللی مربوط به بعُد شبکه های اجتماعی و مولفه های صداقت، حمایت اجتماعی، نهادینه شدن قوانین، مسئولیت پذیری، عدالت، همکاری و همدلی، اعتماد، رضایت، همبستگی، تعهد و تعلق، اخلاق، کنش متقابل، انسجام و احترام به هم مربوط به بعُد هنجارهای اجتماعی از مقوله کلی توسعه مدیریت فرهنگ وقف بود. یافته های بخش کمُی نیز از برازش خوب الگوی ساختاری با داده های جامعه آماری بود و الگوی مذکور تبیین مناسبی در جامعه آماری دارد.
_||_
تدوین و تبیین الگوی مدیریت توسعه فرهنگ وقف با تأکید بر سرمایه اجتماعی:
یک مطالعه آمیخته در افق 1404
چکیده:
گسترش فرهنگ وقف ، يكي از عمده ترين فاکتور ، انهدام تراکم ثروت در جامعه و ايجاد بستر مناسب برای رشد ارزش های معنوی و الهی ، در شکل توزيع عادلانه ی ثروت ، محسوب می شود و با درک از همين نکته ، يعنی موثريت ژرف وقف در توسعه ای اقتصادی، فکری ، فرهنگی و معنوی جوامع است ، که اسلام دين مقدس توحيدی ، بر گسترش فرهنگ وقف بيش از هر چيز ديگر تأکيد نموده است. آگاهی از فرهنگ وقف در بين افراد جامعه وديدگاه مديران ومتوليان امور وقفی در مورد آن وعوامل مؤثر بر آن می تواند در جهت دهی موقوفات ونظام فرهنگی وقف مؤثر باشد. در این پژوهش ابتدا یک الگوی کیفی برای مدیریت توسعه فرهنگ وقف بر اساس مصاحبه با خبرگان تدوین شد و سپس بر اساس یک مطالعه کمِی با 482 نفر نمونه آماری، به تبیین و اعتباریابی این الگو پرداخته شد. یافته های تحقیق در بخش کیفی نشان داد که الگوی مدیریت توسعه فرهنگ وقف دارای 2 بعُد و 18 مولفه است. مولفه ها شامل «شبکه های شغلی»، « شبکه های محلی»، « شبکه های ملی» و «شبکه های بین المللی» مربوط به بعُد «شبکه های اجتماعی» و مولفه های «صداقت، حمایت اجتماعی، نهادینه شدن قوانین، مسئولیت پذیری، عدالت، همکاری و همدلی، اعتماد، رضایت، همبستگی، تعهد و تعلق، اخلاق، کنش متقابل، انسجام و احترام به هم» مربوط به بعُد «هنجارهای اجتماعی» از مقوله کلی توسعه مدیریت فرهنگ وقف بود. یافته های بخش کمُی نیز از برازش خوب الگوی ساختاری با داده های جامعه آماری بود و الگوی مذکور تبیین مناسبی در جامعه آماری دارد.
واژگان کلیدی: توسعه فرهنگ وقف، سرمایه اجتماعی، شبکه اجتماعی، هنجار اجتماعی
1): مقدمه
یکی از برترین آموزش های عملی اسلام در ارتباط با دیگران، سنت حسنه ی«وقف» است. وقف از انواع امور خیریه و داوطلبانه است که برای برخورداری دیگران از اموال اشخاص توانمند به منظور تعدیل ثروت و توزیع درآمد آنها به وجود آمده است(ناصحی و شادپی، 1387؛ 158). در این راستا، وقف می تواند در همراهی مردم با فرآیند توسعه نقش مهمی را ایفا کند. چرا که قادر است توده هایی فاقد بهره مندی از درآمدهای جامعه را با یک توزیع مجدد داوطلبانه ی درآمد، بهره مند سازد و فرصت و قدرت اندیشیدن، درک منافع بلند مدت جامعه و در نتیجه هم سویی با برنامه های توسعه را در آن ها ایجاد کند(صحرانورد و اسدی، 1391؛ 640). فعالیتهای خیریه و نیکوکاری که در هر جامعه ای رخ می دهد همانند پدیده های دیگر، متأثر از عقاید، ارزش ها، فرهنگ و آداب و رسوم آن جامعه است. از این رو، یکی از جلوه ها و نمودهای مشارکت اجتماعی و فعالیت های خیریه در فرهنگ اسلامی، سنت وقف است(صدیقی ارفعی ودیگران، 1391؛ 638). انسان امروز با همه ی فرهنگ ها و بینش های گوناگون خویش، وقف و بنیادهای وقفی و خیریه را پدیده ای سودمند و در مسیر رشد و تعالی تمدن انسانی و توسعهی همه جانبهی جامعه می شناسد و دریافته است که وقف و سایر امور داوطلبانه می تواند کارساز و سودمند باشد و در رشد و توسعه ی جامعه در افقهای آینده مؤثر افتد(گنجی و دیگران، 1394؛ 30).
کمک رسانی و فرهنگ اهدا به نیازمندان از فرهنگ اصیل ایرانی و سفارش های دینی ناشی می شود. در دین، مسئله تکامل اجتماعی مطرح است و هرفردی نسبت به دیگر افراد مسئول است(میرابی نژاد، 1393؛ 12). مردم به طور انفرادی و یا در قالب نهادهای خیریه و غیرانتفاعی و سازمان های غیردولتی می توانند به هم نوعان خود یاری رسانده و محیط اجتماع را برای خود و دیگران لذت بخش کنند(حسامی عزیزی و دیگران،1396؛8).
در اين راستا آگاهی از فرهنگ وقف در بين افراد جامعه وديدگاه مديران ومتوليان امور وقفی در مورد آن وعوامل مؤثر بر آن می تواند در جهت دهی موقوفات ونظام فرهنگی وقف و توسعه جامعه در آینده مؤثر باشد. یکی از کارکردهای مهم وقف، ایجاد ذهنیت مشترک اجتماعی است که گرچه منشأ آن باور و اعتقاد و ایثار فردی است(سرمایه انسانی)، اما در نهایت به یک حرکت اجتماعی (سرمایه اجتماعی)تبدیل می شود و در ساخت ذهنیت مشترک اجتماعی سهیم می شود و با باعث پیشرفت در آینده کشور شود.
بنابراین، وقف به عنوان یک رفتار اجتماعی مطلوب یکی از مؤلفه ها و عناصر مهم اجتماعی هر جامعه میباشد که در دین اسلام نیز به آن توجه زیادی شده است. بر این مبنا، هر جامعهای برای تسهیل مسیر توسعهی اجتماعی و فرهنگی خود باید عناصر و مؤلفههای تأثیرگذار خود را بیابد تا با تقویت آن در جامعه بتواند به اهداف مشخص نظام اجتماعی خود دست یابد. بیان اثرگذاری و نتایج مثبت وقف و خیریه در جامعه به افزایش و ترویج این عمل در جامعه میانجامد. انسان ها با درک این نکته که وقف چه بازخوردی برای جامعه به طور عام و خودشان به طور خاص دارد، به انجام این عمل ترغیب میگردند. فهم پیچیدگی ها، پویاییها، تفسیرها، تعریفها، انگیزهها و کنشهای عامالمنفعه خیران، در غالب سرمایهاجتماعی یک جامعه سیراب کننده کنجکاوی علمی در این مورد است.
ساخت ذهنیت مشترک اجتماعی با فهم عمیق از مقوله «شناخت» همراه است. برگر و لاکمن (1976) شناخت را امری ذهنی نمیدانند، بلکه آن را یک پدیده اجتماعی می دانند که از طریق واقعیات روزمره، با تأثیر همکنش های اجتماعی در زندگی روزمره و زبان شناسی در زندگی روزمره شکل می گیرد(Berger&Lunkman;1976).
گرچه وقف یک رویکرد فردی(سرمایه انسانی) است. اما همانگونه که تاکنون مورد تأکید قرار گرفته است، یک حرکت اجتماعی (سرمایه اجتماعی) است. این حرکت محصول تعامل انسان با جامعه است که بر اساس «نگرش فکری-دینی»، نوع دوستی عاطفی-اخلاقی» و «احساس مسئولیت اجتماعی» شکل می گیرد(بشیر،1393 ،120).
اصطلاح «سرمایه» به ثـروت انـباشتهشده، بهویژه بـه آنچه کـه بـرای تولید ثروت بیشتر بهکار میرود،اطـلاق مـیشود(ر.ک:بیکر،1382).واژه«اجتماعی»در مفهوم سرمایۀ اجتماعی نشاندهندۀ این است که منابع مـوجود در درون شبکههای روابط اجتماعی،داراییهای شخصی محسوب نـمیشوند و هیچ فردی به تنهایی مـالک آنـها نیست.این منابع درون شـبکههایی از روابـط قرار گرفتهاند(فقیهی وفیضی،1385 :24 (.هنجارهايي كه سرمايه اجتماعي تـوليد مـيكنند اسـاساً بايد شامل سجايايي از قبيل صـداقت، اداي تـعهدات و ارتـباطات دوجانبه باشد (یادی پور و منظور،1387: 147).
در نگاه بانک جهانی سرمایه اجتماعی به نهادها،روابط و هنجارهایی اشاره دارد که کمیت و کیفیت تعاملات اجـتماعی یـک جامعه را شکل میدهند.سرمایه اجتماعی صرفا شامل مجموعهای از نهادهای یک جامعه نمیشود بلکه چسبی است که این نهادها را به یکدیگر پیوند میدهند. سرمایه اجتماعی شامل پیوندهای فـعال ذخـیره شده در میان اعضای جامعه چون اعتماد،فهم متقابل،ارزشها و رفتارهای مشترکی میشود که عمل همکاری را در بین اعضای شبکهها و اجتماعات انسانی امکانپذیر میسازد(کوهن و پروساک،2001؛4).
سرمایهاجتماعی از نظر بوردیو عبارت از مجموعهای از منابع بالفعل یا بـالقوه اسـت که با مالکیت یک شبکه بـادوام از روابـط کم و بـیش نـهادینه شـده از آشنایی و شناخت متقابل و دو جـانبه،پیوند یافته است. به عبارت دیگر عضویت در یک گروه، هریک از اعضایش را از پشتیبانی سرمایه جمعی بـرخودار مـیسازد؛ صلاحیتی که آنان را سزاوار«اعتبار» بـه مـعنای مـختلف کـلمه مـیکند. به اعتقاد بـوردیو گـونههای مختلف سرمایه کموبیش قابل تبدیل به یکدیگرند (Bourdieu,1986: 248-249) .
پاتنام در تعریف خود از سرمایه اجـتماعی مـینویسد: منظور از سرمایه اجتماعی، وجوه گوناگون سازمان اجتماعی نظیر اعتماد،هنجارها و شبکهها است که میتوانند با تسهیل اقدامات هماهنگ،کـارایی جـامعه را بـهبود بخشند (Putnam,1995: 67)
امروزه در جریان توسعه یک کـشور در کـنار انواع سرمایه(اعم از طبیعی،انـسانی و مـادی)سرمایه اجتماعی هم به عنوان برونداد و هم درونداد توسعه به شمار میآید.سرمایه اجتماعی زیرمجموعه سرمایه انسانی نیست؛زیرا این سرمایه متعلق به گـروههاست و نـه افراد.سرمایه انسانی مـعمولی مـانند تحصیلات و مهارت را به تنهایی میتوان کسب کرد،اما هنجارهایی که شالوده سرمایه اجتماعی را تشکیل میدهند در صورتی معنیدار است که بیش از یک نفر در آن سهیم باشد.سرمایه اجتماعی میتواند از دو نفر(که بـاهم هـمکاری دارند)تا یک ملت را در برگیرد (فوکویاما،1379؛ 13). فوکویاما رابطهی سرمایه اجتماعی با توسعه اقتصادی را در نـظر مـیگیرد (Fukuyama,1995: 2). سرمایه اجتماعی چـسبی است که جوامع را به یکدیگر پیوند میدهد و معمولا به عنوان ضرورتی اساسی برای تحقق نـظم اجـتماعی شناخته میشود که همراه با درجـه مـلیتی از هـمانندیهای فـرهنگی مـشترک،احساس تعلق و هـنجارهای رفـتاری مشترک است (سراگلدین و گروتارت، 2000: 44).
سرمایه اجتماعی منبع کنش جمعی است و کـیفیت روابـط اجتماعی در هر جامعه بیانگر چگونگی سرمایه اجتماعی آن جامعه است.به نظر بیکر،سرمایه اجتماعی به منابع فراوانی که در میان یا از طریق شبکههای فردی یا سازمانی قابل دسترسی هستند اشـاره دارد.ایـن منابع شامل اطلاعات، نظریات، راهنماییها، فرصتهای کسب و کار،سرمایه مالی،قدرت،حمایت احساسی،خیرخواهی،اعتماد و همکاری میشود(بیکر،1382: 40).
عوامل متعددی در شکل گیری سرمایۀ اجتماعی تأثیرگذارند که یکی از عوامل مهـم و اسـاسی دیـن و آموزه های دینی است . به نظر میرسد دین چه از طریق حضـور افراد در مراکز مذهبی و فعالیت های اجتماعی و تحکیم روابـط اجتمـاعی و چـه از طریـق اهمیت دادن فرد مؤمن بـه ابـعاد و عناصر دین میتواند حس اعتماد، پیوند، هویت مشترک، همبستگی اجتماعی و روحیه همکاری و تعاون اجتماعی را در افراد ایجـاد کنـد کـه ایـن عناصر از مظاهر و پیامدهای سرمایۀ اجتماعی محسوب می گردند (علینی و همکاران،1394: 134).
از نـظر فـوکویاما در سـایۀ باورهای دینی(اخلاقیات)به دلیل اینکه خودخواهی پس زده میشود روابط اجتماعی مبتنی بر آگاهی و اعتماد جریان مییابد (Fukuyama,1999; 8). در این راستا،کلمن نیز بیان نمود که در پرتو اعتماد و بـاورهای دیـنی اسـت که تعهدات و انتظارات افراد از یکدیگر شکل میگیرد Coleman,1987;35))
ماهیت وحدتبخش مذهب موجب شده است که آن را عاملی جدی و مـهم در افـزایش سرمایۀ اجتماعی در نظر بگیرند.دین موجب میشود که با افزایش همبستگی میان مردم،روابط مردم قویتر شود.بر این اساس،افراد دیندار بیش از دیگران به روابط اهمیت میدهند.این افراد بیشتر در فـعالیتهای اجـتماعی و بـشردوستانه شرکت میکنند. همچنین،مناسک جمعی مـذهبی ارتـباطات شـخصی و مستقیم میان مؤمنان رابیشتر میکند.باورهای دینی با پیوند دادن افراد با جامعه و همنوعان،انسجام اجتماعی را تقویت میکند و با تقویت اهداف خیرخواهانه و بـشردوستانه هـمانندکسب رضـای خداوند،زمینۀ افزایش سرمایۀ اجتماعی را فراهم میآورد(شـکری وحـسومی،1389: 124). رابرت بارو دین را عامل«تـکوین اعـتقاداتی کـه شکلدهندۀ ویژگیهایی فردی چون صداقت،اخلاق کاری،پسانداز و صرفهجویی و باز بودن در قبال غریبهها»میداند(بارو1، 2004: 64). ایـن مـفاهیم نـقش مؤثری در تولید سرمایۀ اجتماعی دارند.
فوکویاما به ارزشهای اخلاقی هـمانند مـشارکت،صداقت،اعتماد و ایثار در ادیان اشاره دارد و بر این باور است که چنین ویژگیهایی موجب ایجاد سرمایۀ اجتماعی بـین اعضای یـک گـروه یا فرقۀ مذهبی میشود (Fukuyama,1999; 8).
توکویل و دورکیم مذهب را ملاط جامعه میدیدند.امیل دورکیم بـر ایـن نظر بود که تشریفات مذهبی هستۀ اجتماعی ادیاناند.احساسات مذهبیای که در این اجتماعات به وجـود مـیآید نـیرویی است که یکپارچگی و انسجام اجتماعی را تقویت میکند.این تشریفات مذهبی«برای کارکرد مناسب زندگی مـعنوی جـامعه، درست به اندازۀ غذا برای حفظ حیات جسمی،ضرورت دارد» (دورکیم2،1912: 382).
امروزه سرمایه اجتماعی از طریق جریان های اطلاع رسانی مثل آموزش مربوط به مشاغل، تبادل عقاید، تبادل اطلاعات هنجارهای مربوط به معاملات در شبکه های اجتماعی، مشارکتهای مردمی، گروههای خود یاری، روحیه جمع گرایی در برابر فرد گرایی و نوع دوستی شکل می گیرد. سرمایه اجتماعی در بین گروه های دوستی،همسایگان، هم مسلکان، هم مدرسه ای ها، اعضاء کلوپ های ورزشی و... قابل مشاهده است.
فرهنگ وقف که ریشه در دین و اخلاقیات دارد با خصوصيات فردی انسان در بعد خوددوستی و وجود انگيزه رقابت بين افراد سازگار است و همچنين با مديريت صحيح آن و تحقق نيات واقفين خيرانديش دارای ويژگی های خدمت به هم نوعان و ايجاد حالات عاطفی در جامعه می باشد. اغلب موقوفات نيازهای فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی جامعه را تأمين می كنند(مداح، 1380). سرمایه اجتماعی نیز در واقع توانایی گسترش کنش است، آن را غنی می سازد، منبع کنش اجتماعی است و نیز محل و حاصل آن است. سرمایه اجتماعی باعث خواهد شد که کنشگر اجتماعی ضمن احساس رضایت درونی از کنش خود با اطمینان خاطر به کنش های مرتبط دیگر نیز وارد شود. سرمایه اجتماعی کنش را از حالت رفتار مکانیکی خارج کرده و تشویق کننده کنشگر است(تشکر،1381،28). انواع ساختارهای اجتماعی که هنجارهای اجتماعی و ضمانتهای اجرایی برای تحمیل آنها را امکان پذیر می سازد در درجـــــه اول به افرادی سود نمی رساند که تلاشهای آنها برای به وجود آوردن هنجارها و ضمانتهای اجرایی لازم است. بلکه به همه افرادی سود می رساند که جزء آن ساختار معین هستند. جنبه منفعت عمومی بیشتر سرمایه اجتماعی به این معناست که سرمایه اجتماعی از جهت کنش هدفمند، در موقعیتی اساساً متفاوت با بیشتر شکلهای دیگر سرمایه است. سرمایه اجتماعی، منبع مهمی برای افراد است و می تواند بر توانایی کنش آنها و کیفیت مشهود زندگیشان بسیار تاثیر گذارد(کلمن، 1377). ضمن اینکه افراد بر حسب دین و مذهبی که دارند ممکن است منشأ مشارکت باشند مانند حضور و فعالیت در امور مساجد، تکایا، کلیساها و اماکن مذهبی و زیارتی(کتابی و دیگران،1383 ،175).
با اين اوصاف بديهی است که " توسعه فرهنگ وقف " وتلاش برای دست يابی به موفقيت آن در ابعاد مختلف اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی ، بعنوان مهمترين مساله ودل مشغولی مسوولان وصاحب نظران در کشورهای اسلامی وغير اسلامی می باشد(ارجمندنیا، 1380). در کشور ما نيز از گذشته های دور توجه بسيار زيادی به مساله وقف وخيرات وجود داشته است . و در سالهای پس از پيروزی انقلاب اسلامی توجه خاص به اين مساله شده است ودر اين راستا اقدامات وبرنامه ريزی های خاص توسط سازمان اوقاف وامور خيريه صورت گرفته است که به بررسی وضعيت سازمان اوقاف و چگونگی موفقيت اين سازمان در مقوله وقف پرداخته می شود. و اينکه چگونه می توان اين سرمايه عظيم را نهادينه و توسعه داد.
وقف به دلیل تأثیرات همه جانبه و مختلفی که دارد، اگر در فرهنگ جامعه نهادینه شود، بالتبع می تواند به عنوان یک عنصر پیشران در توسعه پایدار کشور محسوب شود. البته این امر زمانی محقق می شود که نگاه به وقف و امور خیریه و پذیرش نقش و تأثیر آن به شکل کاملاً سیستماتیک و یکپارچه، توسعه و ترویج یابد و بتواند آن گونه که شایسته است، در جامعه ساری و جاری شود و به عنوان یک عمل خیر و خداپسندانه، مورد اقبال عمومی قرار گیرد که در باورهای مردم چنین است. لازم به ذکر است که آنچه در پژوهش فوق به عنوان وجوه متأثر از توسعه وقف و امور خیریه اشاره گردید، تنها به عنوان بخش کوچکی از سرفصل های کلی است که می تواند مطرح گردد و بیان تمامی حوزه هایی که به همراه توسعه وقف و امور خیریه گسترش می یابند، پژوهشی عمیق تر و تخصصی تر نیاز دارد. ولی به بیان دیگر می توان گفت موقوفات به دلیل اینکه شامل گستره عظیمی می گردند اگر به شکل مناسب و علمی گسترش یابند، باعث تحولی عظیم در توسعه کشور می گردند (بشیر، 1393 :85).
نظر به اهمیت موضوع در کشور ایران در این تحقیق به زمینه بررسی مفهوم "سرمایه اجتماعی " و وقف و نظریه های آن ، ابعاد و مؤلفههای آن و همچنین جنبه منفعت عمومی سرمایه اجتماعی ،نقش سرمایه اجتماعی در توسعه فرهنگ وقف ، کارکردهای مثبت و منفی آن ، وضعیت سرمایه اجتماعی و وقف در ایران و دلایل عدم رشد آن و راهکارهای برای رشد سرمایه اجتماعی در راستای توسعه وقف در ایران و ارتباط متقابل سرمایه اجتماعی و وقف پرداخته می شود.
با توجه به پذیرش شاخص های ارزشی متعدد سرمایه اجتماعی در حوزه های مختلف مردمی در جوامع مختلف و با استناد به آمارهای موجود در خصوص کاهش موقوفات و اثربخشی آن در افکار عمومی مردم در استانهای مختلف کشور، در تحقیق حاضر پژوهشگربرآن است که با استفاده از شاخص های سرمایه اجتماعی نسبت به افزایش موقوفات به منظور کاهش کاستی ها در همه زمینه های (فرهنگی،اجتماعی،اقتصادی،مدیریتی، سیاسی) بپردازیم. بدین منظور به اندازه گیری میزان تأثیرگذاری مولفه ها و عناصر سرمایه اجتماعی بر وقف و خیریه بمنظور کاهش خلاء های موجود در جامعه با بررسی مولفه های سرمایه اجتماعی در سطح سازمان اوقاف و امور خیریه پرداخته شد. زیرا سرمایه اجتماعی قابلیت و ظرفیت جهت رشد و توسعه ی وقف و خیریه را در کشور دارد.
لذا مسئله اساسی این پژوهش، تدوین و اعتباریابی(تبیین) الگوی مدیریت توسعه فرهنگ وقف با تأکید بر سرمایه اجتماعی، می باشد. در این راستا جهت تدوین مدل از روش تحقیق کیفی مبتنی بر تحلیل محتوی موضوعی و برای اعتباریابی مدل از روش مدل یابی معادلات ساختاری و تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی استفاده شده است.
2): اهداف تحقیق:
1- کدام مؤلفه ها و زير مؤلفه هاي اساسي در الگوی مدیریت توسعه فرهنگ وقف با تأکید بر سرمایه اجتماعی وجود دارند؟
2- معنی داری روابط ساختاري موجود بین ابعاد و مولفه های الگوی مدیریت توسعه فرهنگ وقف با تأکید بر سرمایه اجتماعی چگونه است؟
3- الگوی استخراج شده مدیریت توسعه فرهنگ وقف با تأکید بر سرمایه اجتماعی تا چه اندازه از اعتبار برخوردار است؟
3): مبانی نظری و پیشینه پژوهش
در تاریخ اسلام ؛وقف، 14 قرن سابقه ای درخشان دارد ومسیر معنوی آن همچنان بسوی پایگاه فضیلت ادامه داشته وتا روز واپسین نیز استمرار خواهد داشت. مکتب حیات بخش اسلام برای نجات دادن انسان از ناامیدی ها وبی تفاوتی ها وبویژه رفع تبعیض های گوناگون واستقرار نظامی متعالی برپایه قسط وعدل در جامعه بشری،پدیده شگرف وقف ارائه نموده است. نام وقف در صدر اسلام ،«صدقه جاریه» بوده واین عنوان برگرفته از حدیثی است که از پیامبر اکرم صلی الله علیه واله وسلم به یادگار مانده است(رخ یزد،1383).
در راستای فعال سازی اوقاف در زمینه توسعه اقتصادی و اجتماعی ملل و جوامع اسلامی،و مرتفع کردن مشکلات اقتصادی اقشار فقیر جامعه،و در پاسخ به در خواست تعداد زیادی از کارشناسان مبنی بر ضرورت تاسیس یک نهاد جهانی برای اوقاف اسلامی توسط مبادی مربوطه،و نیز در جهت گسترش فعالیت های بانک توسعه اسلامی در خصوص امور اوقاف که در حال حاضر شامل پنجاه وپنج کشورعضودر سازمان کنفرانس اسلامی می باشد،این بانک اقدام به تاسیس ((بنیاد جهانی وقف)) نمودتاوظیفه نظارت بر اوقاف جدید وقدیم و سرمایه گذاری و اداره ان و نیز هزینه کردن عواید و درامدهای حاصله از اوقاف در چارچوب خواسته ها و اهداف واقفان را ضمن هماهنگی با مبادی ذیربط و طبق احکام شریعت اسلامی عهده دار شود.
مجمع واقفان بنیاد که شامل کلیه اشخاص حقیقی وحقوقی می شود که اوقافی را با حداقل ارزش یک میلیون دلار آمریکا در بنیاد سرمایه گذاری کرده اند،وظیفه نظارت بر بنیاد را برعهده دارد.این شورا به عنوان مجمع عمومی بنیاد،وظیفه انتخاب شورای نظارت را بر عهده داشته که این شورا نیز به نوبه خود وظایف شورای اداری را به انجام می رساند.
بنیاد مزبور در سرتاسر جهان زیر نظر بانک توسعه اسلامی و برابر لوایح و شیوه نامه های ان به فعالیت می پردازد و بانک مذکور نیز در مرحله اول،مبلغ بیست وپنج میلیون دلار به عنوان سرمایه اولیه در اختیار بنیاد قرار داده است ،بنیاد مزبور در صدد ان است که با سایر مبادی ذی نفع و خصوصاًخیران بخش های خصوصی و غیردولتی قراردادهای مشارکت استراتژیک منعقد سازد تا در راستای اجرای برنامه هاو پروژه ها واهداف توسعه ملل و جوامع اسلامی از حداکثر امکانات اوقاف استفاده شود. امید ان است که استراتژیک بنیاد کلیه اهداف آن را انشاالله برآورده نماید( معراجی،1385 :197).
دكتر بیلان "Belin" در مورد نظام وقف در اسلام میگوید:
در قرآن همواره مردم به نیكوكاری و احسان دعوت شدهاند و نمیتوان سورهای از قرآن را یافت كه در آن آیه یا آیاتی درباره بذل جان یا مال در راه خدا نیامده باشد. اگرچه در كتاب آسمانی مسلمانان اشاره مستقیمی درباره وقف به مفهوم فقهی آن نشده ولی سنت پیامبر اسلام كه مفسر قرآن است این مهم را به عهده گرفته است و اصولاً ویژگیهای درونی هر مومن كه عبارت از صلاح و تقوی باشد وی را برمیانگیزد كه از بخشی از مملوكات خود برای رضای خدا و برپایی شعائر دینی چشمپوشی كند. (Belin e tude sur ia propriete foncriete pays musulmans )
دی نوفال3 معتقد است که وقف از ابتدای پیدایش اسلام در شهر مدینه معمول بوده و قبل از این كه فقهای اسلام در قرن دوم هجری برای آن قواعد معینی را بنگارند و به شكل موضوعه درآورد بین مسلمانان صدر اسلام مرسوم بوده است ولی در ابتدا از دیگر صدقات متمایز نبوده است و مسلمانان در تمام ادوار حیات دینی شریعت اسلامی اهتمام كاملی به اقامه شعائر اسلامی و استحكام پایههای مادی و معنوی آن داشتهاند. لذا یكی از كارهای آنان این بوده است كه بخشی از مایملک خود را برای ارتزاق رهبران دینی و مبلغین مذهبی اختصاص دهند به گونهای كه هیچگاه این املاک از حبس و وقف قابل خارج شدن نباشد و بدین ترتیب ثروتی عظیم برای احسان و نیكوكاری و نیز تبلیغ اسلام فراهم آمد(کامل الغمراوی، 1933: 89).
فان برشیم4 عقیده دارد که مقوله وقف در اسلام یكی از مهمترین بخشهای حقوقی دین اسلام است. وی منشا وقف را اراضی «مفتوح العنوه» كه در فقه به آن «فیء» گفته میشود و نیز اراضی فتح شده با صلح و مسالمت دانسته است. از دیدگاه وی در زمان حیات پیامبر اسلام وی حق داشته هر نوع تصرفی در این اراضی داشته باشد و هنگامی كه وی فوت نمود وراث او مطالبه این اراضی را به عنوان ارث نمودند ولی حكومت از این سرباز زد و آن را حبس بر مسلمین نمود و بدین ترتیب زمینهای مشهور به «فیء» وقف گردیدند(بندرچی،1380).
موقوفات در تمام کشور های جهان وجود دارد نمونه آن تشکیل بنیاد جهانی وقف می باشد که شامل پنجاه وپنج کشورمسلمان می باشد که دارای آیین نامه به منظور فعال سازی اوقاف در زمینه توسعه اقتصادی واجتماعی ملل وجوامع اسلامی ، ومرتفع کردن مشکلات اقتصادی اقشار فقیر جامعه می باشد.
ونمونه دیگربنیاد های خیریه در کشورهایی مانند امریکا می باشد که دارای موسسات خیریه عام المنفعه با سرمایه های کلان و درامریکا بیش از بیست هزار موقوفه و امور خیریه با اهداف نیکو کارانه فعالیت می کنند . تنوع حقوقی این بنیادها درامریکا بسیار قابل توجه است. بنیاد های خیریه ای در سه قالب می باشد: بنیاد شخصی :مانند مک ارتور- بنیاد عمومی : که سرمایه ان از طریق کمک های مردم جمع اوری می شود- بنیاد منطقه ای :که سرمایه اش را منابع مختلفی تامین کرده وکمک ها وهدایایش رابه افراد مخصوصی از شهر یا منطقه مخصوصی اهدا می کند .
4): روش تحقیق
این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش گردآوری دادهها، با استفاده از روش تحقیق آمیخته5 از نوع اکتشافی متوالی6و با تلفیق دو روش کیفی (تحلیل مضمون) و کمی (توصیفی- پیمایشی) انجام گرفته است.
در طرح های تحقیق آمیخته اکتشافی، پژوهشگر درصدد زمینه یابی درباره موقعیت نامعین می باشد. برای این منظور ابتدا به گردآوری داده های کیفی می پردازد. انجام این مرحله او را به توصیف جنبه های بیشماری از پدیده هدایت می کند. با استفاده از این شناسایی اولیه، امکان صورت بندی فرضیه(هایی) درباره بروز پدیده مورد مطالعه فراهم می شود. پس از آن، در مرحله بعدی، پژوهشگر می تواند از طریق گردآوری داده های کمی، فرضیه(ها) را مورد آزمون قرار دهد. بنابراین در این نوع طرح های تحقیق آمیخته، به داده های کیفی اهمیت بیشتری داده می شود. علاوه بر آن در توالی گردآوری داده ها ابتدا داده های کیفی و سپس داده های کمی گردآوری می شوند. بالاخره، پژوهشگر بر مبنای یافته های حاصل از داده های کیفی، سعی بر آن دارد که داده های کمی را گردآوری کند تا تعمیم پذیری یافته را میسر سازد. (بازرگان،1387)
از آنجا که در مرحله اول، پژوهشگر به دنبال ارائه و تدوین الگویی برای مدیریت توسعه فرهنگ وقف با تأکید بر سرمایه اجتماعی است و باید به شناسایی، تعیین و استخراج ابعاد، مولفه ها، زیر مولفه ها و شاخص های تشکیل دهنده این الگو پرداخته شود، لذا با استفاده از روش کیفی و بر اساس نظر خبرگان و متخصصان به استخراج ابعاد و مولفه های الگوی مذکور پرداخته شد. در این مرحله بطور مشخص از روش کیفی تحلیل مضمون 7 استفاده گردید.
پس از شناسایی ابعاد، مولفه ها و شاخص های الگوی مذکور (تدوین مدل مفهومی نهایی)، در مرحله کمّی، اعتباریابی (تبیین) الگوی مدیریت توسعه فرهنگ وقف با تأکید بر سرمایه اجتماعی صورت گرفت. این بخش بر اساس روش تحقیق کمی و مشخصاً روش پیمایشی بود. بدین ترتیب که بر اساس شاخص های استخراج شده در مرحله کیفی، پرسشنامه ای ساخته شد و سپس در بین یک نمونه معرف از کل جامعه آماری، توزیع و جمع آوری گردید. بر اساس اطلاعات این پرسشنامه ها، ابتدا به اعتباریابی مولفه ها و شاخص های مدل بر مبنای تحلیل عاملی اکتشافی(EFA8) و تاییدی (CFA9) و سپس استخراج روابط ساختاری با استفاده از روش تحلیل مدل یابی معادلات ساختاری (SEM10) پرداخته شد.
در این تحقیق، برای انجام بخش کیفی ( مصاحبه ها) از خبرگان حوزه وقف استفاده شد. بنابراین جامعه آماری ( یا جامعه ذینفعان) شامل تمامی اعضای هیات علمی دارای کار پژوهشی در حوزه وقف، مدیران و کارشناسان سازمان اوقاف و حوزویانی که در این زمینه کار کردند می باشد. داده هاي کمي نیز مستخرج از یک نمونه آماری نسبتاً معرف برخاسته از یک جامعه آماری شامل تمام کارشناسان و کارکنان سازمان اوقاف در سراسر کشور بود. در بخش کمّی، نمونه آماری بر اساس نمونه لازم برای انجام تحلیل عاملی اکتشافی یا تاییدی(کلاین، 1395) 500 نفر بود که البته 481 پرسشنامه عودت داده شد. روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم از زیر جمعیت ها (حوزه های مختلف شغلی) انتخاب شد است، بدین صورت که پرسشنامه در بخش های شغلی مختلف سازمان اوقاف توزیع و جمع آوری گردید. پرسشنامه تحقیق نیز مبتنی بر شاخص های استخراج شده در مدل پارادایمی برای هر کدام از مقوله ها بود که در کل شامل 130 سوال بود. پایایی ترکیبی و روایی سازه این سوالات و مولفه ها بر اساس مدل یابی معادلات ساختاری و به عنوان شاخص های نیکویی برازش محاسبه و گزارش شد. تحلیل داده ها بر مبنای روش تحلیل مولفه های اصلی11(که در تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی بکار می رود) و همچنین مدل یابی معادلات ساختاری(SEM)در نرم افزارهایSPSS و AMOS انجام پذیرفت.
5): یافته های تحقیق:
5-1): استخراج مدل کیفی بر اساس مصاحبه با خبرگان
بر اساس مصاحبه با خبرگان که تعداد آنها 17 نفر بود، مصاحبه های نیمه ساختارمند انجام گرفت. در نهایت بر اساس استخراج کد ها بر اساس فرآیند تحلیل مضمون، 2 بُعد زیربنایی شامل شبکه اجتماعی و هنجار اجتماعی و 18 مولفه برای مقوله اصلی-یعنی توسعه فرهنگ وقف با تاکید بر سرمایه اجتماعی- استخراج گردید.
مقوله اصلی | ابعاد | مولفه ها | فراوانی در مصاحبه ها |
توسعه فرهنگ وقف با تاکیدبرسرمایه اجتماعی | شبکه اجتماعي | شغلي | 8 |
محلي | 5 | ||
ملي | 6 | ||
بين المللي | 7 | ||
هنجار اجتماعي | صداقت | 5 | |
حمايت اجتماعي | 6 | ||
نهادينه شدن قوانين | 8 | ||
مسئوليت پذيري | 9 | ||
عدالت | 2 | ||
همکاري و همدلي | 10 | ||
اعتماد | 9 | ||
رضايت | 3 | ||
همبستگي | 7 | ||
تعهد و تعلق | 8 | ||
اخلاق | 11 | ||
کنش متقابل | 6 | ||
انسجام | 12 | ||
احترام به هم | 8 |
در زیر خروجی نرم افزار MAXQDA برای هر کدام از ابعاد، مولفه ها و شاخص های هر مولفه آمده است:
6-2): کشف ساختار عاملی الگو (تحلیل عاملی اکتشافی)
به منظور کشف ساختار عاملی الگوی کیفی فوق، از تحلیل عاملی اکتشافی استفاده گردید. در این تحلیل بارهای عاملی به دست آمده باید بیشتر از 5/0 باشد تا به عنوان اعتباریابی مطلوب برای گویه مورد نظر محسوب شود(کلاین، 1395). در این مرحله کلیه مولفه های مربوط به ابعاد مدل کیفی به طور جداگانه وارد فرآیند تحلیل اکتشافی مرتبه اول شده اند که نتایج به شرح زیر است:
در ابتدای تحلیل عاملی اکتشافی، به منظور بررسی کفایت نمونه گیری از آزمون KMO به همراه آزمون بارتلت استفاده شده است. نتایج در جدول زیر آمده است:
جدول (2) : آزمون بارتلت و KMO برای سوالات مربوط به الگوی مدیریت توسعه وقف
79/0 | Kaiser-Meyer-Olkin Measure of Sampling Adequacy | ||
20/15 | Approx. Chi-Square |
Bartlett's Test of Sphericity | |
249 | Df | ||
004/0 | Sig. |
همانطور که در جدول ملاحظه می شود، میزان KMO (بزرگ تر از 7/0) و میزان معناداری آزمون بارتلت هم کمتر از 5/0 است، لذا می توان گفت که تعداد داده ها برای اجرای تحلیل عاملی کافی و مناسب است.
در ادامه به منظور تعیین تعداد عوامل ( مولفه های) استخراج شده توسط تحلیل عاملی اکتشافی و میزان تبیین واریانس همه گویه ها توسط این عامل های استخراج شده، جدول مربوط به واریانس عوامل استخراج شده آمده است. درصد کل واریانس استخراج شده برای عوامل معنی دار باید بالای 7/0 باشد(کلاین، 1395)
مولفه | اولیه | استخراج اولیه | استخراج بعد از چرخش عامل ها | ||||||
کل | درصد واریانس | درصد تراکمی | کل | درصد واریانس | درصد تراکمی | کل | درصد واریانس | درصد تراکمی | |
1 | 61/2 | 10/52 | 10/52 | 61/2 | 10/52 | 10/52 | 31/2 | 13/43 | 13/33 |
2 | 58/1 | 58/22 | 68/74 | 58/1 | 58/22 | 68/74 | 50/1 | 55/31 | 68/74 |
3 | 001/1 | 40/14 | 29/74 | -- | -- | -- | -- | -- | -- |
4 | 839/0 | 98/11 | 28/86 | -- | -- | -- | -- | -- | -- |
5 | 580/0 | 28/8 | 57/94 | -- | -- | -- | -- | -- | -- |
6 | 241/0 | 42/3 | 99/97 | -- | -- | -- | -- | -- | -- |
7 | 210/0 | 002/1 | 99/98 | -- | -- | -- | -- | -- | -- |
. . . | . . . | . . . | . . . | . . . | . . . | . . . | . . . | . . . | . . . |
16 | 241/0 | 005/0 | 99/99 | -- | -- | -- | -- | -- | -- |
17 | 210/0 | 003/0 | 99/99 | -- | -- | -- | -- | -- | -- |
18 | 140/0 | 0001/0 | 100 | -- | -- | -- | -- | -- | -- |
جدول کل واریانس تبیین شده نشان می دهد که این مولفه ها جمعاً دو عامل را تشکیل می دهند و این دو عامل در حدود 68/74 درصد واریانس الگوی مدیریت توسعه فرهنگ وقف با تأکید بر سرمایه اجتماعی را تبیین می کنند که در واقع نشان دهنده روایی مناسب سوالات این مولفه است. همچنین تعداد عوامل، به اندازه تعداد ابعاد مورد انتظار بر اساس مدل مفهومی بود (یعنی 2 بُعد شبکه اجتماعی و هنجار اجتماعی). بنابراین همانگونه که انتظار می رفت برای مفهوم مدیریت توسعه فرهنگ وقف، در مجموع 18 مولفه در دو بُعد طبقه بندی شد. نمودار سنگریزه (برش)12 در زیر تعداد عوامل معنی دار استخراج شده را نشان می دهد که عوامل معنی دار که دارای مقدار ویژه بالای یک هستند، مقدارآنها در نمودار آمده است.
شکل (3): نمودار سنگریزه (برش) برای تعیین تعداد عوامل معنی دار استخراج شده
همانطور که ملاحظه می شود، 2 عامل اول دارای مقدار ویژه13 بالای یک هستند، که به عنوان عوامل معنی دار استخراج شده اند. در ادامه تحلیل عاملی اکتشافی، نتایج حاصل از تحلیل عاملی برای این 18 مولفه و ضرایب بارعاملی هر کدام روی مولفه ها در جدول زیر که نشان دهنده ماتریس بارهای عاملی بعد از چرخش عوامل با روش واریماکس است، آمده است:
جدول(1): ماتریس بارهای عاملی چرخش یافته
شماره مولفه | شرح مولفه | عامل اول | عامل دوم |
1 | شبکه های شغلي | 14- | 712/0 |
2 | شبکه های محلي | - | 505/0 |
3 | شبکه های ملي | - | 820/0 |
4 | شبکه های بين المللي | - | 678/0 |
5 | صداقت | 748/0 | - |
6 | حمايت اجتماعي | 740/0 | - |
7 | نهادينه شدن قوانين | 702/0 | - |
8 | مسئوليت پذيري | 712/0 | - |
9 | عدالت | 505/0 | - |
10 | همکاري و همدلي | 820/0 | - |
11 | اعتماد | 777/0 | - |
12 | رضايت | 658/0 | - |
13 | همبستگي | 620/0 | - |
14 | تعهد و تعلق | 656/0 | - |
15 | اخلاق | 712/0 | - |
16 | کنش متقابل | 556/0 | - |
17 | انسجام | 650/0 | - |
18 | احترام به هم | 500/0 | - |
همانطور که در جدول فوق ملاحظه می شود، چهار مولفه اول یعنی شبکه های شغلی، محلی، ملی و بین المللی با هم در یک عامل قرار گرفته اند( همگی دارای بار عاملی بالای 5/0 بودند) و لذا این مولفه ها بعد «شبکه های اجتماعی» از مقوله کلی توسعه مدیریت فرهنگ وقف را می سنجند. همچنین مولفه های صداقت، حمایت اجتماعی، نهادینه شدن قوانین، مسئولیت پذیری، عدالت، همکاری و همدلی، اعتماد، رضایت، همبستگی،تعهد و تعلق،اخلاق، کنش متقابل، انسجام و احترام به هم نیز در یک عامل قرار گرفته اند و همانطور که در مدل مفهومی نیز آشکار است، این مولفه ها بعد « هنجارهای اجتماعی» از مقوله کلی توسعه مدیریت فرهنگ وقف را مورد سنجش قرار می دهد. بنابراین همان طور که از نتایج تحلیل عاملی اکتشافی ملاحظه شد، ساختار عاملی کشف شده در این مولفه ها دقیقاً منطبق بر ساختار مفهومی در مدل پارادیمی است. جدول بارهای عاملی نیز نشان از همبستگی بالای گویه ها با ابعاد مرتبط بود.
6-3): تایید ساختار عاملی الگو (تحلیل عاملی تاییدی)
در شکل زیر مدل آزمون شده همراه با مقادیر استاندارد شده بارهای عاملی روی هر کدام از مسیرها بر اساس خروجی نرم افزار AMOS درج شده است. یافته ها نشان می دهد که از ضرایب مسیر عنوان شده، تأثیر همه عوامل معنادار است و همه ضرایب مثبت و معنادار هستند مقدار بار عاملی مورد تایید در تحلیل عاملی تاییدی3/0 است( کلاین، 1395).
شکل(1): بارهای عاملی و ضرایب مسیر الگوی ساختاری مدیریت توسعه وقف با تاکید بر سرمایه اجتماعی
همانطور که ملاحظه مي شود هيچ کدام از بارهاي عاملي در شکل شماره کمتر از 3/0 نمي باشند و لذا مي توان نتيجه گرفت که اجزاء مدل در لایه اول روابط ( روابط بین زیر مولفه ها و شاخص ها یا سوالات مربوطه) مناسب بوده يا به اصطلاح این زیر سوالات یا شاخص ها برای سنجش زیر مولفه های مربوطه دارای اعتبار (روایی) سازه مناسبی هستند.
در ادامه به منظور اعتبار یابی الگوی مدیریت توسعه فرهنگ وقف با تاکید بر سرمایه اجتماعی، به بررسی شاخص های نیکویی برازش مدل پرداخته شده است. بدین منظور براي بررسي درجه تناسب مدل با داده هاي برخاسته از جامعه آماري که تحت عنوان تبیین مدل از آن ياد مي شود، چندين معيار نيکويي برازش15 وجود دارد. اين معيارها برخي مربوط به سنجش ميزان پايايي مؤلفه ها و برخي مربوط به سنجش ميزان روايي مؤلفه هاي مدل است. در بخش پايايي به بررسي آلفاي کرونباخ و در بخش روايي به بررسي روايي سازه16 مي پردازيم. در بخش ساختاری هم به معیارهای نیکویی برازش کلی مدل خواهیم پرداخت.
به منظور بررسی پايايي مولفه ای مدل، ضریب آلفاي کرونباخ براي مؤلفه هاي الگوی توسعه مدیریت وقف محاسبه شد که نتایج آن در جدول زیر آمده است:
جدول (3): ضرایب آلفای کرونباخ برای تک تک مولفه های الگوی برازش شده
ردیف | مولفه | آلفای کرونباخ |
1 | شبکه های شغلي | 758/0 |
2 | شبکه های محلي | 701/0 |
3 | شبکه های ملي | 850/0 |
4 | شبکه های بين المللي | 677/0 |
5 | صداقت | 811/0 |
6 | حمايت اجتماعي | 699/0 |
7 | نهادينه شدن قوانين | 850/0 |
8 | مسئوليت پذيري | 761/0 |
9 | عدالت | 744/0 |
10 | همکاري و همدلي | 723/0 |
11 | اعتماد | 910/0 |
12 | رضايت | 890/0 |
13 | همبستگي | 754/0 |
14 | تعهد و تعلق | 685/0 |
15 | اخلاق | 739/0 |
16 | کنش متقابل | 869/0 |
17 | انسجام | 741/0 |
18 | احترام به هم | 700/0 |
همانطور که ملاحظه می شود، ضریب آلفای کرونباخ اکثر مولفه ها بالای 7/0 بوده ولی مولفه های حمایت اجتماعی، تعهد و تعلق و شبکه های بین المللی کمتر از 7/0 بوده ولی چون نزدیک به این مقدار بوده و بالای 5/0 هستند، مورد قبول واقع شده اند.
به منظور بررسی روایی مولفه های تحقیق، به محاسبه روایی سازه پرداخته شده است. روایی سازه به ارتباط هر مولفه با بعد زیربنایی خودش می پردازد و توسط تحلیل عاملی تاییدی انجام می پذیرد. در این نوع روایی، ضرایب بارعاملی تحلیل عاملی تاییدی در اصل همان ضرایب روایی سازه هستند. مقدار بارعاملی (ضرایب روایی) سازه الگوی مفهومی در زیر امده است.
جدول (4): ضرایب روایی مدل (بارهای عاملی تحلیل عاملی تاییدی)
ردیف | مولفه | ضریب روایی سازه(بار عاملی) |
1 | شبکه های شغلي | 85/0 |
2 | شبکه های محلي | 71/0 |
3 | شبکه های ملي | 92/0 |
4 | شبکه های بين المللي | 59/0 |
5 | صداقت | 61/0 |
6 | حمايت اجتماعي | 31/0 |
7 | نهادينه شدن قوانين | 31/0 |
8 | مسئوليت پذيري | 37/0 |
9 | عدالت | 33/0 |
10 | همکاري و همدلي | 62/0 |
11 | اعتماد | 61/0 |
12 | رضايت | 59/0 |
13 | همبستگي | 98/0 |
14 | تعهد و تعلق | 37/0 |
15 | اخلاق | 40/0 |
16 | کنش متقابل | 25/0 |
17 | انسجام | 52/0 |
18 | احترام به هم | 71/0 |
همانطور که در جدول فوق مشاهده می شود، میزان روایی سازه همه مولفه ها ( به جزء مولفه کنش متقابل) بالای 3/0 بوده و نشان از روایی سازه خوب مدل دارند.
در نهایت نیز به بررسي برازش کلی مدل پرداخته شده است. در اینجا، هر دو بخش اندازه گیری و ساختاری به عنوان یک مدل واحد با هم مورد ارزیابی قرار می گیرند. در جدول زير شاخص هاي نيکويي برازش آمده است که بررسي مي کند آيا مدل ساختاري از برازش مناسبي با داده هاي کمي برخوردار است يا خير؟
نام معيار قضاوت | P-value)) |
| AGFI | CFI | RMSEA |
مقدار آماره | (021/0) 1590 | 50/2 | 86/0 | 89/0 | 09/0 |