آینده نگری در طراحی مدل بومی سنجش "مراوده استراتژیک
الموضوعات :امیرحسین صبورطینت 1 , ناصر میرسپاسی 2 , سیدرضا سیدجوادین 3 , فرشته امین 4
1 - دانشجوی دکترا- دانشکده مدیریت دانشگاه تهران
2 - استاد دانشکده مدیریت دانشگاه اسلامی واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران
3 - استاد گروه مدیریت منابع انسانی دانشکده مدیریت دانشگاه تهران، ایران
4 - استادیار گروه مدیریت منابع انسانی دانشکده مدیریت دانشگاه تهران، ایران
الکلمات المفتاحية: سازمان استراتژی محور, آگاهی استراتژیک, مشارکت استراتژیک, باور استراتژیک, مراوده استراتژیک,
ملخص المقالة :
بررسی ها و تحقیقات دهه اخیر نشان می دهد که یکی از اصلی ترین دلایل شکست سازمانها در تدوین و اجرای برنامه های استراتژی، عدم انتقال و اتصال آن به کارکنان، یا به عبارتی عدم همسویی سرمایه انسانی با استراتژی است. مجموعه تلاشهایی که در زمینه انتقال و اتصال استراتژی به کارکنان صورت می گیرد, اصطلاحا مراوده استراتژیک اطلاق می شود. بررسی ادبیات موضوع و پیشینه تحقیق، حاکی از فقدان مدل بومی منسجم در زمینه سنجش مراوده استراتژیک در بافت صنعت کشور از جمله خودرو می باشد. مساله اصلی تحقیق حاضر، شناسایی زیرمولفه ها و طراحی این مدل بومی باشد. لذا هدف اصلی تحقیق، احصاء مولفه های مراوده استراتژیک و روابط کلی حاکم میان آنها و تبدیل آن به مجموعه ابزارهای سنجش مراوده استراتژیک می باشد. روش تحقیق حاضر، استفاده از شیوه تلفیقی (Mix Method) مشتمل بر ترکیب روشهای کمی و کیفی می باشد.. یافته های تحقیق نشان می دهد موارد بسیار ویژه ای برای موفقیت تلاشهای مراوده استراتژیک در صنعت کشور حائز اهمیت است که از میان مهم ترین آنها می توان به تناسب فرهنگ سازمانی با استراتژی سازمان و مدیریت فرهنگی برنامه های تحول (در حوزه مشارکت استراتژیک)، اطلاع از استراتژی های فرادستی و شرکای تجاری (در حوزه آگاهی استراتژیک)، و ثبات مدیریت و سبک رهبری تحول آفرین (در حوزه باور استراتژیک) اشاره نمود.
_||_