شکاف نسلی در آموزش ابتدایی از منظر روانشناسی مثبتگرا: شناسایی مولفهها و راهبردهای ارتقاء تعامل، تابآوری و بالندگی
الموضوعات : روانشناسی مثبت نگر اسلامیعلی اکبر دولتی 1 , سحر مرادی حقیقی 2
1 - استادیار، گروه مدیریت آموزشی، دانشگاه فرهنگیان، صندوق پستی 889-14665 تهران، ایران
2 - گروه روانشناسی تربیتی
الکلمات المفتاحية: شکاف نسلی, آموزگاران, دانشآموزان ابتدایی, فناوری آموزشی, یادگیری تعاملی, روانشناسی مثبت گرا,
ملخص المقالة :
این پژوهش به بررسی و شناسایی مولفههای شکاف نسلی میان آموزگاران و دانشآموزان مقطع ابتدایی، با تمرکز بر ارائه راهکارهایی عملی و جامع برای کاهش آن از منظر روانشناسی مثبتگرا میپردازد. در این مطالعه، با اتخاذ رویکرد کاملاً کیفی و بهرهگیری از مصاحبههای عمیق و نیمهساختاریافته با ۱۵ نفر از آموزگاران با تجربه و متخصصان برجسته حوزه آموزش و پرورش، عوامل و ابعاد اصلی مؤثر بر شکاف نسلی به طور سیستماتیک شناسایی، تحلیل، و طبقهبندی شدهاند. نتایج جامع پژوهش به وضوح نشان میدهد که تفاوت در سبکهای یادگیری غالب (مثل یادگیری بصری و تعاملی در مقابل شنیداری و حفظی)، نحوه و میزان استفاده از فناوریهای نوین دیجیتال، ناهماهنگی در ارزشها و هنجارهای اجتماعی و فرهنگی، و انتظارات متقابل آموزشی و تربیتی ناسازگار، از مهمترین و کلیدیترین عوامل در ایجاد و تشدید این شکاف عمیق هستند. علاوه بر این، ضعف در برنامهریزی درسی، کمبود دورههای توانمندسازی معلمان در حوزه فناوری، و سیستمهای ارزشیابی سنتی نیز به عنوان عوامل ساختاری مؤثر بر این شکاف شناسایی شدند. در بخش راهکارهای عملی و کاربردی، با رویکردی مبتنی بر روانشناسی مثبتگرا، پیشنهاداتی شامل تدوین و بهکارگیری استراتژیهای آموزشی نوین و متناسب با نیازهای نسل جدید (مانند یادگیری پروژه محور)، تقویت نقاط قوت و مهارتهای هر دو گروه، افزایش مستمر تعاملات مثبت و درک متقابل بین نسلهای مختلف در محیط آموزشی (از طریق فعالیتهای مشترک)، توسعه تابآوریدر مواجهه با چالشها، و همچنین بهرهگیری هوشمندانه و اثربخش از فناوریهای نوظهور و پلتفرمهای دیجیتال در فرآیند یاددهی-یادگیری برای ارتقاء بالندگی و شکوفایی ارائه گردیده است. این یافتههای بنیادی و کاربردی میتوانند مبنایی علمی و عملی برای بهبود مستمر کیفیت آموزش و پرورش، تقویت ارتباطات بین نسلی، و در نهایت، کاهش محسوس فاصله نسلی در محیطهای آموزشی کشور فراهم آورند و مسیر را برای تربیت نسلی خلاق، پویا و متناسب با چالشها و فرصتهای آینده هموار سازند.
افلاکی فرد، ا.، فتحی آشتیانی، ع.، و اکبری، م. (۱۳۹۲). بررسی شکاف نسلی بین دانشجویان و اساتید در دانشگاههای آزاد اسلامی شهر تهران. فصلنامه مطالعات فرهنگی و ارتباطات، ۹(۳۲)، ۷۵-۹۸.
یوسفی همدانی، ر.، رحیمی، م.، و بابایی، ب. (۱۴۰۰). شکاف نسلی در آموزش و پرورش: چالشها و راهکارهای نوین در عصر دیجیتال. فصلنامه نوآوری در آموزش، ۲۰(۲)، ۱۷۹-۱۹۴.
مهرپرور، ب.، و احمدی، ج. (۱۳۹۷). تبیین شکاف نسلی در نظام آموزشی با تأکید بر نقش فناوریهای نوین. فصلنامه پژوهش در برنامهریزی درسی، ۱۵(۵۸)، ۹۱-۱۰۵.
معیدفر، س. (۱۳۸۳). شکاف نسلی و ارزشها. فصلنامه تحقیقات فرهنگی ایران، ۱(۳)، ۶۷-۸۸.
نعمتی، م. (۱۳۹۵). تأثیر فناوری اطلاعات بر شکاف نسلی در آموزش. کنفرانس ملی مهندسی کامپیوتر و فناوری اطلاعات، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک.
Fredrickson, B. L. (2001). The role of positive emotions in positive psychology: The broaden-and-build theory of positive emotions. American Psychologist, 56(3), 218–226.
Gardner, H., & Davis, K. (2013). The app generation: How today's youth navigate identity, intimacy, and imagination in a digital world. Yale University Press.
Jha, S. K. (2020). Digital Natives in the Classroom: Challenges and Opportunities for Teachers. Journal of Education and Human Development, 9(1), 101-108.
Lisenby, D. M. (2016). Connecting with the digital generation: Strategies for effective teaching in the 21st century classroom. University of North Texas.
Prensky, M. (2001). Digital Natives, Digital Immigrants. On the Horizon, 9(5), 1-6.
Rice, J. (2020). Engaging the Digital Native: A Study of Effective Pedagogical Practices for Generation Z College Students. University of Southern California.
Seligman, M. E. P., & Csikszentmihalyi, M. (2000). Positive psychology: An introduction. American Psychologist, 55(1), 5–14.
Stephens, G. S., & Gunter, M. (2016). Teaching and learning with technology. Sage Publications.
Tang, K. Y., Chaw, L. Y., & Ooi, J. M. S. (2019). Digital natives: How do they learn and what are the implications for teaching?. Innovations in Education and Teaching International, 56(3), 323-332.