تنوّع تلمیحات و ارتباط آن با ذهنیّت شاعران در غزل معاصر (فاضل نظری، محمدرضا ترکی، محمد مهدی سیار)
الموضوعات :
1 - استاديار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد اروميه، دانشگاه آزاد اسلامی، ارومیه،ايران.
الکلمات المفتاحية: تلمیح, غزل معاصر, فاضل نظری, محمدرضا ترکی, محمد مهدی سیار.,
ملخص المقالة :
تلمیح یکی از پرکاربردترین صنایع بدیعی در شعر سنّتی و معاصر است. برخلاف دیگر اشکال صنایع بدیعی که کاربرد خود را تا مقیاس بزرگی در شعر معاصر از دست داده اند، اما تلمیح یکی از این صنایع است که حیات خود را در شعر معاصر نیز تداوم بخشیده است. در کنار تداوم، این صنعت ادبی مزایای نیز دارد و تلمحیات نو و جدیدی نیز به دایره تلمیحات شعر در دورۀ معاصر افزوده شده است. در غزل فاضل نظری، محمدرضا ترکی و محمد مهدی سیار نیز این صنعت یکی از پرکاربردترین صنعتها است. با توجّه به این¬که تاکنون پژوهشی در ابعاد گوناگون تلمیح از لحاظ خاستگاه، نو بودن و کهنه بودن، ارتباط با جهاننگری و ذهنیّت در شعر این شاعران صورت نگرفته بود، در این پژوهش برآن شدیم تا شعر این شاعران را از این لحاظ مورد بحث و بررسی انتقادی قرار دهیم. نتیجۀ پژوهش حاضر، غلبۀ تشبیهات با خاستگاه قرآنی و آیینی را در شعر این شاعران نشان میدهد. نوگرایی این شاعران نیز بیشتر در تلمیحات آیینی و مذهبی اتفاق افتاده است. روش پژوهش حاضر تحلیلی-توصیفی است.
1. ابن منظور، محمد بن مکرم (بی تا). لسان العرب، جلد دوم، بیروت: دارالفکر للطباعه و النشر و التوزیع.
2. ابومحبوب، احمد (1382). زندگی و شعر سیمین بهبهانی، تهران: ثالث.
3. بلاذری، احمدبن یحیی (1996-2000). انساب الاشراف، دمشق: چاپ محمود فردوس¬العظم.
4. پورنامداریان، تقی (1374). سفر در مه، تهران: زمستان.
5. ترکی، محمدرضا (1388). هنوز اول عشق است، چاپ سوم، تهران: تکا (وابسته به نمایشگاههای فرهنگی ایران).
6. ___،___¬¬¬¬¬____ (1389). خاکستر آیینه، تهران: انجمن شاعران ایران.
7. ___،_______ (1391). بغض در نواحی لبخند، تهران: هنر رسانه.
8. ___،_______ (1397). سال¬های بی ترانگی، تهران: شهرستان ادبی.
9. جعفریه، مهناز؛ عدالت کاشی، فروزنده (1399). تحلیل داستانی و روانشناسی شش شخصیت از دوره پهلوانی شاهنامه، دوفصلنامه ادبیات پهلوانی، سال چهارم، شماره هفتم، پاییز و زمستان 1399: صفحه 70-47.
10. خاقانی،افضل الدین بدیل (1382). دیوان، تصحیح و مقدمه و تعلیقات به کوشش ضیاءالدین سجادی، چاپ هفتم، تهران: زوار.
11. دهخدا، علی اکبر(1377)، لغت¬نامه، تهران: دانشگاه تهران.
12. سمرقندی، کمال الدین عبدالرزاق (1372). مطلع السعدین و مجمع البحرین، به اهتمام عبدالحسین نوایی، تهران: فرهنگی.
13. سیار، محمد مهدی (1388). بی¬خوابی عمیق، تهران: سوره مهر.
14. ___،________ (1391). حق¬السکوت، چاپ ششم، تهران: فصل پنجم.
15. ___،________ (1393). رودخوانی، چاپ چهارم، تهران: شهرستان ادب.
16. شایگان مهر، محمد؛ قلی پور زیبد، طاهره؛ جعفری، محمد (1400). تحلیل کهن الگوهای اسطوره زرقاء در مجمع الامثال میانی و نمود آن در ادب فارسی، مطالعات ادبیات تطبیقی، سال پانزدهم، شماره 57، صفحه 401-428.
17. شمس قیس، محمدبن قیس (1388). المعجم فی معاییر اشعارالعجم، به تصحیح عبدالوهاب قزوینی و تصحیح مجدد مدرس رضوی و تصحیح مجدد سسیروس شمیسا، تهران: علم.
18. شميسا، سيروس (1368 ). نگاهی تازه به بديع،تهران: فردوس.
19. عباسی، جعفر؛ واعظی، مرادعلی (1399). نمودهای تطور و تمایز شعر شیعی فارسی در سه دهه اخیر، فصلنامه شیعه شناسی، سال هجدهم، شماره 70، تابستان 1399، صفحه 87 تا 19.
20. فشارکی، محمد (1379). نقد بدیع، تهران: سمت.
21. قبادی، حسینعلی (1389). ادبیات فارسی، انقلاب اسلامی و هویت ایرانی، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات احتماعی.
22. کاظمی، محمد کاظم (1380). شکوه شعر عاشورا در زبان فارسی، تهران: پیک جلال.
23. محمدی، محمدحسین (1374). فرهنگ تلمیحات معاصر، تهران: میترا.
24. معلم، علی (1378). رجعت سرخ ستاره، چاپ چهارم، تهران: سوره مهر.
25. معین، محمد (1362). فرهنگ فارسی، چاپ پنجم،تهران: امیرکبیر.
26. منزوی، حسین (1395). مجموعه اشعار، به کوشش محمد فتحی، چاپ چهارم، تهران: آفرینش و نگاه.
27. نظری، فاضل (1388). گریه¬های امپراتور، چاپ پنجم، تهران: سوره مهر.
28. ____، ___ (1393). اقلیّت، چاپ بست و هفتم، تهران: سوره مهر.
29. ____، ___(1398). الف، ضد، چاپ چهل و دوم، تهران: سوره مهر.
30. ____، ___(1398). ب، کتاب، چاپ سی¬ام، تهران: سوره مهر.
31. ____،___ (1398). ج،آنها، چاپ پنجاه و یکم، تهران: سوره مهر.
مجله ادبیات فارسی، دوره 21، شماره 1، بهار 1404، صفحه 94-78 |
تنوّع تلمیحات و ارتباط آن با ذهنیّت شاعران در غزل معاصر
(فاضل نظری، محمدرضا ترکی، محمد مهدی سیار)
برات محمدی
استادیار زبان و ادبیات فارسی، واحد اروميه، دانشگاه آزاد اسلامی، اروميه، ایران. (نویسنده مسؤول)
نویسنده مسؤول: barat.mohammadi@iau.ac.ir Email:
تاریخ دریافت:26/10/1403 / تاریخ پذیرش: 10/02/1404
چکیده
تلمیح یکی از پرکاربردترین صنایع بدیعی در شعر سنّتی و معاصر است. برخلاف دیگر اشکال صنایع بدیعی که کاربرد خود را تا مقیاس بزرگی در شعر معاصر از دست داده اند، اما تلمیح یکی از این صنایع است که حیات خود را در شعر معاصر نیز تداوم بخشیده است. در کنار تداوم، این صنعت ادبی مزایای نیز دارد و تلمحیات نو و جدیدی نیز به دایره تلمیحات شعر در دورۀ معاصر افزوده شده است. در غزل فاضل نظری، محمدرضا ترکی و محمد مهدی سیار نیز این صنعت یکی از پرکاربردترین صنعتها است. با توجّه به اینکه تاکنون پژوهشی در ابعاد گوناگون تلمیح از لحاظ خاستگاه، نو بودن و کهنه بودن، ارتباط با جهاننگری و ذهنیّت در شعر این شاعران صورت نگرفته بود، در این پژوهش برآن شدیم تا شعر این شاعران را از این لحاظ مورد بحث و بررسی انتقادی قرار دهیم. نتیجۀ پژوهش حاضر، غلبۀ تشبیهات با خاستگاه قرآنی و آیینی را در شعر این شاعران نشان میدهد. نوگرایی این شاعران نیز بیشتر در تلمیحات آیینی و مذهبی اتفاق افتاده است. روش پژوهش حاضر تحلیلی-توصیفی است.
کلیدواژه: تلمیح، غزل معاصر، فاضل نظری، محمدرضا ترکی، محمد مهدی سیار.
1- مقدمه
صنعت «تلمیح» از پرکاربردترین صنعتها و شگردهای بلاغی در شعر شاعران از گذشته تا به امروز بوده است. میتوان گفت از میان انواع صنعتهای لفظی و معنوی، تلمیح از صنایعی است که جایگاه خود را در شعر معاصر نیز همچون شعر سنّتی حفظ کرده و برخلاف بسیاری صنایع همچون «حسن تعلیل»، «حسن طلب» و ... که آنچنان اثر و نشانی از آنها در شعر معاصر دیده نمیشود، از میان نرفته و زنده و جاندار به حیات خود ادامه میدهد. این واژه «در فرهنگ واژگان زبان عربی مصدر باب تفعیل از ریشه» لَمَحَ، یَلْمَحُ، لَمْحاً و لَمْحاناً» است. در زبان عربی به معانی نگاه کردن، اشاره کردن، درخشیدن، نظر و نگریستن کوتاه و شتابزده و ...به کار رفته است» (ر.ک:ابن منظور، بی تا، لمح) معنای لغوی«تلمیح» را «نگاه کردن به چیزی، اشاره کردن به سوی چیزی» (معین، ج 1 ،ذیل واژه) و «نمودن و آشکار کردن» (دهخدا، ذیل تلمیح) دانستهاند. در اصطلاح ادبیات:«آن است که شاعر بر تبیین و اثبات سخن خود اشاراتی ضمنی به آیات و احادیث یا داستانهای معروف، بکند» (ر.ک: فشارکی،1379 :144) تلمیح که در اصطلاح ادبیّات بیشتر اشاره به قصّه و داستان و حکایتی و ... است دارای ویژگی بلاغی و زیباییشناسی و عامل «ایجاز» در کلام نیز هست؛ تلمیح را نوعی از ایجاز، یعنی دلالت الفاظ اندک بر معانی بسیار دانستهاند (شمس قیس،1388: ۳۲۵). تلمیح از طریق ایجاد تداعیهای متفاوت بر تأثیر شعر میافزاید و در عمق بخشیدن به شعر، سهیم است. حضور تلمیحات گوناگون در شعر، نشانِ پشتوانۀ غنی فرهنگی، ادبی و تاریخی شاعر است. تلمیح ارتباطی با تشبیه نیز دارد و میتوان گفت که بن مایه تلمیح، تشبیه است نکتهای که شمیسا چنین به آن اشاره میکند: «(تلمیح) در ژرف ساخت، تشبیه و تناسب دارد؛ زیرا اولاً ایجاد رابطۀ تشبیهی بین مطلب و داستانی است و ثانیاً بین اجزای داستان، تناسب وجود دارد» (شمیسا، 1368: 90). شاعران با اشاره به داستانهای متفاوت و متنوّع قصد این را دارند که وقایع مرتبط با خود و احساسات خود و حال درون و بیرون خود را به این وقایع مانند کنند و در قالب آن سخن خود را هر چه رساتر و با ارزش بلاغی بیشتر بیان دارند. گاه نیز با تلمیح، بهتر میتوانند حال درون خود را به مخاطب انتقال دهند؛ چرا که تلمیح در عین اینکه در شعر عامل «ایجاز» است در ذهن مخاطبی که آشنا با آن است شبکههای پیوسته تداعی را شکل میدهد و کلیّت یک داستان در قالب اشارهای به آن در ذهن مخاطب زنده میشود و به این شکل شاعر هر چه بهتر میتواند منظور و مقصود خود را عینیّت بخشیده و انتقال دهد. در دورۀ معاصر دایرۀ تلمیحات گستردهتر شده است و تلمیحات جدیدی به دایره تلمیحی شعر فارسی افزوده شده است که علل آن به قرار زیر است:
« 1- در نتیجه ارتباطهای فرهنگی بین اقوام مختلف و تاثیرهای متقابل فرهنگها بر روی یکدیگر
2-تحت تاثیر وقایع اجتماعی و سیاسی
3-در نتیجه انعکاس زندگی خصوصی شاعران در شعر
4-در نتیجه پیشرفت علوم مختلف و آشنایی شاعر با آن علوم یا بخشی از آ نها» (محمدی، 1374: 30-31)
غزل معاصر نیز خالی از تلمیحات نیست و در کنار سایر قالبهای شعری، در این قالب شعری نیز حضور تلمیحات متنوّع را میبینیم. در اشعار فاضل نظری، محمدرضا ترکی و محمد مهدی سیار که موضوع پژوهش حاضر در زمینۀ انعکاس تلمیحات متفاوت در شعرشان است نیز میتوان به انواع تلمیحات قرآنی، آیینی و مذهبی، عاشقانه، عارفانه و... و از جهتی به کهنه و نو برخورد. پژوهش حاضر برآن است تا تلمیحات این شاعران را از لحاظ خاستگاه (قرآنی، آیینی، اساطیری و حماسی بودن، ...)، معاصر بودن و سنّتی (کهنه) بودن، ارتباط ذّهنیت و جهانبینی و تلمیح، مورد بررسی و تجزیه و تحلیل انتقادی قرار دهد.
1-1- بیان مسأله
شعر معاصر فارسی، علیالخصوص قالب غزل، از ظرفیتهای زیادی برای بازتاب اندیشهها و دغدغههای شاعران برخوردار است. یکی از مهمترین ابزارهای شاعران در این عرصه، استفاده از تلمیحات است. تلمیحات به عنوان اشاراتی ظریف به داستانها، روایات، وقایع و متون مذهبی، میتوانند لایههای عمیقی به شعر ببخشند و ارتباط مخاطب را با اثر هنری افزایش دهند. تلمیح در شعر معاصر نه تنها حیات خود را حفظ کرده، بلکه با افزودن تلمیحات نو و جدید، دایرۀ معنایی شعر را گستردهتر کرده است. در این میان غزلسرایان معاصر، بهویژه فاضل نظری، محمدرضا ترکی و محمد مهدی سیار با بهرهگیری گسترده از تلمیحات، سعی در بیان دیدگاهها و جهانبینی خود دارند. با وجود اهمیت تلمیحات در شعر این شاعران، پژوهشی جامع که به بررسی انواع تلمیحات، خاستگاه آنها، میزان نوآوری در استفاه از تلمیحات و ارتباط آنها با ذهنیت و جهانبینی شاعران بپردازد، صورت نگرفته است. بررسی تلمیحات این شاعران، نه تنها به درک شعر آنها کمک میکند بلکه میتواند به شناخت عمیقتری از تحولات فکری و فرهنگی جامعۀ معاصر نیز منجر گردد. از اینرو، شناخت و تحلیل تلمیحات به کار گرفته شده در شعر این شاعران و ارتباط آن با ذهنیت آنها، به درک بهتری از شعر معاصر و دغدغههای شاعران کمک میرساند.
1-2- سؤالات تحقیق
1- تلمیحات بهکار رفته در غزلیات فاضل نظری، محمدرضا ترکی و محمد مهدی سیار چه خاستگاههای دارند؟
2- میزان نوآوری در به کارگیری تلمیحات در غزلیات این شاعران تا چه اندازه است؟
3- چه ارتباطی بین تلمیحات به کار گرفته شده در غزلیات این شاعران و ذهنیت، جهانبینی و ایدئولوژی آنها وجود دارد؟
1-3- فرضیه تحقیق
1- به نظر میرسد که تلمیحات با خاستگاه قرآنی و مذهبی، بیشترین بسامد را در غزلیات این شاعران داشته باشد.
2- به نظر میرسد نوآوری در استفاده از تلمیحات، بیشتر در حوزۀ تلمیحات مذهبی و آیینی میباشد.
3- به نظر میرسد که بین تلمیحات به کار گرفته شده در غزلیات این شاعران و گرایشهای فکری، مذهبی و سیاسی آنها ارتباط مستقیمی وجود داشته باشد.
1-4- پیشینۀ تحقیق
در مورد تلمیح پژوهشهای متعدّی صورت گرفته است. از جمله مهمترین کتابها در این زمینه،«فرهنگ تلمیحات معاصر» از محمدحسین محمدی، «فرهنگ تلمیحات» سیروش شمیسا و « فرهنگ اساطیر و اشارات داستانی در ادبیّات فارسی» از محمدجعفر یاحقی را میتوان نام برد. کتاب «تأثیر قرآن و حدیث در ادبیّات فارسی» از علی اصغر حلبی نیز کتاب ارزشمند در این مورد است. مقالات زیادی هم در این مورد به نگارش درآمده که میتوان به «چهرۀ پیامبران و قصص قرآن درادبیّات فارسی» از رضا انزابینژاد، «مضامین داستان قرآنی یوسف (ع) درشعرمعاصر»، از نعمتالله ایران زاده و سید احمد ذبیحی، «سیر تحوّل تلمیح نوح در قرن چهارم تا چهاردهم» از مرضیه شوشتری و برخی منابع دیگر اشاره کرد. تاکنون پژوهشی که به غزلیّات شاعران مورد پژوهش از لحاظ خاستگاه تلمیح، نو بودن و کهنه بودن و ارتباط ذهنیّت و تلمیح پرداخته باشد، به نگارش درنیامده است.
1-5- روش تحقیق
تحقیق حاضر یک پژوهش نظری است و با فیشبرداری و مطالعات کتابخانهای انجام گرفته است. روش تحقیق مقاله از نوع توصیفی- تحلیلی است. ابتدا به توصیف تلمیحات موجود در غزلیات شاعران مورد نظر پرداخته شده و سپس این تلمیحات از جنبههای مختلف همچن خاستگاه، نو و کهنه بودن و ارتباط با جهانبینی و ذهنیت شاعران مورد تحلیل قرار گرفته است. بسامد تلمیحات به کارگرفته شده نیز ارائه شده است.
1-6- اهداف و ضرورت تحقیق
هدف اصلی این تحقیق، شناسایی، دستهبندی و تحلیل تلمیحات به کار گرفته شده در غزلیات شاعران مورد نظر است. این بررسی شامل تعیین خاستگاه، ارزیابی میزان نوآوری در استفاده از آنها و بررسی ارتباط این تلمیحات با ذهنیت، جهانبینی و گرایشهای فکری شاعران میباشد. انجام این تحقیق باعث میشود که به درک عمیقتری از شعر معاصر، دغدغههای شاعران و چگونگی انعکاس ارزشهای دینی، آیینی و تاریخی در شعرشان دست یابیم.
2- بحث و بررسی
در اینجا تلمیحات شاعران مورد نظر را از جنبههای مختلف مورد بحث و بررسی قرار میدهیم:
2-1- تلمیحات فاضل نظری از لحاظ خاستگاه
تلمیحات در اشعار شاعران ایرانی را میتوان از لحاظ خاستگاه و منشأ به انواع متفاوت تلمیحات قرآنی، آیینی و مذهبی، اساطیری و حماسی، عرفانی، عاشقانه، فولکلوریک و ... تقسیم بندی کرد. نظری، ترکی و سیار هر کدام از منابعی در تلمیحات خود بهره بردهاند که در این میان برخی، جزو اصلیترین منابع به شمار میآیند. در بررسی شعرفاضل نظری از این بُعد، میتوان حضور تلمیحات با خاستگاه قرآنی، آیینی، عرفانی، عاشقانه، تاریخی، اساطیری، حماسی، فولکلوریک را دید. نظری در بسیاری موارد از تلمیحات قرآنی در جهت انتقال احساس و اندیشههای خود بهره برده است. آشنایی جامعۀ دینمدار ایرانی با این تلمیحات سبب شده تا شاعر از این رهگذر بتواند ضمن تسهیل ارتباط خود با مخاطب، پشتوانه و فرهنگ غنی قرآنی و دینی خود را نیز به تصویر کشد. داستان حضرت یوسف (ع)، یکی از پرکاربردترین این تلمیحات است و او به اجزاء متفاوت این داستان همچون «به چاه انداخته شدن یوسف (ع)» (نظری،1398:ج/ 33)، فروخته شدن مثل بردگان (همان :ب/ 33) پیراهن پارۀ یوسف (همان :ج/91)، صبر حضرت یعقوب در فراق یوسف (نظری،1388: 25)، حضرت یوسف و زن دوک ریس که در بازار بردهفروشان قصد خرید حضرت را داشته (همان:39)، زندانی شدن یوسف (همان:83) باز شدن چشم حضرت یعقوب با پیراهن یوسف (نظری،1398:ب/ 43)، صبر یعقوب (نظری، 1388: 21)، عشق یوسف و زلیخا (نظری، 1398 : الف/ 57)، خیانت برادران به یوسف (نظری، 1388: 21) یوسف و تعبیر خواب مصریان (نظری، 1393: 85) تلمیح داشته است. از داستانهای دیگر قرآنی که در شعر او مورد تلمیح بوده میتوان به «حضرت ابراهیم و بردن حضرت اسماعیل به قربانگاه» (نظری، 1398 : ج/ 91)، حضرت موسی و شکافتن دریا (رود نیل) (نظری، 1393: 25)، حضرت موسی و فرعون و انداخته شدن حضرت موسی در صندوقچه به رود نیل (نظری، 1398 :الف/ 47) یهودا و خیانت او به حضرت عیسی(ع) (نظری، 1393: 25و 1398 :الف/41)، حضرت آدم(ع) و میوۀ ممنوعه (نظری، 1388: 19) آدم و سیب (نظری،1398 : الف/ 19) آدم و رانده شدن از بهشت (نظری، 1388: 31 و نظری، 1393: 23) طوفان نوح (نظری، 1388: 27/ 79) داستان اصحاب کهف و خواب سیصد و سه ساله و سکه های نارایج آنها (همان:43) اشاره کرد. تلمیحات با خاستگاه «قرآنی»، بالاترین درصد تلمیحات نظری را به خود اختصاص داده اند و حدود 61 در صد را شامل میشوند. از بین این تلمیحات نیز، تلمیح به داستان حضرت یوسف (ع)، پربسامدترین است و حدود 57 درصد تلمیحات قرآنی شاعر را شامل میشود. فلذا این تلمیح را میتوان تلمیح مرکزی (central allusion) در غزل نظری دانست. تلمیح مرکزی، تلمیحی است که «در آثار یک شاعر دایم دور میزند و تکرار میشود و یا بسامد تکرار آن تلمیح در بین تلمیحات دیگرش کاملاً چشمگیر است» (محمدی، 1374: 16)
2-1-1- تلمیحات دینی و مذهبی
تلمیحات دینی و مذهبی نیز در شعر نظری به چشم میخورد. تلمیحات مذهبی شاعر غالباً در مورد واقعۀ کربلا و شهادت جانسوز امام حسین(ع) است. حضور این تلمیحات نشان از ارادت شاعر به محضر امام بزرگوار شیعیان و گرایشات به شعر آیینی است. نظری در مورد امام حسین(ع) بیشتر به موضوعاتی چون به نیزه کردن سر آن بزرگوار (نظری،1398،ج/ 91) که علی معلم در بیت زیر پیش از او به این تلمیح پرداخته است:
روزی که بر جام شفق مل کرد خورشید |
| بر خشک چوب نیزهها گل کرد خورشید
| (معلم، 1387: 77) |
همچنين شاعر به نقش حرّ در کربلا (نظری، 1398:ج /55)، کربلا و شهادت (نظری،1398:ب/ 71) آتش زدن خیمه ها در کربلا به دست متظاهران به دین (نظری، 1398:الف/ 99) اشاره کرده است.
2-1-2- تلمیحات اساطیری و حماسی
تلمیحاتی که خاستگاه آن اساطیر است در شعر نظری بسیار نادرند؛ او در یک نمونه تلمیح، «جمشید» شخصیت اسطوره ای و «کورش» پادشاه تاریخی ایران را در کنار هم آورده و از بی وفایی دنیا به حکمرانان بزرگ سخن گفته است:
در چرخش تاریخ چه سر خورده چه سرخوش |
| دنیا نه به جمشید وفا کرد نه کورش | (نظری،1398:ب/ 37) |
در شعر نظری، چندان نشانی از حضور عناصر حماسی شاهنامه نیست و این ویژگی بیشتر به این سبب است که ذهنیّت نظری، ذهنیّتی غنایی است و با این اثر حماسی چندان سنخیّتی نداشته است. در دو مورد تلمیح هم که از این اثر دارد حضور زنان یعنی «تهمینه» و «سودابه» برجسته است تا پهلوانان و جنگاوران و عناصر رزمی:
از رستم پیروز همین بس که بپرسند |
| از کشتن سهراب به تهمینه چه گفتی؟ از تهمت سودابه بری باد سیاوش | (نظری،1398: ب/21) (همان: 37)
|
2-1-3- تلمیحات عرفانی
تلمیحات عرفانی نیز در شعر نظری کمکاربردند و او در دو مورد به داستان «حلاج و بردار شدن» وی اشاره کرده است. تلمیحی که یکی از پرتکرارترین تلمیحات در شعر سنّتی است:
ای کشته سوزانده بر باد سپرده |
| جز عشق نیاموختی از قصه حلاج | (همان: الف/ 47) (همان:79) |
2-1-4- تلمیحات عاشقانه
تلمیحات عاشقانه در مجموع در شعر معاصر نسبت به شعر سنّتی، کماند. مؤلّف کتاب «فرهنگ تلمیحات شعر معاصر» در اینباره مینویسد: «به جرأت میتوان گفت تلمیحات عاشقانه چون لیلی و مجنون، شیرین و فرهاد و نظایر آنها (که در شعر کلاسیک فارسی بار عظیمی از معانی را به دوش میکشیدند و دایرۀ وسیعی داشتند) در شعر امروز (به جز چند مورد معدود) از بین رفتهاند» (محمدی،1374: 26). این ویژگی ناشی از رویکرد نوگرایی در غزل معاصر بوده است؛ غزلپردازان معاصر چنان روی خوشی به نام بردن از این کهنه عاشقها و معشوقها نداشتند:
تا کی همان عذرا و وامقها؟ آن خستهها، آن کهنه عاشقها تا چند شیرین داستان باشد؟ افسونگری نامهربان باشد |
باید برای این بیابان نیز، دیوانگانی دیگر اندیشید باید برای دل شکستن نیز، نامهربانی دیگر اندیشید |
(منزوی، 1395: 459) |
با این همه، از این میان فقط لیلی و مجنون و شیرین و فرهاد در مقایسه با دیگر تلمیحات کاربرد نسبتاً بیشتری دارند. نظری شاعری با دهنیّت غنایی است و در تلمیحات با خاستگاه عاشقانه، در سه مورد به «فرهاد» و «شیرین» اشاره کرده است.
شور شیرین تو را نازم که بعد از قرن ها |
| هر که لاف عشق زد نامی هم از فرهاد برد
| (نظری، 1398:ب/ 63) (همان: 61) |
2-1-5- تلمیحات تاریخی
تلمیحاتی که ریشه در تاریخ داشته باشد، در شعر معاصر حضور دارد. شاعران معاصر در شعر خود شخصیتهای تاریخی و داستانهای مربوط به آنها را مورد تلمیح قرار دادهاند. از این میان در شعر نظری، «بهلول» بهعنوان یکی از «عقلاء مجانین» که عبارات پندآموز بسیاری از او در متون و فرهنگ شفاهی مردم نقل میشود، مورد تلمیح قرار گرفته است:
بهلولوار فارغ از اندوه روزگار |
| خندیدهایم ما به جهان یا جهان به ما | (نظری، 1398:ب/ 85)
|
نظری به داستان طوطی و بازرگان که به نوعی از مثنوی معنوی الهام گرفته، تلمیح داشته است (نظری،1398 :الف/ 81) همچنین به داستان دیوجانس فیلسوف یونانی که مولانا نیز در مثنوی به آن پرداخته، تلمیح کرده است:
نخواست شیخ بیابد مرا که یافتنم |
| چراغ نه! که به گشتن هم احتیاج نداشت | (نظری، 1388: 43)
|
2-2- تلمیحات محمدرضا ترکی از لحاظ خاستگاه
تلمیحات در شعر محمدرضا ترکی گستردهتر و متنوّعتر است و بخصوص در مجموعۀ «سالهای بیترانگی» بیشتر دیده میشود. ترکی در غزلیات خود از منابعی همچون قرآن، آیین و مذهب، اسطوره، تاریخ، حماسه، عرفان و ... برای تلمیح استفاده کرده است. تلمیحات قرآنی و آیینی در شعر ترکی تقریباً به تعادل میرسد و در صد این تلمیحات تقریباً با هم مساوی بوده و حتی کفّه ترازو به سمت تلمیحات آیینی و مذهبی سنگینی میکند. این موضوع نشان از رویکرد مذهبی ترکی در شعر است و آنطور که در بررسی محتوایی شعرش هم میبینیم درصد اشعاری که ترکی اختصاص به بزرگان شیعه و ائمه داده، بسامد بالایی دارد و او چندین شعر مستقل و جداگانه در مورد امامان بزرگوار همچون حضرت علی (ع) و امام حسین (ع) امام رضا (ع) و امام زمان (عج) سروده است. در تلمیحات قرآنی نیز خلاف رویکرد نظری که بسامد داستان حضرت یوسف (ع) در آن زیاد است، تنوّع داستانهای قرآنی بسیار بیشتر است و در این مورد نیز تعادل در تلمیحات قرآنی او دیده میشود و حوادثی از زندگی غالب پیامبران مورد تلمیح قرار گرفته است. در تلمیحات او حضرت یوسف، حضرت آدم،حضرت موسی، ایوب، حضرت ابراهیم، حضرت محمد(ع)، نوح، حوا مورد اشاره بوده است. از 58 تلمیح مستخرج از دفترهای شعری «بغض در نواحی لبخند»، « سالهای بیترانگی»، «خاکستر آینه» و «هنوز اول عشق است»، 19 مورد یا حدود 3 درصد این تلمیحات خاستگاه دینی دارند. 22 دو مورد یا حدود 38 درصد این تلمیحات متعلق به حوزۀ آیینی و مذهبی شیعه، هفت مورد یا 12 درصد دارای خاستگاه تاریخی، 2مورد یا حدود 3.5 درصد مربوط به حوزۀ عرفان و به همین اندازه دارای خاستگاه عاشقانه، چهار مورد یا حدود 7درصد مربوط به حوزۀ تلمیحات حماسی که همه برگرفته از شاهنامه و قهرمانان داستانهای این اثر حماسیاند و دو مورد یا حدود 3.5 درصد مربوط به حوزۀ اساطیرند. در تلمیحات با خاستگاه دینی موضوعاتی چون گریستن حضرت آدم بعد از هبوط به دنیا (ترکی، 1388 :21)، اخراج آدم از بهشت (ترکی، 1391و1397: 19) گندم و فریب آدم (همان: 19)، حضرت یوسف و داستان دیدار او با زنان مصر و ترنج و بریدن دستها (همان:26)، پیراهن حضرت یوسف و بینایی یافتن حضرت یعقوب با آن (ترکی، 1388: 33)، درخواست حضرت موسی از حق برای دیدن او و جواب «لن ترانی» خداوند، صبر حضرت ایوب (ترکی، 1388: 60)، ابراهیم خلیلالله و سرد شدن آتش بر او (ترکی، 1397: 47)، حضرت محمد(ع) و جریان هجرت به مدینه و تنیدن عنکبوت بر در غار (همان:30)، حضرت نوح و نافرمانی فرزندش کنعان (ترکی، 1391: 72)، داستان نوح وجوشیدن آب از تنور پیرزن (همان:72)، فریفته شدن حوّا توسّط شیطان (ترکی، 1388 :25) مورد تلمیح قرار گرفتهاند. در تلمیحات با خاستگاه آیینی و مذهبی نیز 12 مورد به واقعۀ کربلا و شخصیّتها و حوادث مربوط به آن از جمله آتش زدن خیمهها توسط یزیدیان (ترکی، 1397 :21)، خون گریه کردن حضرت زینب (س) در صحرای کربلا (همان:24)، برده شدن همچون اسراء به شام و حلب (ترکی، 1388 :29)، بر نیزه کردن سر مبارک امام حسین (ع) (ترکی، 1389: 74)، حبیب ابن مظاهر در کربلا (ترکی، 1397 :56)، نامههای کوفیان به امام حسین (ع) (همان:74)، حرمله ملعون و انداختن تیر به جانب علی اصغر(ع) و علی اکبر (ع) (همان:74 و 1397: 48) اشاره شده است. بعد از واقعه کربلا، بیشترین تلمیحات مرتبط با حضرت علی(ع) میباشد. در 5 مورد تلمیحات مرتبط با حضرت علی(ع) و راز گفتن و اشک ریختن او در چاه (ترکی،1397: 60)، جنگ صفین و عبارت (لا حکم الا لله)، ضربت خوردن حضرت علی (ع) توسط ابن ملجم (ترکی، 1397 :51)، دفن مخفیانه حضرت فاطمه زهرا (ع) (همان:91) مورد اشاره قرار گرفتهاند. همچنین غربت امام رضا (ع) و ضامن آهو بودن او (ترکی، 1397: 20) مورد تلمیح قرار گرفته و وقایع مرتبط با آخر زمان چون خروج سفیانی و یمانی نیز که در کتب شیعه آمده، مورد تلمیح قرار گرفتهاست.
2-2-1- تلمیحات عرفانی
در تلمیحات عرفانی نیز ترکی به دو تلمیح از داستان حلاج که یکی از پرکاربردترین داستان ها در شعر سنّتی و معاصر است، بسنده کرده است:
شما قامت به خون بستید چون منصور در میدان جان دادن تو را منصور نامیدند و بر داربلند عشق |
| در آن ساعت که می دادند بر گلدستههای شب ادان ما نه از این ظلمت سرا آن سووی مرز روشنا خواندند | (ترکی، 1391: 62) (ترکی، 1397: 56)
|
2-2-2- تلمیحات عاشقانه
تلمیحات عاشقانه در شعر ترکی کم کاربرد است؛ تلمیح به داستان لیلی و مجنون در شعر او آمده است.
یک تن از این جماعت ابن السلامها |
| مجنون یک کرشمه لیلایی تو نیست | (ترکی، 1391: 68) (ترکی، 1397: 17)
|
2-2-3- تلمیحات حماسی
در تلمیحات حماسی خیانت و نابرادری «شغاد» در حق رستم مورد تلمیح بوده و افراسیاب و رستم و همچنین شخصیّتهایی چون گرسیوز و کیکاووس نیز در کنار افراسیاب مورد تلمیح قرار گرفتهاند و شاعر به بخشهایی از داستانهای شاهنامه که این شخصیّتهای حماسی در آن حضور داشتهاند، اشاره کرده است.
رستم به چاه نابرادر دفن خواهد شد اگر افراسیاب و کینهاش هم دست بردارند |
| افراسیابی هم نباشد هست کاووسی | (ترکی، 1391: 28)
(ترکی، 1391: 42) (ترکی، 1388: 55) (همان: 20) |
2-2-4- تلمیح با خاستگاه فولکلور
در تلمیحات با خاستگاه فولکلور نیز، شخصیت سامی «زرقاء» در شعر ترکی مورد تلمیح قرار گرفته و محملی برای انتقال اندیشه او شده است. «زرقاء یمامه زن اسطورهای عرب، از قبیله جدیس، دارای شخصیّتی افسانهای که در امثال عربی به صورت «أبصرُ مِن زَرقاء الیَمامهِ، أحکَمُ مِن زَرقاء الیَمامه» نمود یافته است. او دارای چشمانی آبی بوده و سوار را از مسافت سه روز میدید. اهمّیّت او به سبب داشتن قوّۀ بیناییاش نیست بلکه دارای قوۀ بصیرت، همان ادارک و فطانت است» (شایگان مهر و همکاران، 1400: 404)
در غزلی با مطلع زیر، ترکی به این ماجرا تلمیح داشته است:
زرقا نگاه کرد به آفاق دور دست |
| کاوید و دید وسعت دشت یمامه را | (ترکی، 1397: 37)
|
2-2-5- تلمیحات تاریخی
چنگیز و تیمور لنگ شخصیّتهای تاریخی هستند که ایران و بخصوص شهر نیشابور را در دورهای تاریخی ویران کردند و شاعر در بیت زیر تلمیح به این ویرانگریها دارد:
تو نیشابور عشقی دورت از چنگال چنگیزان |
| و دور از دست این تیمورهای لنگ میخواهم | (ترکی، 1391: 34) |
2-3- خاستگاه تلمیحات سیار
محمد مهدی سیار در تلمیحات، غالباً از منابعی بهره برده که نظری و ترکی از آن بهره بردهاند. در شعر او نیز قرآن و داستانهای قرآنی، تلمیحات مذهبی و آیینی، تلمیحات عرفانی، اساطیری، عاشقانه و تاریخی حضور دارند. در شعر سیار در سه دفتر شعری «رودخوانی»، «بیخوابی عمیق» و «حقالسکوت» که مورد بررسی قرار گرفت، تلمیحات آیینی و مذهبی بر تلمیحات قرآنی پیشی میگیرد امری که میتوان آن را یک استثناء در شعر برخی از شاعران آیینی معاصر دانست؛ چرا که در شعر سنّتی فارسی، همواره قرآن و اشارات و تلمیحات قرآنی بر دیگر تلمیحات، غلبۀ فاحش داشته است و این نشان از رویکرد خاصّ این شاعران است که تلمیحات آیینی شیعه را برجستهتر کردهاند و میتواند حاصل برکات انقلاب و غلبۀ گفتمان شیعی-اسلامی و گسترش آموزههای شیعی در این دوره نیز باشد. در شعر سیار به وقایع مختلفی از زندگی امامان بخصوص مولای متّقیان امیرالمومنین (ع) و امام حسین (ع) اشاره شده است.
از 25 مورد تلمیحی که در این مورد آمده، یازده موردش مربوط به زندگی حضرت علی (ع) و وقایع مرتبط با این امام بزرگوار است و شاعر به وقایعی همچون «عدالت حضرت علی (ع) و ندادن صاعی گندم اضافه از بیتالمال به برادرش عقیل» (سیار، 1388: 29)، «اندوه حضرت علی (ع) در سوگ زهرای اطهر (س)» (سیار،1393: 50)، «واقعۀ فدک و شکسته شدن پهلوی مبارک حضرت زهرا (س)» (سیار، 1393: 50)، «ساده زیستی مولای متقیان»(همان: 36)، جنگ صفین و قرآن به سر نیزهها کردن به دسیسه عمروعاص» (سیار، 1388: 29/ 1391: 74)، «گریه کردن حضرت در چاه» (سیار، 1388: 29)، ابن ملجم و ضربت زدن بر سر مبارک امیرالمومنین (ع) (همان:39-38)، شهادت امیرالمومنین (ع) (همان: 39)، یتیمنوازی امیرالمومنین(ع) (همان: 39)، «سستی لشکریان عراق در جنگ با شامیان که در نهجالبلاغه بارها امام آن را بیان داشته» (همان: 36) مورد تلمیح بوده است. بعد از زندگی امیرالمومنین (ع)، امام حسین (ع) و واقعۀ کربلاء بیشترین بسامد را در تلمیحات آیینی سیار داشته است. به گونهای که از 25 تلمیح 7 مورد را شامل میشود. در این مورد نیز موضوعاتی چون شمر ملعون و بستن آب فرات بر روی یاران امام حسین (ع) (سیار، 1391: 43)، یزید و دستور شهادت امام (ع) و یارانش (سیار، 1388: 35)، امام حسین (ع) و بر نیزه کردن سر مبارک آن امام شهید (سیار، 1393: 35)، کربلا و شهادت فرزند امام حسین (ع) علی اصغر (همان: 51)، سقای کربلاء حضرت ابوالفضل (ع) و اشاره به تلاش او برای آوردن آب از فرات برای زنان و کودکان (همان:52)، اهل کوفه و بدعهدی و فریب امام (ع)،(سیار، 1388: 29)، حضرت زینب (س) و واقعۀ کربلا (سیار، 1391: 76). در مورد امامان دیگر نیز سیار یک بار به زندانی شدن امام موسی کاظم (ع) و تقیۀ او (سیار، 1388: 41) اشاره کرده و غزلی در این مورد سروده است. در یک مورد هم تلمیحی به امام زمان (عج) (سیار، 1391: 36) دارد. مالک اشتر نخعی سردار بزرگ اسلام در جنگ صفین نیز در دو جا، مورد تلمیح قرار گرفته است. (سیار، 1388: 28) که در هر دو مورد به نزدیکی پیروزی در جنگ صفین و خیانت نیروهای خودی اشاره دارد؛ او این ویژگی را به زمانۀ معاصر و خیانت خودیها نیز میکشاند. به این شکل میبینیم که وقایع مربوط به زندگی امامان در شعر سیار بسیار منعکس شده است و معارف شیعی و تلمیح به آن در غزل این شاعر پر رنگ است. تلمیحات مذهبی و آیینی حدود 49 درصد از تلمیحات شاعر را شامل میشوند.
2-3-1- تلمیحات قرآنی
تلمیحات قرآنی نیز از پرکاربردترین تلمیحات در شعر سیار میباشند. او از این تلمیحات در شعرش بسیار استفاده کرده و در موارد متعدّدی برای القاء اندیشه خود دست به دامن این تلمیحات شده است. تلمیحات قرآنی سیار همچون تلمیحات ترکی متنوّع است و وقایع مربوط به غالب پیامبران در آن آمده است. داستان حضرت یوسف (ع) سه بار مورد تلمیح قرار گرفته و سیار به «چاه و یوسف» (سیار، 1388: 29) و خیانت برادرانش به او (همان: 29) و اینکه یوسف را گرگ خورده (سیار، 1391: 75) اشاره داشته است. داستان ساحران و حضرت موسی(ع) هم که در قرآن آمده، یک بار مورد تلمیح در شعر سیار (سیار، 1393: 33) بوده است. او به چوپانی حضرت موسی و فرعون نیز اشاره کرده است (همان: 45) حملۀ ابرهه به مکه برای نابودی خانه خدا (سیار، 1388: 35)، حضرت ابراهیم و چهار مرغ (سیار، 1393: 54)، داستان نوح و کشتی اش (همان: 33) آدم و حوا و رانده شدن از بهشت و هبوط به این عالم (همان: 40) و قصۀ هایبل و قایبل و آموزش کلاغ دفن کردن را به هابیل (همان: 35). ازمواردی است که مورد توجّه شاعر بوده است. کثرت این تلمیحات نشان از داشتههای گستردۀ ذهنی شاعر در مورد آیات و روایات قرآنی دارد و نمود ارتباط گسترده با قرآن و معارف قرآنی است.
2-3-2- تلمیحات تاریخی
در تلمیحات تاریخی شاعر میتوان به سربداران و شعار معروف آنان اشاره کرد که میگفتند: سر به دار میدهیم اما تن به ذلّت نمیدهیم. «اگر خداوند توفیق دهد رفع ظلم ظالمان میکنیم و یا سر خود بر دار اختیار کنیم و تحمل جور و ستم نداریم» (سمرقندی،1372: 176) این موضوع در بیت زیرچنین منعکس شده است:
بیداد کن که نیستم از اهل سبزوار |
| هم تن دهم به ذلّت و هم سر نهم به دار | (سیار، 1388: 49)
|
حافظ و رابطۀ عاشقانهاش با زنی به نام شاخ نبات هم که در شروح دیوان حافظ به آن پرداخته شده، در بیت زیر چنین مورد تلمیح قرار گرفته است:
شاعر شدن بهانه تلمیح کهنهای است |
| تا حافظ تو باشم شاخ نبات من | (همان: 53) |
2-3-3- تلمیحات با خاستگاه اسطوره و حماسی
در زمینۀ تلمیحات با منشأ اساطیر نیز «آب حیات و ظلمات و اسکندر مقدونی» و «داستان سیاوش» مورد تلمیح قرار گرفته است:
چندان مگرد، جز ظلماتی نیست |
| ما گشتهایم آب حیاتی نیست | (همان: 45)
(همان:71)
|
2-3-4- تلمیحات عاشقانه
تلمیحات عاشقانه در شعر سیار همچون دیگر شاعران موضوع پژوهش،کم رنگاند و شاعر در سه مورد به این تلمیحات پرداخته است که یک مورد آن مربوط به فرهاد و شیرین و دو دیگر در ارتباط با لیلی و مجنون است:
بیاید هر که از فرهاد شیرین عقل تر باشد |
| نیاید هیچ کس جز ما و مجنون ها و لیلاها | (همان: 33)
|
2-4- تلمیحات از لحاظ نو (معاصر) بودن و کهنه بودن
تلمیحات را در یک دستهبندی دیگر میتوان به تلمیحات کهنه و نو تقسیم کرد؛ تلمیحات کهنه تلمیحاتیاند که در شعر سنّتی فارسی و نظم کهن کاربرد داشتهاند و بر خلاف این، تلمیحات نو: «همانطور که از نامشان پیداست هیچ سابقهای در شعر فارسی نداشتهاند و یکسره جدید هستند» (محمدی،1374: 29). کارکرد عمدۀ تلمیحات نو، غنیتر کردن دایرۀ تلمیحات و افزودن به دایرۀ تلمیحات شعر کلاسیک است. برخی تلمیحات در شعر کلاسیک کاربردی نداشتهاند و غالباً تحت تأثیر شرایط خاصّ سیاسی و اجتماعی و فرهنگی شکل گرفتهاند. زندگی خصوصی شاعران، ارتباطات جهانی و بین فرهنگی و پیشرفت علوم و پارهای علل دیگر، عامل شکلگیری این تلمیحات بوده است. قریب به اتّفاق تلمیحاتی که در شعر نظری، ترکی و سیار مورد استفاده قرار گرفتهاند، تلمیحاتیاند که در شعر فارسی مسبوق به سابقهاند. مخصوصا تلمیحاتی که خاستگاه قرآنی دارند به کرّات در شعر شاعران سنتی آمدهاند. یکی از وجوه نوگرایی در تلمیحات معاصر این است که شاعران به وجوهی از برخی تلمیحات اشاره کردهاند که در شعر سنّتی مورد غفلت بوده است و آنها «آن اجزاء فراموش شده یک تلمیح متّحد را زیر ذرهبین برده و برجستهتر کرده است» (همان: 23) برای نمونه جایگزینی سیب به جای گندم در مورد میوۀ ممنوعه حضرت آدم و اخراجش از بهشت، نارایج بودن سکهها در داستان اصحاب کهف و .... از این نوعاند.
2-4-1- نو بودن و کهنه بودن تلمیح در شعر نظری
بهطور کلّی تلمیحاتی که در شعر نظری به کار رفتهاند، تلمیحاتیاند که در شعر سنّتی آمدهاند. داستان حضرت یوسف (ع) همانطورکه ذکرش رفت، پرکاربردترین داستان مورد تلمیح در شعر نظری است. این تلمیح همچنین یکی از پرکاربردترین تلمیحات در شعر سنّتی نیز بوده است و کمتر جزئی از تلمیح به این داستان میتوان یافت که در شعر سنّتی مورد اشاره قرار نگرفته باشد. انداخته شدن یوسف به چاه توسط برادرانش، فروخته شدنش در بازار بردگان، داستان پیرزن دوک ریس که قصد خرید حضرت یوسف را داشت، داستان یوسف و زلیخا و زنان مصر و بریدن دست، یوسف و تعبیر خواب و ... همه اجزای این تلمیحاند که به کرّات در شعر سنتی تکرار شده اند. همچنین تلمیح به ماجرای حضرت آدم و بیرون انداخته شدن از بهشت، خوردن میوۀ ممنوعه، و.. همواره در شعر سنّتی مورد اشاره قرار گرفتهاند. تنها جزئی از نوگرایی تلمیح حضرت آدم را میتوان در جایگزین کردن «سیب» بهجای «گندم» دانست که همانطور که شفیعی کدکنی اشاره کرده است تحت تأثیر فرهنگ غربی بوده است. داستان حضرت نوح و طوفان نوح، صبر حضرت یعقوب در فراق یوسف و ..... تلمیحاتی کهنه و تکراری در شعر سنّتیاند. داستان اصحاب کهف هم هر چند در شعر سنّتی مورد تلمیح بوده ولی وجه نوگرایی تلمیح نظری در این است که به «بیرواجی» سکّه آنان اشاره کرده که جزئی از این داستان است که در تلمیحات سنّتی مورد توجّه نبوده است. در تلمیحات با خاستگاه عرفانی نیز رنگ سنّت، غالب است و این تلمیحات که تلمیح به حلاج و بر دارشدن او و قصۀ خلقت آدم است در متون قدیمی آمدهاند. در تلمیحات با خاستگاه تاریخی، تلمیح به «کورش» تلمیحی معاصر است و در شعر سنّتی، شاعران به آن نپرداختهاند. در شعر سنّتی هر چند پادشاهان اساطیری همچون کیکاووس، جمشید، دارا (داریوش) مورد تلمیح بودند ولی نامی از کورش نیست؛ ورود کورش به دایرۀ تلمیحات معاصر ناشی از شرایط خاص سیاسی و اجتماعی دورۀ معاصر است. در تلمیحات حماسی نیز، تلمیحات همانهایی است که در شعر سنّتی بارها آمدهاند. در تلمیحات عاشقانه نیز عناصر سنّتی همچون فرهاد و شیرین و ناکامی فرهاد در عشق، در شعر نظری مطرح شده که بارها در اشعار شاعران سنّتی آمده است. در تلمیحات تاریخی نیز داستان دیوجانس یونانی که در مثنوی و دیگر آثار آمده در غزل نظری نیز وارد شده است. داستان چراغ به دست گرفتن و در روز دنبال انسان گشتن از اجزاء معروف این تلمیح است که در مثنوی و آثار یگر مورد تلمیح بوده است؛ دیوجانس «که نامش به صورت «دیوژن» نیز تلفظ میشود فیلسوف یونانی است. از او در ادبیّات فارسی حکایات متعددی ذکر شده است از جمله همان چراغ در دست گرفتن و در روز روشن به دنبال انسان گشتن» (ابومحبوب،1382: 249) در یک مورد نظری تلمیحی به یک شخصیت تاریخی به نام «بهلول» را آورده که این تلمیح نو نیز در نتیجه تأثیر فرهنگ شفاهی در شعر است؛ در فرهنگ عامه از بهلول که از «عقلاء مجانین» بوده داستانهای پندآموز بسیاری بر سر زبانهاست، با این همه تلمیحی این شخصیت در شعر سنّتی نشده است.
2-4-2- نو بودن و کهنه بودن تلمیح در شعر ترکی
در شعر ترکی نیز همانند شعر فاضل نظری، قریب به اتّفاق تلمیحات با خاستگاه قرآنی، تلمیحاتی تکراری در ادب فارسیاند و در شعر دیگر شاعران سنّتی آمدهاند. حضرت آدم و هبوط از بهشت و گریههای او، یوسف و زنان مصر و بریدن دست، حضرت موسی و درخواست دیدار خدا و جواب لن ترانی، ابراهیم و آتش و گلستان، حضرت محمد (ص) و تنیدن عنکبوت بر در غار و دیگر تلمیحات قرآنی که در شعر او آمدهاند، در شعر سنّتی نیز بارها تکرار شدهاند و تلمیحاتی کهنهاند. داستان حضرت ایوب نیز از داستانهایی است که در شعر ترکی تلمیح به آن شده و در شعر سنّتی بارها «صبر ایوب» و «کرم»ها مورد توجّه گویندگان بوده است. ترکی جزئی نو از این داستان را که اشاره به «گیسوی سفید» حضرت ایوب بوده است، مورد توجّه قرار داده و در تلمیح نوآوری کرده است چیزی که در شعر سنّتی چندان به آن پرداخته نشده است. غالب تلمیحات نو در شعر ترکی در تلمیحات آیینی و مذهبی است؛ همانطور که ذکرش رفت تلمیحات مذهبی و آیینی در شعر ترکی بر تلمیحات قرآنی پیشی میگیرد و این ویژگی را میتوان یک مشخصۀ سبکی در شعر آیینی معاصر دانست که نمود و حضور فرهنگ شیعی بیشتر از سایر موارد است و گفتمان شیعی پا به پای گفتمان دینی در شعر حرکت میکند و در کنار تلمیحات دینی، تلمیحات آیینی و مذهبی نیز قد میکشند. این ویژگی نشان از آن دارد که در دورۀ معاصر غلبۀ نگاه ارزش مدار شیعی بیشتر است. شعر آیینی معاصر «همسو با انقلاب اسلامی و آمیخته با بن مایههای مذهبی» (قبادی،1389: 15) است. بر این اساس تلمیحات نو مرتبط با فرهنگ شیعی در شعر وارد میشود که در گذشته چندان کاربرد نداشتهاند. در این مورد تلمیحات جدیدی همچون گریه کردن حضرت علی (ع) در چاه و راز گفتن با چاه و خون شدن آب چاه، جنگ صفین و عبارت «لا حکم الا لله» و فریب خوردن لشکر عراق، «حجر بن عدی» از یاران پیامبر اکرم (ص) و حضرت علی (ع)، تلمیح به خروج سفیانی و خراسانی که از وقایع آخرالزمان و ظهور حضرت مهدی (عج)اند، به کار گرفته شدهاند. دفن کردن پنهانی حضرت فاطمه (س)، مصائب حضرت زینب (س) در کربلاء، تلمیح به «حبیب ابن مظاهر» از یاران امام در کربلاء، بر نیزه کردن سر مبارک امام حسین (ع)، نامههای کوفیان به امام، اصابت تیر حرمله ملعون در کربلا بر گلوی مبارک حضرت علی اصغر (ع)، شهات علی اکبر (ع) در کربلاء، همه تلمیحاتی نو و برگرفته از فرهنگ شیعیاند و نشان از دید مذهبی ترکی دارند. این تلمیحات در شعر شاعران سنّتی چندان کاربرد ندارند و هر چند واقعۀ کربلا همواره توسط شاعران سنّتی مورد اشاره بوده ولی اجزایی که ترکی به آن اشاره داشته، مورد تلمیح شاعران سنّتی قرار نگرفتهاند و این وجه نشان از گستردگی نو بودن این بخش از تلمیحات ترکی در مقایسه با سایر بخشهاست. در تلمیحات تاریخی شاعر نیز تلمیحات نو را میتوان دید. تلمیح به حملۀ مغول و چنگیز به ایران و قتل و کشتارهای چنگیزی، حمله تیمور گورکانی و کشت و کشتار و قساوت او، همچنین تلمیح به دفاع مقدس و عملیاتهایی همچون فتحالمبین و فتحالفتوح در اشعار شاعر دیده میشود. تلمیح به «کمیت بن زید اسدی» شاعر عرب زبان شیعه که اشعارش در فضایل اهل بیت زبانزد بود نیز تلمیحی نو است که ریشه در دید ایدئولوژیک ترکی دارد. خلاف نوگراییهای که ترکی در تلمیحات آیینی و تاریخی دارد، در تلمیحات عرفانی و عاشقانه، مواردی که مورد استفاده قرار گرفته، به کرّات در شعر شاعران سنتی آمده است. از جمله تلمیح به بر دارشدن حلاج و داستان لیلی و مجنون. در تلمیحات حماسی نیز عناصر حماسی کهن حاکم است و تلمیحاتی آمده که در شعر شاعران سنّتی مورد اشاره قرار گرفته است. تلمیحاتی همچون جنگ افراسیاب و تهمتن (رستم)، شخصیّتهایی چون افراسیاب و گرسیوز و کیکاوس، تنها اشاره جدیدی که میتوان یافت خیانت «شغاد» نابرادری رستم است. موضوعی که در شعر «آخر شاهنامه» اخوان به آن توجّه شده است.
2-4-3- نو بودن و کهنه بون تلمیح در شعر سیار
تلمیحات با خاستگاه قرآنی در شعر سیار نیز کهنه و تکراریاند. این تلمیحات پیش از او بارها در شعر شاعران سنّتی آمده است. داستان حضرت موسی و ساحران، حملۀ ابرهه به خانه خدا و مرغان ابابیل، داستان حضرت ابراهیم و چهار پرندهای که خداوند فرمود تا سرشان را ببرد و در بالای کوه جداگانه قرار دهد، یوسف و چاه و خیانت برادران، تلمیح به داستان برادران یوسف که به حضرت یعقوب گفتند گرگ یوسف را درید، حضرت آدم (ع) و حوا (ع) و رانده شدن از بهشت، حضرت موسی (ع) و فرعون و شبانی حضرت موسی، حضرت نوح (ع) و ساختن کشتی و آمدن طوفان و سرپیچی کردن کنعان از آمدن در کشتی همه تلمیحاتیاند که در شعر کلاسیک آمدهاند. تلمیح به داستان هابیل و قابیل نیز تلمیحی کهنه است و تنها جزء نو این تلمیح، حضور کلاغ است که در شعر کلاسیک مورد غفلت بوده است. خداوند «کلاغی» را مأمور ساخت تا چگونگی دفن جسد را به وی بیاموزد.
دریغا به این قصه هرگز کلاغی نیامد |
| دریدند قابیل ها نعش هابیلها را | (سیار، 1388: 35) |
برخلاف تلمیحات قرآنی، در تلمیحات مذهبی و آیینی، غالب تلمیحات نو و جدیدند و سیار بسیاری از ابعاد زندگی و شخصیّتی ائمه (ع) را مورد اشاره قرار داده که در شعرکلاسیک دیده نمیشود و این عامل نیز همانطور که ذکرش رفت از برکات انقلاب اسلامی و غلبه گفتمان شیعی در ایران عصر انقلاب است. ذهنیّت سیار نیز که ذهنیّتی ایدئولوژیک است، در گنجاندن این تلمیحات در شعر نقشی بنیادین داشته است.
در شعر سیار، بسیاری از زوایای پنهان زندگی مولای متّقیان حضرت علی (ع) و وقایع مرتبط با زندگیشان ، آمده است که در شعر شاعران سنّتی اشاره ای به آن نشده است. عدالت حضرت علی(ع) و ندادن صاعی گندم از بیت المال به برارش عقیل، خون گریه کردن مولا در وفات حضرت فاطمه زهرا(س) و حس غریبی، باغ فدک و شکسته شدن پهلوی حضرت زهرا (س)، ساده زیستی حضرت علی (ع) و قناعت به نان و نمک، سستی سپاه کوفه، تلمیح به «قرآن بر سر نیزه کردن در جنگ صفین» و فتنه عمر و عاص و منصرف کردن مالک اشتر از جنگ، ماجرای ابن ملجم همه تلمیحاتی نو هستند که در شعر سنتی چندان مورد توجّه نبودهاند و اشارهای به آن نشده است.
همچنین غالب اجزاء برگرفته از واقعۀ کربلا نیز ، نو و جدیدند. اگرچه در تلمیحات اشعار سنّتی به «شمر» اشاره شده، خاقانی میسراید:
من حسین اهل و نااهلان یزید و شمر من |
| روزگارم جمله عاشورا و شروان کربلا | (خاقانی،1382: 2) |
ولی «بستن آب فرات» بر روی یاران امام (ع) چندان مورد تلمیح نبوده که در شعر سیار تلمیح به آن توجّه شده و میتوان گفت که جنبۀ نوگرایی دارد (سیار، 1391: 43) تلمیح به واقعۀ کربلا و حضور علی اصغر (ع) در آن و شهادت این طفل شیرخواره نیز تا حدودی تلمیحی نو محسوب میشود. خود مؤلّف در زیر عنوان شعر «بعد از تو» نقل قول امام را میآورد که آمده است «پس حسین علیهالسلام صورت به صورت فرزندش نهاد و فرمود بعد از تو خاک بر سر دنیا باد» (سیار، 1393: 51) اساس غزل«رود رود» (همان:52) نیز تلمیح به حضرت ابوالفضل (ع) سقای کربلا و تلاش برای آوردن آب از رود فرات به تشنگان کربلا دارد که تلمیحی نو بوده و در اشعار سنّتی چندان مورد تلمیح قرار نگرفته است. کوفیان و نامه هایی که به امام (ع) نوشتند نیز (سیار، 1388: 29) در شعر سیار مورد تلمیح قرار گرفته که مسبوق به سابقه نیست. اسارت و رنجها و محنتهای حضرت زینب (س) و شام غریبان (سیار، 1391: 76) نیز از تلمیحات نو مطرح شده در شعر سیار میباشد. همچنین سیار در یک مورد نیز به زندانی شدن امام موسی کاظم (ع) و «تقیّه» که یکی از روشهای مبارزات سیاسی ایشان بوده (سیار،1388: 41) اشاره داشته که برگرفته از معارف شیعی است و در شعر سنّتی تلمیحی به آن نشده است. تلمیح به غیبت کبرای امام زمان (عج) و مسئله ظهور نیز مورد توجه شاعران سنّتی نبوده و در شعر سیار مورد تلمیح قرار گرفته است (سیار، 1391: 36). تلمیحات عرفانی سیار نیز مواردی است که در شعر کلاسیک بسیار به آن اشاره شده و چندان نوگرایی در این زمینه وجود ندارد. در زمینۀ تلمیحات عاشقانه نیز اشاره به داستان عشق فرهاد و شیرین و لیلی مجنون شده که تلمیحاتی تکراری در ادبیات سنّتی فارسیاند. در بعد تلمیحات با خاستگاه اسطوره نیز، داستان اسکندر و جستجوی آب حیات در ظلمات و داستان سیاووش مورد نظر بوده که تلمیحاتی تکراریاند. همچنین سیار تلمیحاتی با خاستگاه تاریخی آورده که تا حدودی نو محسوب میشوند. و در شعر شاعران سنّتی چندان مورد توجّه نبودهاند مثل تلمیح به «سربداران» و «حافظ و شاخ نبات».
2-5- تلمیح و ذهنیّت
تلمیح نیز مانند «تصویر» و پارهای دیگر از عناصر روساختی و ژرف ساختی شعر، ریشه در ذهنیّت شاعردارد و نمایانگر روحیّات و دهنیّات و عالم فکری اوست. همانطور که شاعران به سمبلها و دیگر عناصر روساختی شعر بار معنایی جدیدی را حمل میکنند و افکار و اندیشههای خود را در قالب آن بیان میکنند و «اسطورهها و افسانهها با ظرفیّت شاعرانه و سمبلیک و تأویلپذیری که دارند میتواند در هر دورهای بر حسب شرایط و اوضاع خاص اجتماعی بار معنای جدید را بپذیرند و از طریق تأویلی جدید سمبل بعضی افکار و حوادث نو در زمینۀ رخدادهای سیاسی و اجتماعی جامعه قرار بگیرند» (پورنامداریان،1374: 245). تلمیحات نیز ابزاری برای شاعر در جهت بیان ایدئولوژی و ذهنیّت اوست و با عالم ذهنی او پیوند دارد. هر شاعری بنا به این روحیّات خود تلمیحات خاصی را در شعر خود میآورد و همچنین کارکردی خاصّ به این تلمیحات میبخشد. برای نمونه، رویکرد شاملو در تلمیحات نمایانگر نوع نگاه و تفکّرات اوست. او شاعری است که چندان میانهای با فرهنگ سامی ندارد؛ بر این اساس همانطور که اشاره کردهاند تلمیحات سامی در شعر او کمرنگ است و غربگرایی او سبب شده تا تلمیحات غربی و یونانی در شعرش جایگاه خاصی داشته باشد: «شاملو را در طی شعرهایش نسبت به تلمیحات سامی، بیتوجّه میبینیم تنها دو مورد در شعر او هست که بر پایه تلمیحات سامی بنا نهاده شده است» (محمدی،1374: 36) و تلمیحاتی که بسیار تکرار میشوند و از آن با تعبیر«تلمیحات مرکزی» یاد شده، «با ناخودآگاه شاعر در ارتباط هستند و به طور غیر مستقیم علاقهها، نفرتها، خواستهها و ناخواستههای او را برای ما آشکار میکند» (همان: 28). بر این اساس پیوند تلمیح با ذهنّیت و گرایشات فکری شاعران امری انکارناپذیر است و همچنین بهره جستن از تلمیح در جهت انتقال ذهنیّت نیز در شعر شاعران موضوع پژوهش نیز ارتباط تلمیح با ذهنیّت و علایق و عوالم فکری را شاهد هستیم. تلمیح در شعر در اغلب موارد، صرفاً برای تلمیح نیست و مقصد و مقصودی از آن دنبال میشود و شاعران اندیشههای سیاسی –اجتماعی خود را با بهره جستن از آن بیان میکنند. نظری که ذهنیّتی غنایی دارد، تلمیحات قرآنی را در جهت تبیین موضوعات غنایی به کار میبرد. در بیت زیر شاعر با تلمیحی به داستان حضرت موسی، بازیچه شدن خود از جانب معشوق را به ارتباط بین حضرت موسی(ع) و دریا مانند میکند و از تلمیح در جهت تداعی مفهومی عاشقانه بهره میبرد:
مرا بازیچه خودساخت چون موسی که دریا را |
| فراموشش نخواهم کرد چون دریا که موسی را | (نظری، 1393: 25)
|
همچنین با این رویکرد غنایی، از تلمیحات دینی در جهت تبیین امور عاشقانه بهره می برد:
خیانت قصه تلخی است اما از که مینالم |
| «خودم» پرورده بودم در حواریون یهودا را | (همان: 25) |
در ابیات زیر نیز داستان حضرت یوسف (ع) و تلمیح به آن ظرفی شده تا شاعر موضوعی عاشقانه را در قالب آن بیان کند و تلمیح با خاستگاه دینی را در جهت تبیین دیدگاه غنایی و رمانتیک خود به کار گیرد:
یعقوب صبر داشت و دوری کشیده بود |
| چون نیستم صبور چرا امتحان دهم |
(نظری،1388: 25) |
آمیختن عشق و تلمیح دینی و قرآنی نیز در ابیات زیر مشهود است و نظری منطبق با ذهنیّت غنایی خود تلمیحی دینی را در جهت موضوعات غنایی مورد بهره برداری قرار داده است:
لب تو میوه ممنوع ولی لبهایم |
| هر چه از طعم لب سرخ تو دل کند نشد | (همان: 19) |
در کنار این، گستردگی تلمیحات دینی و قرآنی در شعر شاعر نشان از گرایشات عمیق و شناخت ژرف او از دین و آموزههای دینی است که خود میتواند گرایش دهنی شاعر را برای ما آشکار سازد. عدم حضور تلمیحات غربی در شعر این شاعر نیز میتواند دلیلی بر رویکرد او به فرهنگ ملی و اسلامی باشد.
در تلمیحات ترکی نیز ارتباط عمیق بین دهنیّت و تلمیح را به وضوح میبینیم. گستردگی تلمیحات آیینی و مدهبی در شعر او نشان از گرایشات فکری او به سمت و سوی شعر آیینی دارد و دلبستگی شاعر را به فرهنگ شیعی-اسلامی آشکارا نشان میدهد. لازم به ذکر است که شعر شیعی «بعد از انقلاب اسلامی، تحت تأثیر گفتمان تشیع، رفته رفته به یک ایدئولوژی مسلّط در شعر معاصر تبدیل شد و به ویژه در دو سه دهه اخیر با توجه به فراهم بودن زمینههای سیاسی- اجتماعی از یک سو و فعالیّت های مداوم انجمنهای شعری در دهههای قبل تر از سویی در شکلهای بیرونی و درونی، صوری و محتوایی گستردگی منحصر به فردی یافته و یکی از شاخههای قدرتمند، جاندار و جانبخش شعر امروز تبدیل شده است» (عباسی و واعظی، 1399: 8) نمود این گرایش ایدئولوژیک در تلمیحات ترکی به عنوان یکی از شاعران آیینی معاصر دیده میشود و رویکرد غالب ذهنی او را به نمایش میگذارد.
تلمیحات آیینی که حدود 38 درصد شعر او را شامل میشود نشان از پایبندی ترکی به گفتمان شیعی دارد که گفتمان غالب بعد از انقلاب است. همچنین در کنار این، فراوانی تلمیحات قرآنی نیز گرایشات دینی شاعر و تمایلات دینی او را نشان میدهد. عدم حضور تلمیحات فراملی بخصوص تلمیحاتی که از فرهنگ یونانی و غربی گرفته شده نیز نشان از رویکرد خاصّ شاعر دارد و توجّه و احترام او به فرهنگ ملی و ایرانی-اسلامی را نشان میدهد. گاه نیز ترکی از تلمیحات در جهت تبیین اندیشههای سیاسی- اجتماعی خود سود میجوید. وقتی اوضاع زمان و نادانی و جهالت سیاسی برخی ابناء زمانش، روح او را میآزارد با تلمیحی به وقایع مربوط به مولای متّقیان، او را در گریه کردن در چاه، حق به جانب مییابد و میسراید:
حق داشتی که در دل شب ها فرو بری |
| تنهاترین غریب زمین سر به چاهها | (ترکی، 1391: 60)
|
همچنین با مانند کردن اوضاع زمانۀ خود در برخی مقاطع تاریخی به اوضاع زمان حضرت علی (ع) و جهالت دینداران ظاهرنما که چون لشگر امیرالمومنین فریفته «لا حکم الا لله» عمر و عاص شدند، دیدگاه سیاسی خود را بیان داشته و شباهتی بین مردم زمانش و زمان علی (ع) برقرار می کند و با تلمیح آیینی، هم هنری بیان کرده و هم عمق به مطلب میبخشد:
از حرف حق اراده باطل کنند و نیست |
| جز کفر و شرک معنی این لا اله ها | (همان:60)
|
در بیت زیر نیز شاعر نارضایتی خود را از گروهی نادان عاقلنما در قالب تلمیحاتی با خاستگاه اساطیری-حماسی بیان میکند و اینان را به خاطر دانش کم سیاسی و در طرف مخالف اندیشه سیاسی شاعر قرار گرفتن به «گرسیوز» مانند میکند و به این شکل از تلمیح در جهت تبیین دهنیّت و رویکرد فکری-سیاسی خود بهره میبرد. گرسیوز در شاهنامه با صفاتی چون «فریبکار، حیله گر و حیله ساز آمده» (جعفریه و فروزنده، 1399: 65) و ترکی نیز نادانی و جهالت و حیلهسازی گروهی را با اندیشههای سیاسی خاصّ در قالب این تلمیح بیان میکند: