پیامدهای کالبدی – فضایی تبدیل مجموعه های روستایی به شهر مطالعه مجموعه چاف و چمخاله
الموضوعات :
1 - عضو علمی گروه جغرافیای دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه پیام نور تهران. ایران
الکلمات المفتاحية: تبدیل روستا به شهر, مجموعه روستایی, شهر چاف و چمخاله, تغییر کاربری اراضی, ساختار کالبدی- فضایی,
ملخص المقالة :
بیان مسئله: طی نیمقرن اخیر، شاهد روند شتابان تبدیل روستا به شهر هستیم. این فرایند در چارچوب تحول نظام تقسیمات سرزمینی انجامگرفته است و هدف آن، پر کردن خلاء مراکز شهری در نواحی روستایی دور افتادهتر است. اما بسیاری از روستاییان نیز این تبدیل را یک نوع ارتقاء سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بشمار میآوردند. در پاسخ به این خواسته، مراکز روستایی بسیاری بر اساس تصمیم دولت به شهر تبدیلشدهاند. هرچند که بسیاری از این مکانها فاقد آستانه جمعیتی شهر شدن بودند و به لحاظ ویژگیهای کالبدی- فضایی و اجتماعی- اقتصادی نیز یک شهر واقعی بشمار نمیآمدند و هنوز فاقد عملکردهای شهری هستند هدف: ارزیابی تبدیل بیضابطه روستاها به شهر، در استان گیلان است که میتواند پیامدهای اکولوژیکی و اقتصادی ناگواری مانند تغییر کاربری اراضی حاصلخیز کشاورزی و عرصههای منابع طبیعی را به دنبال داشته باشد بهویژه در مواردی که ترکیبی از چندین روستای پراکنده به شهر تبدیل میشوند. شهر چاف و چمخاله در شهرستان لنگرود از مهمترین نمونهها در این زمینه بشمار میرود. این نوشهر در محدودهای با وسعت 37 کیلومترمربع، متشکل از 14 روستا شکلگرفته است. روش: این تحقیق با روش توصیفی و پیمایشی انجامشده است. از دادهها و یافتههای اسنادی و کتابخانهای بهویژه آمارنامههای جمعیتی و تصاویر ماهوارهای استفادهشده است و برای مطالعه کالبدی محدوده از تصاویر ماهوارهای و لایههای GIS در محیط نرمافزار ArcGis بهره بردهایم. یافتهها و بحث: مطالعه میدانی و بررسی و مطالعه نقشهها و تصاویر ماهوارهای شهر نشان میدهد که بافت کالبدی آن بشدت متخلخل، کم تراکم و پراکنده است و به لحاظ کارکردهای شهری، هنوز انسجام کامل نیافته است. چرا که بخش وسیعی از عرصه شهر را اراضی کشاورزی و منابع طبیعی تشکیل میدهند و این محدوده به لحاظ معیارهای جمعیتی، کالبدی و اقتصادی، تناسبی با مشخصات یک شهر کوچک محلی نیز ندارد. نتیجهگیری: تبدیل روستاها به شهر، در منطقه جلگهای خزری، موجب گسترش فضاهای شهری و ساختهشده به سمت اراضی کشاورزی و جنگلی و منابع طبیعی موجب تخریب و تغییر کاربری بخش مهمی از اراضی حاصلخیز بهعنوان ثروتها و منابع ملی کشور شده است. این روند بخصوص در مواردی نگرانکنندهتر میشود که مجموعهای از چندین روستای پراکنده و منفصل، بهعنوان شهر جدیدی تعریف میشوند. بدون آنکه هیچیک از توجیهات اولیه و ضروری تبدیل روستا به شهر را داشته باشند و بهویژه بتوانند خلاء مراکز شهری را پر نموده و نقش و عملکرد مؤثر شهری را برای روستاهای ناحیه ایفا نمایند