ارتباطات غیرکلامی در اشعار بدیع و نوآورانه فارسی و ترکی شهریار (نقش ارتباطات غیرکلامی در پذیرش شعر شهریار از سوی مخاطبان)
الموضوعات :جمشید داس زرین 1 , نرگس اسکویی 2 , حسین داداشی 3
1 - دانشجوی دکترای گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد بناب، دانشگاه آزاد اسلامی، بناب، ایران.
2 - دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد بناب، دانشگاه آزاد اسلامی، بناب، ایران.
3 - استاديار زبان و ادبیات فارسی، واحد بناب، دانشگاه آزاد اسلامی، ایران، بناب
الکلمات المفتاحية: ارتباطات غیرکلامی, ادبیات, شهریار.,
ملخص المقالة :
اگرچه زبان و ارتباط کلامی در تداوم حیات فردی و اجتماعی ما انسانها نقش و اهمیت بسزایی دارد اما باید اذعان نمود که بخش چشم¬گیری از ارتباطات انسانی از طریق ارتباطهای غیرکلامی صورت میپذیرد. ارتباطهای غیرکلامی طیف متنوعی از کنشها و پیچیدهترین مفاهیم انسانی و معانی رفتارها از حالات چهره، نوع نگاه، رنگ رخسار، نوع راه رفتن و نشستن، طرز لباس پوشیدن و نظایر اینها را شامل میشود که هر یک بهصورت خواسته یا ناخواسته پیامهایی را به دیگران انتقال میدهند. مخاطبان در فرایند ارتباطات بیش از عناصر کلامی از عناصر غیرکلامی تأثیر میپذیرند. بررسی کیفیت اثرگذاری شعر شهریار از راهگذر علم ارتباطات و بررسی فرایند ارتباطات غیرکلامی ما را به این نتایج رهنمون میسازد: اولاً راز ماندگاری اشعار شهریار در درجه اول در صمیمیت و خلوص شاعر در برخورد با حوادث زندگی فردی و فرهنگ اجتماعی شامل باورها و اعتقادات مردمی است، دوماً در تعامل اجتماعی فرهنگی هنگامیکه فرآیند ارتباطی برقرار میشود، فرآیند معنی سازی و معنی رسانی از طریق نشانهها فعال میشود و نکته دیگری که از این اندیشه ژرف شهریار به لحاظ فرهنگی، اجتماعی و ارتباطی فهمیده میشود، توجه به نشانگر بودن حالتهای بدنی است..
منابع
1-آرژیل، مایکل (1990). روانشناسی ارتباط و حرکات بدن (ترجمه: مرجان فرجی). تهران: مهتاب.
2-بوردیو، پیر (1384). شکلهای سرمایه در سرمایه اجتماعی: اعتماد، دموکراسی و توسعه (ترجمه: افشین خاکباز و حسن پویان). تهران: شیرازه.
3-پاینده، حسین (1381). درآمدی بر ادبیات، تهران: دانشگاه پیام نور.
4-پرین، لارنس (1383). درباره شعر (ترجمه: فاطمه راکعی). تهران: اطلاعات.
5-دادجو، دره (1386). موسیقی شعر حافظ. تهران: زرباف اصل.
6-راودراد، اعظم (1390). نظریههای جامعهشناسی هنر و ادبیات، تهران: دانشگاه تهران.
7-شپرد، آن (1375). مبانی فلسفه هنر (ترجمه: علی رامین). تهران: علمی و فرهنگی.
8-شفیعی کدکنی، محمدرضا (1383). موسیقی شعر ، تهران: آگاه.
9-شهریار (1401). کلیات دیوان شهریار، تهران: نگاه.
10-شهریار (1368). کلیات اشعار ترکی شهریار، تهران: زرین.
11-فرهنگی، علیاکبر (1375). ارتباطات غیرکلامی: هنر استفاده از حرکات و آواها. تهران: دانشگاه آزاد اسلامی، واحد میبد.
12-فرهنگی، علیاکبر؛ آذری، غلامرضا (1385). تحلیل محتوای ارتباطات غیرکلامی در بین کمدینهای سینمای صامت کلاسیک هالیوود. نشریه هنرهای زیبا، 52، 87-96.
13-فربودنیا، بابک (1392). نظریهها و مفاهیم ارتباطات در روابط عمومی، روزنامهنگاری و تبلیغات، تهران: مکتب ماهان.
14-فلیک، اووه (1388). درآمدی بر تحقیق کیفی (ترجمه: هادی جلیلی). تهران: نی.
15-قبادی، علیرضا (1385). تفسیر اجتماعی فولکلور قوم ترکمن (پایاننامه دکتری). دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، تهران، ایران.
16-محسنیان راد، مهدی (1385). ارتباط شناسی: میان فردی، گروهی، جمعی. تهران: سروش.
17-Clifford, G. (2000). The interpretation of culture (2nd ed). Basic Books, USA: New York.
مجله ادبیات فارسی، دوره 20، شماره 39، پاييز 1403، صفحه 31- 17 |
ارتباطات غیرکلامی در اشعار بدیع و نوآورانه فارسی و ترکی شهریار
(نقش ارتباطات غیرکلامی در پذیرش شعر شهریار از سوی مخاطبان)
جمشید داس زرین1، نرگس اسکویی*2، حسین داداشی3
1دانشجوی دکتری گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد بناب، دانشگاه آزاد اسلامی، بناب، ایران.
*2دانشیار، گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد بناب، دانشگاه آزاد اسلامی، بناب، ایران
3استاديار، گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد بناب، دانشگاه آزاد اسلامی، بناب، ایران.
نویسنده مسئول:: n.oskooi@bonabiau.ac.ir Email
تاریخ دریافت:30/05/1403 / تاریخ پذیرش: 24/09/1403
چکیده
اگرچه زبان و ارتباط کلامی در تداوم حیات فردی و اجتماعی ما انسانها نقش و اهمیت بسزایی دارد اما باید اذعان نمود که بخش چشمگیری از ارتباطات انسانی از طریق ارتباطهای غیرکلامی صورت میپذیرد. ارتباطهای غیرکلامی طیف متنوعی از کنشها و پیچیدهترین مفاهیم انسانی و معانی رفتارها از حالات چهره، نوع نگاه، رنگ رخسار، نوع راه رفتن و نشستن، طرز لباس پوشیدن و نظایر اینها را شامل میشود که هر یک بهصورت خواسته یا ناخواسته پیامهایی را به دیگران انتقال میدهند. مخاطبان در فرایند ارتباطات بیش از عناصر کلامی از عناصر غیرکلامی تأثیر میپذیرند. بررسی کیفیت اثرگذاری شعر شهریار از راهگذر علم ارتباطات و بررسی فرایند ارتباطات غیرکلامی ما را به این نتایج رهنمون میسازد: اولاً راز ماندگاری اشعار شهریار در درجه اول در صمیمیت و خلوص شاعر در برخورد با حوادث زندگی فردی و فرهنگ اجتماعی شامل باورها و اعتقادات مردمی است، دوماً در تعامل اجتماعی فرهنگی هنگامیکه فرآیند ارتباطی برقرار میشود، فرآیند معنی سازی و معنی رسانی از طریق نشانهها فعال میشود و نکته دیگری که از این اندیشه ژرف شهریار به لحاظ فرهنگی، اجتماعی و ارتباطی فهمیده میشود، توجه به نشانگر بودن حالتهای بدنی است.
کلیدواژه: ارتباطات غیرکلامی، ادبیات، شهریار.
1- مقدمه
هدف ادبیات بهعنوان اثر مصنوع هنرمند را میتوان اینگونه بیان کرد: در وهله نخست، یک اثر خلاق، حقیقت تجربه آدمی را بهصورت اثری زیبا برای تعمق بیان میدارد و چون غایت در زیبایی همانا تفکر و تعمق میباشد، اثر خلاق نیز در این مفهوم نیاز آدمی را به تفکر و ژرفاندیشی برآورده میسازد بنابراین ایجاد تعمق در مخاطب میتواند از مهمترین وجوه تمایز میان ادبیات و دیگر هنرها باشد. «ادبیات یک اثر هنری خلاق است. اثری که هنرمندی آن را میپردازد» (قبادی، 1385: 52). سارتر (Jean-Paul Charles Aymard Sarter) معتقد است در ادبیات برخلاف نقاشی و موسیقی، انسان با معانی سروکار دارد. معانی، نقاشی نمیشوند و در موسیقی هم قابلمشاهده نیستند. این دو هنر به هیچچیز بهغیراز خودشان دلالت نمیکنند (ر.ک. راودراد،1390: 71) ساحت ادبیات و بهطور خاص شعر، از مواردی است که در ظاهر و در نخستین نگاه، بهواسطه استفاده مستقیم از نوشتار و زبان، بیانگر ارتباط کلامی است، ولی با اندکی تأمل میتوان دریافت که موارد زیادی میتواند در نوع برداشت ما از متنهای مختلف ولی با مضمون مشابه نقش داشته باشد؛ مواردی که تاکنون کمتر به آنها پرداختهشده و به نظر میرسد جای زیادی هم برای کار داشته باشد. در ادبیات، ارتباط کلامی و غیرکلامی بر هم منطبق هستند و باهم ارائه میشوند. یک شاعر یا نویسنده خوب در چینش و گزینش کلمهها در جایجای نوشته خود مهارت خاصی را به کار میگیرد. شاعر با استفاده از فن موسیقی شعر میتواند حالتهای مختلف شادی و اندوه، حیرت و حسرت، حرکت و خواب، تفکر و بیخیالی و... را به مخاطب القا کند. این بحث کمتر به مقوله ساختار کلی مربوط میشود و بیشتر با نوع انتخاب و گزینش واژگان و چینش آنها در کنار هم ارتباط مییابد (ر.ک. دادجو،1386: 24). «وظیفه شاعر کشف مداوم است. او معمولاً درصدد یافتن واژههایی است که به دلیل قرابت پنهانیای که با یکدیگر دارند، وقتی کنار هم مینشینند معانی شگفت میآفرینند» (پرین، 1383: 35). البته نه همانند کاربرد ارتباط کلامی و نهتنها به سبب معانی آنها؛ بلکه کلمات گاهی بهموجب صدا و آواهایشان به کار گرفته میشوند و حتی گاهی برای اینکه تصویر خاصی را در ذهن مخاطب ایجاد کنند، ساخته میشوند. میتوان گفت بستر ادبیات و بهویژه شعر، محل دلالتهای فراوان فرا متنی است که خواننده را قادر به تفسیرهای متفاوتی میکند. در بررسی شعر همواره باید در نظر داشت که با توجه به نظم آهنگین و وقوع متفاوت عنصر خیال، باید با دیدگاهی زیبا شناسانه به شعر نگریسته شود؛ هرچند زیبایی کیفیتی ساده و تعریف ناپذیر دارد، اما درک زیبا شناسانه، موضوعی مرکب است که هم عوامل عقلی و هم عوامل عاطفی در آن دخالت دارد (ر.ک. شپرد، 1375: 110). بنابراین با در نظر گرفتن این عوامل و تغییر هرکدام، ما داوری متفاوتی نسبت به زیبایی خواهیم داشت. یاکوبسن معتقد است «شعرشناسی به مسائل ساختار کلام میپردازد؛ درنتیجه شعرشناسی را باید جزء مکمل زبان دانست» (پاینده، 1381: 94). در این پژوهش با توجه ویژه به شعر و تفاوت مشهود موسیقایی و آهنگین بودن آن نسبت به ادبیات منثور، سعی خواهد شد دستهبندیهای جدیدتری برای جنبههای غیرکلامی شعر کلاسیک فارسی و بهویژه شعر شهریار معرفی شود. هرچند در برخی مواقع بدون بهکارگیری ذوق و عاطفه مخاطب نمیتوان از بعضی استدلالها گذر کرد.
1-1- بيان مسأله
شعر شهریار از مقبولیت تام نزد مخاطب خاص و عام برخوردار است. دلیل این امر را باید در تاثیر عاطفی شگرفی دانست که شعر شهریار بر عواطف و احساسات مخاطب بر جای مینهد. مطالعات فراوانی دربارۀ دلایل اثرگذاری کلام شهریار بر مخاطب انجام یافته است. مسالۀ اصلی تحقیق حاضر، تبیین کارکرد ارتباطات غیرکلامی و زبان بدن در تقویت بار غنایی و عاطفی مکتب شعری شهریاراست.
1-2- سؤالات تحقیق
سؤالی که در اینجا مطرح است این است که:
1- نشانههای ارتباطات غیرکلامی در اشعار شهریار کدماند؟
2- این نشانهها در کار شهریار از چه معنایی برخوردارند؟
در این پژوهش با تکیهبر نظریه تفسیرگرایی فرهنگی گیرتز، تلاش خواهیم کرد راهی مناسب برای پاسخگویی به پرسشهای پژوهش در پیش گیریم. کلیفورد گیرتز بر معنایی و نمادین بودن مفهوم فرهنگ تأکید دارد و با رد روشهای شناختی _ اثباتی، روششناسی خود را با تأکید بر تفسیر فرهنگ و مطالعه آن همچون یك متن، مطرح میکند (ر.ک. گیرتز، 2000: 32). گیرتز برای رسیدن به تفسیر فرهنگ، ابتدا به ساختار فرهنگ و بهویژه کارکرد آن توجه خاصی دارد و پس از آن معتقد به وجوه نماد شناسانه فرهنگ است تا با کالبد شکافی این نمادها به عمق معنایی آنها دسترسی پیدا کند. بهبیان دیگر، کارکرد اثر فرهنگی در میان جوامع هدف، نهتنها یک محصول، بلکه نمادی با قابلیت رمزگشایی و خوانش از جامعه مبدأ خود، در نگاه جوامع دیگر خواهد بود؛ بنابراین با تکیه بر این نظریه، تلاش خواهیم کرد با استفاده از ویژگیهای ارتباطات غیرکلامی و نگاه نماد شناسانه به اشعار شهریار، به تفسیری درست و منطقی از معانی پنهان آن دستیابیم.
1-3- فرضیههای تحقیق
1. از جملۀ ارتباطات غیرکلامی موثر در غنای عاطفی شعر شهریار موسیقی شعر و توصیف بافت موقعیتی شعر است.
2. زبان بدن، بهویژه نشانههای بدنی نظیر میمیک صورت و فاصلههای بدنی تاثیر بسیاری در افزایش بار غنایی شعر شهریار دارد.
1-4- پیشینۀ تحقیق
از تحقیقات و پژوهشهای متفاوتی که در زمینه ارتباطات غیرکلامی در ادبیات منظوم کلاسیک شکلگرفته است میتوان به این موارد اشاره کرد: «بررسی نمادهای ارتباط غیرکلامی در شاهنامه» فصلنامه مطالعات میانرشتهای، (1394) توسط ایرج رضایی، «نقش ارتباطات غیرکلامی در داستانپردازی مولانا» پژوهشهای ادبی (1386) توسط محمد دانشگر، «ارتباطات غیرکلامی در شعر حافظ» فصلنامه علمی تخصصی زبان و ادبیات فارسی (1394) علیرضا قبادی و مسعود زارع، «گفتار بیصدا تأمّلی بر زبان بدن در غزلیات شمس» مجلۀ فنون ادبی دانشگاه اصفهان (1393) مینا بهنام و همکاران، «تحلیل و رمزگشایی ارتباطات غیركلامی در بوستان سعدی» مجله شعر پژوهشی بوستان ادب (1395) محمدحسین نیکدار اصل و محمدهادی احمدیانی، «فرايند ارتباطات غيركلامي در مراثي خاقاني» پژوهشنامه ادب غنایی (1402) داس زرین و اسكويي و «تحلیل ارتباطات غیرکلامی در منظومۀ لیلی و مجنون نظامی» فصلنامه علمی تخصصی زبان و ادبیات فارسی (1399) از افسانه اولادی قادیکلایی و حسین پارسائی از دیگر مقالات و تحقیقات بهعملآمده میباشد؛ که در بیشتر این آثار، همان دستهبندی رایج ارتباطات غیرکلامی در نظر گرفتهشده است.
1-5- روش پژوهش
در این پژوهش، جمعآوری اطلاعات موردنظر، با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی بر اساس رویکرد عرفی انجامشده است.
1-6- ضرورت و اهمیّت تحقیق
علیرغم تحقیقات فراوان در خصوص ویژگیهای زبانی، بلاغی و فکری شعر شهریار، همچنان مسالۀ نحوۀ اثرگذاری کلام شهریار در ایجاد هیجان و انتقال تجربیات حسی-عاطفی جای بحث و جستجو دارد. این امر ضرورت انجام تحقیقاتی مبتنی بر دانش روز (و علیالخصوص مطالعات میانرشتهای) برای دستیابی به شناخت و ادراک بهتر از شعر شهریار را روشن میسازد. اهمیت تحقیق حاضر در انتخاب روش مطالعاتی میانرشتهای برای جستجوی خاصیت قابل درک اما غیرقابل توصیف غنای عاطفی و احساسی مکتب شعری شهریار است.
2- مباحث نظری پژوهش
از ارتباطات غیرکلامی تاکنون تعریفهای بسیاری ارائهشده است. بهعنوان نمونه، مایکل آرژیل این تعریف را مطرح میکند: «ارتباطات غیرکلامی یا پیامرسانی بدنی، هنگامی روی میدهد که یک فرد بهوسیله حالتهای چهره، لحن صدا و یا هر مجرای ارتباطی دیگر، فرد دیگری را تحت تأثیر قرار دهد. این امر ممکن است عمدی یا غیرعمدی باشد» (آرژیل،1990: 12) همچنین سی مك کروسکی در کتاب «رفتار غیرکلامی در روابط میان فردی» به این تعریف رسیده است: «فرا گردی نشانهوار که یك شخص، معنایی برانگیزاننده را در ذهن شخص یا اشخاصی دیگر بهوسیله انواع پیامهای غیرکلامی ایجاد میکند» (فرهنگی و آذری، 1385: 89) بهعبارتدیگر، ارتباطات غیرکلامی بهطورکلی به تمام جنبههای ارتباط بهجز کلمهها اطلاق میشود. «ارتباطات غیرکلامی عبارتاند از پیامهای آوایی و غیر آوایی که با وسایلی غیر از وسایل زبانی و زبانشناسی، ارسال و تشریح شدهاند» (فرهنگی، 1375: 15).
ما در زندگی روزمره بهطور مرتب پیامهای غیرکلامی میفرستیم. این پیامهای غیرکلامی در کنشهای متقابل انسانی میتوانند بسیار مهمتر از اعتباری باشند که ما برای آنها قائلیم. زبان گفتاری، نشانهای از هوشیاری انسان است. به همین ترتیب ارتباط غیرکلامی نیز شامل حرکتها و اشارههای ارادی میشود، ضمن اینکه حرکتهای غیرارادی مانند تغییر در اندازه مردمک را نیز در بر میگیرد؛ علائمی که به آنها، علائم خودکار میگویند و حرکتهایی که فقط تا حدودی زیر نظارت ارادی ما هستند؛ مانند آنچه چهره، میزان صدا و فاصله فیزیکی دیگران به ما میگوید، وجود فاصله بین فرستنده و گیرنده، خود نوعی پیام است. در واقع پیامهایی که با استفاده از کلمهها و جملهها فرستاده میشوند، معمولاً با نظم غنی از علائم غیرکلامی همراه هستند که پیام کلامی را حمایت، اصلاح و یا حتی عوض میکنند. اون هارجی معتقد است که «در ارتباطات میان فردی معمولی، یکسوم معانی اجتماعی از طریق مؤلفههای کلامی و دوسوم باقیمانده از طریق کانالهای غیرکلامی انتقال مییابد. بیردوسل نیز مشخص کرده است که تنها 35 درصد معنی در یک وضعیت خاص با کلام منتقل میشود و 65 درصد باقیمانده آن در زمره غیرکلامی است» (فربودنیا، 1392: 69). البته دانشمندان دیگری نیز مانند آلبرت مهرابیان سهم ارتباطات غیرکلامی را بیش از این میدانند و حتی معتقدند 93 درصد انتقال معانی در جریان ارتباط از طریق رفتارهای غیرکلامی صورت میگیرد. با اینحال تاکنون نسبت پژوهشهایی که در زمینة ارتباطات غیرکلامی انجامشده بهمراتب پایینتر از پژوهشهای مشابه در زمینة کلام بوده است.
شعر شهریار به این دلیل مورد بررسی تفسیری این پژوهش قرارگرفته که سرشار از اشارههای سربسته و نکتهدار به مسائل ناگفتنی است. شهریار از جمله شاعران ایرانی است که بر سر سفره فرهنگی مردم حضور دارد. این نوع کارکرد فرهنگی در یک جامعه، تنها و تنها از آثار بزرگ (با عنوان سرمایههای فرهنگی یک جامعه) بر میآید و همین موضوع نیز باعث توجه به این اثر، در پژوهش حاضر بوده است. هرچند ممکن است از دیدگاه متخصصان ادبیات، الزاماً این اثر مهمترین و غنیترین آن در بین دیگر آثار نباشد؛ اما به دلیل توجه خاص عموم مردم و به کارگیری این سرمایه فرهنگی در زندگی روزمره، میتوان گفت از نظر کارکردی، اشعار شهریار جزء آثار فاخر ادب فارسی است. در ابیات زیادی میتوان اشارهها را بیش از متن اصلی برای دریافت اصل نظر شاعر در نظر گرفت و مغز ادبیات نغز را از پوسته کلام بیرون کشید. در واقع اشارههای غیرکلامی، شعر شهریار را به شعری تفسیرپذیر، عمیق و چند معنا برای هر مخاطبی تبدیل کرده است؛ به این معنا که هر مخاطب با توجه به پیشینه فرهنگی و اجتماعی خود قادر خواهد بود به تفسیر و رمزگشایی از اشعار شهریار بپردازد. میتوان گفت دیوان اشعار شهریار با عنوان سرمایه فرهنگی ایرانی، بهمثابه دانشی است که افراد جامعه را قادر به تفسیر کدهای گوناگون فرهنگی میکند. همچنین از منظر تفسیرگرایی فرهنگی گیرتز این اثر فرهنگی دارای جنبههای نماد شناسانه بسیاری است که مخاطب میتواند با کالبدشکافی این نمادها به عمق معنایی آنها دست یابد. یکی از بسترهای مهم در تفسیر نماد شناسانه آثار ادبی، بررسی ارتباطات غیرکلامی این آثار است که بخش مهمی از اطلاعات و نشانههای نمادین اثر را در خود جایداده است.
1ـ2ـ پيشگفتار
شهریار بارها از مضمون ارتباط غیرکلامی استفاده کرده و با اشاره مستقیم به این مقوله، رمزگذاری و رمزگشایی اهل نظر را که مصداق معنای ارتباط غیرکلامی است، از ویژگیهای اهل بشارت میداند:
دهان غنچه مگر بازگو کند به اشارت |
| حکایت دلتنگی به چون تو تنگ دهانی | (شهریار،1401: 414) |
همچنین عنصر «راز» که یکی از واژههای آشنای شعر شهریار است و همواره در عرفان جایگاه ویژهای دارد، یکی از جایگاههای اشارت و نظر با عنوان عنصری از عناصر ارتباطات غیرکلامی در این شعر است که شهریار بهویژه در غزلیاتی که با مضمونهای عارفانه سروده است، به خلق بستری غیرکلامی و بهکارگیری عناصری ویژه برای تبیین این مضامین پرداخته است:
یارب چها به سینه این خاکدان در است |
| کس نیست واقف اینهمه راز نهفته را |
(همان: 90) |
در بیتهای زیر شهریار بااینکه زبان خاموش است، اما همواره در حال ردوبدل کردن کلام است:
راستی گوش دلی گر شنواست |
| خامشی گوید از آن رشک ملک |
(شهریار،1401: 915)
|
همین چند بیت را میتوان با عنوان تعریفهای مهمی از ارتباطات غیرکلامی برشمرد و بهانهای برای جستجوی بیشتر در کاربرد انواع ارتباطات غیرکلامی در شعر شهریار به دست آورد.
برای نمونه میتوان به نقش ارتباطی «باد صبا» برای بیان ناگفتهها در سرتاسر غزلیات شهریار اشاره کرد. بهویژه «باد صبا» که علاوه بر ظاهر شدن با عنوان کنشگر ارتباطی، همواره پیامرسان و بازگوکننده رازهای مگو به دیگران است. باد صبا در اشعار شهریار، نقشهای ارتباطی بسیاری را بر عهده دارد در نقش منبع مطلع است، در جایگاه فرستنده، خبررسانی میکند، پیام میدهد، در نقش مجرا یا کانال، پیام و مفاهیم را منتقل میکند، درجاهایی نقش پیک و قاصد را دارد، گیرنده پیام است، معنا را در ذهن گیرنده متبلور میکند و خلاصه اینکه نقشهای ارتباطی گوناگونی را میتوان از باد صبا مشاهده کرد و این نقشها را میتوان در بیتهای زیادی نمونه آورد؛ مانند:
اشاره غزل خواجه با غزاله توست |
*** | صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را | (شهریار،1401: 79)
|
میتوان گفت که صرفنظر از تمام ویژگیهای منحصربه فرد و عمومی اشعار شهریار، این شاعر با خلق فضایی یکسان، با عنوان بستری جاری در تمام اشعار، توانسته است به رمزگشایی آنها بسیار کمک کند.
3- بحث و بررسي
3-1- حالتهای چهره
چهره، نخستین جایگاه نشاندهنده وضعیت عاطفی افراد است و در روابط میان فردی و اجتماعی نقش بسزایی را ایفا میکند زیرا میتوان بازخوردهای شخصی و اجتماعی کلام و پیشامدهای پیرامون را در حالتهای چهره جستجو کرد که در ادامه، مصادیق و نشانههای آنرا با عنوان ظهور این دسته از ارتباطات غیرکلامی در شعر شهریار بررسی خواهیم کرد. بهطورکلی میتوان به خنده، حالتهای ابروها و پیشانی، انواع ارتباطات چشمی، لب به دندان گزیدن و رنگ رخساره در اشعار شهریار با عنوان مصادیق استفاده مستقیم از حالتهای چهره اشاره کرد.
3-1-1- خنده
خنده از نمودهای چهرهای غیر گفتاری و ابزار کمکی زبان بدن میباشد. خنده میتواند در شرایط گوناگون معانی متفاوت داشته باشد. رضایت، شادکامی و عشرت و تمسخر از مفاهیمی است که از خنده القا میشود. یکی از نیروهای محرکه در ارتباط غیرکلامی لبخند زدن میباشد:
دستی که گاه خنده بر آن خال میبری |
***
***
*** | ای شوخ سنگدل دلم از حال میبری | (شهریار،1401: 396)
(همان: 289)
(همان: 855)
(همان: 857) |
گریستن در اشعار شهریار نشان از شوق و هجران، اندوه و غم و دوری عشاق و یا ناشی از پشیمانی و عذرخواهی میباشد که به صورتهای متفاوت ترسیم شده است:
«شاعرین ذوقی نه افسونلی نه افسانهلی باغلار |
| آی نه باغلار کی الف لیلی ده افسانهده باغلار |
(شهریار، 1368: 73) |
و زمانیکه عزیزه دار فانی را ترک میکند شاعر اینگونه وصف حال خویش میسراید:
«دردین اولموش منه بیر سمّیلی خنجر یاراسی |
| فکره گئتدیکجه یارام گون به گون آرتیق ائشیلیر |
(شهریار، 1368: 183) |
ای وای مادرم شهریار مملو از لحظههای غمگین مرگ مادر است اما شهریار همه خاطرات کودکی خود را نیز به یاد میآورد و اینگونه میسراید:
«با قصههای دلکش و زیبا که یاد داشت |
| از عهد گاهواره که بندش کشید و بست |
(شهریار، 1401: 867) |
نمونههای دیگر از تجلی گریه و گریستن در شعر شهریار:
گؤز یاشلاری هر یئردن آخارسا منی توشلار |
*** | دریایه باخار بللیدی چایلارین آخاری من از بیم شماتت گریه پنهان در گلو کردم | (شهریار، 1401: 64)
(همان: 294) |
3-1-3- حالت ابروها و پیشانی
دیوان شهریار سرشار از بیان حالتهای ابروها و پیشانی است که بهصورت مستقیم و غیرمستقیم بهکاررفته است. این موارد پس از ارتباطات چشمی، بیشترین کاربردها را در اشعار شهریار دارند و به نظر میرسد که این فراوانی، متناسب با ویژگیهای فرهنگی جامعه ایرانی است؛ زیرا در فرهنگ ایرانی نیز برخلاف جوامع اروپایی، حرکتهای چشم و ابرو و پیشانی درصد بیشتری از کانالهای ارتباطی غیرکلامی را نسبت به سایر اندام به خود اختصاص میدهند:
با چون منی نازک خیال ابرو کشیدن از ملال |
| زشت است ای وحشی غزال اما چه زیبا میکنی | (شهریار، 1401: 422)
|
شهریار در شعر خان ننه وقتی از روستا برمیگردد و خان ننه را نمیبیند آشوب به پا میکند و به همه اطرافیان با غیظ و غضب نگاه میکند:
«هامیدان آجیق ائدرکن |
| هامییا آجیخلی باخیدیم3» | (شهریار، 1368: 191)
|
گره گشودن از پیشانی/ گره از جبین گشودن که بهنوعی به همراه شدن و همنشین شدن و دوری از کجخلقیهای مرسوم معشوق اشاره دارد. این مفهوم در میان غزلی عاشقانه آمده است:
گر از من زشتیای بینی به زیبایی خود بگذر |
***
*** | تو زلف از هم گشایی به که ابرو درهم اندازی | (شهریار، 1401: 400)
(همان: 366)
(شهریار، 1368: 150) |
گاهی چشمانم را باز و بسته میکنم و ابروان بر هم گره میزنم که آیا باور کنم که این سلیمان است میبینم؟
شهریار در شعر ای وای مادرم صحنههای مسیر قم را اینگونه بیان میکند:
در راه قم به هرچه گذشتم عبوس بود |
| پیچیده کوه و فحش به من داد و دور شد |
(شهریار، 1401: 867) |
3-1-4-ارتباطات چشمی
بیشترین کاربرد ارتباطات غیرکلامی در اشعار شهریار، ارتباطات چشمی است در شعر شهریار میتوان دستهبندیهایی شامل مصادیقی همچون چشم انتظار بودن، چشم مست، چشم نگران، چشم خمار، چشم خونین، غمزه چشم، چشمسیاه، نگاه زیرچشمی، گوشه چشم داشتن، ناوک چشم و... را درباره ارتباطات چشمی بیان کرد:
شهریار انتظار کشیدن را درجاهای مختلف حیدربابا به مخاطب انتقال میدهد و تصاویر بکر و بینظیری خلق میکند:
«بو باخچادا آش ترهسی اکردیک |
| هئی سو آچیب کردی |
(شهریار، 1368: 41) |
***
هر نخی دوک فلک تابیده |
| کوه دور سر خود پیچیده |
(شهریار، 1401: 920) |
و اینک نمونههای دیگر از ترکیبهای چشم و نگاه کردن در اشعار شهریار:
به رهگذار تو چشمانتظارم خاکم و بس |
*** | که جز مزار تو چشمی در انتظارم نیست | (شهریار، 1401: 129)
(همان: 845) |
در شعر مومیای شهریار به حالتی از نگاه اشاره دارد که با سردی همراه است و این نوع نگاه نشان از بیتفاوتی است:
اینکه رد شد آن رفیق من نبود؟ |
| از قد و بالا که دیدم عین اوست پس چطور؟ |
(شهریار، 1401: 882)
|
3-1-5- حالتهای لب و دهان
در ادامه به ترکیبهایی اشاره میکنیم که از حالتهای ترکیبی لب و دندان ایجاد میشوند. در اینجا ملاحظه خواهیم کرد که چگونه این عناصر بدنی در ترکیب نشانهای خود به معنا سازی در اشعار شهریار کمک میکنند. در واقع ترکیبهای لب و دهان علاوه بر بیان احساسات روحی و درونی، پیکره منظم ارتباطات اجتماعی را نیز شکل میدهند. نکته جذاب و قابلتوجه در تلاش بیکران شهریار این است که لب و دهان با پیکربندی درونی و بیرونی کنشگر و مخاطب همراه میشوند و روند فعال تفسیر را شکل میدهند. در این مورد بارها ملاحظه میشود که علائم یکسان، توانایی برقراری ارتباطات متنوع را به لحاظ روانی، اجتماعی و فرهنگی شکل دادهاند. اینک در گزارههای زیر به چگونگی این رخداد ادبی _ اجتماعی در پیکربندی ارتباطات توجه میکنیم:
شهریار در حیدربابا ادا و اطوار درآوردن عمه خانم را وقتیکه سخنان میر عبدل را میشنود اینگونه بیان میکند:
«خانم عمه میر عبدلون سؤزونی |
|
دعوالارین شوخلوغیلان قاتاللار |
(شهریار، 1368: 45) |
ماه عبادت است و من با لب روزهدار ازین |
| قول و غزل نوشتنم بیم گناه کردن است | (شهریار، 1401: 110) (همان: 331) |
لالبازی درآوردن نوعی ارتباط غیرکلامی است که با اشاره حرف میزنند و مقصود خود را با ایماواشاره به مخاطب القا و انتقال میدهند:
باز کوه بیزبان ور میزند |
|
باز هالو را مترجم لازم است |
|
(شهریار، 1401: 882) |
لب به دندان گزیدن: صورتی از ارتباط غیرکلامی است که میتواند حامل پیامهایی نظیر نهی کردن از گفتار و کردار، حیرت و شگفتی، غم و اندوه و یا خشم باشد. دستبهدهان گرفتن، دست به دندان گزیدن، لب ورچیدن، انگشتبهدهان ماندن و... از صورتهای دیگر بیان این حالتها است که در ادبیات بهکار رفتهاند؛ مانند این بیت:
دارم چو شمع سر غمش بر سر زبان |
| لب میگزد چو غنچه خندان که خامشم | (شهریار، 1401: 310) |
3-1-6- رنگ رخسار
رنگ چهره به دلیل ویژگی نمایشی و جنبه بصری فراوانش، نقش مهمی را در ارتباط غیرکلامی و افشای هیجانات ایفا میکند. سه رنگ اصلی چهره در تعابیر: 1-زردروی: در بافتهای مختلف با معناهایی چون بیمار و ضعیفحال، ترسان و هراسان، غمناک و اندوهگین، محروم و ناامید، شرمسار و خجالتزده و نشان عاشق راستین؛ 2-سرخروی: بامعنیهای خشمگین، شادمان، سالم و تندرست، شرم و تشویش؛ 3-ارغوانی: بامعنیهایی چون گناهکار و رسوا بسیار موردنظر شاعران ما بوده است. معمولاً رنگ زرد و سیاه و لاجورد برای توصیف هیجانهای منفی و رنگ سرخ و ارغوانی جهت توصیف و نمایش هیجانهای مثبت به کار میرود (ر.ک. شفیعی کدکنی، 1383: 227). شهریار، رنگ رخسار را بیشتر در سه معنا بهکاربرده است:
از بس منی یاپراق کیمی هجرانلا سارالدیب |
| باخسان اوزونه سانکی قیزیل گولدی قیزاری | (شهریار، 1368: 64) |
از بسکه رنگ رخسار مرا به خاطر هجران و دوری زرد کرده است خویشتن همانند گل سرخ قرمز و لالهگون شده است.
من از هجران و دوری آن ارغوان گیسو به چنین سیهروزگاری مبتلا شدم و اینچنین روزهای سیاهرنگ رخسار مرا زرد کرده است.
خلقم به روی زرد بخندید و باک نیست |
*** | شاهد شو ای شرار محبت که بیغشم | (شهریار، 1401:310) |
3-2- وضع ظاهری و حالتهای بدن
از دید ارتباطات غیرکلامی، لباس و ظاهر، اغلب پایهای برای قضاوت اولیه در مورد افراد است و تأثیر شگرفی بر قضاوتهای دیگران نسبت به شخص دارد. این شاخه از ارتباطات غیرکلامی امروزه در مباحث مربوط به مدیریت بدن و زبان بدن مورد توجه قرار میگیرد بیردوسل برای نخستین بار واژه مطالعات از طریق حرکتهای بدن را به علم ارتباطات معرفی کرد. دوسل تخمین زده است که بیش از هفتصد هزار علامت فیزیکی ممکن وجود دارد که از طریق حرکتهای اعضای بدن میتوان به آنها دستیافت و مفاهیمی را به دیگران منتقل کرد.
در میان تمام حالتها و توصیفهای غیرکلامی، شهریار در توصیف حالتهای ظاهری و حالات بدن و در توصیف صحنه، فضا و دکوپاژ بیشترین مهارت را به کار بسته است. هرچند در مورد دوم بهترین نوع از آن در ادبیات فارسی نیست؛ اما در مورد نخست، بهکارگیری بهموقع و شورانگیز این توصیفها، بخش مهمی از بار ملاحت و زیبایی اشعار را برعهدهگرفته است. بیت زیر یکی از بهترین نمونههای کاربرد همزمان و متواتر وضع ظاهری و حالتهای بدن است.
با چنگ خدایان خیز آشفته و شورانگیز |
| ای زهره شهرآشوب ای شهره شیدایی | (شهریار، 1401: 432) |
بیت زیر هم نمونه مناسبی برای این منظور خواهد بود که در آنهم حالت بدنی و هم وضع ظاهری و لباس تشریح شده است:
چشم دارم که تو با نرگس خوابآلوده |
| در دل شب به سراغ من بیدار آیی | (شهریار، 1401: 433) |
3-3-اشارات و حرکتهای دستها و پاها
در زندگی روزمره شاید بارها به این نتیجه رسیده باشیم که بسیاری از آدمها با دستهای خود سخن میگویند؛ به این معنی که آنها با حرکتهای مختلف بدن، پیامهای گوناگونی را به مخاطبان خودالقا کردهاند و از این طریق با آنان ارتباط مؤثری برقرار میکنند در شعرهای شهریار حالتهای دیگر اعضای بدن بهعنوان ابزاری مهم در ارتباطات غیرکلامی، پیامهای غیرکلامی را بهصورت دقیق به مخاطب القا میکند:
[1] - ذوق شاعر که تماما باغهای افسانهای و سحرانگیز هست/ باغهایی که لیلی در افسانههایش ایجاد میکند/آتش به پا میکند و کوهها را دلسوخته میکند/ اگرچه گل خندان است ولی چشمه میگرید.
[2] - درد تو برای من همانند زخم یک جنجر زهرآگین است/ هرچه به فکر میروم روز به روز دردم بیشتر رشته رشته میشود/ اشکهای چشمانم با خون مخلوط و دلم سوزان/کاش میدانستی که در دلم چه دملهایی سر باز میکنند.
[3] - با همه دلخور کنان/ به همه نگاه غیظ آلود کردم
[4] - در این باغچه ترهی آش میکاشتیم/آب را باز میکردیم و خیره به کرت زل میزدیم/به محض سرباز کردن تره ها را چیده و به آش میریختیم/تره ها از قاشقها آویزان میشدند و اگر تعریف کنم دهانتان آب میافتد
[5] - عمه خانم وقتی حرفهای میر عبدل را میشنید/ لب و لوچهاش را کج و معوج میکرد/ ملکام هم او را کتک میزند/ دعواهایشان را با شوخی قاطی میکنند/گوشت را میخورند و سر به بالش میگذارند و میخوابند