تاثیر متغیرهای کلان اقتصادی و مشوقهای مالیاتی بر ادوار تجاری ایران
الموضوعات : Monetary Economics
سمانه شکی
1
,
کامبیز پیکارجو
2
,
فرهاد غفاری
3
1 - دانشجوي دكتري اقتصاد، گروه اقتصاد، دانشكده مديريت و اقتصاد، واحد علوم و تحقيقات، دانشگاه آزاد اسلامي، تهران، ايران، samaneh.shaki@srbiau.ac.ir
2 - استاديار گروه اقتصاد، دانشكده مديريت و اقتصاد، واحد علوم و تحقيقات، دانشگاه آزاد اسلامي، تهران، ايران (نويسنده مسئول)، k.peykarjou@srbiau.ac.ir
3 - دانشیار گروه اقتصاد، دانشكده مديريت و اقتصاد، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران، ghaffari@srbiau.ac.ir
الکلمات المفتاحية:
ملخص المقالة :
ههدف مقاله تجزیه و تحلیل آثار شاخص حکمرانی و سیاستهای پولی و مالی بر رفاه اقتصادی در رژیمهای رکود و رونق ایران با استفاده از مدل چرخشی و تغییر رژیم مارکوف سوئیچینگ طی بازه زمانی 1401 – 1375 بود. براساس نتایج، بهازای هر واحد افزایش در رفاه اقتصادی، کیفیت مقررات، تثبیت مالی، نرخ موثر مالیاتی و قیمت نفت بهترتیب، 04/0، 02/0، 03/0، 03/0 و 14/0 واحد شکاف تولید در دوران رونق کاهش مییابد. همچنین، نااطمینانی در مخارج جاری دولت، نااطمینانی در مخارج عمرانی دولت، نقدینگی در دوران رکود به افزایش 12/0، 13/0 و 14/0 واحدی شکاف تولید منجرمیشود. بهزعم اقتصاددانان مکتب کینزی، تنظیم سیاستهای مالی (مالیاتی و هزینهای) باید موجب رونق اقتصادی شود؛ درحالی که مكتب كلاسيك، ماليات را اهرم مالي خنثایی تلقی میکند؛ اگر دولت بهدلیل افزایش مخارج جاری خود (= مخارج عمومی) به کسری بودجه دچار شود، از آنجا که این نوع مخارج تنها باعث افزایش تقاضای کل میشود، موجد تورم خواهد بود؛ اما اگر کسری بودجه دولت بهدلیل اجرای سیاست مالی فعال برای رهایی اقتصاد از رکود باشد، دولت با افزایش مخارج سرمایهگذاری خود و ایجاد کسری بودجه به سیاست مالی انبساطی اقدام میکند که درنتیجه، آثار اقتصادی آن در بلندمدت موجب هدایت اقتصاد به سمت تولید میشود
