خلاءهای قانونی پیشگیری از خشونت علیه کودکان و نوجوانان در قوانین ملی با تکیه بر مبانی فقهی آن
الموضوعات : All jurisprudential issuesسمانه مرادی 1 , عیسی بنی نعیمه 2 , امیر آلبوعلی 3
1 - 1. دانشجوی دکتری، گروه حقوق، پردیس علوم و تحقیقات خوزستان، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایران. 2. دانشجوی دکتری، گروه حقوق، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایران.
2 - استادیار، گروه حقوق جزا و جرم شناسی، واحد آبادان، دانشگاه آزاد اسلامی، آبادان، ایران (نویسنده مسئول).
3 - استادیار، گروه حقوق جزا و جرم شناسی، واحد آبادان، دانشگاه آزاد اسلامی، آبادان، ایران.
الکلمات المفتاحية:
ملخص المقالة :
خشونت علیه کودکان اگرچه پدیده فردی به نظر میرسد اما با توجه به پیامدهای مخرب آن که در نظم و سلامت جامعه آشفتگی به وجود میآورد و منشاء بسیاری از رفتارهای انحرافی همچون خودکشی، فرار از خانه، رفتارهای بزهکارانه و غیره می باشد که این معضل را باید آسیب اجتماعی بسیار جدی به شمار آورد. مسئله خشونت عليه كودكان و نوجوانان يكي از مهم ترین و شایع ترین مصاديق نقض آشكار حقوق بشر می باشد.اهميت توجه به صدمات مادي و معنوي وارده به كودك در تعريف سازمان بهداشت جهاني از كودك آزاري نمايان است. خشونت علیه کودکان و نوجوانان نه تنها آزار جسمی به انحای مختلف را شامل می شود بلکه آزارهای روحی روانی کودک و آنچه موجب تضییع حقوق او شود را نیز در برمی گیرد.رشد فزاینده اشکال مختلف خشونت علیه کودکان و نوجوانان موضوعی است که به اشکال مختلف جامعه را تحت تأثیر قرار می دهد. این در حالی است که تعالی و پیشرفت جامعه مرهون توجه به نیازهای کودکان و نوجوانان می باشد بنابراین با توجه به اهمیت نقش و جایگاه کودکان و نوجوانان که اشخاص بزرگسال آینده می باشند، باید به طور جدی با عملکردهای مخرب علیه آنان مقابله نمود. کودکان به لحاظ ويژگيهاي خاص جسمي و رواني که دارا می باشند، در محيط های مختلف زندگي و در مواجهه با رويدادهاي اطراف خود محتاج حمايتهاي ويژه و خاصی می باشند. برخي از اين حمايتها كلي بوده و دولت بر اساس تعهداتي كه به ملت دارد ملزم است با تمام امكانات خود سعي در تحقق خواستهاي حمايتي اين قشر آسيب پذير نمايد. بنابراین در پژوهش حاضر در پی بیان و مطالعة خلاءهای قانونی پیشگیری از خشونت علیه کودکان و نوجوانان در قوانین ملی با تکیه بر مبانی فقهی آن هستیم و بر لزوم رعایت حقوق کودك از سوی دولت ها در سطح داخلی و بین المللی و لزوم فرهنگ سازی این مهم در نظم اآموزشی و فرهنگی کشورها و در میان خانوادها و کودکان تأکید می نماییم.
