بررسی مزیت نسبی و شاخص های حمایتی خرمای استان کرمان
الموضوعات : فصلنامه علمی -پژوهشی تحقیقات اقتصاد کشاورزیفرهاد شیرانی بیدآبادی 1 , رامتین جولایی 2 , حمیدرضا یوسف زاده 3
1 - نویسنده
2 - نویسنده
3 - نویسنده
الکلمات المفتاحية: مزیت نسبی, کرمان, خرما, نرخ حمایت مؤثر, هزینه منابع داخلی,
ملخص المقالة :
مزیت نسبی اصطلاحی است که پتانسیل بالقوه و بالفعل کشور را برای تولید محصولات مختلف در مقایسه با بازارهای جهانی نشان میدهد. ایران به عنوان یکی از بزرگترین تولیدکنندگان خرما در جهان مطرح است و بررسی مزیت نسبی این محصول میتواند از نظر بررسی توان بالفعل تولیدی از اهمیت بالایی برخوردار باشد. در این مطالعه از روش ماتریس تحلیل سیاستی (PAM) و شاخص هزینه منابع داخلی (DRC) برای محاسبه مزیت نسبی استفاده شده است. برای بررسی سیاستهای حمایتی از این محصول نیز از شاخصهای محاسباتی ماتریس تحلیل سیاستی بهره گرفته شده است. محدوده زمانی و مکانی این تحقیق سال زراعی 87-86 و شهرستانهای جیرفت، بم و کهنوج است و اطلاعات لازم از طریق پرسشگری و با روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای اخذ گردید. شاخص DRC مقدار 80/1 را برای خرما نشان میدهد که حاکی از عدم مزیت نسبی این محصول است. شاخص NPC ، 05/1 محاسبه شده است که نشان میدهد سیاستهای داخلی، درآمد کشاورزان را نسبت به درآمد آنها بر پایه قیمتهای جهانی افزایش داده است. شاخص NPI اثر سیاستهای دولت را در زمینه نهادهها نشان میدهد. این مقدار برای خرمای کرمان 60/0 است که نشان میدهد که بر اساس سیاستهای داخلی، دولت به نهادهها یارانه پرداخت نموده است. شاخص EPC یا ضریب حمایت مؤثر برآیند سیاستهای داخلی در دو زمینه درآمدی و نهادهای را نشان میدهد. مقدار EPC برای خرما در کرمان 23/1 است که حکایت از تأثیر سیاستهای داخلی در حمایت از محصول در هر دو زمینه درآمدی و نهادهای دارد و مقدار این حمایت 23% است. در کل شاخص ها، عدم مزیت نسبی خرما در کرمان را نشان میدهد و علت اصلی نیز پایین بودن قیمت صادراتی این محصول به علت صادرات فلهای آن است. در این خصوص توصیه میشود به مباحث بازاریابی این محصول، مخصوصا در بازارهای خارجی توجه ویژه مبذول گردد.