بررسی فضایی عوامل مؤثر بر ضریب مکانی اشتغال زنان روستایی ایران در بخش خدمات
الموضوعات : فصلنامه علمی برنامه ریزی منطقه ای
فضیله دادور خانی
1
(دانشیار دانشکدة جغرافیا و عضو قطب علمی برنامهریزی روستایی، دانشگاه تهران، تهران، ایران)
علیرضا دربان استانه
2
(استادیار گروه جغرافیا و برنامهریزی روستایی، دانشگاه تهران، تهران، ایران)
محمد نجارزاده
3
(دکتری جامعهشناسی و استادیار دانشکده گردشگری، دانشگاه سمنان، سمنان، ایران)
ذبیح الله ترابی
4
(دکتری جغرافیا و برنامهریزی روستایی، دانشگاه تهران، تهران، ایران)
بهرام هاجری
5
(دانشجوی دکتری جغرافیا و برنامهریزی روستایی، دانشگاه تهران، تهران، ایران)
الکلمات المفتاحية: "اشتغال زنان, "تحلیل فضایی, ""ضریب مکانی (LQ)", "روستاهای ایران",
ملخص المقالة :
از آنجاییکه زنان نیمی از جمعیت روستایی کشور را تشکیل میدهند؛ میتوان با شناسایی عوامل مؤثر بر اشتغال با توجه به مقتضیات محلی- منطقهای و در نهایت درگیر نمودن پیش از پیش آنها توسعۀ اقتصادی- اجتماعی کشور را تسریع نمود. بر این اساس، در این پژوهش سعی شد با استفاده از رویکردهای تحلیل اکتشافی دادههای فضایی به تحلیل الگوی توزیع فضایی ضریب مکانی اشتغال (LQ) زنان روستایی ایران در بخش خدمات پرداخته شود. دادههای پژوهش از سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390 استخراج شده است. برای تجزیهوتحلیل دادهها از آمارههای محلی بهعنوان رویکردهایی از ESDA استفاده گردید. یافتههای شاخص موران سراسری نشان داد توزیع فضایی ضریب مکانی اشتغال (LQ) زنان روستایی بخش خدمات کشور بهصورت اتفاقی یا پراکنده نبوده است؛ بلکه بهصورت خوشهای توزیعشده است. نتایج تحقیق بیان میکند که مناطق شمال، شمال غربی کشور شامل بخشهای از استانهای تهران، قم، سمنان، مرکزی، همدان و مازندران از نواحی پایه و نیز بهطور عمده در شمال غرب کشور شامل استانهای آذربایجان شرقی و غربی، اردبیل و کردستان از نواحی غیر پایه، در زمینهٔ اشتغال زنان روستایی در بخش خدمات میباشند. توزیع فضایی ضریب اقتصاد پایه و ارتباط فضایی آن با نرخ باسوادی و نرخ روستانشینی با استفاده از خودهمبستگی سراسری نشان میدهد ارتباط فضایی نرخ باسوادی و نرخ روستانشینی با ضریب اقتصاد پایه در مناطق روستایی ایران از یک الگوی خاص پیروی نمیکند، بلکه هر منطقه با توجه به مقتضیات محلی- منطقهای الگوی خاصی از ارتباطات را پذیرا هستند.
_||_