مطالعه تطبیقی کنوانسیون منع و مجازات نسل زدائی با مقررات فقهی اسلام
الموضوعات : فقه و مبانی حقوق اسلامیمحمد تقی گهرنیا 1 , اسمعیل رحیمی نژاد 2 , رضا فانی 3
1 - دانشجوی دکترای حقوق جزا وجرم شناسی،واحد تبریز،دانشگاه آزاد اسلامی،تبریز،ایران mgoharnia54@gmail.com
2 - دانشیار گروه حقوق جزا و جرم شناسی دانشکده حقوق و علوم اجتماعی دانشگاه تبریز، تبریز، ایران. (نویسنده مسئول). رایانامه: rahiminejad@tabrizu.ac.ir
3 - استادیار گروه حقوق دانشگاه شهید مدنی آذربایجان ، تبریز، ایران
الکلمات المفتاحية: نسل زدائی, فقه اسلامی, کنوانسیون,
ملخص المقالة :
از زمان تصویب کنوانسیون منع ومجازات نسل زدایی در 1948 نسل زدائی مورد توجه جدی جامعه بین المللی قرار گرفت.از طرف دیگر،فقه اسلام با الهام از تعالیم دینی ضمن تأکید فراوان برحرمت خون انسان،در جهت حفظ حیات ونسل وی،قائل به حرمت نسل کشی شده وآنچه که به عنوان حقوق انسانی در اعلامیه های حقوق بشر وکنوانسیون های بین المللی بیان گردیده مورد توجه قرار داده است.موّید این امرآیات و روایات متعدد و نظرات فقها و قواعد مختلف فقهی در حرمت خون انسانها می باشد که تماماّ دلالت بر اهتمام اسلام به حرمت سنگین نسل کشی دارد(مثلاِّ آیه33سوره اسرا).موضوع تحقیق حاضر نیز در خصوص مطالعه تطبیقی کنوانسیون منع و مجازات نسل زدائی با مقررات فقه اسلام و از نوع نظری بوده و بر اساس روش توصیفی-تحلیلی با استفاده از ابزار و منابع کتابخانه ای صورت گرفته است.برهمین مبنا،آیات،روایات،قواعد فقهی ونظریات فقها در مورد ممنوعیت نسل کشی باکنوانسیون منع و مجازات نسل زدائی،بصورت تطبیقی مورد مطالعه قرار گرفته است.نتایج تحقیق نشان می دهد که فقه اسلام،عواملی را که ممکن است منجر به نسل زدائی گردد و راهکارهای مقابله با آن را مورد توجه قرار داده است.
- قرآن کریم
- تورات
-آشوری،محمد،1376،"عدالت کیفری"چاپ اول،تهران،نشر گنج دانش
-اردبیلی،محمد علی،1368،” کشتار جمعی” مجله تحقیقات حقوقی، ،شماره یازدهم
-بیگلری،پویان،،"عنصر روانی نسل زدائی از نظر اسلام".فصلنامه پژوهش تطبیقی حقوق اسلام وغرب شماره اول
-جمعی از محققان پژوهشگاه تحقیقات اسلامی،1429"فرهنگ موضوعی جهاد و دفاع درآئینه آیات و روایات"چاپ اول،قم،انتشارات زمزم هدایت
-جوانمردی صاحب،مرتضی، 1384،"نسل زدائی،ساختار عناصر جرم "مجله دانشکده حقوق وعلوم سیاسی دانشگاه تهران، شماره 27
- حسینی بهارانچی،سید محمد حسین،بی تا،"تفسیر اهل بیت ع."قم.نشر مطیع
-حرعاملی،محمدبن حسن،1409،"تفصیل وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه"گروه پژوهش موسسه آل البیت ع،قم،موسسه ال البیت(ع)
-ضیائی بیگدلی،محمدرضا،1395"اسلام وحقوق بین الملل"،تهران،گنج دانش
- طباطبایی،سید محمدحسین.1388"تفسیر المیزان"دفتر نشر اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم
- طیب،عبدالحسین،1348"تفسیر اطیب البیان فی تفسیر قرآن"،موسسه جهانی سبطین،تهران،کتاب فروشی اسلام
-فارسی،جلال الدین،بی تا،"حقوق بین الملل اسلامی"چاپ اول،انتشارات جهان آرا
-عمید زنجانی،1385،"فقه سیاسی"چاپ پنجم،تهران،انتشارات امیرکبیر
-مجلسی دوم،محمدباقربن محمدتقی اصفهانی،1410"بحارالانوار"چاپ اول،بیروت،موسسه طبع ونشر
-مجلسی دوم،محمدباقربن محمدتقی اصفهانی،1404،"مرآه العقول فی شرح الاخبار آل الرسول"سید هاشم رسولی،چاپ دوم،تهران،دارالکتب الاسلامیه.1404
-میرمحمد صادقی،حسین،1393،"دادگاه بین المللی کیفری"،چاپ هفتم،تهران،نشر دادگستر
-مطهری،مرتضی،بی تا،"فقه وحقوق"چاپ اول،قم،بی نا
- مکارم شیرازی،ناصر،1393"تفسیر نمونه"چاپ بیست ویکم،دارالکتب الاسلامیه
-نیکوکار،حمیدرضا1397،"رویکردهای جرم شناختی به حقوق بین المللی کیفری".ترجمه گروهی از پژوهشگران علوم جنائی،چاپ اول.تهران،نشر میزان
-نیکوکار،حمیدرضا،1396"جرم شناسی فراملی،"ترجمه گروهی از پژوهشگران علوم جنائی،چاپ اول،تهران،نشر میزان
- نوری،محدث،میرزا حسین،1408،"مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل"گروه تحقیق موسسه آل البیت ع،چاپ اول،بیروت،موسسه آل البیت ع
- هنر بخش،زهرا،1398،"نسل کشی از دیدگاه فقهی و حقوقی" تهران،نشر شاپرک سرخ،
Rafter, Nicole.(2016)The Crime of all Crimes,New York university press -
-Wolf Patrik.(2010).Structur and event:settler colonialism,time and the question of genocide.ch.4.New york:Berghaham books
The Scientific Journal in Jurisprudence and Bases of Islamic Law
Vol. 17, No. 1, spring 2024 (93-106)
A comparative study of the Convention on the Prohibition and Punishment of Genocide with Islamic jurisprudence
Mohamadtaghi Goharnia1 Ismaeel Rahiminejad 2 Reza Faani3
Acceptance date: 2023/12/17
Extended abstract
Introduction: The sanctity of human life is one of the most important and fundamental issues that has been emphasized by divine religions throughout human history. Life, property, freedom, the right to life, and the right to choose one's place of residence are among the most significant aspects of human dignity and are held in high esteem. The perpetration of crimes and atrocities has always been a bitter reality in history and remains a major challenge for human society. Despite various punishments and penal measures, not only have such crimes not decreased, but their frequency and diversity in methods and goals have grown. In the past century alone, nearly 191 million people have lost their lives in collective violence, with more than half being civilians. World War II and various acts of genocide claimed numerous victims. These realities demonstrate the global expansion of crimes and the increasing intensity and scope of these offenses, whether on an international scale or occurring within countries but with global repercussions. Genocide, unlike many other crimes, continues to occur or has the potential to occur in different parts of the world. "International crimes such as war crimes, crimes against humanity, and genocide" represent extreme forms of violence. As such, many consider the prosecution and punishment of perpetrators necessary. During the first half of the 20th century, such crimes were mainly committed by nation-states against other states. Both colonial and inter-state genocides relied on imperialism, nationalism, and major racial and ethnic ideologies to justify their brutality. Today, contemporary genocides and other mass killings typically occur within nation-states. Various perpetrators including state military forces and militias participate in genocide for numerous reasons. One of the key changes in modern genocide is its fluidity and internal focus. The fact that genocides today often occur within a country, usually as part of a civil war, helps explain why the frequency of genocide increased in the second half of the 20th century. The present research, theoretical in nature, focuses on a comparative study between the Convention on the Prevention and Punishment of the Crime of Genocide and the provisions of Islamic jurisprudence. Using a descriptive-analytical method based on library resources and tools, the study examines verses of the Qur'an, narrations, jurisprudential principles, and scholarly views on the prohibition of genocide in comparison with the aforementioned Convention.
Results: Due to the occurrence of various genocides around the world, international communities and states have paid increasing attention to this crime. Genocide is not a crime that happens suddenly; rather, it is preceded by conditions that create the necessary grounds for its initiation. These conditions are typically observable in all known genocides. Therefore, a comparative study of Islamic jurisprudence and criminology to identify the causes of genocide and ways to confront it holds particular significance. Although genocide received serious attention from states after World War II, Islam, long before the establishment of the United Nations and the adoption of relevant conventions, emphasized the value of human life and lineage in its laws. The Qur'an and hadiths consistently prohibit the killing of human beings whether individually or collectively and repeatedly stress the importance of refraining from damaging property, goods, and agricultural and livestock products that may endanger future generations. The role of commanders and superiors in encouraging or preventing their subordinates from committing genocide is also carefully addressed in Islamic teachings. This reflects Islam’s emphasis on the prevention of such crimes. Criminological studies likewise show that individuals in positions of power play a significant role in either inciting or preventing genocide among their subordinates. Therefore, by integrating Islamic legal principles on genocide with criminological research findings, it is possible to propose comprehensive recommendations and solutions that can help the global community engage in a decisive, principled, and effective confrontation with this phenomenon.
Keywords: Genocide, Islamic jurisprudence, Convention.
مطالعه تطبیقی کنوانسیون منع و مجازات نسل زدائی با مقررات فقهی اسلام
محمد تقی گهرنیا4 اسمعیل رحیمی نژاد*5 رضا فانی6
تاریخ دریافت :19/07/1402
تاریخ پذیرش : 26/09/1402
چکیده
از زمان تصویب کنوانسیون منع ومجازات نسل زدایی در 1948 نسل زدائی مورد توجه جدی جامعه بین المللی قرار گرفت.از طرف دیگر، فقه اسلام با الهام از تعالیم دینی ضمن تأکید فراوان برحرمت خون انسان، در جهت حفظ حیات ونسل وی،قائل به حرمت نسلکشی شده و آنچه که به عنوان حقوق انسانی در اعلامیه های حقوق بشر و کنوانسیون های بینالمللی بیان گردیده مورد توجه قرار داده است. موّید این امر آیات و روایات متعدد و نظرات فقها و قواعد مختلف فقهی در حرمت خون انسانها میباشد که تماماّ دلالت بر اهتمام اسلام به حرمت سنگین نسلکشی دارد(مثلاِّ آیه33سوره اسرا). موضوع تحقیق حاضر نیز در خصوص مطالعه تطبیقی کنوانسیون منع و مجازات نسل زدائی با مقررات فقه اسلام و از نوع نظری بوده و بر اساس روش توصیفی-تحلیلی با استفاده از ابزار و منابع کتابخانهای صورت گرفته است. برهمین مبنا، آیات، روایات، قواعد فقهی ونظریات فقها در مورد ممنوعیت نسلکشی با کنوانسیون منع و مجازات نسل زدائی، بصورت تطبیقی مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان میدهد که فقه اسلام، عواملی را که ممکن است منجر به نسل زدائی گردد و راهکارهای مقابله با آن را مورد توجه قرار داده است.
واژگان کلیدی: نسل زدائی، فقه اسلامی، کنوانسیون.
[1] . Ph.D student of Departement of Law, Tabriz branch, Islamic azad university, tabriz, Iran. mgoharnia54@gmail.com
[2] .* Assistant Professor of Departement of Law, Tabriz University, Tabriz, Iran. (corresponding author) dr.rahiminejad@taabrizu.ac.ir
[3] . Assistant Professor of Law Department, Shahid Madani University, tabriz, Iran. rfaani@ymail.com
[4] . دانشجوی دکترای حقوق جزا وجرم شناسی،واحد تبریز،دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران.
[5] .*دانشیار گروه حقوق جزا و جرم شناسی،دانشگاه تبریز،تبریز.ایران. (نویسنده مسول) rahiminejad@tabrizu.ic.ir
[6] . استادیار گروه حقوق، دانشگاه شهید مدنی آذربایجان، تبریز، ایران.
مقدمه
حرمت انسان یکی از مسائل مهم و اساسی است که در طول تاریخ بشریت مورد توجه ادیان الهی قرار گرفته است. جان، مال، آزادی، حق حیات و حق انتخاب محل زندگی، از جمله مهمترین موضوعاتی است که از مصادیق حرمت برای انسان محسوب شده و از جایگاه ارزشمندی برخوردار است. ارتکاب جرم وجنایت جزئی از واقعیات تلخ تاریخ بوده و به عنوان معضلی بزرگ،جامعه بشری را باخطر مواجهه نموده است. با وجود اعمال مجازات ها وتدابیر کیفری مختلف،نه تنها این نوع از جرائم کاهش نیافته است،بلکه شاهد افزایش آنها ومتنوع تر شدن روشها و اهداف آنها نیزهستیم.در طول قرن گذشته ،نزدیک به 191میلیون نفر در جریان خشونت های جمعی جان خودرا از دست داده اند که بیش از نیمی از آنهاغیر نظامیان بودند.جنگ جهانی دوم و ارتکاب نسل کشی های مختلف،قربانیان زیادی به دنبال داشت.واقعیت های موجود بیان گر توسعه جرائم جهانی و شدت و وسعت این جرائم در سطح بین المللی ویا وقوع این جرائم در داخل کشورها اما با بازتاب جهانی می باشد.نسل کشی از جمله جرائمی است که بر خلاف سایر جنایات ،در نقاط مختلف دنیا در حال وقوع می باشد و یا ممکن است واقع شود. "جنایات بین المللی مانند جنایات جنگی،جنایت علیه بشریت و نسل زدائی”،از اشکال شدید خشونت هستند.از همین رو بسیاری ،تعقیب ومحاکمه این افراد را ضروری می دانند. در طول نمیه اول قرن بیستم،این جرم توسط دولت-ملت ها ،علیه سایر دولت ها انجام می شد.هم نسل زدائی های استعماری وهم نسل زدائی های بین دولتی،برای توجیه قساوت ها وتوحشات خود،امپریالیسم ،ناسیونالیسم و ایدئولوژی های بزرگ نژاد و قومیت را مورد استفاده قرار داده اند. در حال حاضر،نسل زدائی های معاصر و سایر کشتارهای جمعی،معمولاّ در سطح کشور-ملت واقع می شوند.گروههای مختلف مرتکبان،از نیروهای ارتش دولتی گرفته تاشبه نظامیان ،به دلائل زیادی در نسل کشی مشارکت می کنند.یکی از تغییرات مهم ،سیالیت و تمرکز نسل زدائی های اخیر است.اینکه نسل زدائی ها ،در حال حاضر،در داخل یک کشور ،اغلب به عنوان قسمتی از جنگ داخلی انجام می شود،به توضیح این امر که چرا سرعت نسل زدائی در نیمه دوم قرن بیستم افزایش یافته ،کمک می کند.(ولف، 2010: 102)
از طرف دیگر، نسل زدائی از جمله جرائمی است که درسطح وسیع حیات و اجتماع انسانهارا باخطر مواجه می کند..دلائل مختلف و متعددی برای این جنایت مطرح می باشد که عموما نسل زدائی های واقع شده طول تاریخ در آنها مشترک هستند.از زمان تاسیس سازمان ملل وتصویب کنوانسیونها و معاهده های مختلف،تاکید بر مقابله با این جرم مورد توجه خاص مجامع بین المللی و کشورها ی عضو قرار گرفته و به تدریج کشورها نیز در مقررات داخلی خود آنرا مطرح کرده اند.هرچند، نسل زدائی در حقوق جزای داخلی اکثر کشورهاو حقوق جزای بین الملل، مورد توجه خاص و جدی واقع شده است.اما مطالعه احکام شرع مقدس اسلام بیانگر مخالفت اسلام با این جرم می باشد. در اسلام همانند کنوانسیونهای مصوب سازمان ملل،به صورت صریح و مشخص در خصوص نسل زدائی بحثی مطرح نشده و جرم انگاری در این خصوص صورت نگرفته است. اما دلائلی موجود است که می توان از آنها حرمت نسل زدائی و منع از ارتکاب این جنایت را استنباط نمود. من جمله آیات، روایات و نظریات فقهای اسلامی که در شرح و توضیح آیات و روایات در کتب خود به این مسأله اشاره نموده اند.
اهمیت،ضرورت و سابقه انجام تحقیق
نگاهی به قلمرو مطالعات حقوقی در خصوص نسل زدائی،نشان می دهد که توجه به مسأله نسل زدائی موضوعی نسبتاّ جدید محسوب می شود که به طور مشخص در دوران معاصر و از زمان اتمام جنگ جهانی دوم مورد توجه جدی حقوقدانان قرارگرفته است.از طرف دیگر، در ایران، تحقیقات خاصی در مورد نسل زدائی بغیر از ترجمه چندین مقاله که بصورت کتاب چاپ گردیده،صورت نگرفته است. در این زمینه میتوان به کتب«دادگاه کیفری بین المللی»تاّلیف دکتر میرمحمدصادقی،که مبحث اول از فصل سوم را به نسل کشی اختصاص داده است،کتاب «حقوق جزای بین الملل»تاّلیف همان مولف که درضمن مقالات مختلف،به نسل زدائی نیز اشاره نموده است،کتاب دیگر،کتابی به نام«جرم شناسی فراملی»است که شامل ترجمه 19مقاله بوده ودر میان آنها،مقالاتی نیز به نسل زدائی اختصاص یافته است.در حقوق اسلام نیزعلی رغم اینکه فقهای اسلامی با استنباط ازآیات وروایات،مطالب مختلفی در باب حرمت نسل و انسان به طور پراکنده بیان نموده اند،اما به طور تخصصی به این جرم اشاره نکرده اندو این عدم توجه در بین فقهای معاصر نیز مشهود است.بنابراین،با توجه به عدم وجود سابقه تحقیقی در مورد نسل زدائی در حوزه فقه اسلامی،اهمیت و ضرورت تحقیق حاضر مشخص می گردد.
تعریف،مفهوم و مصادیق نسل زدایی در مقررات بین المللی
اصطلاح نسل زدائی،ترکیبی از کلمه «ژنو» و «ساید» است.»ژنو« و یا «ژنوس»،به معنای قوم یا ملیت و یا نژاد و قومیت می باشد.کلمه«ساید» که از لاتین اخذ شده است،به معنای قتل و کشتن است.نسل زدائی می تواند به قتل قومی و یا قتل نژادی تعبیر شود.عبارت نسل زدائی برای شرح اعمال بی رحمانه جنایتکاران آلمان نازی درمحاکمات نورنبرگ استفاده شد(رافتر، 2016:118)نسل زدائی عبارت است از:هرگونه اقدام و مبادرت جهت نابودی و حذف فیزیکی بخش یا کلیت گروهی نژادی، قومی، ملی، مذهبی،ایدئولوژیکی.آن زمانی که تعبیرهای جزئی در مورد نسل زدائی تغییر می کرد،اولین تعریف قانونی این عمل در بیانیه سازمان ملل متحد در سال 1948، حول« جلوگیری و مجازات جرم نسل کشی«شکل گرفت(همان منبع) تصویب معاهده بین المللی پیش گیری و مجازات جنایت نسل کشی به وسیله مجمع عمومی سازمان ملل در نهم دسامبر سال 1948 و الحاق کثیری از کشورهای جهان به معاهده مذکور، باعث محکومیت گسترده این جنایت در جامعه بین المللی گردید.ماده 2معاهده،عینا در مواد2و4 اساس نامه های دیوان های کیفری بین المللی یوگسلاوی سابق و رواندا و ماده 6 اساس نامه دیوان بین المللی کیفری مورد اقتباس قرار گرفته است.(اردبیلی وحبیب زاده فخربناب، 1383: 3) ماده6 کنوانسیون رم در توصیف نسل زدائی، مقرر می دارد:
«منظور از نسل کشی در این اساس نامه، هر یک از اعمال مشروحه ذیل است که به قصد نابود کردن تمام یا قسمتی از یک گروه ملی، قومی، نژادی و یا مذهبی از حیث همین عناوین ارتکاب می یابد.قتل اعضای یک گروه ، ایراد صدمه شدید نسبت به سلامت جسمی ویا روحی اعضای یک گروه، قرار دادن یک گروه در معرض وضعیت زندگی نامناسبی که منتهی به زوال قوای جسمی کلی یا جزئی آن بشود.اقداماتی که به منظور جلوگیری از توالد و تناسل یک گروه صورت گیرد و انتقال اجباری اطفال یک گروه به گروه دیگر.تعریف ماده2 کنوانسیون سازمان ملل در مورد پیش گیری منع و مجازات نسل زدائی،این گونه مطرح شده است:در کنوانسیون حاضر،نسل کشی به معنای ارتکاب هر یک از اعمال زیر است که به قصد نابود کردن همه یا بخشی از یک گروه ملی،قومی،نژادی،یا مذهبی به عنوان گروه انجام میگیرد:
الف)کشتن اعضای گروه
ب)ایراد جراحت جسمانی یا روانی شدید به اعضای گروه
ج)عمدا شرایطی را برای گروه تحمیل کردن به منظور آن که موجب نابودی کلی یا جزئی آن شود
د)تحمیل اقداماتی به قصد جلوگیری از تولید مثل در بین اعضای گروه
و)انتقال اجباری فرزندان گروه به گروه دیگر
این کنوانسیون علاوه بر مباشرت در نسل کشی،تحریک و شروع به نسل کشی،تبانی برای ارتکاب آن و معاونت در آن را نیز قابل مجازات دانسته است.کلمه کلیدی«گروه» شش بار در این تعریف کوتاه دیده می شود.این تعریف که در نهایت توسط سازمان ملل،مورد تایید قرار گرفت،در واقع محصول مذاکرات و مانورهای تدافعی در بین بسیاری از کشورها بود.ماده( 6) اساسنامه دادگاه کیفری بین المللی،به پیروی از ماده2 کنوانسیون فوق،بیان میکند:
"منظور از نسل زدائی در این اساسنامه،هر یک از اعمال ذیل است که به قصد نابود کردن تمام یا قسمتی از یک گروه ملی،قومی،نژادی یا مذهبی از حیث همین عناوین ارتکاب می یابد:
1-قتل اعضای گروه
2-ایراد صدمه شدید جسمانی یا روانی به اعضای گروه
3-تحمیل عمدی شرایط زیستی نامناسب بر گروه برای این که منتهی به زوال کلی یا جزئی قوای جسمی شود
4-تحمیل اقداماتی به منظور جلوگیری از توالد و تناسل بین گروه
5- انتقال اجباری اطفال گروه به گروه دیگر."
نسل زدائی بصورت تخصصی از زمان تأسیس سازمان ملل و خصوصاّ با تصویب کنوانسیون 1948،مورد توجه قرار گرفته و از این طریق به تدریج وارد مقررات حقوقی کشورهای مختلف گردیده است. اعلامیه جهانی حقوق بشر نیز در مقدمه خود مقرر نموده «عدم شناسائی و تحقیر حقوق بشر منتهی به اعمال وحشیانهای گردیده است که روح بشریت را به عصیان واداشته و در نتیجه ظهور دنیائی که در آن افراد بشر در بیان و عقیده آزاد و از ترس و فقر فارغ باشند به عنوان بالاترین آمال بشر اعلام شده است«.در دین اسلام،حقوق بشر از اهمیت خاصی برخوردار است و این اهمیت در قالب حق الناس متبلور گردیده است.انسان به عنوان اشرف مخلوقات الهی،واجد ارزش و کرامت زیادی می باشد.انسان از نظر هستی،متمایز از سایر مخلوقات بوده و در آیات مختلف و روایات معصومین مقام و مرتبه بسیار رفیعی دارد.از نظر خلقت،انسان موجودی ابدی است.(هنر بخش، 1398: 26)
ابن سینا ،در این زمینه می گوید«روح ناطق،فساد نمی پذیرد و دست خوش اضمحلال نمی شود و فانی نمی گردد و نمی میرد،بلکه جوهری است ثابت،دائم و فساد ناپذیر».(احدی،1392: 18) قرن ها قبل از اعلامیه جهانی حقوق بشر و قبل از اینکه در قالب معاهدات و کنوانسیونهای مختلف مورد توجه و تصویب جامعه جهانی قرار گیرد،این مهم در مقررات اسلامی بیان شده و مورد توجه قرار گرفته است. اما از طرف دیگر، در مقررات اسلامی،به صورتی که بیان شد،به طور صریح و مدون نسل کشی مطرح نشده و لذا لازم است که با بررسی و کنکاش در مقررات و احکام حقوقی شرع مقدس ،حکم این جرم را استنباط کرد.
1-مصادیق نسل کشی در اسلام
درحقوق اسلام دلایل متعدد مربوط به حرمت نسل زدائی و حرمت خون انسان ها اعم از مسلمان وغیر مسلمان و حتی حیوانات،در قالب آیات و روایات مختلف بیان شده و فقها نیز درکتب خودبه این جرم ورود کرده اند که جملگی دلالت بر حرمت جرم نسل کشی دارند که در این مقاله به آن ها اشاره خواهد شد.
1- 1-دلایل مربوط به قرآن(کتاب)
قرآن، به عنوان کتاب الهی که قواعد و مقررات حیات بخش آن برای تنظیم و تضمین زندگی و سعادت دنیوی و اخروی انسان ها نازل شده است، در تعدادی از آیات خود، به مساله نسل و جنایت مربوط به انسانها اشاره نموده است.بند«الف» ماده2 کنوانسیون ملل متحد در مورد پیشگیری و مجازات نسل زدائی،کشتن اعضای گروه ملی، قومی، نژادی یا مذهبی را بعنوان اولین مصداق نسل زدائی بیان نموده است.
1-1- 1- اسراف و زیاده روی در قتل:" در قتل و خونریزی زیاده روی نکنید"(سوره اسرا،آیه33)
احترام خون انسانها و حرمت قتل نفس از مسائلی می باشد که تمام شرایع آسمانی و قوانین بشری در آن متفقندو آن را یکی از بزرگترین گناهان محسوب می نمایند.ولی اسلام اهمیت بیشتری به این مسأله داده است تا آن جا که قتل یک انسان را همانند کشتن تمام انسانها شمرده است.(سوره مائده،آیه33)و حتی از بعضی از آیات قرآن چنین استنباط میشود که مجازات خلود در آتش که مخصوص کفار است برای قاتل نیز تعیین شده ممکن است این تعبیر دلیل آن باشد که افرادی که دستشان به خون بی گناهان آلوده میشود با ایمان از دنیا نخواهد رفت.(سوره نساء،آیه93)نه تنها قتل نفس بلکه کمترین و کوچکترین آزار انسان،از نظر اسلام مجازات دارد و می توان با اطمینان گفت این همه احترام که اسلام برای خون و جان و حیثیت انسان قائل شده است در هیچ آیینی وجود ندارد.در حدیث معروفی از پیامبر(ص) می خوانیم:(خون هیچ مسلمانی که شهادت به وحدانیت خداوند و نبوت پیامبر اسلام می دهد،حلال نیست مگر سه گروه:قاتل،زانی محصن و آن کس که دین خود را رها کند و از جماعت مسلمین خارج شود)
اما قاتل که تکلیفش روشن است و در قصاص او حیات جامعه و تامین امنیت نفوس است و اگر حق قصاص به اولیای دم مقتول داده نشود قاتلان جسور وجری میشوند وامنیت جامعه مختل می شود.اما در عین حال ولی دم نباید بیش از حق خود مطالبه کند و در قتل اسراف نماید چرا که او مورد حمایت است.آری،اولیای دم مقتول مادام که در مرز اسلام قدم برمی دارند و از حد خود تجاوز نکرده اند،مورد نصرت الهی هستند.این جمله اشاره به اعمالی که در زمان جاهلیت بوده و امروزه نیز گاها صورت می گیرد می باشد که در مقابل کشته شدن یک نفر از یک قبیله،قبیله مقتول خونهای زیادی را می ریزند.و یا اینکه در مقابل کشته شدن یک نفر،افراد بی گناه و بی دفاع دیگری غیراز قاتل را به قتل می رسانند.(مکارم شیرازی،1377: 357)
2-1-1- رعایت اندازه در انتقام :"اگر به شما مسلمانان کسی عقوبت و ستمی رسانید،شماباید به قدر آن در مقابل انتقام کشید.واگر صبورباشید برای صابران اجری بهتر خواهد بود."(سوره نحل، آیه126)
عقوبت یعنی مجازات و مقابله به عذاب.خطاب به مسلمانان می فرماید:اگر خواستید کفار را به خاطر این که شما را عقاب کردند و به سبب ایمانتان شما را آزار دادند و با شما جنگ نمودند،عقاب نمائید،در این صورت انصاف نمایید و همان گونه با آنها برخورد کنید نه شدید تر از آن. و آنگاه می فرماید:اگر بر تلخی عذاب و عقاب کفار صبر نمایید و در مقام تلافی بر نیایید،برای شما بهتر است.چون این صبر شما در حقیقت انتخاب و ترجیح دادن رضای خدا و اجر وثواب او بر رضای خودتان و داغ دل ستاندن و تشفی قلب خودتان است و در اینصورت عمل شما صددرصد خالص برای وجه الله خواهد بود و علاوه بر این،گذشت و عفو شیوه جوانمردان است و آثار نیکوئی به دنبال دارد.(طباطبایی، 1388: 143)
3-1-1-نسل کشی و افساد فی الارض:"بدین سبب بر بنی اسرائیل چنین حکم کردیم که هر کس نفسی را بدون حق قصاص ویا بی آنکه فتنه و فسادی در زمین بکند،بکشد،چنان باشد که تمام مردم را کشته وهر کسی نفسی را حیات بخشد،مثل آن است که تمام مردم را حیات بخشیده است و رسولان ما به طرف خلق باادله آمدند بعد بسیاری از مردم باز در روی زمین بنای فساد و سرکشی گذاشتند."(سوره مائده،آیه32). امام علی(ع) در این مورد می فرماید:و اما آن چه لفظش خاص ولی معنایش عام است،فرموده خدای عزوجل است.لفظ آیه مخصوص بنی اسرائیل نازل شده ولی بر تمام خلق جاری است و شامل تمام بندگان می شود چه بنی اسرائیل و چه سایر امتها.و مشابه این نمونه در کتاب خدا زیاد است. حمران می گوید:از امام باقر (ع) در مورد آیه 32 مائده سوال کردم و گفتم:چگونه این آیه اتفاق می افتد...فکانما قتل الناس جمیعا...در صورتی که فقط یک تن را کشته است؟فرمود: آن شخص در جایی از جهنم نهاده می شود که شدت عذاب اهل آن به آن جا منتهی می گردد و اگر کسی تمام انسان هارا بکشد باز در همان جا عذاب می شود.گفتم: اگر نفر دیگری را بکشد؟فرمود:عذاب بر او دو چندان میگردد.(حسینی بهارانچی،بی تا،جلد4،ص10) سماعه می گوید:از امام صادق(ع) در مورد آیه32سوره مائده که می فرماید:و هرکس انسانی را از مرگ رهایی دهد،چنان است که گوئی به تمام مردم حیات داده است.سوال کردم.امام فرمود:...هرکس نفسی را از گمگشتگی به رهیافتگی آورد،گویا آنرا زنده کرده و هرکس نفسی را از رهیافتگی به گمگشتگی سوق دهد، به حق آن را کشته است...(حسینی بهارانچی،بیتا: 12)
4-1-1- اشاره صریح به قصد از بین بردن نسل بشر:"وچون از حضور تو دور شود،کارش فتنه وفساد در زمین بوده ،سعی و تلاش کند تاحاصل و دسترنج ونسل بشر راازبین ببرد وخداوند مفسدان را دوست ندارد".(سوره بقره،آیه205)
بند های (ج)و(د) کنوانسیون فوق الذکر،به اقداماتی اشاره نموده که هدف از اعمال آنها،نابودی کلی و یا جرئی نسل و همچنین ممانعت از تولید مثل در بین اعضای یک گروه به منظور از بین رفتن نسل آن گروه می باشد.در آیه فوق نیز صراحتأ قصد از بین رفتن نسل بشر توسط مرتکب و یا مرتکبین مورد توجه قرار گرفته است.بر این اساس این بند ها را با آیه فوق مورد بررسی قرار می دهیم.
"آیه فوق اشاره به اعمالی از جانب انسانها دارد که نه تنها قصد آنها نابودی مال و اموال اشخاص است بلکه با هدف قطع نسل انسان و ریشه های اصلی حیات متمدن ارتکاب می یابد.در این آیه،به گونه ای کاملاّ واضح،از یک مفهوم سخن به میان آمده است که با تعریف امروزه نسل زدائی قرابت بسیار نزدیکی دارد،به گونه ای که علاوه بر سوء نیت برای کشتن یک انسان،سوءنیت دیگری نیز برای نابودی نسل در پی اعمال خاص کاملا مشهود است.در نهایت می توان به راحتی دریافت که مقوله جلوگیری از جرائمی از این دست،در طول تاریخ بشری وجود داشته ودردین مبین اسلام که اصالتاّ به دنبال زندگی بشر است و فرمان خداوند را بر جهان جاری نموده نیز به وضوح بر آن صحه گذاشته است".(بیگلری، 1396: 17).
کلمه(تولی) به معنای دارای ولایت و مسلط شدن و تملک آن است و موید این معنا جمله"اخذته العزه بالاثم"گرفتار غروری می شود که گناه در دل ایجاد میکند و در آیه بعدی است که می فهماند عزتی که دچارش شده بخاطر گناهانی بوده که مرتکب شده و قلب مخالف با زبانش را بیمار کرده است.(سعی)،هم به معنای عمل و هم به معنای سرعت در راه رفتن است.در نتیجه معنای آیه چنین است:که این منافق شدید الخصومه وقتی دستش برسد و دارای قدرتی شود و ریاستی بدست آورد،سعی می کند فساد را در زمین گسترش دهد و ممکن است کلمه (تولی)به معنای اعراض از رو برو شدن و گفتگو کردن باشد و معنا چنین باشد که:چون از نزد تو بیرون می رود، وضعش غیر از آن وضعی می شود که در حضور تو داشت.در حضور تو دم از صلاح و اصلاح می زد و می گفت در این راه سعی خواهد کرد ولی چون بیرون می شود،در راه فساد و افساد سعی می کند."یهلک الحرث و النسل")آیه205.سوره بقره)
از ظاهر این قسمت از آیه، بر می آید که می خواهد جمله قبلی یعنی فساد را بیان کند و بفرماید...فساد و افساد به این است که حرث و نسل را نابود کند.و اگر نابود کردن حرث ونسل را بیان فساد قرار داده،برای این است که قوام نوع انسان در بقای حیاتش به غذا و تولید مثل است و اگر غذا نخورد می میرد و اگر تولید مثل نکند،نسلش قطع می شود و انسان در تامین غذایش به حرث یعنی زراعت نیازمند است و چون غذای او حیوانی ویا نباتی است،و حیوان هم در زندگی و نموش به ثبات نیاز دارد،پس حرث که همان نبات باشد،اصل در زندگی بشر است و بدین جهت فساد در زمین را با اهلاک حرث و نسل بیان کرد.پس معنای آیه این شد که:او از راه نابود کردن حرث و نسل،در زمین فساد می انگیزد و در نابودی انسان می کوشد.(طباطبایی، 1388: 143)
5-1-1- اشاره به اصل شخصی بودن مسولیت :"هیچ کس بار گناه دیگری را بدوش نخواهد گرفت."(سوره نجم آیه38) ازمجموع آیات فوق چنین استنباط می شود که به قتل رساندن فرد یا افرادی به ناحق،تلاش در از بین بردن و صدمه زدن به نسل بشریت،نادیده گرفتن مسولیت فردی وقتل و کشتار گروهی افراد که از مصادیق نسل کشی می باشند،از نظر قرآن،به منزله فساد در زمین و گناه بوده و مستوجب عذاب ومجازات دنیوی واخروی می باشد.
2-1-دلایل مربوط به روایات:
همانند آیات قرآنی،در روایات معصومین(ع)نیز به صراحت نسل کشی مورد اشاره مستقیم قرار نگرفته است.اما مضمون روایات کاملاّ بیان کنده حرمت اقداماتی است که نسل بشریت را با خطر مواجه می کنند.به عبارت دیگر،قواعد و اصولی همانند آیات قرآن از روایات می توان استنباط کرد که طبق آنها محدودیت ها و قوانینی برای جنگ وضع گردیده اند و نتیجه آن جلوگیری از ارتکاب جرائم جنگی و خصوصاّ نسل کشی می باشد.ذیلاّ به تعدادی از این قواعد ومقررات که در روایات مطرح شده اند،اشاره می شود.
1 -1-2-ممنوعیت صدمه به غیر نظامیان:
"رسول مکرم اسلام (ص)دراعزام نیروهای مسلح به جنگ موته به سپاهیان خود توصیه کرد،به دانشمندان و نمایندگان نمایندگان مذاهب که موضع بی طرف داشتند،تعرض نکنید" (عمیدزنجانی، 1385: 6).
امام علی (ع)در توصیه به یاران خود در جنگ جمل فرمود،"به کاروان های غیر نظامی هجوم نبرید و زنان را هر چند به شما پرخاش کردند،مورد ضرب و شتم قرار ندهید" ( عمیدزنجانی،385 : 53).
2-2-1-ممنوعیت استفاده سلاح شیمیائی وسموم:
"پیامبر از کاربرد سم در زمین مشرکین نهی کرده است.که می توان استنباط کردنهی از استعمال سم،باعث جلوگیری از کشتار غیر نظامیان و...و در نتیجه کشتار در سطح وسیع می گردد".( فارسی،[بی تا]27)
3-2-1-آسیب نزدن به حیوانات،درختان،آتش نزدن مزارع وعدم تخریب بناها:
"اقدامات فوق الذکر،بطور مستقیم وغیر مستقیم ممکن است باعث ورود صدمه به انسان ها ودر نتیجه به خطر افتادن افراد گردد.لذا در روایات،اقدامات مذکور مورد نهی قرار گرفته اند.پیامبر در توصیه های خود به نیروهای نظامی فرمود:حیوانات حلال گوشت را جز به اندازه نیاز ذبح نکنید".(ضیائی بیگدلی،1384: 148)
4-2-1-رعایت جوانمردی و فتوت در جنگ:
"زمانی که رسول اکرم(ص)میخواست فرماندهان را اعزام کند،آنها را دعوت می کرد ومیفرمود:بنام خدا و در راه خدا بر اساس سنت رسول خدا،خیانت نکنید،اجساد را مثله نکنید،عهد شکنی نکنید،پیرها،کودکان و زنان را به قتل نرسانید،درختان را قطع نکنید مگر اینکه در انجام این کار مضطر شوید.همچنین رسول اکرم (ص)از ریختن سم در بلاد و سرزمین های مشرکین نهی میکرد.(مجلسی دوم واصفهانی،1404: 352)
1- 5-2-عدم قتل فرستادگان و گروگانها ونهی آتش زدن مزارع و قتل غیر نظامیان وکشتن حیوانات:
"رسول اکرم فرمود:فرستادگان و گروگانها را به قتل نرسانید"(مجلسی دوم واصفهانی،1410 :31)
"وقتی رسول خدا(ص)میخواست امیری برای سپاهیان منصوب کند،اورا به تقوای الهی بطور خاص نسبت به خودش و بعد نسبت به عموم اصحاب و سپاهیانش امر میکرد و بعد میفرمود:...با اشخاصی که به خدا کافر هستند جهاد کنید،خیانت و عهد شکنی نکنید،اجساد را مثله نکرده و کودکان را به قتل نرسانید،نخل هارا به آتش نکشید
ودر آب غرق نکنید،درخت مثمر ومیوه دار را قطع نکنید،کشت وزرع را به آتش نکشید شاید به آنها احتیاج پیدا کردید و بهائم و چهارپایان را نکشید."(حر عاملی،1409: 59)
6-2-1-منع از تعرض به پیران،اطفال و زنان، منع ترور یا فتک و رعایت حقوق اسیران
"...واگر ایشان گروهی نباشند،در پی ایشان نباید رفت و اسیر و مجروح را نباید کشت،و جایز نیست اسیر کردن اطفال و زنان ایشان و مالهائی که با خود نداشته باشند"(مجلسی اول،1400: 78)
به قتل رساندن زنان، نابینایان، پیرمرد سال خورده و مجانین و کودکان جایز نیست مگر اینکه بجنگند و از آنها جزیه گرفته نمی شود.همچنین،رسول خدا فرمود:در جنگ شخصی را نکشید مگر اینکه علیه شما جری شده و جنگ کند.همچنین رسول خدا در وصیت خود میفرماید:کودکان و پیرمردان سالخورده و زنان را به قتل نرسایند. منابع اسلامی از منع ترور و عملیات غافلگیرانه حکایت میکند.از پیامبر اسلام (ص)نقل شده است که: ایمان باز دارنده از ترور یا فتک می باشد. (محدث نوری،1408: 11) غذا دادن و احسان به اسیر ،حق و واجب است.امام صادق (ع) می فرماید:الاسیر والاحسان عیله حق واجب
3-1- قواعد فقهی و دلایل مطروحه در کتب فقهی
علاوه بر نصوص روایی و قرآنی،بعضی قواعد فقهی مانند لاضرر،قاعده اثم و وزر نیز بعنوان دلیل حرمت نسل زدائی مطرح شده اند.فقهای اسلامی با تکیه بر آیات قران کریم و روایات وارده از طرف پیامبر(ص)وائمه (ع)،در کتابهای خود و با طرح قواعد فقهی به مسأله نسل کشی اشاره نموده اند که ذیلاّ مورد اشاره قرار میگیرند.
-قاعده لاضرر: این قاعده بر گرفته از حدیث نبوی ...لاضرر و لاضرار غی الاسلام...که بر نفی ضرر و زیان زدن بر خود و سایرین و حرمت آن دلالت دارد،می باشد.بر اساس قاعده لاضرر،کسی حق ندارد ضرر غیر قابل جبران و کنترل نشده ای را به بهانه دفاع بر دیگران وارد کند.این قاعده از قواعد مشهوری است که در اکثر ابواب فقهی کاربرد داردو در اهمیت آن گفته شده که یکی از پنج قاعده ای است که مسایل فقهی بر آن استوار است.ضرر به معنی وارد شدن نقصان در مال و جان و آبرو است.
- قاعده اثم: اگر گناه عملی از نفع و سود آن بیشتر باشد،منجر به تحریم آن عمل می گردد.
- قاعده وزر: که بیانگر اصل شخصی بودن جرم و مجازات است،مجازات نباید بغیر از اشخاصی که مرتکب جرم شده و مستحق مجازات می گردند،اعمال شود.در حالیکه در نسل کشی،بصورت وسیع جنایت بر علیه تمام افراد حتی افراد بی گناه نیز صورت گرفته و مورد هدف قرار میگیرند که مصداق قاعده وزر میباشد.
-دلیل عقلی: دلیل عقلی از ادله استنباط احکام شرعی محسوب میشود و به دلیل اینکه از مقدمات عقلی ترکیب شده و به تبع آن نتیجه عقلی نیز دارد،دلیل عقلی گفته میشود.دلیل عقلی از اقسام ادله اربعه و مقابل دلیل شرعی بوده و به قضایایی اطلاق می شود که عقل بطور قطعی آنها را درک می کند و صلاحیت قرار گرفتن در مسیر استنباط حکم شرعی را دارد.یعنی بتوان به کمک آن احکام شرعی را استنباط کرد مانند حکم قطعی عقل به وجوب حرمت خون انسان.قاعده(کلما حکم به الشرع،حکم به العقل)بیانگر این است که عقل سلیم عین شرع است و شرع هم عین عقل.زیرا عقل و شرع ملازم و موید همدیگرند.بنابراین هم عقل و هم شرع نسل زدائی را مذموم دانسته و محکوم مینمایند.
1-3- "وقتی که اسلام جنگ را مشروع میداند، به اصطلاح در کیفیت جنگ، چه نوع جنگی را جایز می داند، و چه نوع جنگی را جایز نمیداند؟ به این معنا که آیا مثلا قتل عام را جایز می داند یا جایز نمی داند؟ آیا کشتن کسانی را که شمشیر برنداشتهاند-مثل پیرها، زنها و بچه ها و افرادی را که مشغول کسب و کار خودشان هستند-جایز می داند یا جایز نمی داند؟اینها همه مسائلی است که باید بحث شودآیاتی که راجع به جهاد است در جاهای متعدد قرآن آمده است.در آیه 190سوره بقره می فرماید:ای مومنان ،با مردمی که با شما میجنگند، بجنگید یعنی چون با شما میجنگند، بجنگید ولیازحد تجاوزنکنید.یعنیچه، ازحد تجاوز نکنید.
تفسیرش این است که با مردمی که باشما می جنگند فقط باآنهاجنگ کنید ودر میدان بجنگید.یعنی شما باعده ای می جنگید و اینها یک عده سرباز فرستاده اند ویک عده مرد جنگی دارند و این سرباز ها آماده جنگ با شما هستند.شما با سربازی که آماده جنگ است بجنگید..اما افراد دیگری که مرد جنگی نیستند،حالشان حالت سرباز نیست مثل پیر مردها و پیرزنها (بلکه زنها مطلقا چه پیرزن و چه غیر پیرزن) بچه ها، متعرض اینها نشوید ویا کارهای دیگری را که تجاوز می گویند مرتکب نشوید مثلا درختان را قطع کنید، قنات ها را پرکنید، اینها را می گویند اعتداء یعنی تجاوز.جنگ با توده مردم جایز نیست. توده مردم که گناهی ندارند و بی خبرند"(مطهری،[بی تا]: 233)
2-3-"امام علی ع به رزمندگان خود سفارش می کرد:آن کس را که پشت کرده نکشید،و آن را که قدرت دفاع ندارد آسیب نرسانید.مجروحان را به قتل نرسانید. زنان را با آزار دادن تحریک نکنید هر چند آبروی شما را بریزند، یا امیران شما را فحش دهند که آنان در نیروی بدنی و روانی و فکر کم توانند"(جمعی از محققان پژوهشگاه تحقیقات اسلامی1429: 23)
3-3-"مساله17: از کفار پیرمرد و زنان وکودکان قتال استثناء شده و قتل آن ها جایز نیست.(خوئی،1428: 373)همچنین در قسمت آخر مسأله 22 آمده است که:ریختن سم در سرزمینهای مشرکین جایز نیست، به دلیل این که رسول خدا در معتبره سکونی از امام صادق )ع(، این کار را نهی کرده است.و نیز امام علی ع می فرماید: حضرت رسول ص از ریختن سم در بلاد مشرکین نهی نموده است.اگر مسلمانان در اثنای جنگ، از کفار محارب اسیر بگیرند، در صورتی که از انات باشد، قتل آنها جایز نیست و همین حکم در خصوص نابالغین، پیران و سایر افراد نیز جاکم است (خوئی، 1428: 3734).
4-3-"شیوه های جنگی:جنگ به هر نوع ابزار و آلتی جایز است مگر اینکه زهر کشنده و سم در داخل آبهای دشمن یا شهرهای دشمن اندازند که در اسلام جایز نیست.
مساله:کودکان وزنان کفار را نباید کشت. اما هرگاه کفار و مشرکین اطفال یا زنها را ویا تعدادی از مسلمانان را اسیر و سپر ساخته و پشت سر آنها موضع گرفته و به جنگ مسلمین آیند و غلبه برای لشکر اسلام ممکن نباشد مگر با کشتن این سپرهای بلا،در این صورت کشتن آنها نیز جایز است.
مساله:زنان کفار را نباید کشت اگرچه به کمک کفار در جنگ شرکت کنند.مگر عند الضروره که در مساله قبل آمد.(خراسانی،بی تا،صص348-349).اعضای سازمان کنفرانس اسلامی،اعلامیه جهانی حقوق بشر و اسلام را در سال 1990میلادی مورد تصویب قرار دادند.ماده 1این اعلامیه چنین مقرر نموده است:
الف)حیات عطای خداوندی است و حق حیات برای تمام انسانها تضمین شده است.همه دولتها و جمعیتها و افراد مکلف به حمایت و دفاع از حق حیات در مقابل هرگونه تعدی و وارد شدن هر گونه اخلال بر بقای طبیعی آن مانند بیماریها و بلاهای طبیعی و انسانی هستند.وخارج کردن هیچ روحی بدون اقتضای شرعی آن جایز نمی باشد.
ب)استفاده از هر وسیله ای برای ازبین بردن حیات بشری خواه بطور کلی و خواه بطور جزئی حرام است.
ج)حفظ و ادامه حیات بشری تا جایی که خدا اراده کند،واجب است.اعم از اینکه شامل حفظ حیات خود در مقابل تعدی وتجاوز دیگران باشد،ویا تجاوز وتعدی بر نفس خود باشد،و خواه حفاظت از حیات سایرین.
د)بر فردی که مورد ظلم و ضعف واقع شده و حیات و کرمت او از ناحیه عوامل طبیعی و یا ازطرف قدرتمندان مورد تهدید قرار گرفته است واجب است که به منظور دفع ظلم و استضعافی که قرار گرفته و دفع خطر از حیات و کرامت خود به هر نحو مشروعی که قدرت آن را دارد قیام کند(آشوری،1376: 215).
2- نسل کشی در مطالعات جرم شناسی
در طول قرن گذشته ،نزدیک به 191میلیون نفر در جریان خشونت های جمعی جان خودرا از دست داده اند که بیش از نیمی از آنهاغیر نظامیان بودند.جنگ جهانی دوم وارتکاب نسل کشی های مختلف،قربانیان زیادی به دنبال داشت.واقیعت های موجود بیان گر توسعه جرائم جهانی و شدت و وسعت این جرائم در سطح بین المللی ویا وقوع این جرائم در داخل کشورها اما با بازتاب جهانی می باشد.نسل کشی از جمله جرائمی است که بر خلاف سایر جنایات ،در نقاط مختلف دنیا در حال وقوع می باشد و یا ممکن است واقع شود."جنایات بین المللی مانند جنایات جنگی،جنایت علیه بشریت و نسل زدائی” ،از اشکال شدید خشونت هستند.از همین رو بسیاری ،تعقیب ومحاکمه این افراد را ضروری می دانند.در حال حاضر،نسل زدائی های معاصر وسایر کشتار های جمعی،معمولا در سطح کشور-ملت واقع میشوند.گروههای مختلف مرتکبان،از نیروهای ارتش دولتی گرفته تاشبه نظامیان ،به دلائل زیادی در نسل کشی مشارکت می کنند.یکی از تغییرات مهم ،سیالیت و تمرکز نسل زدائی های اخیر است.اینکه نسل زدائی ها ،در حال حاضر،در داخل یک کشور ،اغلب به عنوان قسمتی از جنگ داخلی انجام می شود،به توضیح این امر که چرا سرعت نسل زدائی در نیمه دوم قرن بیستم افزایش یافته ،کمک می کند.(ولف، 2010: 102)
3-علل وقوع نسل زدائی
اکثریت قریب به اتفاق جرائم ،بدون سابقه و عللی که قبل از وقوع جرم وجود داشته اند،ارتکاب نیافته ونمی یابند.نسل زدائی نیز از این قاعده مستثنی نبوده ودرکل،مسبوق به سوابقی است که زمینه را برای ارتکاب آن فراهم می کند.این علل هم مربوط به قربانیان نسل زدائی وهم مربوط به مرتکبان میشود.
1-3-علل مربوط به قربانیان
ماده 2 کنوانسیون نسل زدائی مصوب 1948،در تعریف این جرم،گروههای هدف را شامل گروه ملی،نژادی،یا مذهبی بیان نموده واعلام کرده که اقدامات مندرج در این ماده که علیه این گروهها واقع شود،نسل زدائی محسوب می گردد.انسجام یک دسته بندی موثر از جرائم خشن و بی رحمانه،تاحدی از ماهیت بزه دیدگان ناشی می شود.
قربانیان، نه به دلیل ویژگیها و یا فعالیتهای فردی شان، بلکه به دلیل قرار گرفتن در یک دسته اجتماعی معنادار بزه دیده شده اند. آلوارز، در رابطه با "رابطه جنسی وحشتناک"بیان کرده است که "فعالیت های نسل زدایانه، در بسترهایی رخ داده که قبل از ارتکاب جرم، بین مرتکب و بزه دیده، ارتباطی وجود داشته است ( نیکوکار،1397: 69).
1-1-3-خصوصیات ملی و قومی
گروه ملی،مجموعه ای از افراد دارای رابطه حقوقی شهروندی مشترک و برخوردار از حقوق وتکالیف می باشد(میرمحمد صادقی،1392: 93)بنابراین،گروه ملی ،به اقلیتی اطلاق می شود که در تابعیت یک دولت به سر میبرد و باحفظ علایق قومی،مذهبی و زبانی،از اکثریت حاکم متمایزند ودارای خاستگاه ملی مشترک هستند.(اردبیلی،1368: 48)
گروه قومی،گروهی است که اعضای آن از زبان وفرهنگ مشترک برخوردارند.(میرمحمد صادق،1393: 93)به عبارت دیگر،اطلاق قوم به گروههای انسانی شامل مجموعه مولفه های زیست شناسی،اجتماعی،زبان شناسی،تارخی وفرهنگی است.(اردبیلی،1368: 48)
2-1-3-خصوصیات نژادی و مذهبی
گروه نژادی "گروهی است مبتنی بر ویژگی های جسمانی وراثتی که معمولا با ناحیه جفرافیائی خاص،بدون در نظر گرفتن عوامل زبانی ،فرهنگی ،ملی یا مذهبی،مرتبط است.(همان،94)محور تعریف در نژاد،زیستی است ولذا نژاد،یک گروه انسانی است که از نظر صفات جسمانی مانند سر ورنگ پوست ،متمایز از سایر گروه هاست و این صفات ،طبیعی،ارثی و دائمی است.(جوانمردی صاحب،1384: 68،27) وگروه مذهبی ،گروهی است که اعضای آن،از مذهب، ویا شیوه عبادی واحدی تبعیت می کنند.(میرمحمد صادقی،1393: 94) و عامل پیوند دهنده آنان، مذهب و دینی است که اعضای آن،به طور مشترک،به آنها اعتقاد داشته و طبق اصول و قواعد آن مذهب رفتار نموده و با هم ارتباط برقرار می کنند.
2-3-علل مربوط به مرتکبان(علل شکلی و ماهوی)
برای وقوع نسل کشی ،علاوه بر خصوصیاتی که مربوط به قربانیان می باشد،لازم است عللی که در ارتباط با مرتکبین این جرم نیز وجود دارد ،مورد توجه قرار گیرد.مطالعه علل مربوط به مرتکبان این جرم ،یکی از مباحث مهم در جرم شناسی جنایات بین المللی است.به عبارت دیگر،مطالعه مرتکبان،در پی توضیح این مساله است که چراافراد معینی،مرتکب این جرم می شوند؟این افراد دارای چه ویژگی های شخصی هستند؟چرا افراد عادی مرتکب رفتارهائی می شوند که نقض فاحش موازین حقوق بشر به شمار می آید؟ ( نیکو کار1397: 93) عوامل وانگیزه های مختلف ومتعددی که موجب وقوع نسل زدائی بوسیله مرتکبان،می شود،باعث گردیده تا طبقه بندی مرتکبان نیز مختلف ومتعدد باشداین علل هم بصورت شکلی وهم بصورت ماهوی قابل بررسی می باشند.
1-2-3-مغز متفکر جنائی
در همه شکل های خشونت جمعی،معمولا یک رهبر مرکزی وجود دارد.یعنی یک شخصیت آغاز کننده اصلی در عمل جنائی که جرائم را با مصلحت خودش مرتکب شده یا آغاز مینماید و موقعیت قدرت را حفظ می کند.این رهبر معمولا در راس قدرت قرار دارد ولی می توانددر راس یک سازمان مشخص همانند ارتش،یا پلیس یایک نهاد قدرتمند همانند سرویس اطلاعاتی یا یک سازمان تروریستی نیز قرار داشته باشد. (نیکوکار، 1396: 397)
2-2-3-متعصبان ، جنگ جویان فدائی ،پیروان و همنوایان
برخی از مرتکبان،با احساساتی قوی همانند تنفر،تحقیرو بی زاری هدایت می شوند ومعمولا این احساسات را به سمت گروهی هدایت می کنند که آنها را مسول این حالات ناخوشایند می دانند.آنها به اعضای این گروهها به دیده حقارت می نگرند که شایسته زندگی کردن نیستند و می توانند بر اساس ابداع خود؛مرتکب جرائم مبتنی بر نفرت گردیده یا خودشان را به صورت مطلق و غیر مشروط،وقف یک ایدئولوژی بنیادگرایانه یا یک رهبر مشخص نمایند که به صورتی موفقیت آمیز،احساسات آنها را به یک ایدئولوژی متعصبانه و جرم گرایانه تبدیل می کند.این مرتکبان به صورت مطلق وکامل،به آنچه که انجام می دهند باور دارند.آنها غالبا برانگیزنده هائی هستند که دیگران را برای ارتکاب جرم تحریک می کنند.خشونت برای آنها،تنها نقش کارکردی ندارد ،بلکه در واقع، دارای،نقشی آیینی بوده ودراین راستا غالبا از خشونت افراطی استفاده می کنند.(نیکوکار،1396: 399)بسیاری از افراد، شهروندان قانون مدار هستند که تحت شرایط عادی ،مطیعانه آنچه که از آنها خواسته شده را انجام می دهند.بااین حال،در طی یک دوره خشونت جمعی،در زمانی که حکمرانان به جانی تبدیل شده اند،شهروندان قانون مدار نیز می توانند،در ارتکاب جرائم شرکت جویند.پژوهش ها نشان می دهد،بسیاری از مرتکبان جنایات بین المللی،پیروانی بسیار مطیع،وفادار و وظیفه شناس هستند که کاملا خودشان را در اختیار یک حکمران،یک رهبر یا یک ایدئولوژی قرار می دهند که شدیدا به آن باور دارند.این حالت در زمانی که آنها عضوی از یک واحد نظامی بوده وتحت یک دوره تعلیمی قرار گرفته باشند،شدیدتر می باشد.زیرا به آسانی در جنایات بین المللی مشارکت نموده و تبدیل به مرتکبان این جنایات میشوند.( نیکوکار، 1396: 399) بسیاری از مرتکبان دارای دلائل روشنی برای ارتکاب جرم هستند،یعنی دارای تنفر،بیزاری یا حرصی سیری ناپذیر برای به دست آوردن سود نمی باشند.اما در دوره خشونت جمعی در ارتکاب جرم شرکت کرده اند.به این دلیل که از جریان موجود پیروی می کنند.آنها معمولا دارای شخصیت قوی نیستند.و نمی خواهند کار رهبری یا اخذ مسولیت را برعهده گیرندآنها معمولا از از پیامد های کامل عضویت در یک گروه آگاه نیستند یا به صورتی کورکورانه از یک رهبر پیروی می کنند.و زمانی که احساس می کنند در دام گرفتار شده اند،دیگر نه گفتن برایشان خیلی دیر است.بر این اساس ،آنها به آسانی می توانند مرتکب جرم شوند.چنین مرتکبانی اصطلاحا"پیروان و همنوایان" نامیده می شوند.
3-2-3- نسل زدائی ایدئولوژیک و نسل زدائی سزاگرایانه
نسل زدائی ایدئولوژيک به نابود سازی عمدی یک جمعیت به علت نظامی از عقیده و یا عقیده ها مربوط می شود.به دلایل واضحی این گونه نسل زدائی بیش ترین وجه ایدئولوژیک را داراست.زیرا از آن رو رخ می دهد که اعضای یک جامعه،به ویژه آنان که قدرت سیاسی دارند،دارای عقایدی هستند که آن عقاید،آنها برای اقدام به نابودسازی یک جمعیت تشویق می کنند.(نیکوکار،1396: 351) این نوع نسل زدائی، توسط یک گروه علیه گروه دیگربرای حمایت از یک نظم سیاسی ویا اجتماعی سلسله مراتبی وطبقه بندی شده یا تغییر چنین نظمی ارتکاب می یابد.
نتیجهگیری
امروزه بدلیل وقوع نسل زدائی های مختلف در نقاط مختلف دنیا توجه جوامع بین المللی و کشورها به این جرم معطوف شده است.نسل زدائی جرمی نیست که به طور ناگهانی واقع شود،بلکه مسبوق به شرایطی است که زمینه لازم برای شروع نسل زدائی را محیا می کند.این شرایط معمولا در تمام نسل زدائی ها ی واقع شده مشاهده میشود.از این رو،بررسی تطبیقی مقررات فقه اسلام وجرم شناسی در جهت پی بردن به علل نسل زدائی و راههای مقابله در این دو حوزه،اهمیت خاصی پیدا میکند.علیرغم اینکه بعد از جنگ جهانی دوم،نسل زدائی مورد توجه جدی کشورها قرار گرفته است،اما دین اسلام،قبل از تاسیس سازمان ملل و تصویب کنوانسیون هائی در این خصوص،در احکام و مقررات خود،به انسان ونسل او،اهمیت خاصی قائل شده و آیات و روایات،جملگی بر حرمت قتل انسان خواه بصورت فردی وخواه به صورت جمعی،تاکید نموده و در موارد عدیده،بر عدم تعرض و صدمه رساندن به اموال و اشیاء ومحصولات کشاورزی و دامی که ممکن است منجر به بروز خطر برای نسل بشر شود،توصیه موکد نموده اند.نقش فرماندهان و آمران در تشویق یا منع افراد زیردست خود در ارتکاب یاعدم ارتکاب نسل کشی در تعالیم دین مبین اسلام به دقت مورد توجه قرار گرفته و بیانگر این است که تاکید و تلاش اسلام بر پیشگیری از وقوع این جرم می باشد.تحقیقات جرم شناسی نیز نشان می دهد،اشخاصی که در راس قدرت قرار دارند نقش بسیار اساسی درتشویق و هدایت افراد تحت امر خود در ارتکاب نسل کشی ویا پیشگیری ازآن ایفا می نمایند.بنابراین،می توان با استفاده از حقوق اسلام در مورد نسل کشی و تلفیق آنها با دستاوردهای مطالعاتی جرم شناسی،پیشنهادات و راه حلهای جامعی ارائه نموده وجامعه جهانی را در مبارزه قاطع،اصولی واساسی بااین پدیده مساعدت نمود.
منابع
قرآن کریم
تورات
آشوری، محمد(1376). عدالت کیفری. چاپ اول، تهران: نشر گنج دانش
اردبیلی، محمد علی(1368). کشتار جمعی. مجله تحقیقات حقوقی، شماره یازدهم
بیگلری، پویان(1396). عنصر روانی نسل زدائی از نظر اسلام. فصلنامه پژوهش تطبیقی حقوق اسلام وغرب، شماره اول
جمعی از محققان پژوهشگاه تحقیقات اسلامی(1429). فرهنگ موضوعی جهاد و دفاع درآئینه آیات و روایات، چاپ اول، قم: انتشارات زمزم هدایت
جوانمردی صاحب، مرتضی(1384). نسل زدائی، ساختار عناصر جرم. مجله دانشکده حقوق وعلوم سیاسی دانشگاه تهران، شماره 27
حسینی بهارانچی، سید محمد حسین[بی تا]. تفسیر اهل بیت ع. قم: نشر مطیع
حرعاملی، محمدبن حسن(1409). تفصیل وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریع. گروه پژوهش موسسه آل البیت ع، قم: موسسه ال البیت(ع)
ضیائی بیگدلی، محمدرضا(1395). اسلام وحقوق بین الملل. تهران: گنج دانش
طباطبایی، سید محمدحسین(1388). تفسیر المیزان. قم: دفتر نشر اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم
طیب، عبدالحسین(1348). تفسیر اطیب البیان فی تفسیر قرآن، موسسه جهانی سبطین. تهران: کتاب فروشی اسلام
فارسی، جلال الدین[بی تا]. حقوق بین الملل اسلامی، چاپ اول، تهران: انتشارات جهان آرا
عمید زنجانی(1385). فقه سیاسی، چاپ پنجم، تهران: انتشارات امیرکبیر
محمدباقربن محمدتقی اصفهانی(مجلسی دوم)(1410). بحارالانوار، چاپ اول، بیروت: موسسه طبع ونشر
مجلسی دوم، محمدباقربن محمدتقی اصفهانی(1404). مرآه العقول فی شرح الاخبار آل الرسول. سید هاشم رسولی،چاپ دوم، تهران: دارالکتب الاسلامیه.
میرمحمد صادقی، حسین(1393). دادگاه بین المللی کیفری. چاپ هفتم. تهران: نشر دادگستر.
مطهری، مرتضی (بی تا). فقه وحقوق. چاپ اول. قم: بینا.
مکارم شیرازی، ناصر(1393). تفسیر نمونه. چاپ بیست ویکم. دارالکتب الاسلامیه.
نیکوکار، حمیدرضا(1397). رویکردهای جرم شناختی به حقوق بین المللی کیفری. ترجمه گروهی از پژوهشگران علوم جنائی، چاپ اول. تهران: نشر میزان.
نیکوکار، حمیدرضا(1396). جرم شناسی فراملی. ترجمه گروهی از پژوهشگران علوم جنائی. چاپ اول. تهران: نشر میزان.
نوری محدث، میرزا حسین(1408). مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل. چاپ اول. بیروت: موسسه آل البیت(ع).
هنر بخش، زهرا(1398). نسل کشی از دیدگاه فقهی و حقوقی. تهران: نشر شاپرک سرخ.
Rafter, Nicole. (2016). The Crime of all Crimes,New York university press .
Wolf, Patrik. (2010). Structur and event:settler colonialism,time and the question of genocide.ch.4. New york:Berghaham books.