بررسیِ چگونگی و نحوۀ بهکارگیریِ فنون بلاغت در اندرزنامههای دورۀ اسلامی (با تکیه بر سیاستنامه، قابوسنامه، گلستان)
سجاد رحمتیان
1
(
دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه خوارزمی تهران، تهران، ایران
)
الکلمات المفتاحية: اندرز, دورۀ اسلامی, بلاغت, سیاستنامه, قابوسنامه, گلستان,
ملخص المقالة :
اندرز و پند، یادآورِ روزگاران و اعصاری بس کهن و طولانی در سرزمین ایران است. از دورانی که کتابت به معنای امروزی رواج نداشته است، پندها و اندرزهای قابل توجهی به دست ما رسیده است و رنگ و بوی قدمت و دیرینگی از لابهلای واژگان و جملاتشان آشکار است. اندرز ایرانی، هیچگاه تعلق به یک و یا چند دورۀ تاریخی نداشته است، بلکه در تمامی ادوار تاریخی و متناسب با مقتضیات زمان، به حیات خود تداوم بخشیده است. از آنجاییکه در نوعِ ادبی اندرز و ادبیات تعلیمی، مضمونآفرینی و خلق معانی تازه -به نسبت دیگر گونههای ادبی- با دشواری بیشتری همراه است، اندرزگویان و بهویژه اندرزگویان دوران اسلامی کوشیدهاند تا از ابزارها و امکاناتی که روح زبان در اختیارشان نهاده است در جهت بازآفرینیِ متفاوت و هنریتر مضامین اخلاقی پیشینیان، بهره گیرند. در همین راستا، این پژوهش میکوشد تا با روش توصیفی- تحلیلی و مطالعات کتابخانهای به مطالعه و بررسیِ فنون بلاغی و شیوههای به کار رفته در اندرزنامههای دورۀ اسلامی بپردازد. بدین معنا که در بیانِ اندرزهای دورۀ اسلامی، از کدام شیوههای بلاغی بیشتر استفاده شده و میزان کاربرد و بهکارگیری کدامیک از آرایههای ادبی کمتر است؟ از مهمترین یافتههای آن نیز میتوان به بسامد چشمگیر صناعات ادبی و شیوههایی همچون ارسالالمثل، تکرار، تمثیل و تضاد و نیز کاربردِ اندک آرایههایی مانندِ تشابهالاطراف و حُسن تعلیل اشاره کرد.
- آذرباد مهرسپندان (1379). اندرزهای آذرباد مهرسپندان. گردآوردی و ترجمه رهام اشه و شهین سراج. تهران: فروهر.
- آسانا، جاماسب (1391). متنهای پهلوی. ترجمه سعید عریان. تهران: علمی.
- بزرگمهر بختگان (1338). «یادگار بزرگمهر». ترجمه یحیی ماهیار نوابی. مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تبریز. سال یازدهم. شماره 50. 302- 333.
- تجلیل، جلیل (1390). معانی و بیان. تهران: نشر دانشگاهی.
- خطیبی، احمد (1396). درآمدی بر تمثیل در ادبیات فارسی. تهران: زوار.
- رادویانی، محمدبن عمر (1362). ترجمانالبلاغه. تصحیح احمد آتش. تهران: اساطیر.
- رجائی، محمد خلیل (1353). معالمالبلاغه: در علم معانی و بیان و بدیع. شیراز: دانشگاه پهلوی.
- زبور مانوی (1375). ترجمه سی. آر. سی، آلبری، با همکاری هوگو ایبشر. ترجمه ابوالقاسم اسماعیلپور. تهران: فکر روز.
- زرشناس، زهره (1384). میراث ادبی و روایی در ایران باستان. تهران: دفتر پژوهشهای فرهنگی.
- سعدی، مصلح الدین (1387). گلستان، تصحیح و توضیح دکتر غلامحسین یوسفی. تهران: خوارزمی.
- شمس قیس، محمدبن قیس (1387). المعجم فی معاییر اشعار العجم. تصحیح محمد قزوینی - محمدتقی مدرس رضوی. تهران: زوار.
- شمیسا، سیروس (الف1386). معانی. تهران: میترا.
- ----------- (ب1386). نگاهی تازه به بدیع. تهران: میترا.
- عنصرالمعالی، کیکاوس بن اسکندر (1390). قابوسنامه. تصحیح دکتر غلامحسین یوسفی. تهران: علمی فرهنگی.
- کریستنسن، آرتور (1384). ایران در زمان ساسانیان. ترجمه غلامرضا رشید یاسمی. ویراستار حسن رضایی باغبیدی. تهران: صدای معاصر.
- ماهیار نوابی، یحیی (1339). «اندرز دانایان به مزدیسنان و اندرز خسرو قبادان». مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تبریز. سال دوازدهم. شماره 52. 127- 144.
- ------------- (1340). «واژهای چند از آذربد مارسپندان». مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تبریز. شماره 56. 11- 30.
- مجد، امید؛ غلامی شعبانی، شفق (1398). «روشهای اقناع مخاطب در گلستان سعدی». زبان و ادبیات فارسی، سال بیست و هفتم. شماره 86. 179- 193.
- میرصادقی، جمال (1394). عناصر داستان. تهران: سخن.
- مینوی خرد (1391). تصحیح احمد تفضلی. به کوشش ژاله آموزگار. تهران: توس.
- نظامالملک، حسن بن علی (1394). سیاستنامه. تصحیح عباس اقبال آشتیانی. تهران: اساطیر.
- همایی، جلالالدین (1389). فنون بلاعت و صناعات ادبی. تهران: اهورا.