نقش ابعاد نابهنجار شخصیت در پیشبینی ویژگیهای شخصیت خودشیفته
الموضوعات : اندیشه و رفتار در روان شناسی بالینی
1 - دپارتمان روان شناسی، دانشگاه شهید مدنی آذربایجان، آذربایجان، ایران
2 - دپارتمان روان شناسی عمومی، دانشگاه آزاد اسلامی تبریز، تبریز، ایران
الکلمات المفتاحية: شخصیت, خودشیفتگی, ابعاد نابهنجار شخصیت,
ملخص المقالة :
تغییرات پیشنهادی مربوط به اختلالات شخصیت در DSM-5 اهمیت توجه به خودشیفتگی را افزایش داده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش ابعاد نابهنجار شخصیت در پیش بینی شخصیت خودشیفته در بین دانشجویان بود. بدین منظور، طی یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی، 300 دانشجوی کارشناسی به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب و از نظر شخصیت خودشیفته و ابعاد نابهنجار شخصیت مورد آزمون قرارگرفتند. نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان داد بین اغلب مولفههای خودشیفتگی(اقتدار، خودنمایی، برتریجویی، بهرهکشی، خودبینی، محق بودن) و نمره ی کل خودشیفتگی با ابعاد نابهنجار شخصیت همبستگی معناداری وجود دارد اما، خودبسندگی با ابعاد نابهنجار شخصیت رابطه ی معناداری نشان نداد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که بهجز خودبسندگی که هیچیک از ابعاد شخصیت پیشبین آن نبودند، ابعاد نابهنجار شخصیت مختلف بهصورت معناداری مولفههای خودشیفتگی را پیشبینی می کنند که در این میان بهویژه عاطفه ی منفی، روانپریش خویی و مخالفت ورزی نقش بیشتری داشتند، هرچند فقط مخالفت ورزی نمره ی کل خودشیفتگی را بهصورت بهتری پیشبینی می کرد. به نظر می رسد نیمرخ ارایهشده در DSM-5 جهت تشخیص اختلال شخصیت خودشیفته که فقط مخالفت ورزی را در تشخیص این اختلال ملاک قرار داده است، بیشتر خودشیفتگی نوع بزرگ منش را شامل می شود درحالیکه دیگر ابعاد نابهنجار شخصیت از جمله عاطفه ی منفی و روانپریش خویی نیز در این اختلال نقش دارند.