سبک تاریخنویسی شاهنامه فردوسی
الموضوعات :
1 - مدرس دانشگاه پیام نور کرج
الکلمات المفتاحية: حماسه, شاهنامه, فردوسی, ایران باستان, تاریخ نویسی,
ملخص المقالة :
برخی شاهنامه را به دلیل منظوم یا حماسی بودن و یا وجود بخشهای اسطورهای، متنی تاریخی ندانسته یا دست کم ارزش تاریخیش را کمرنگ انگاشتهاند. این جستار به دنبال یافتن پاسخ پرسشهایی دربارة سبک و شیوة تاریخنویسی شاهنامه، شناخت ویژگیهای تاریخ نگارانة آن و نشان دادن ارزش و جایگاه آن در روند تاریخنویسی ایرانی است. در این مقاله پس از نگاهی به تاریخنویسی ایران باستان و سدههای نخستین اسلامی، ویژگیهای سبک تاریخنویسی شاهنامه بررسی شده است و میتوان آن را ادامه دهندة راهی کهن در تاریخنویسی دانست. روش کار چنین است که پس از واکاوی عناصر و درونمایههای تاریخ نگارانة متن، دلایل و نشانههای اهداف و انگیزههای تاریخ نگارانة فردوسی با آوردن گواههایی از متن شاهنامه در 6 دسته بخشبندی شده است. سویههای شاعرانه، داستانی و اسطورهای متن، و نیز اهداف اخلاقی و خویشکاری ملی/ هویتی فردوسی، لطمهای به سویة تاریخی رخدادها و اعتبار آنها وارد نساخته است. براساس این یافتهها میتوان دریافت که شاهنامه افزون بر دارا بودن ویژگیهای تاریخنویسی ایران باستان و نوزایی آن، این شیوه را به اوج نیرومندی و کارایی رسانده و از این رو تأثیری بسیار بر تاریخهای پس از خود نیز داشته است.
- آموزگار، ژاله (1383)؛ تاریخ اساطیری ایران، تهران: سمت، چاپ ششم.
- اشپولر و دیگران (1388)؛ تاریخ نگاری در ایران، ترجمه یعقوب آژند، تهران: گستره، چاپ دوم.
- انزابی نژاد، رضا (1390)؛ «ابن مقفع»، فردوسی و شاهنامه سرایی (برگزیدة مقالات دانشنامة زبان و ادب فارسی)، تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی، چاپ نخست.
- بویس، مری (1369)؛ « گوسان پارتی و سنت نوازندگی در ایران»، بررسی و تحقیق، ترجمه مسعود رجب نبا، تهران: توس.
- ثاقبفر، مرتضی (1387)؛ شاهنامه فردوسی و فلسفه تاریخ، تهران: قطره و معین، چاپ دوم.
- خالقی مطلق، جلال (1386)؛ «از شاهنامه تا خداینامه»، نامة ایران باستان، تهران، ش1و2.
- خالقی مطلق، جلال (1390) (1)؛ «حماسه»، فردوسی و شاهنامه سرایی (برگزیدة مقالات دانشنامة زبان و ادب فارسی)، تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی، چاپ نخست.
- خالقی مطلق، جلال (1390) (2)؛ «شاهنامه سرایی در ایران»، فردوسی و شاهنامه سرایی(برگزیدة مقالات دانشنامة زبان و ادب فارسی)، تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی، چاپ نخست.
- خالقی مطلق، جلال (1390) (3)؛ «شاهنامة فردوسی»، فردوسی و شاهنامه سرایی (برگزیدة مقالات دانشنامة زبان و ادب فارسی)، تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی، چاپ نخست.
- دریایی، تورج (1391) (1)؛ «ساخت گذشته در ایران اواخر عهد باستان»، ناگفتههای امپراتوری ساسانیان، ترجمه آهنگ حقانی و محمود فاضلی بیرجندی، تهران: کتاب پارسه، صص121-140.
- دریایی، تورج (1391) (2): «سندیت تاریخی شاهنامه»، ناگفتههای امپراتوری ساسانیان، ترجمه آهنگ حقانی و محمود فاضلی بیرجندی، تهران: کتاب پارسه، صص91-109.
- دیویدسن، الگا.ام (1388) «متن شاهنامه فردوسی و بار سنگین گذشته»، ادبیات تطبیقی و شعر کلاسیک فارسی (هفت مقاله)، ترجمه فرهاد عطایی، تهران: فرزان روز، چاپ دوم.
- ریاحی، محمد امین (1382)؛ سرچشمههای فردوسیشناسی، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، چاپ دوم.
- زرینکوب، عبدالحسین (1390)؛ تاریخ در ترازو (درباره تاریخنگری و تاریخ نگاری)، تهران: امیرکبیر، چاپ پانزدهم.
- شهبازی، علیرضا شاپور (1376)؛ «خداینامه در منابع یونانی»، سخنواره، به کوشش ایرج افشار و هانس روبرت رویمر، تهران.
- شهبازی، علیرضا شاپور (1390): زندگینامة تحلیلی فردوسی، ترجمه هایده مشایخ، تهران: هرمس.
- غیبی، بیژن (1390)؛ «یادگار زریران»، فردوسی و شاهنامه سرایی (برگزیدة مقالات دانشنامة زبان و ادب فارسی)، تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی، چاپ نخست.
- فردوسی، ابوالقاسم (1389)؛ شاهنامه، به کوشش جلال خالقی مطلق، تهران: مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ سوم.
- کزازی، میرجلالالدین (1390)؛ سخنی از سیمرغ، گفتوگو از سامان اصفهانی، تهران: شورآفرین، چاپ نخست.
- کتاب مقدس (1380)؛ ترجمه فاضل خان همدانی و دیگران، تهران.
- کوک، جان منیوئل (1386)؛ شاهنشاهی هخامنشی، ترجمه مرتضی ثاقب فر، تهران: ققنوس، چاپ دوم.
- کویین، شعله آلیسیا (1387)؛ تاریخنویسی در روزگار فرمانروایی شاه عباس صفوی، ترجمه منصور صفت گل، تهران: دانشگاه دانشگاه تهران، چاپ نخست.
- نولدکه، تئودور (1369)؛ حماسة ملی ایران، ترجمه بزرگ علوی، تهران: جامی و سپهر، چاپ چهارم.
- یارشاطر، احسان (1387) «تاریخ ملی ایران»، بخش دهم (ب) در: تاریخ ایران کمبریج، ج3، بخش 1، گردآورنده احسان یارشاطر، ترجمه حسن انوشه، تهران: امیرکبیر، چاپ پنجم.
- یارشاطر، احسان (1355) «چرا در شاهنامه از پادشاهان ماد و هخامنشی ذکری نیست؟»، ایراننامه، س3، صص191-213.