عید عارفان مواجهة آدمی با بی نهایت
الموضوعات :
1 - دانشجوی کارشناسی مهندسی برق ـ دانشگاه صنعتی امیرکبیر.
الکلمات المفتاحية: عید, عاشق, خشیت, پارسایی, پاکبازی, مُخلَص, پشت گرمی, فربهی, فنا, بقا,
ملخص المقالة :
در این نوشتة کوتاه، قصد دارم یکی از مهمترین آموزه های مولانـا جلال الدّین محمّد بلخی را در حدّ توان خویش بازگو کنم؛ و آن، تلقّی وی از عید است. شاید بتوان گفت؛ مفهوم عید نزد مولانا، با تلقّی آن نزد سایر مکاتب و عرفا، تفاوتی گوهرین دارد و همین تفاوت است که مرا برانگیخت تـا بـه رسم ادب شاگردی نزد وی و شاگردانش، اندکی سخن بگویم. همچنین یکی از عللی که اهمیت توضیح دربارة این مفهوم را نشـان میدهد، آن است که صاحب این مکتب، خود را عید خوانده، و عید شدن در او، به مثابة امری جاری و طبیعی است؛ باز آمدم چون عید نو، تـا قفل زنــدان بشکنم وین چرخ مردم خوار را چنگال و دندان بشکنم
- قرآن کریم.
- دیوان کبیر.
- مثنوی معنوی.
- نهج البلاغه، ترجمة فیضالإسلام، خطبة 184 (خطبة متّقین)، با اندکی تصرف در ترجمه.
- زهـْرُ الآداب، طبع مصر، ج1، ص60، منسـوب به رسول اکرم(ص)؛ همچنین، شـرح تعــرف، ج3، ص98، منسوب به علی(ع).
- جامع الصغیر، ج 2.
-غزلیات حافظ.
_||_