بررسی تحولات ضد قهرمان درحماسه های ملی، دینی و تاریخی با تحلیل شش منظومه حماسی
الموضوعات :گلاویژ جلالی 1 , علیرضا مظفری 2
1 - دانشجوی دکتری ادبیات حماسی دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایران(نویسنده مسؤول)
2 - استادزبان و ادبیات فارسی دانشگاه ارومیه، ایران
الکلمات المفتاحية: حماسه, دینی, ملی, تاریخی, تحول, ضد قهرمان,
ملخص المقالة :
متون حماسی جزو جدانشدنی ادبیات فارسی هستند که شاهکار اصلی آن شاهنامۀ فردوسی است. بعد از شاهنامه، حماسه سرایی رواج پیدا کرد و به تقلید از آن در دورههای مختلف، انواع حماسه های دینی و تاریخی سروده شد؛ امّا در سرایش آنها، تحوّلات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی که در کشور ایجاد شد، تأثیر گذاشت و به تناسب تحوّلات، موضوع، جایگاه، ویژگی ها و اهداف شخصیت های حماسی نیز تغییر کرد. در این پژوهش با هدف تأملّی بر تحوّلات ضدّ قهرمان و تفاوت ها و شباهت های آن در حماسه های ملّی، دینی و تاریخی، منظومه های حماسی بانوگشسب نامه و فرامرزنامه از حماسۀ ملّی، علینامه و خاوران نامه از حماسۀ دینی و تمرنامه، جنگنامۀ کِشم و جروننامه از حماسۀ تاریخی به روش کتابخانه ای و بر مبنای نگارش توصیفی-تحلیلی بررسی شده است. نتیجۀ پژوهش نشان می دهد حماسه های دینی و تاریخی نیز بر بنیاد حماسۀ ملّی استوار شده ؛ امّا در تقابل بنیادین خیر و شر، همسو با مضمون و هدف قهرمان داستان، دچار دگرگونی شده است. وجه مشترک هر سه نوع حماسه، وجود ضدّ قهرمان انسانی جدالگر با صفات بدنژادی، اهریمنی و تنومندی است؛ امّا این ضدّ قهرمان در حماسۀ دینی و تاریخی با انگیزۀ قهرمان و روایت تاریخی در اهداف جدال، کنش و صفات ضدّ قهرمان و سرانجام ضدّ قهرمان متغیّر گشته است.
- آبرامز، مایرهوارد. (1385). نقد ادبی، اصطلاح و تعبیرها، تهران :جنگل.
_||_