اثربخشی تدریس مبتنی بر الگوی چرخه یادگیری هفت مرحلهای آیزنکرافت بر بهبود مهارتهای خودکارآمدی و تفکر انتقادی دانشآموزان ناحیه 1 کرج
الموضوعات :
علیرضا محمدی نژاد گنجی
1
(عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد دماوند)
مهتاب سلیمی
2
(علوم تربیتی،روانشناسی ،دانشگاه آزاد اسلامی کرج،کرج،ایران.)
شهلا فرهادی ورمرزابادی
3
(علوم تربیتی ، روانشناسی دانشگاه ازاد کرج ، دانش آموخته)
الکلمات المفتاحية: خودکارآمدی, اثربخشی, تفکر انتقادی, تدریس, الگوی چرخه یادگیری آیزنکرافت,
ملخص المقالة :
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی تدریس مبتنی بر الگوی چرخه یادگیری هفت مرحلهای آیزنکرافت بر بهبود مهارتهای خودکارآمدی و تفکر انتقادی دانشآموزان ناحیه یک کرج انجام شد. روش تحقیق از لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ روش نیمه تجربی با اجرای پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل میباشد. جامعه آماری به تعداد 1360 نفر میباشد. با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای تصادفی از بین مدارس ناحیه یک کرج، یک مدرسه و از بین دانش آموزان پایه پنجم آن مدرسه نیز بهطور تصادفی 30 نفر انتخاب شد و در دو 15 نفره آزمایش کنترل قرار گرفتند. ابزار پژوهش بسته آموزشی بر اساس الگوی چرخه یادگیری هفت مرحلهای آیزنکرافت (2003)، پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی مورگان-جینکز (1999) و پرسشنامه تفکر انتقادی ریکتس (2003) بود که روایی صوری و محتوایی پرسشنامهها مذکور از نظر اساتید راهنما و مشاور بررسی و تائید شد. پایایی کل پرسشنامهها با استفاده از آلفای کرونباخ، به ترتیب 82/0 و 87/0 محاسبه شد. نتایج نشان داد که تدریس مبتنی بر الگوی چرخه یادگیری هفت مرحلهای آیزنکرافت بر بهبود ابعاد مهارت خودکارآمدی (استعداد، بافت و کوشش) و ابعاد مهارت تفکر انتقادی (خلاقیت، بالندگی و تعهد) دانشآموزان ناحیه یک کرج مؤثر است.
_||_