ساختار پسامدرن به مثابهی الگوی اصلی جامعه شناختی در آثار فیلیپ سولرس
الموضوعات : پژوهش اجتماعیسمانه سادات میرعابدی شیرازانی 1 , کریم حیاتی آشتیانی 2
1 - دانشجوی دکتری، گروه زبان فرانسه واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
2 - استادیار، گروه زبان فرانسه واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران. (نویسندهی مسئول)
ایمیل: French.ms@srbiau.ac.ir
الکلمات المفتاحية: ساختار, بینامتنیت, کلیدواژهها : سولرس, نقد جامعه شناختی, پسامدرن, چندصدایی,
ملخص المقالة :
بهمنظور تعیین جایگاه سولرس در جامعه و ادبیات معاصر فرانسه و تاثیر پسامدرنیسم به مثابهی یکی از اصلیترین الگوهای جامعه شناختی بر ساختار نوشتار او چه درزمینهی رمانی و چه درزمینهی جستاری، شناخت ویژگیهای بارز آثارش ضروری است که مهمترینِ آنها عبارتاند از حضور مؤلفههای ساختاری پسامدرن همچون نقلقول، انواع بینامتنیت و سرعتبالای روایت داستان؛ همچنین پرهیز از هرگونه اضافه گویی و درنتیجه ریتم بسیار سریع روایت، رفتوآمد پرسوناژ بین رُمان و جستار، وامگیری از ادبیات اجتماعی، وفور مولفههای جامعه شناختی و درنهایت نوع لحن و زبان پرسوناژهای داستان از طبقات اجتماعی مختلف . این مؤلفهها را میتوان تعیینکنندهی سبک نوشتاری فیلیپ سولرس دانست. در مقالهی پیشِ رو، سعی خواهیم کرد این مؤلفههای ساختاری پسامدرن را بهصورت موردی و با بهکارگیری مثالهای ملموس بررسی کنیم تا درنهایت به این نکتهی بسیار مهم دست پیدا کنیم که اگر جهانِ آثار ارزشمند سولرس، که بازنمای منبعی غنی از الهام و الگوهای زیباییشناختی و جامعه شناختی است، در جایگاه بالایی قرار دارد، به دلیل وجود ساختارهای اصلی تشکیلدهندهی پسامدرنیسم موجود در جامعهی معاصری است که او در جستارها و رمانهایش به تصویر کشیده است.
_||_