بررسی مبانی فلسفی تعلیم و تربیت در جزء سی قرآن کریم
الموضوعات : اندیشه های فلسفی و کلامیامیرحسین سلطانی فلاح 1 , محمد باقری دادوکلایی 2
1 - دانشگاه شاهد
2 - دانشگاه فرهنگیان
الکلمات المفتاحية: قرآن کریم, تعلیم و تربیت, مبانی فلسفی, جزء سی,
ملخص المقالة :
هدف از پژوهش حاضر بررسی مبانی فلسفی تعلیم و تربیت در جز سی قرآن کریم میباشد. روش پژوهش حاضر تحلیلی- توصیفی است و با استفاده از شیوه تحلیل محتوا مبانی فلسفی تعلیم و تربیت در آیات جزء ۳۰ قرآن کریم مورد بررسی قرار گرفتهاند. جامعه پژوهش قرآن کریم و نمونه پژوهش حاضر جزء ۳۰ قرآن میباشد. به دلیل حساسیت موضوع تمامی ۳۷ سوره و تک تک آیات مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتهاست. یافتههای پژوهش بیانگر آن است که سه مبانی هستیشناسی، انسانشناسی و معرفتشناسی به ترتیب با ۴۳، ۲۰۱، ۲۶۵ مورد بیشترین فراوانی را داشتهاند. همچنین بیشترین فراوانی را سوره نازعات با ۴۵ مورد و کمترین فراوانی را سوره اخلاص با ۴ مورد از هر سه مبانی هستی شناسی و معرفتشناسی و هستیشناسی را دارند. در بحث هستیشناسی سوره نبا با فراوانی۲۹ بیشترین مورد و سورههای کافرون و ماعون بدون فراوانی هستی شناسی کمترین مورد را دارا میباشند. در بحث معرفتشناسی نیز سوره بلد با فراوانی ۷ بیشترین مورد و سورههای کوثر، کافرون،نصر،نبا،ناس، مسد، لیل، قریش، قدر، فیل، فلق، غاشیه، عصر، عادیات، ضحی، شمس،زلزله، اعلی و اخلاص بدون فراوانی کمترین مورد را دارند و آخرین مورد که مربوط به انسانشناسی میباشد با توجه به یافتههای پژوهش بیشترین فراوانی را سوره نازعات با ۲۱مورد و سورههای اخلاص، فلق، تکاثر و فیل بدون فراوانی کمترین مورد را دارا میباشند. با توجه با یافتهها میتوان نتیجه گرفت که در جزء ۳۰ قرآن کریم ، بیشتر تاکید بر مسائل هستیشناسی و انسانشناسی علی الخصوص هستی شناسیشناسی میباشد و معرفت شناسی کمترین تاکید بر آن شده است.