بررسی عنصر عاطفه در شعر احمد شاملو
الموضوعات : فصلنامه بهارستان سخنسید حسن شریفی 1 , آرش مشفقی 2 , عزیز حجاجی کهجوق 3
1 - دانشجوی دکتری گروه زبان و ادبیّات فارسی، واحد بناب، دانشگاه آزاد اسلامی، بناب ، ایران.
2 - گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد بناب، دانشگاه آزاد اسلامی، بناب، ایران.
3 - استادیار گروه زبان و ادبیّات فارسی، واحد بناب، دانشگاه آزاد اسلامی، بناب ، ایران.
الکلمات المفتاحية: شاملو, عاطفه, کلید واژهها: شعر, عواطف فردی, اجتماعی و انسانی,
ملخص المقالة :
چکیده عاطفه از عناصر زیباشناختی شعر و طرز برخورد است با حوادث و پدیده های هستی و نوع نگرش وی در برخورد با آن هاست. شاعر در جایگاه انسانی آگاه، نسبت به هیجان ها و احساس هایی که عواطف او را شکل می دهند، بی تفاوت نیست. به واقع، عاطفه یکی از ستون های اصلی شعر است که در کنار عناصر دیگری چون اندیشه، وزن، زبان، پایه های شعر را شکل می بخشد. هرچقدر ارتباط عاطفی شاعر با پدیده ها و دنیای اطرافش بیشتر و عمیق تر باشد، به همان اندازه شعر وی ارزش عاطفی بیشتری خواهد یافت. این مقاله سعی دارد با شیوۀ توصیفی- تحلیلی، عنصر عاطفه را در اشعار این شاعر بررسی کند. با بهره گیری از تقسیم بندی شفیعی کدکنی (من های فردی، اجتماعی و انسانی)، انواع عاطفه به سه نوع عواطف فردی، اجتماعی و انسانی (بشری) تقسیم بندی شده و تمامی مجموعه های شعری شاملو در چارچوب این تقسیم بندی مورد بررسی قرار گرفته است. بررسی حاضر نشان میدهد که شاملو، عواطف فردی و اجتماعی را در دورۀ اوّل شاعری خود (از سال 1330 تا 1343) بیشتر مطرح ساخته و عواطف فردی را در دورۀ دوم (از 1343 تا 1344) و عواطف انسانی (بشری) را در دورۀ سوم (از انتشار ققنوس در باران تا حدیث بی قراری ماهان یعنی سال های 1345 تا 1379) مد نظر قرار داده است. دوست داشتن (عشق)، نفرت و بیزاری، یأس و افسردگی، خشم و حسرت از جمله عواطف برجسته در شعر شاملوست.
فهرست منابع و مآخذ
الف: کتب
1- اتکینسون، ریتال، ال. و همکاران، (1378)، زمینۀ روانشناسی هیلگارد، ترجمۀ حسن رفیعی، تهران: ارجمند، چ اوّل.
2- پاشایی، ع، (1382)، نام همة شعرهای تو (زندگی و شعر احمد شاملو)، ج2، تهران: نشر ثالث، چ دوم.
3- پورنامداریان، تقی، (1390)، سفر در مه، تأمّلی در شعر احمد شاملو، تهران: سخن، چ چهارم.
4- حسینپور چافی، علی، (1387)، جریانهای شعر معاصر فارسی؛ از کودتا(1332) تا انقلاب(1357)، تهران: امیرکبیر، چ دوم.
5- روزبه، محمدرضا، (1395)، ادبیّات معاصر ایران؛ نظم، تهران: روزگار، چ ششم.
6- شاملو، احمد، (1346)، از هوا و آینهها، تهران: اشرفی، چ اوّل.
7-________، (1380)، مجموعۀ آثار، جلد یکم؛ دفتر شعرها، تهران: نگاه، چ دوم.
8- شفیعیکدکنی، محمدرضا، (1390)، ادوار شعر فارسی از مشروطیّت تا سقوط سلطنت، تهران: سخن، چ هفتم.
9-گنجی، حمزه، (1382)، روانشناسی عمومی، تهران: ساوالان، چ بیستم.
ب: مقالات
10- براهنی، رضا، (1384)، «گفتمان دوسویگی در شعر احمد شاملو»، گوهران، شمارۀ نهم و دهم، صص 66-36.
11- پیامنی، ملیحه و منیری، حجتالله، (1391)، «جلوۀ اندیشههای فلسفی در شعر شاملو»، حافظ، شمارۀ نود و چهارم، خرداد ماه، صص 58-54.
12- کریمیحکاک، احمد، (1396)، «احمد شاملو: شعر و شخصیت او»، در من بادمدادم، سرانجام؛ یادنامۀ احمد شاملو، به کوشش سعید پورعظیمی، تهران: هرمس، چ اوّل، صص 180-169.
13- مرادی، ایوب؛ فتاحی، فریده؛ یاسمی، مسلم؛ چالاک، سارا، (1396)، «بررسی عاطفۀ حماسی در شعر محمّدرضا شفیعیکدکنی (م.سرشک)»، نشریۀ ادبیّات پایداری، دانشکدۀ ادبیّات و علوم انسانی دانشگاه شهید باهنر کرمان، سال نهم، شمارۀ شانزدهم، صص 337-315.
_||_