ارایه مدل بهره وری اقتصادی بر اساس نوآوری با تأکید بر توسعه منابع انسانی
کریم اسگندری
1
(
گروه مدیریت دولتی، دانشگاه پیام نور، صندوق پستی 3697-19395 تهران، ایران
)
شیدا عرفای جمشیدی
2
(
دانشجوی دکتری اقتصاد، دانشگاه پیام نور، صندوق پستی 3697-19395، تهران، ایران،
)
شادی عرفای جمشیدی
3
(
گروه مدیریت دولتی، دانشگاه پیام نور، صندوق پستی 3697-19395، تهران، ایران
)
علیرضا احمدی
4
(
گروه مدیریت دولتی، دانشگاه پیام نور، صندوق پستی 4697-19395، تهران، ایران
)
الکلمات المفتاحية: بهره وری اقتصادی, نوآوری, توسعه منابع انسانی, صنایع کوچک و متوسط,
ملخص المقالة :
صنایع کوچک و متوسط در دنیا از اهمیت بسیار بالایی برخوردارند که عمدهترین علت آن انعطافپذیری آن ها است و میتوانند به صنعت یک کشور کمک کنند بنابراین هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی بهبود بهره وری اقتصادی بر اساس نوآوری با تأکید بر نقش میانجی توسعه منابع انسانی می باشد. پژوهش حاضر، از نظر روش، پیمایشی و از حیث هدف، کاربردی است. حجم نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران برای جامعه آماری نامحدود 384 نفر تعیین و با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردید. داده های مورد نیاز به روش میدانی و با ابزار پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری گردید. آمار توصیفی با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون فرضیه های پژوهش و مدل ارایه شده با استفاده از معادلات ساختاری (SEM) به روش حداقل مربعات جزیی (PLS)، مورد آزمایش قرار گرفت. نتایج حاصل از داده های جمع آوری شده نشان می دهد که نوآوری با ضریب مسیر 8/55- درصد بر روی بهره وری اقتصادی تأثیر دارد و هم چنین متغیر نوآوری با ضریب مسیر 6/96 درصد به واسطه متغیر توسعه منابع انسانی بر بهره وری اقتصادی تأثیر دارد و توسعه منابع انسانی با ضریب مسیر 9/147 درصد بر بهره وری اقتصادی تأثیر دارد.
_||_
ارایه مدل بهرهوری اقتصادی بر اساس نوآوری با تأکید بر توسعه منابع انسانی
کریم اسگندری1، شیدا عرفای جمشیدی2، شادی عرفای جمشیدی3، علیرضا احمدی4
1. استادیار، گروه مدیریت دولتی، دانشگاه پیامنور، صندوق پستی 3697-19395، تهران، ایران، (نویسندة مسئول)، Skandarik@yahoo.com
2. دانشجوی دکتری اقتصاد، دانشگاه پیامنور، صندوق پستی 3697-19395، تهران، ایران، Sheidajamshidii@gmail.com
3. دانشجوی دکتری مدیریت بازرگانی، دانشگاه پیامنور، صندوق پستی 3697-19395، تهران، ایران، Shadiofjamshidi@gmail.com
4. گروه مدیریت دولتی، دانشگاه پیامنور، صندوق پستی 3697-19395، تهران، ایران،
A.a1358968@yahoo.com
چکیده
صنایع کوچک و متوسط در دنیا از اهمیت بسیار بالایی برخوردارند که عمدهترین علت آن انعطافپذیری آنها است و میتوانند به صنعت یک کشور کمک کنند بنابراین هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی بهبود بهرهوری اقتصادی بر اساس نوآوری با تأکید بر نقش میانجی توسعه منابع انسانی میباشد. پژوهش حاضر، از نظر روش، پیمایشی و از حیث هدف، کاربردی است. حجم نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران برای جامعه آماری نامحدود 384 نفر تعیین و با روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب گردید. دادههای مورد نیاز به روش میدانی و با ابزار پرسشنامه محقق ساخته جمعآوری گردید. آمار توصیفی با استفاده از نرمافزار SPSS و آزمون فرضیههای پژوهش و مدل ارایه شده با استفاده از معادلات ساختاری (SEM) به روش حداقل مربعات جزیی (PLS)، مورد آزمایش قرار گرفت. نتایج حاصل از دادههای جمعآوری شده نشان میدهد که نوآوری با ضریب مسیر 8/55- درصد بر روی بهرهوری اقتصادی تأثیر دارد و همچنین متغیر نوآوری با ضریب مسیر 6/96 درصد به واسطه متغیر توسعه منابع انسانی بر بهرهوری اقتصادی تأثیر دارد و توسعه منابع انسانی با ضریب مسیر 9/147 درصد بر بهرهوری اقتصادی تأثیر دارد.
کلیدواژه: نوآوری، بهرهوری اقتصادی، توسعه منابع انسانی، صنایع کوچک و متوسط
1. مقدمه
امروزه همه کشورهاي توسعهيافته و يا در حال توسعه به اهميت بهرهوري به عنوان يکي از ضرورتهاي توسعه اقتصادي و کسب برتري رقابتي در عرصههاي بينالمللي تأکيد دارند، در دنياي کنوني رقابت در صحنههاي جهاني، ابعاد ديگر به خود گرفته و تلاش براي نيل به سطح بهرهوري بالاتر، يکي از پايههاي اصلي اين رقابتها را تشکيل ميدهد (مقدمتبریزی و ولیزادهزنوز، 1385، 16) با بررسی آمار رشد اقتصادی کشورهای پیشرفته در دهه اخیر، شاهد رشد بالای آنها از کانال ارتقای بهرهوری میباشیم (فو و همکاران1، 2018، 1). اما پايين بودن رشد بهرهوري از چالشهاي اساسي اقتصاد ايران به شمار ميرود از جمله آثار پایین بودن بهرهوری در ایران شامل: ضعف مدیریت، کم کاری، مشغله کاری زیاد مدیران، به روز نبودن و کیفیت پایین سرمایه فیزیکی، نداشتن یک الگوی بومی بهرهوری، حاکم بودن روحیه منفعتطلبی فردی میباشد (گزارش راهبردی مدیریت و اقتصادی-35، 1396). از طرفی شرط بقاء در دنیاي متلاطم کنونی و جلوگیري از رکود و نابودي، نوآوري و درك ابعاد گوناگون ایجاد آن در محیط کسبوکار است. آنچه میتواند یک سازمان را به این فرصتها رهنمون نماید، پدیدهاي جز نوآوري در تمام سطوح آن نمیباشد. سازمانی که توان ارایه افکار نو و به کارگیري مناسب آن را در خود داشته باشد، به هیچ وجه از تغییر و تحول روي گردان نبوده بلکه حتی میتواند به عنوان عاملی در جهت ایجاد تغییر در محیط خویش عمل کند (رستگار و مقصودی، 1395، 158). بنابراین عملی کردن ایدههای خلاق، باعث ایجاد نوآوری در سازمان میشود. نوآوریها به تسهیل و حمایت توانایی عملیات سازمانی با به عمل رساندن تولیدات کمک میکنند (مارکون و همکاران2، 2017، 2-4). از طرفی عنصر اساسی در ایجاد و بهبود بهرهوری، نیروی انسانی سازمانها میباشد، زیرا نیروی انسانی سازمانها تنها منبعی است که کمیاب بوده و به راحتی نمیتواند توسط رقیبها کپیبرداری شود در نتیجه موجب ایجاد مزیت رقابتی پایدار برای سازمان میشود (شیریگرهقونی و همکاران، 1396). از جمله آثار نبود توسعه منابع انسانی شامل نیروی انسانی غیرمتخصص، نبود انگیزه کاری در کارکنان است (گزارش راهبردی مدیریت و اقتصادی-35، 1396) که در صورت توجه به توسعه منابع انسانی باعث افزایش مهارتها، دانش و تواناییهای شخصی در کارکنان خواهد شد (هاتفیلد3، 2016). با توجه به اینکه بنگاههای کوچک و متوسط از اﻧﻌﻄﺎفﭘﺬﻳﺮي بالایی ﺑﺮﺧﻮردار هستند و ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻨﻲ و ﺧﻼﻗﻴﺖ ﺑﻴﺸﺘﺮي در آنها ﺻﻮرت میﭘﺬﻳﺮد و راحتتر میتوانند ﺧﻮد را ﺑﺎ ﺗﻐﻴﻴﺮات ﭘﺮﺷﺘﺎب ﻣﺤﻴﻄﻲ ﻣﻨﻄﺒﻖ ﻛﺮده و ﺳﺮﻳﻊﺗﺮ واﻛﻨﺶ ﻧﺸﺎن دهند، در اﻳﺠﺎد اﺷﺘﻐﺎل و ﻓﺮاﻫﻢآوري ﺑﺴﺘﺮ ﻣﻨﺎﺳﺐ برای نوآوری، ﻧﻘﺶ ﻣﻬﻤﻲ را در اﻗﺘﺼﺎد ﺟﺎﻣﻌﻪ اﻳﻔﺎء میکنند (سپهردوست و کامران، 1392). بنابراین در پژوهش حاضر با توجه به جایگاه مهم نوآوری و توسعه منابع انسانی در بهبود بهرهوری اقتصادی، با مطالعه متون مدیریتی و اقتصادی و با در نظر گرفتن چارچوب نظریههای جیمز و وال4 (2011) برای متغیر نوآوری و نظریه کوهن و سوتو (2017) و شاخصهای استفاده شده برای متغیر بهرهوری اقتصادی با مطالعه منابع کرمدی5 (2013)، هویات6 (2017)، کریمی (1392) و ابریشمی و همکاران (1389) مدل کاربردی ارایه خواهد شد. بنابراین پرسش آغازین تحقیق حاضر عبارت است از: نوآوری و توسعه منابع انسانی چه نقشی در رسیدن به بهرهوری اقتصادی در صنایع کوچک و متوسط استان آذربایجان شرقی دارند؟
2. مبانی نظری پژوهش
2-1. بهرهوری اقتصادی
بهرهوری اقتصادی یک مفهومی با محتوای پیچیده است که نشاندهنده اثربخشی فعالیتهای اقتصادی میباشد. اصطلاح «بهرهوری» از دوران باستان استفاده میشود و از زبان لاتین میآید بهرهوری، به خودی خود به معنی «به دست آوردن چیزی» است بنابراین تجزیهوتحلیل بهرهوری اقتصادی روش اصلی تحلیل سیستمهای اقتصادی است (چترو و کالین7، 2013، 2-3). بهرهوري از نظر مفهومی به معناي استفاده مؤثر و کارآمد از منابع در فرآیند تولید است. همچنین در مبحث بهرهوري این اعتقاد وجود دارد که هر روز میتوان کارها را بهتر از روز قبل انجام داد و در نتیجه امکان افزایش مستمر بهرهوري وجود دارد (نصرالهنیا و همکاران، 1393، 110). در عرصه پرشتاب رقابت جهانی، بهرهوري ابزاري است براي دستیابی به سود بیشتر؛ خواه این سود از طریق تولید کالا یا ارایه خدمات بیشتر با استفاده از منابع موجود به دست آید یا از طریق صرفهجویی بهینه در منابع به دست آید (صارمی و همکاران، 1395 ،70). افزايش بهرهوري بر پديدههاي اصلي اقتصادي، اجتماعي و سياسي جوامع، مانند کاهش سطح تورم، افزايش سطح رفاه عمومي، افزايش سطح اشتغال و افزايش توان رقابتی اقتصادي تأثير دارد. در برنامه چهارم توسعه به مقوله بهرهوري توجه خاص گرديده است. بر اساس اهداف در نظر گرفته شده در اين برنامه، متوسط نرخ رشد سالانه اقتصادی 8 درصد پيشبيني گرديده که 5/2 درصد از محل رشد بهرهوري و بقيه از محل رشد توليد حاصل خواهد گرديد، يعني بهرهوري کل عوامل ميبايد سالانه 5/2 درصد افزايش يابد تا 3/31 درصد از طريق رشد اقتصادي را تأمين نمايد و مابقي رشد اقتصادي (5/5 درصد) از طریق رشد سرمايهگذاري و تولید به دست خواهد آمد. در اين برنامه نرخ رشد بهرهوري نيرويکار و سرمايه به ترتيب 5/3 و 1 درصد تعيين گرديده است (ولیزادهزنوز، 1384، 4 و 23). کارشناسان و صاحبنظران اقتصادي در نظامهاي مختلف عملاً به نحوي یکسان اهمیت موضوع بهرهوري را مورد تأکید قرار دادهاند. کلارک8 سطح زندگی بالاي مردم آمریکا را ثمره مستقیم بهرهوري بیشتر اقتصاد آمریکا میداند. استاینر و گلدنر9 رویاي زحمتکشان جهان، یعنی دستمزد بیشتر و ساعات کار کمتر را با افزایش بهرهوري تحققپذیر میدانند (لطفعلیپور و همکاران، 1394، 96). بهرهوری اقتصادی بر اساس عملکرد اقتصادی جهانی شرکت، یعنی توانایی آن در ایجاد سودآوری عملیات، سنجیده میشود. فارل10 (1951) بهرهوری اقتصادی را با محصول بهرهوری فنی و بهرهوری تخصیص تعریف کرد. به نظر میرسد که یک شرکت نمیتواند صد در صد بهرهور از لحاظ اقتصادی باشد، اگر صد در صد بهرهوری فنی و در عین حال صد در صد بهرهوری تخصص نداشته باشد. بهرهوری فنی، نحوه انتخاب ورودیهای مختلف شرکت نسبت به قیمت بازار که رقابتپذیر است، را ارزیابی میکند (اواتارتا11، 2012، 37-38). بهرهوری فنی، به دست آمده باعث میشود که بنگاههای فردی کالاها و خدماتی را تولید کنند که به حداقل هزینه مصرفکنندگان ارایه میشود. برای مثال، رقابت میتواند بهرهوری فنی را افزایش دهد، مثلاً، باعث تحریک بهبود عملکرد مدیریتی، شیوههای کار و استفاده از ورودیهای مواد، میشود (هویات، 2017، 1). بهرهوری تخصیص در ارتباط با، استفاده از منابع ورودی توسط سازمانی با توجه به قیمتهای فعلی در بازار است (اواتارتا، 2012، 38).
2-2. نوآوری
نوآوری یک فعالیت است که نه تنها بر قابلیت زندگی یک شرکت تأثیر میگذارد، بلکه موجب تغییرات اجتماعی و اقتصادی نیز میگردد. توانایی نوآوری، در حفظ مزیت رقابتی است، نوآوری برای بقای شرکتهای مدرن حیاتی است. شومپیتر12(1934) اولین کسی بود که به صراحت نوآوری را تحقیق کرد. اقتصاددانان، اکنون نوآوری را یکی از بردارهای رشد اقتصادی میدانند (سنتوز و همکاران13، 2014، 527). نوآوری نتیجه ایجاد اختراعات و دانشی است که در اختیار سازمانهایی قرار میگیرد که از طریق دستیابی به مزایای رقابتی از طریق تأثیر اقتصادی هدایت میشوند. توسعه اقتصادی به وسیله تأثیرات نوآوریهای تکنولوژیکی که از طریق یک روند پویا خلاق، رخ میدهد، هدایت میشود (گانزر و همکاران14، 2017، 2-3). طبق نظر جیمز و وال (2011)، ابعاد نوآوری شامل: نوآوری محصول، نوآوری فرآیند، نوآوری اجرایی میباشد. قابلیت نوآوری، به عنوان دارایی ارزشمند برای شرکتها برای ارایه و حفظ مزیت رقابتی و اجرای کل استراتژی در نظر گرفته میشود که این متشکل از روند اصلی درون شرکت است قابلیت نوآوری، شرکتها را قادر میسازد تا محصولات جدید را به سرعت معرفی کنند و سیستمهای جدیدی را به کار گیرند. با توجه به آدلر و شنبار15 (1990) توانایی نوآوری به این صورت تعریف شده است: 1) ظرفیت تولید محصولات جدید که نیازهای بازار را برآورده میکنند، 2) ظرفیت استفاده از فنآوریهای فرآیند مناسب برای تولید این محصولات جدید، 3) ظرفیت توسعه و پذیرش محصولات جدید و پردازش فنآوری برای رفع نیازهای آینده و 4) ظرفیت پاسخ دادن به فعالیتهای اتفاقی تکنولوژی و فرصتهای غیرمنتظره ایجاد شده توسط رقبا (رجاپاتیرانا و هوی16، 2017، 3-4). عمل نوآوری از طریق توسعه بازارهای جدید و بهبود بازارهای موجود، به توسعه اقتصادی کمک میکند. نوآوری ناشی از اجرای اختراعات و دانش موجود در سازمانهایی است که به دنبال یافتن مزیت رقابتی هستند که تأثیر اقتصادی دارند (گانزر و همکاران، 2017، 1-3). اغلب تعاریف نوآوری، این ایده را مطرح میکنند که نوآوری به تصویب یک ایده یا رفتار جدید میانجامد (جیمز و وال، 2011، 408). که یکی از مفاهیم گسترده در ادبیات اقتصاد است. تحقیق شایان توجهی وجود دارد که اهمیت نوآوری برای شرکتهای کوچک در دستیابی به رشد و رقابت در جهان را نشان میدهد (سینگ و همکاران17، 2004، 4). نوآوریها بر اساس نتایج پیشرفتهای تکنولوژیکی جدید به ترکیبی جدید از تکنولوژی موجود یا استفاده از دانشهای دیگر که توسط شرکت به دست میآیند، استوار است (تابیت و همکاران18، 2016، 124).
نوآوری محصول: نوآوري تولیدي یا محصول، فراهم کننده ابزاري براي تولید محصول است؛ که به توسعه و ارایه تولیدات و خدمات جدید و بهبود یافته اشاره دارد. در واقع میتوان گفت که منظور از نوآوري محصول این است که تا چه حد سازمان در ارایه خدمات جدید، اختصاص منابع مالی به تحقیق و توسعه و مواردي از این قبیل پیشتاز است (مرتضوی و همکاران، 1395، 18).
نوآوری فرآیند: نوآوري فرآیندي، ابزاري را در جهت حفظ و بهبود کیفیت و صرفهجویی هزینهها فراهم میکند و در برگیرنده اتخاذ روشهاي جدید یا بهبودیافته تولید، توزیع یا تحویل خدمت است. در واقع منظور از نوآوري فرآیندي این است که تا چه میزان سازمان فنآوريهاي جدید را به کار میگیرد و روشهاي جدید انجام کار را به مرحله آزمایش میگذارد. اجراي یک روش تولیدي جدید، یا بهبودیافته است. این تغییرات شامل تغییرات در فن، تجهیزات و نرمافزارها است. نوآوري فرآیندي براي کاهش هزینههاي واحد تولید و یا تحویل، براي افزایش کیفیت و یا تولید و ارایه محصولات جدید و بهبود یافته در نظر گرفته میشود (مرتضوی و همکاران، 1395، 18).
نوآوری اجرایی: نوآوري اجرایی به رویهها، سیاستها و اشکال سازمانی جدید اشاره دارد شامل تغییراتی است که سیاستها، تخصیص منابع و دیگر برگ خریدهاي مرتبط با ساختار اجتماعی سازمان را تحت تأثیر قرار میدهد. در واقع منظور از نوآوري اجرایی این است که تا چه میزان مدیران سازمان از دستگاههاي نوین مدیریتی در اداره کردن استفاده میکنند (مرتضوی و همکاران، 1395، 18-19).
2-3. توسعه منابعانسانی
توسعه منابعانسانی را میتوان فرآيند توسعه و برانگيختن تخصصهاي انساني از طريق توسعهي سازماني و آموزش كاركنان و توسعه به منظور عمل كرد تعريف كرد يا در تعريف ديگر، توسعهي منابعانساني را ميتوان فرآيند يا فعاليتي كوتاهمدت يا بلندمدت به منظور توسعه دانش، تخصص، بهرهوري و رضايت كاري در سطوح مختلف فردي، تيمي، سازماني يا ملي ناميد (تونكهنژاد و داوری 1388، 53). منابعانساني از مهمترين فاکتورهاي توسعه سازماني ميباشد. مهمترين رويكردهايي که بر توسعه منابع انساني در سازمانهاي مختلف ميتواند تأثير بگذارد ميتوان به مواردي نظير آموزش، جابهجايي شغلي، ارزشيابي عملكرد و راههاي توسعه يا پيشرفت شغلي کارکنان در سازمان اشاره نمود (کاظمی و همکاران، 1396، 43-44). سازمانهای تجاری به طور مداوم عملیات بینالمللی خود را برای رشد پایدار و سودآوری گسترش میدهند برای بهبود موقعیت رقابتی خود در سطح جهانی، شرکتها به دنبال منابع مختلفی از مزیت رقابتی هستند. سازمانهای معاصر متوجه شدهاند که مزیت رقابتی پایدار، از سرمایهگذاری داخلی منابع انسانی و استقرار منابع ناشی میشود بنابراین سازمانهای تجاری در حال حاضر سیستم منابع انسانی را به عنوان یک منبع مزیت رقابتی در نظر میگیرند (تیواری19، 2013، 356). توسعه منابع انسانی، مجموعهای از فعالیتهایی است که از تغییر رفتار و فرصتهای یادگیری برای کارکنان پشتیبانی میکند. فعالیتهای توسعه منابع انسانی به منظور توسعه مهارتهای کارکنان و انعطافپذیری به خواستههای فعلی و آینده سازمان است. هدف کلی فعالیتهای توسعه منابع انسانی دستیابی به کارآیی بالا است. فلسفه توسعه انسانی به طور قابل توجهی از آموزش و پرورش و تجارت و هنر گسترش یافته است. جنبشهای اجتماعی مانند سازمان کار، حقوق مدنی و آزادی مذهبی بدون تردید ثابت میکند که آموزش و توسعه نه فقط در سازمان یک ایده، بلکه در فرآیند، چرخهای است که ایده آن، تجزیهوتحلیل، اصلاح، اجرا و آموختن از آن است. در عصر جدیدی، توسعه و آموزش انسانی بر اهداف فردی و تمایل دستیابی به هدف تمرکز دارد (ریچمن20، 2015، 121-122). فعالیتهای توسعه منابع انسانی از منابع محدود و ظرفیتهایی که سازمانها در محیطهای مالی و آشفتگی قرار دارند حمایت میکنند. فعالیتهایی مانند مربیگری، رهبری و یادگیری شبکه، به طور همزمان کارمندان را در حین انجام کار لازم، برای حفظ کسبوکار توسعه میدهند (ریچمن، 2015، 125). روند تکاملی از دو اصل اساسی حمایت میکند: 1) منابع انسانی بزرگترین دارایی یک سازمان است و 2) توسعه اجتماعی و انسانی لازم است تا سازمان در یک محیط در حال تغییر باقی بماند (ریچمن، 2015، 127).
طول عمر: طول عمر بیشتر، به عنوان معیار امید به زندگی علاوه بر آنکه نشاندهنده تغذیه مناسبتر و برخورداري از امکانات بهداشتی است، فرصت بیشتري را براي زندگی و انتخاب به انسانها میدهد (کاووسی و احمدی، 1389، 10). اشتغال طولانی مدت به کارگران انگیزه مناسب برای سرمایهگذاری در سرمایه انسانی خود میدهد. سیستم اشتغال طولانیمدت، همراه با سلسله مراتب رتبهبندی، موجب تشویق مهارتهای کارکنان و حفظ سطح بالایی از تلاشها شده است (گیلسون و رئو21، 1999، 510).
دانش: اساسیترین مشخصه سازمانهای قرن بیست و یکم، تأکید بر دانش و اطلاعات است. برخلاف سازمانهای گذشته، سازمانهای امروزی دارای فنآوریهای پیشرفته بوده و نیازمند کسب، مدیریت و بهرهبرداری از دانش و اطلاعات به منظور بهبود کارآیی خود هستد. به طوریکه در جهان امروز، دانش مهمترین منبع راهبردی برای سازمانها محسوب میشود (رضوی و همکاران، 1396، 12). محققان متعدد نشان دادهاند که ارزش سازماني دانش کارکنان هنگامي که به اشتراک گذاشته ميشود افزايش مييابد. فقط زمانی که کارکنان مایل به اشتراک دانش خود با همکاران خود هستند، سازمانها میتوانند مدیریت منابع دانش را به طور مؤثر مدیریت کنند. بنابراين، تعيين عواملي که ترويج و يا مانع تمايل کارکنان براي تعامل با رفتارهاي دانش ميشود، مهم است. نظرات شخصی و بینش کارکنان از طریق فعالیتهای روزمره و تعاملات انسانی، یعنی از طریق به اشتراکگذاری دانش رسمی و غیررسمی، شکل میگیرد. با توجه به عدم امکان کنترل و به اشتراکگذاری دانش، سازمانها باید راههایی را برای تشویق کارکنان برای اشتراک دانش با همکاران خود پیدا کنند. به اشتراکگذاری دانش میتواند به عنوان یک فرهنگ تعامل اجتماعی تعریف شود که شامل تبادل دانش، تجربیات و مهارتهای کارکنان از طریق کل بخش یا سازمان باشد (لین22، 2007، 136).
زندگی استاندارد: استاندارد زندگی در یک جامعه به درجهای از تأمین حداقل نیازهای جامعه بستگی دارد به عبارت دیگر مقدار کیفیت غذا، پوشاک، مسکن، آموزش و امنیت اجتماعی، استاندارد زندگی را تعیین میکند. برای ارتقای استاندارد زندگی باید غذا، پوشاک، مسکن و ... بیشتر تولید شود (کنعانیممان، 1390، 10). کیفیت زندگی کار به سطح رضایت، انگیزه، مشارکت و تعهد افراد با توجه به زندگی آنها در محل کار اشاره دارد. کیفیت زندگی کاری، وجود یک مجموعه مشخص از شرایط سازمانی یا شیوههای سازمانی است. این تعریف به طور مداوم استدلال میکند که وقتی که از شیوههای مدیریت دموکراتیک استفاده میشود، کیفیت کار افزایش مییابد، شغلی دارای کارکنان غنی میباشد که با کارکنان با شأن و شایستگی برخورد شود و شرایط کار ایمنی وجود داشته باشد. كيفيت زندگي كار اين است كه افراد بتوانند نيازهاي شخصي مهم خود را زمانی كه در آن شرکت كار ميكنند، برآورده سازند (سریواستاوا و کانپور23، 2014، 54).
شکل شماره 1: مدل مفهومی پژوهش، مأخذ: یافتههای تحقیق
|
3. پیشینهی پژوهش
در راستای پژوهش حاضر، مطالعاتی صورت گرفته است که به برخی از آن مطالعات در داخل و برخی در خارج از کشور پرداخته شده است.
[1] . Fu & et al.
[2] . Marcon & et al.
[3] . Heathfield
[4] . Jimenez & Valle
[5] . Cermedy
[6] . Havyatt
[7] . Chetroiu & Calin
[8] . Clark
[9] . Steiner & Goldner
[10] . Farrell
[11] . Ouattara
[12] . Schumpeter
[13] . Santos & et al.
[14] . Ganzer & et al.
[15] . Adler & Shenber
[16] . Rajapathirana & Hui
[18] . Thabit & et al.
[19] . Tiwari
[20] . Richman
[21] . Gilson & Roe
[22] . Lin
[23] . Srivastava & Kanpur
جدول شماره 1: پیشینه پژوهش
نویسندگان | نتایج پژوهش | عنوانهای پژوهش | ردیف |
ونگ و همکاران1، 2012 | استراتژیهای تأثیر هزینههای حمایت شده از سوی دولت برای بهبود بهرهوری اقتصادی کشورهای مهم است. رویکرد روش یکپارچه در این مطالعه میتواند برای مطالعات مشابه دیگری مورد استفاده قرار گیرد. | تأثیر هزینههای حمایت شده بر بهرهوری اقتصادی در کشورهای OECD2 | 1 |
فو و همکاران 2018 | نوآوری به طور مثبت بر بهرهوری نیروی کار شرکتها به خصوص شرکتهای رسمی تأثیر میگذارد. | نوآوری و بهرهوری در شرکتهای رسمی و غیررسمی در غنا | 2 |
زورزو و همکاران3 2017 | توسعه انسانی به رشد اقتصادی مثبت منجر میشود، رشد نابرابر همراه با عقب ماندگی توسعه نهادی، مانع شکلگیری سرمایه انسانی و مانع رشد انسانی در کوتاهمدت و متوسط میشود، همچنین نشان میدهد که رشد تنها با توسعه انسانی پایدار میباشد. | رشد، توسعه انسانی و تجارت: تجربه آسیایی | 3 |
حسینزاده و همکاران 1395 | متغيرهاي مشاركت زنان در هزينه كرد درآمد خانواده، تغيير و اصلاح رفتارهاي مصرفي، نظارت زنان بر نحوهی مصرف خانواده، اعمال محبت مادرانه براي ايجاد انضباط اقتصادي و آموزش رفتار درست اقتصادي به فرزندان با متغير وابستهی بهرهوري اقتصادي خانواده رابطة مثبت دارد. | زنان و بهرهوري اقتصادي در خانواده براساس سيري در سيرهی رضوي | 4 |
رجبی و همکاران 1395 | رابطه معنادار میان فعالیتهای توسعه منابع انساني با مديريت دانش و يادگیری سازماني وجود دارد. | بررسي نقش فعاليتهای توسعه منابع انساني بر نوآوری کارکنان با آزمون نقش ميانجي مدیریت دانش و یادگيری سازماني | 5 |
مرتضوی و همکاران 1395 | نوآوري سازمان به طور مستقیم بر عملکرد تأثیر مثبت ندارد اما از طریق مزیت رقابتی تأثیر مثبت دارد و رهبري هزینه هم به صورت مستقیم و هم از طریق مزیت رقابتی تأثیر مثبت دارد و نوآوري سازمانی و رهبري هزینه از طریق مزیت رقابتی بر عملکرد سازمان تأثیر مثبت و معنادار دارد. | بررسی تأثیر نوآوري سازمانی و استراتژي عمومی رهبري هزینه بر عملکرد سازمان از طریق مزیت رقابتی | 6 |
[1] . Wang & et al.
[2] . Organisation for Economic Co-operation and Development
[3] . Zorzo & et al.
4. فرضیههای پژوهش
فرضیههای پژوهش حاضر عبارت هستند از:
1. توسعهی منابع انسانی نقش میانجی بین نوآوری و بهرهوری اقتصادی دارد.
2. نوآوری بر بهرهوری اقتصادی تأثیر دارد.
3. نوآوری بر توسعه منابع انسانی تأثیر دارد.
4. توسعه منابع انسانی بر بهرهوری اقتصادی تأثیر دارد.
5. روششناسی پژوهش
پژوهش حاضر از نظر روش، پیمایشی و از حیث هدف کاربردی است. جامعه آماری، صاحبان، مدیران، کارشناسان و دستاندرکاران صنایع کوچک و متوسط استان آذربایجان شرقی در نظر گرفته شده است. حجم نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران 384 به دست آمده است. به منظور تجزیهوتحلیل دادههای به دست آمده از پرسشنامههای جمعآوری شده، از روشهای آماری توصیفی و استنباطی استفاده شده است. بدین ترتیب که برای توصیف آماری پاسخهای داده شده به سوالهای پرسشنامه پژوهش، ابتدا جدولهای توزیع فراوانی و درصد پاسخهای مربوط به سوالهای پرسشنامه و متغیرهای پژوهش ارایه شده است. در سطح استنباطی نیز برای آزمون فرضیههای پژوهش و مدل ارایه شده از معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی (PLS) استفاده شده است.
دلایل استفاده از روش PLS در این پژوهش، ارزیابی مدلهای سلسله مراتبی، نمونه پایین و عدم نیاز به پیش فرضهای توزیع نرمال داده و حل مسئله همانندی مدل اندازهگیری، عدم حساسیت به مقیاس اندازهگیری، دامنه تغييرات مقادير، دادههای گمشده، دور افتادهها و غيرخطي بودن دادهها میباشد. همچنین، این روش پیشبینی مدار است و میتواند در ساخت نظریه به کار رود (طباطبایی و همکاران، 1395، 556).
6. یافتههای پژوهش
یافتههای پژوهش حاضر در دو بخش به صورت یافتههای توصیفی و یافتههای استنباطی آورده شدهاند.
یافتههای توصیفی: با توجه به جدول زیر فراوانی و درصد توزیع پاسخهای داده شده به سؤالهای جنسیت، وضعیت تأهل، سن، سطح تحصیلات و سابقه کار به شرح زیر آمده است:
جدول شماره 1: سؤالات مربوط به پرسشنامه
کل | سابقه کار | سطح تحصیلات | سن | وضعیت تأهل | جنسیت |
| |||||||||||||||
| 20 سال به بالا | 15 تا 20 سال | 10 تا 15 سال | 5 تا 10 سال | زیر 5 سال | دکتری | فوق لیسانس | لیسانس | فوق دیپلم | دیپلم | بالای 46 سال | 41-45 سال | 36-40 سال | 31-35 سال | 25-30 سال | زیر 25 سال | متأهل | مجرد | زن | مرد |
|
384 | 56 | 60 | 122 | 54 | 92 | 9 | 65 | 158 | 110 | 42 | 58 | 17 | 97 | 115 | 91 | 6 | 170 | 214 | 32 | 315 | فراوانی |
100 | 0/24 | 1/14 | 8/31 | 6/15 | 6/14 | 3/2 | 9/16 | 1/41 | 6/28 | 9/10 | 1/15 | 4/4 | 3/25 | 9/29 | 7/23 | 6/1 | 3/44 | 7/55 | 2/9 | 8/90 | درصد |
مأخذ: یافتههای تحقیق
یافتههای استنباطی: در پژوهش حاضر جهت بررسی فرضیههای پژوهش و روایی و پایایی شاخصها از مدلسازی معادلات ساختاری مبتنی بر حداقل مربعات جزیی (PLS) توسط نرمافزار (Smart-PLS) استفاده شده است. از الگوریتم تحلیل مدلها در روش به شرح زیر استفاده و تحلیلهای لازم در سه بخش: 1) برازش مدلهای اندازهگیری، 2) برازش مدل ساختاری و 3) برازش کلی مدل (اندازهگیری و ساختاری) انجام شد. به این ترتیب که ابتدا، از صحت روابط موجود در مدلهای اندازهگیری با استفاده از معیارهای پایایی و روایی اطمینان حاصل کرده و سپس به بررسی و تفسیر روابط موجود در بخش ساختاری پرداخته و در مرحله پایانی نیز برازش کلی مدل پژوهش بررسی شده است. برازش مدلهای اندازهگیری شامل بررسی پایایی و روایی سازههای پژوهش است.
برازش مدل اندازهگیری: پایایی آزمون به دقت اندازهگیری و ثبات آن مربوط است. فورنل و لارکر1 برای بررسی پایایی سازهها سه ملاک را پیشنهاد میکند: الف) پایایی هریک از گویهها، ب) پایایی ترکیبی2 هریک از سازهها و ج) میانگین واریانس استخراج شده3. مطابق الگوریتم تحلیل مدلها در روش PLS-SEM برای بررسی برازش مدلهای اندازهگیری سه معیار پایایی، روایی همگرا و روایی واگرا استفاده و نتایج زیر حاصل شده است:
الف) پایایی: برای بررسی پایایی مدلهای اندازهگیری معیارهای ضرایب بارهای عاملی، آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی به شرح زیر محاسبه شد:
سنجش بارهای عاملی: پایایی هر یک از گویهها به مقدار بارهای عاملی هریک از متغیرهای مشاهده شده، اشاره دارد و برای مشخص کردن این که شاخصهای اندازهگیری (متغیرهای مشاهده شده) تا چه اندازه برای سنجش متغیرهای پنهان قابل قبول هستند، مورد استفاده قرار گرفته است. اگر بار عاملی کمتر از 4/0 باشد رابطه ضعیف در نظر گرفته شده و از آن صرفنظر میشود. بار عاملی اگر بزرگتر از 6/0 و نزدیک به صفر باشد خیلی مطلوب است (محسنین و اسفیدانی، 1393).
با توجه به این که مقدار بار عاملی سؤال دوم (ee2) و پنجم(ee5) متغیر بهرهوری اقتصادی کمتر از مقدار 4/0 بود از مدل آزمون حذف گردیدند و مدل نهایی در شکل (2) آورده شده است.
|
شکل شماره 2: ضریب بار عاملی مدل پژوهش (اصلاح شده)، مأخذ: یافتههای تحقیق |
نتایج به دست آمده از شکل شماره (2)، حاکی از آن است که همهی گویههای متغیرهای پژوهش با متغیرهای خود همبستگی دارند زیرا ضرایب مسیر تمام گویهها و متغیرها بیشتر از 4/0 میباشند.
اعداد مندرج در ستون ضرایب بارهای عاملی جدول (3) نشان میدهد تمام سؤالها با سطح همبستگی بالا به خوبی متغیرهای مشاهده شده را اندازهگیری میکند.
آلفای کرونباخ: معیار کلاسیک برای سنجش پایایی و شاخص ارزیابی پایداری درونی محسوب میشود. برای برآورد پایایی پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی استفاده گردید. آلفای کرونباخ معیاری برای سنجش پایایی محسوب میگردد و مقدار بالاتر از 7/0 نشانگر پایایی قابل قبول است (مگنِر و همکاران4، 2015، 45).
پایایی ترکیبی (CR): برای تعیین پایایی هر یک از سازهها علاوه بر معیار سنتی آلفای کرونباخ از معیار مدرنتر پایایی ترکیبی استفاده میکنند. برتری این معیار نسبت به ضریب آلفای کرونباخ این است که پایایی سازهها نه به صورت مطلق بلکه با توجه به همبستگی سازههایشان با یکدیگر محاسبه میشود. مقدار پایایی ترکیبی بالای 7/0 برای هر سازه، نشان از پایداری درونی مناسب برای مدلهای اندازهگیری داشته و مقدار کمتر از 6/0 عدم وجود پایایی را نشان میدهد.
[1] . Fornell and Larcker
[2] . Reliability Composite.
[3] . Average Variance Extracted (AVE).
[4] . Magner & et al.
جدول شماره 3: مقادیر بارهای عاملی سؤالهای متغیرهای مستقل (مدلهای اندازهگیری(
متغیر | بُعد | سؤال | بار عاملی |
نوآوری(in) | نوآوری محصول | اتخاذ تدابیر برای تولید محصولات جدید | 66/0 |
انجام تحقیقات و مطالعات برای تولید محصولاتی جدید | 67/0 | ||
تولید محصولات شرکت براساس نیازها و خواستههای مشتریان | 51/0 | ||
نوآوری فرآیند | استفاده هوشمندانه از مواد اولیه تولید کالا و محصول | 62/0 | |
انجام آزمونها و خطا به منظور دستیابی به روشها و فنآوریهای جدید | 50/0 | ||
یافتن روشهای جدید برای تولید محصول جدید | 63/0 | ||
نوآوری اجرایی | اتخاذ سیاستهای جدید برای تولید کالا | 70/0 | |
مجهز بودن شرکت به دستگاههای نوین | 66/0 | ||
توسعه منابع انسانی(dh) | طول عمر | افزایش تلاش کارکنان در راستای افزایش درآمد آنها | 62/0 |
تشویق کارکنان به صورت مالی و زبانی | 63/0 | ||
دانش | وجود فضای در سازمان برای تبادل دانش و تجربیات کارکنان | 57/0 | |
قرار گیری سازمان در مسیر پیشرفت با بهرهگیری از مدیریت دانش | 75/0 | ||
تشویق کارکنان برای اشتراکگذاری دانش با یکدیگر | 63/0 | ||
استاندارد زندگی | برقراری ارتباط آسان بین مدیر و کارکنان | 51/0 | |
راضی بودن کارکنان از محیط کار و حقوق دریافتی | 58/0 | ||
وجود فضای صمیمانه بین کارکنان و مسئولان سازمان | 78/0 | ||
وجود امنیت کاری برای کارکنان | 66/0 | ||
بهرهوری اقتصادی(ee) |
| اتخاذ تدابیر لازم به منظور افزایش کیفیت محصولات سازمان | 58/0 |
برگزاری دورههای آموزشی ضمن خدمت برای کارکنان | 78/0 | ||
وجود فرصت در سازمان برای شناخت مهارتهای کارکنان | 76/0 | ||
استفاده از تکنولوژی روز دنیا در روش کار سازمان | 54/0 | ||
تضعیف اثربخشی کار سازمان از طریق افزایش تورم | 80/0 | ||
در اولویت بودن رشد و توسعه دادن مهارت کارکنان | 61/0 | ||
در اولویت بودن سطح رفاه کارکنان | 77/0 | ||
داشتن توان رقابتی بالای کالاهای تولیدی سازمان | 63/0 |
مأخذ: یافتههای تحقیق
|
نتایج به دست آمده از جدول شماره 4 نشان میدهد آلفای کرونباخ برای متغیر بهرهوری اقتصادی، متغیر نوآوری و متغیر توسعه منابع انسانی به ترتیب 88/0، 83/0 و 86/0 به دست آمد و با توجه به این که بالاتر از 7/0 میباشند، نشاندهنده پایایی خوب میباشد. همچنین قابلیت اطمینان برای همه متغیرها بالاتر از 7/0 است. روایی همگرا نیز برای همه متغیرها از 4/0 بیشتر میباشد. با توجه به معیارهای ارایه شده، مدل پیشنهادی در سطح استانداردها قابل قبول است. همچنین پایایی ترکیبی متغیرها بالاتر از 8/0 آمده است که نشان از پایایی درونی مناسب میباشد.
جدول شماره 4: پایایی ترکیبی و آلفای کرونباخ
شاخصها | پایایی ترکیبی (CR) | آلفای کرونباخ |
بهرهوری اقتصادی | 88/0 | 84/0 |
نوآوری | 83/0 | 77/0 |
توسعه منابع انسانی | 86/0 | 82/0 |
مأخذ: یافتههای تحقیق
ب) روایی همگرا: یک معیار رایج برای اندازهگیری درستی روایی همگرایی در سطح سازنده واریانس متوسط استخراج شده، AVE1 است (هِیر2، 2014، 103). مقدار ملاک برای سطح قبولی AVE ، 4/0 و بیشتر از 4/0 میباشد.
جدول شماره 5: روایی همگرایی (AVE)
شاخصها | روایی همگرایی (AVE) |
بهروری اقتصادی | 48/0 |
نوآوری | 4/0 |
توسعه منابع انسانی | 41/0 |
مأخذ: یافتههای تحقیق
ج) روایی واگرا: سومین معیار سنجش برازش مدلهای اندازهگیری در تحلیلهای PLS روایی واگرا است که با روش بارهای عاملی متقابل و روش فورنل لارکر بررسی میشود. در روش اول، میزان همبستگی بین شاخصهای یک سازه با آن سازه و میزان همبستگی بین شاخصهای یک سازه با سازههای دیگر مقایسه میشود. اگر مشخص شود میزان همبستگی بین یک شاخص با سازه دیگری غیر از سازه خود بیشتر از میزان همبستگی آن شاخص با سازه مربوط به خود است، روایی زیر سؤال میرود. ردیفهای ماتریس بارهای عاملی متقابل به شاخصها و ستونهای آن نیز به سازههای مدل پژوهش تعلق دارد. مقادیری که درون خانههای این ماتریس جای دارند، بیانگر میزان همبستگی شاخصها با سازهها هستند.
در روش دوم بررسی روایی واگرایی، میزان رابطه یک سازه با شاخصهایش در مقایسه رابطه آن سازه با سایر سازهها است؛ به طوری که روایی واگرای قابل قبول یک مدل حاکی از آن است که یک سازه در مدل تعامل بیشتری با شاخصهای خود دارد تا با سازههای ضریب همبستگی بین سازهها و جذر مقادیر AVE مربوط به هر سازه است (عباسیاسفنجانی، 1396، 52).
جدول شماره 6: روایی واگرا
توسعه منابع انسانی | نوآوری | بهرهوری اقتصادی |
|
|
| 692820/0 | بهرهوری اقتصادی |
| 632455/0 | 640144/0 | نوآوری |
640312/0 | 62999/0 | 666069/0 | توسعه منابع انسانی |
مأخذ: یافتههای تحقیق
برازش مدل ساختاری: پس از سنجش روایی و پایایی مدل اندازهگیری، مدل ساختاری از طریق روابط بین متغیرهای مکنون مورد ارزیابی قرار گرفت. بدین ترتیب در پژوهش حاضر از سه معیار ضریب معناداری (T-Values)، ضریب تعیین (R2) و ضریب قدرت پیشبینی (Q2) استفاده شده است.
ضریب معناداری مدل پژوهش: یکی از شاخصهای تأیید روابط در مدل ساختاری معنادار بودن ضرایب مسیر میباشد. معناداری ضرایب مسیر مکمل بزرگی و جهت علامت ضریب بتای مدل میباشد. چنانچه مقدار به دست آمده بالای حداقل آماره در سطح مورد اطمینان در نظر گرفته شده باشد، آن رابطه یا فرضیه تأیید میشود. در سطح معناداری 95 درصد این مقدار با 96/1 مقایسه میشود (محسنین و اسفیدانی، 1393، 151).
شکل شماره 3: ضریب معناداری مدل پژوهش، مأخذ: یافتههای تحقیق
|
نتایج به دست آمده از شکل (3)، حاکی از آن است که همهی گویههای متغیرهای پژوهش با متغیرهای خود ارتباط معناداری دارند زیرا ضرایب معناداری تمام گویهها و متغیرها بیشتر از 96/1 میباشند.
شاخص ضریب تعیین یا معیار (R2) و ضریب قدرت پیشبینی (Q2): معیار اساسی ارزیابی متغیر مکنون درونزای مدل مسیر، ضریب تعیین میباشد. این شاخص نشان میدهد چند درصد از تغییرات متغیر درونزا (وابسته) توسط متغیر برونزا (مستقل) صورت میگیرد. چین3 (1998) سه مقدار 19/0، 33/0 و 67/0 را به عنوان مقدار ملاک برای مقادیر ضعیف، متوسط و قوی R2 معرفی کرد. معیار Q2 که بیانگر قدرت پیشبینی مدل میباشد، توسط استون و گیزر4 (1975) معرفی شد. هنسلر و همکاران (2009) در مورد شدت قدرت پیشبینی مدل در مورد مؤلفههای درونزا سه مقدار 02/0، 15/0 و 35/0 را تعیین نمودهاند (ابراهیمپورازبری و همکاران، 1394).
جدول شماره 7: نتایج برازش مدل ساختاری بر اساس روش Q2 و R2
| نوآوری | ||
مأخذ: یافتههای تحقیق
با توجه به این که مقدار R2 برای تمام متغیرهای درونزا در محدودهی مناسبی از سه مقدار ذکر شده در بالا میباشد، میتوان نتیجه گرفت که مدل ساختاری از برازش خوب و قابل قبولی برخوردار است. همچنین مقدار Q2 نیز برای تمامی مؤلفهها در محدودهی مناسبی از سه مقدار ذکر شده در بالا بوده و نشان از آن دارد که مدل دارای قدرت پیشبینی مناسبی است. از اینرو مدل ساختاری از برازش قابل قبولی برخوردار است.
برازش کلی مدل: برای برازش کلی مدل از معیار GOF استفاده شده است. توسط این معیار پس از بررسی برازش بخش اندازهگیری و بخش ساختاری مدل پژوهش، برازش بخش کلی انجام میشود. حدود این شاخص بین صفر و یک بوده و وتزلز و همکاران (2009) سه مقدار 01/0، 25/0 و 36/0 را به عنوان مقادیر ضعیف، متوسط و قوی برای GOF معرفی نمودهاند (ابراهیمپورازبری و همکاران، 1394). برای محاسبه GOF از فرمول زیر استفاده میشود:
|
|
|
|
7. آزمون فرضیهها
پس از بررسی برازش مدلهاي اندازهگیري، مدل ساختاري و مدل کلی، میتوان به بررسی و آزمون فرضیههاي پژوهش پرداخت و به یافتههاي پژوهش رسید. این بخش شامل دو قسمت ضرایب معنیداري (T-Value) و ضرایب استاندارد شده بار عاملی یا همان ضریب مسیر برای فرضیههای 2، 3 و 4 است که در جدول (9) ارایه شده است و برای آزمون فرضیه 1 از آزمون سوبل5 استفاده شده است که در ادامه به آن پرداخته شده است و نتایج در جدول (8) ارایه شده است.
به منظور آزمون معناداری تأثیر غیرمستقیم یک متغیر از طرف یک متغیر میانجی (توسعه منابع انسانی)، از آزمون سوبل استفاده میشود. مقدار Z-Value این آزمون در سطح اطمینان 95% از فرمول زیر قابل محاسبه است که در صورت بیشتر شدن مقدار به دست آمده از 96/1، در سطح اطمینان 95%، میتوان معنادار بودن تأثیر نقش میانجی یک متغیر را تأیید کرد. آزمون سوبل برای سنجش اثر غیرمستقیم متغیر میانجی توسعه منابع انسانی در رابطه بین نوآوری و بهرهوری اقتصادی:
|
(مقدار ضریب مسیر بین متغیر نوآوری و بهرهوری اقتصادی) a = 558/0-
(مقدار ضریب مسیر بین متغیر توسعه منابع انسانی و بهرهوری اقتصادی) b = 479/1
(خطای استاندارد مربوط به مسیر میان متغیر نوآوری و بهرهوری اقتصادی) Sa = 028246/0
(خطای استاندارد مربوط به مسیر میان متغیر توسعه منابع انسانی و بهرهوری اقتصادی) Sb = 157221/0
مقدار Z-Value حاصل از آزمون سوبل برای متغیرهای نوآوری و بهرهوری اقتصادی و توسعه منابع انسانی برابر با 49/8 - شد و این مقدار به دلیل بیشتر بودن از 96/1 میتوان اظهار داشت که در سطح اطمینان 95%، متغیر مستقل نوآوری به صورت غیرمستقیم از طریق متغیر میانجی توسعه منابع انسانی بر روی متغیر وابسته بهرهوری اقتصادی تأثیر دارد.
علاوه بر آزمون سوبل، برای تعیین شدت اثر غیرمستقیم متغیر میانجی از آمارهای به نام VAF6 استفاده میشود که مقداری بین صفر و یک را اختیار میکند و هر چه این مقدار به یک نزدیکتر باشد، نشان از قویتر بودن تأثیر متغیر میانجی دارد. در واقع این مقدار نسبت اثر غیرمستقیم بر اثر کل را میسنجد.
|
(مقدار ضریب مسیر بین متغیر نوآوری و بهرهوری اقتصادی) a = 558/0-
(مقدار ضریب مسیر بین متغیر توسعه منابع انسانی و بهرهوری اقتصادی) b =479/1
(مقدار ضریب مسیر بین متغیر نوآوری و توسعه منابع انسانی) c = 966/0
با توجه به مفروضات فرمول فوق، مقدار VAF برابر با 03/1- به دست آمد.
نتایج فرضیات پژوهش در جداول (8) و (9) آورده شدهاند.
جدول شماره 8: بررسی فرضیههای پژوهش
فرضیه | مسیر فرضیه | ضرایب T | شدت تأثیرگذاری | نتیجه آزمون |
H1 | توسعه منابع انسانی نقش میانجی در بین نوآوری و بهرهوری اقتصادی دارد. | 49/8- | 035/1- | تأیید فرضیه |
مأخذ: یافتههای تحقیق
جدول شماره 9: بررسی فرضیههای پژوهش
فرضیه | مسیر فرضیه | ضریب مسیر | T-Value | نتیجه آزمون |
H2 | نوآوری بر بهرهوری اقتصادی تأثیر دارد. | 558/0- | 415/3 | تأیید فرضیه |
H3 | نوآوری بر توسعه منابع انسانی تأثیر دارد. | 966/0 | 693/109 | تأیید فرضیه |
H4 | توسعه منابع انسانی بر بهرهوری اقتصادی تأثیر دارد. | 479/1 | 410/9 | تأیید فرضیه |
مأخذ: یافتههای تحقیق
نتایج حاصل از تحلیلها نشان میدهد که همه فرضیات مطرح شده در پژوهش حاضر تأیید میشوند. همانطور که در جدول شماره (8) نشان داده شده است، نتایج آزمون T نشان میدهد که متغیر نوآوری تأثیر غیرمستقیم بر بهرهوری اقتصادی از طریق متغیر میانجی توسعه منابع انسانی دارد و با توجه به نتایج، این تأثیر معنادار است بنابراین فرضیه 1 تأیید میشود. از طرفی با توجه به مقادیر T به دست آمده در جدول شماره (9)، میتوان اظهار داشت همبستگی معناداری بین نوآوری و بهرهوری اقتصادی وجود دارد بنابراین فرضیههای 2، 3، 4 پشتیبانی میشوند و تأثیر معناداری در میان آنها وجود دارد.
8. نتایج پژوهش
نتایج حاصل از بررسی و آزمون فرضیههای پژوهش حاضر نشان میدهد:
با توجه به نتایج به دست آمده از آزمون معناداری سوبل (آزمون معناداری تأثیر غیرمستقیم یک متغیر از طرف یک متغیر میانجی)، مقدار Z-Value حاصل از آزمون سوبل برابر با 49/8- شد، به دلیل بیشتر بودن قدرمطلق مقدار Z-Value از مقدار 96/1 میتوان اظهار داشت که در سطح اطمینان 95%، تأثیر متغیر میانجی توسعه منابع انسانی در رابطه بین نوآوری و بهرهوری اقتصادی معنادار است. همچنین با توجه به نتایج به دست آمده از آزمون T فرضیه 2 که مقدار 415/3 میباشد و از حداقل سطح معنیداری 96/1 بیشتر است لذا تغییرات متغیر مستقل نوآوری در تغییرات متغیر وابسته بهرهوری اقتصادی مؤثر است. در خصوص فرضیه 3، با توجه به نتایج به دست آمده از آزمون T فرضیه 3 که مقدار 693/109 میباشد و از حداقل سطح معنیداری 96/1 بیشتر است لذا تغییرات متغیر مستقل نوآوری در تغییرات متغیر واسطه توسعه منابع انسانی مؤثر است. در نهایت با توجه به نتایج به دست آمده از آزمون T فرضیه 4 که مقدار 410/9 میباشد و از حداقل سطح معنیداری 96/1 بیشتر است لذا تغییرات متغیر واسطه توسعه منابع انسانی در تغییرات متغیر وابسته بهرهوری اقتصادی مؤثر است. مطالعه صورت گرفته توسط ونگ و همکاران (2012)، نشان میدهد استراتژیهای تأثیر هزینههای حمایت شده از سوی دولت برای بهبود بهرهوری اقتصادی کشورها مهم است. رویکرد روش یکپارچه در این مطالعه میتواند برای مطالعات مشابه دیگری مورد استفاده قرار گیرد. در پژوهشی که توسط فو و همکاران (2018)، انجام گرفته است نشان میدهد نوآوری به طور مثبت بر بهرهوری نیروی کار شرکتها بخصوص شرکتهای رسمی تأثیر میگذارد. همچنین زورزو (2017) در تحقیقات خود به این نتیجه رسیدهاند که توسعه انسانی به رشد اقتصادی مثبت منجر میشود، رشد نابرابر همراه با عقب ماندگی توسعه نهادی، مانع شکلگیری سرمایه انسانی و مانع رشد انسانی در کوتاهمدت و متوسط میشود، همچنین نشان میدهد که رشد تنها با توسعه انسانی پایدار میباشد. مطالعه صورت گرفته توسط حسینزاده و همکاران (1395)، نشان میدهد مشاركت زنان در هزينه كرد درآمد خانواده، تغيير و اصلاح رفتارهاي مصرفي، نظارت زنان بر نحوهی مصرف خانواده، اعمال محبت مادرانه براي ايجاد انضباط اقتصادي و آموزش رفتار درست اقتصادي به فرزندان با متغير وابستهی بهرهوري اقتصادي خانواده رابطة مثبت دارد. تحقیقات انجام گرفته توسط رجبی و همکاران (1395) نشان میدهد رابطه معنادار میان فعالیتهای توسعه منابع انساني با مديريت دانش و يادگیری سازماني وجود دارد. مرتضوی و همکاران (1395) در تحقیقات خود به این نتیجه رسیدهاند که نوآوري سازمان به طور مستقیم بر عملکرد تأثیر مثبت ندارد اما از طریق مزیت رقابتی تأثیر مثبت دارد و رهبري هزینه هم به صورت مستقیم و هم از طریق مزیت رقابتی تأثیر مثبت دارد و نوآوري سازمانی و رهبري هزینه از طریق مزیت رقابتی بر عملکرد سازمان تأثیر مثبت و معنادار دارد.
نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان میدهد که افزایش نوآوری هم به طور مستقیم و هم به طور غیرمستقیم و از طریق متغیر میانجی توسعه منابع انسانی موجب افزایش بهرهوری اقتصادی میشوند. بنابراین لازم است صنایع در راستای بهبود بهرهوری اقتصادی خود به استفاده از ایدهها و فنآوریها و تکنیکهای جدید در راستای تولید محصول بپردازند. برای این کار باید دورههای آموزشی ضمن خدمت برای کارکنان خود ایجاد کنند تا کارکنان در این دوره از استعدادها و تواناییهای نهفته خود آگاهی یابند و در شغل خود مهارت لازم را به دست آورند. با توجه به اینکه بخش بزرگی از صنایع ما کوچک و متوسط است بنابراین بهبود بهرهوری اقتصادی آنها، باعث حفظ مزیت رقابتی صنایع و حمایت از تولیدکنندهی ایرانی و در نهایت حمایت از کالای ایرانی خواهد شد و تولیدات صنایع افزایش خواهد یافت.
با توجه به تأييد فرضيات تحقيق، پيشنهادات زير ارایه ميگردد.
تقویت نوآوری در صنایع کوچک و متوسط استان آذربایجان شرقی:
- به كارگيري فنآوريهاي پيشرفته.
- ارتقاي كيفيت توليدات.
- جذب نيروهاي انساني كارآمد و متخصص.
- استفاده از دستگاههای جدید در تولید محصولات.
- استفاده و به کارگیری تکنیکها و روشهای روز دنیا در تولیدات برای افزایش مزیت رقابتی محصولات تولیدی.
تقویت توسعه منابع انسانی در صنایع کوچک و متوسط استان آذربایجان شرقی:
- آمادهسازي زمینههاي اجراي سامانه ارزیابی عملکرد عوامل تولید از دیدگاه بهرهوري.
- تعدیل منابع و توزیع عادلانه آنها بین عوامل تولید کل با توجه به نتایج حاصل از پیادهسازي ساختار پیشنهادي در اقتصاد کلان کشور.
- برگزاری کلاسهای آموزشی ضمن خدمت و مؤثر دانستن آنها.
- تشویق نیروی انسانی هم به صورت مالی و هم به صورت عاطفی.
- ایجاد امینت شغلی برای کارکنان.
تقویت بهرهوری اقتصادی در صنایع کوچک و متوسط استان آذربایجان شرقی:
- استفاده بهینه از عوامل تولید (نیروی انسانی، مواد اولیه، دستگاهها، تکنولوژی و ...) برای تولید محصولاتی با کیفیت.
- استفاده از استراتژیهای مختلف در خصوص فروش محصول برای به حداکثر رساندن فروش.
- استفاده از تکنولوژیهای روز دنیا در سازمان.
- چون توسعه اقتصادی به توسعه منابع انسانی نیز بستگی دارد بنابراین باید رشد و توسعه تخصصهای نیروی انسانی در سازمان در اولویت قرار گیرد.
منابع
ابراهیمپورازبی، مصطفی و نوعپسند اصل، سیدمحمد و احمدیسراوانی، مهسا، (1394)، بررسی تأثیر انعطالفپذیری راهبردی بر عملکرد بازار شرکتها: نقش میانجیگری نوآوری باز، دو فصلنامه توسعه تکنولوژی صنعتی، شماره 26، پاییز و زمستان، صص 5-15.
تونكهنژاد، ماندني و داوري، علي، (1388)، توسعه منابع انساني با رويكرد جامعه شناختي سازمان، فصلنامه پژوهشهاي مديريت منابعانساني، شماره 3، صص 51-80.
حسینزاده، علیحسین و شهریاری، مرضیه و فرجیبهبهانیزاده، (1395)، زنان و بهرهوري اقتصادي در خانواده براساس سيري در سيرهی رضوي، زن در توسعه و سياست، شماره 3، پاییز، صص 379-396.
رجبی، مریم و حسنی، محمد و مهاجران، بهناز، (1395)، بررسي نقش فعاليتهای توسعه منابع انساني بر نوآوری کارکنان با آزمون نقش ميانجي مدیریت دانش و یادگيری سازماني، فصلنامهی علمي-پژوهشي ابتكار و خلاقيت در علوم انسانی، شماره 3، زمستان، صص 151-178.
رستگار، عباسعلی و مقصودی، طاهره، (1395)، بررسی تأثیر رهبري تحول آفرین بر نوآوري سازمانی با میانجیگري تسهیم دانش، فصلنامه علمی– پژوهشی مطالعات مدیریت (بهبود و تحول)، شماره 80، بهارو تابستان، صص 157-182.
رضوی، محمدجواد و شيشيوان، علیجليلی و حسينی، حيدر و کشاورز، محمدمهدي، (1396)، مدل ارتباطی نقش مدیریت دانش بر ميزان کارآفرینی سازمانی و توانمندسازي کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان یزد، مطالعات مدیریت رفتار سازمانی در ورزش، شماره 4، صص 11-20.
سپهردوست، حمید و کامران، نسیبه، (1392)، ارزیابی بهرهوری و تحلیل حساسیت عوامل مؤثر بر کارایی صنایع کوچک، فصلنامهی پژوهشهای اقتصادی (رشد و توسعه پایدار)، شماره 1، بهار، صص 155-174.
شیریقرهگونی، غلامرضا و بیگزاده، یوسف و شیری، ابراهیم، (1396)، بررسی تأثیر عدالت سازمانی بر بهرهوری کارکنان شرکت توزیع نیروی برق استان آذربایجان، فصلنامهی پژوهشهای جدید در مدیریت و حسابداری، شماره 20، تابستان، صص 35-64.
صارمی، مریم و پاکگوهر، علیرضا و صارمی، مهناز، (1395)، توانمندي انجام کار و ارتباط آن با بهرهوري در کارمندان بانک، دوماهنامهی سلامت کار ایران، شماره 6، زمستان، صص 70-78.
طباطبایی، سجاد و مطهرینژاد، حسین و تیرگر، هدایت، (1395)، اعتباریابی ابزار سنجش هویت معلمی پژشکان مبتنی بر رویکرد حداقل مربعات جزئی (PLS)، نشریه گامهاي توسعه در آموزش پزشكي، شماره 6، صص 553-567).
عباسیاسفنجانی، حسین، (1396)، طراحی الگوی تجاریسازی تحقیقات دانشگاهی با روش مدلسازی (SEM-PLS) معادلات ساختاری حداقل مربعات جزیی، فصلنامه پژوهشنامه بازرگانی، شماره 82، بهار، صص 33-65.
کاظمي، مقداد و جليليان، محسن و کاظمی، مهرداد و امينرشيدي، محمد، (1396)، بررسي تأثيرآموزش مرتبط با کار، جابجايي شغلي، ارزشيابي عملكرد و پيشرفت شغلي در توسعه منابعانساني در ميان کارکنان دانشگاه علوم پزشكي
ايلام در سال 1394، مجله علمی-پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی ایلام، شماره4، پاییز، صص 43-51.
کاووسی، اسماعیل و احمدي، فخرالدین، (1389)، جهانی شدن و توسعه منابع انسانی (مقایسه تطبیقی 62 کشور جهان)، فصلنامه مطالعات راهبردی سیاستگذاری عمومی، شماره 1، صص 79-108.
کنعانیممانی، (1390)، استقرار مدیریت چرخه بهرهوری و مطالعه موردی در شرکت رادیاتور ایران، دریافت مدرک درجه کارشناسی ارشد، دانشگاه صنعتی شریف تهران.
گزارش راهبردی مدیریت و اقتصادی-35، (1396)، تحلیل آسیبشناسی بهرهوری در ایران، ، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری مرکز پژوهشی آرا، ویرایش اول،
لطفعلیپور، محمدرضا و فلاحی، محمدعلی و حسینی، سعید، (1394)، اثر باز بودن تجاري بر بهرهوري کل عوامل تولید در صنایع بزرگ ایران، فصلنامه پژوهشهاي اقتصادي (رشد و توسعه پایدار)، شماره دوم، صص 95-116.
محسنین، شهریار و اسفیدانی، محمدرحیم، (1393)، معادلات ساختاری مبتنی بر رویکرد حداقل مربعات جزیی به کمک نرمافزار Smart-PLS، (چاپ اول)، تهران: مؤسسه کتاب مهربان نشر.
مرتضوي، مهدي و رسولی قهرودي، مهدي و رستمی، آرزو، (1395)، بررسی تأثیر نوآوري سازمانی و استراتژي عمومی رهبري هزینه بر عملکرد سازمان از طریق مزیت رقابت، مجله مدیریت توسعه و تحول، زمستان، شماره 27، صص 17-25.
مقدمتبریزی، ناهید و ولیزادهزنوز، پروین، (1385)، بررسي بهرهوري در اقتصاد ايران، فصلنامهی روند، شماره 49، صص 15-42.
نصرالهنیا، محمد و ابراهیممداحی، محمد و رحمانیزاده، فرزانه، (1393)، بررسی عملکرد بهرهوري در رشد اقتصادي ایران و برخی کشورهاي عضو سازمان بهرهوري آسیایی، فصلنامهی علمی-پژوهشی دانش مالی تحلیل اوراق بهادار، شماره 23، پاییز، صص 109-123.
ولیزادهزنوزی، پروین، (1384)، مجموعه پژوهشهاي اقتصادي، بانک مرکزي جمهوري اسلامي ايران، شماره 33، صص 1-35.
Chetroiu, Rodica and Călin, Ion (2013), the concept of economic efficiency in agriculture. Published in: Agrarian Economy and Rural Development-Realities and Perspectives for Romania, Vol 4, Pp 258-263.
Fu, Xiaolan & Mohnen, Pierre & Zanello, Giacomo, (2018), Innovation and productivity in formal and informal firms in Ghana, Technological Forecasting and Social Change, Vol 131, Pp 315-325.
Ganzer, Paula Patrician & Chais, Cassiane & Olea, Pelayo Munhoz, (2017), Product, process, marketing and organizational innovation in industries of the flat knitting sector, Rai Revista de Administração e Inovação, Vol 14, Pp 1-12.
Gilson, Ronald J and Roe, Mark J, (1999), Lifetime Employment: Labor Peace and the Evolution of Japanese Corporate Governance, Columbia Law Review, Vol 99, Pp 508-540.
Hair, Joseph F and Hult, G. Thomas M and Ringle, Christian and Sarstedt, Marko, (2014), A Primer on Partial Least Squares Structural Equation Modeling (PLS-SEM), (1 ed.), SAGE Publications.
Havyatt, David, (2017), The Components of Efficiency, Network, issue 62, Pp 1-20.
Heathfield, Susan M, (2016), What Is Human Resource Development (HRD), available at the website of: https://www.thebalance.com/what-is-human-resource-development-hrd-1918142.
Jimenez-Jimenez Daniel, Sanz-Valle, Raquel, (2011), Innovation, organizational learning, and performance, Journal of Business Research, Vol 64, Pp 408-417.
Lin, Hsiu-Fen, (2007), Effects of extrinsic and intrinsic motivation on employee knowledge Sharing Intentions, Sage Journals, Vol 33, Pp 135-149.
Magner, Nace and Welker, Robert B and Campbell, Terry L, (2015), Testing a Model of Cognitive Budgetary Participation Processes in a Latent Variable Structural Equations Framework, Journal of Accounting and Business Research, Vol 27, Pp 41-50.
Marcon, Arthur & Medeiros, Janine Fleithde & Duarte Ribeiro, José Luis, (2017), Innovation and environmentally sustainable economy: Identifying the best practices developed by multinationals in Brazil, Journal of Cleaner Production, Vol 160, pp 83-97.
Ouattara, Wautabouna, (2012), Economic Efficiency Analysis in Côte d’Ivoire, American Journal of Economics, Vol 2, Pp 37-46.
Rajapathirana, R.P. Jayani & Hui Yan, (2017), Relationship between innovation capability, innovation type, and firm performance, Journal of Innovation & Knowledge, Vol 2, Pp 1-16.
Richman, Nicole, (2015), Human resource management and human resource development: Evolution and contributions, Creighton Journal of Interdisciplinary Leadership, Vol 1, Pp 120-129.
Santos, David Ferreira Lopes & Basso, Leonardo Fernando Cruz & Kimura, Herbert & Kayo, Eduardo Kazuo, (2014), Innovation efforts and performances of Brazilian firms, Journal of Business Research, Vol 67, Pp 527-535.
Singh, Davinder & Khamba, J.S & Nanda, Tarun, (2004), Influence of technological innovation on performance of small manufacturing companies, International Journal of Productivity and Performance Management, Vol 66, Pp 1-30.
Srivastava, Shefali & Kanpur, Rooma, (2014), A Study on Quality of Work Life: Key Elements & its Implications, IOSR Journal of Business and Management (IOSR-JBM), Vol 16, Pp 54-59.
Thabit, Thabit Hassan & Hadj Aissa, Sid Ahmed & Abdullah Harjan, Sinan, (2016), Using Fuzzy Logic to Evaluate the Relationship between Designing Training Program and Level of Creativity and Innovation, International Journal of Innovation and Scientific Research, Vol 25, Pp 121-129.
Tiwari, Neha, (2013), Managing Human Resources in International Organizations, Global Journal of Management and Business Studies, Vol 3, Pp 355-360.
Wang, Tung-Pao & Pyng Shyu, Stacy Huey & Chou, Han-Chung, (2012), The impact of defense expenditure on economic productivity in OECD countries, Economic Modelling, Vol 29, pp 2104-2114.
Zorzo, Lucas Seffrin and Diehl, Carlos Alberto and Venturini, Jonas Cardona and Zambon, (2017), the relationship between the focus on innovation and economic efficiency: a study on Brazilian electric power distribution companies, RAI Revista de Administração e Inovação, Vol 14, Pp 235-249.
[1] . Average Variance Extracted
[2] . Hair
[3] . Chin
[4] . Stone & Geisser
[5] . Sobel Test
[6] . Variance Accounted For
Evaluating the Economic Productivity Model Based on Innovation with Emphasis on the Development of Human Resources in the Small and Medium Industries
Karim Esgandari1, Sheida Orafaye Jamshidi2, Shadi Orafaye Jamshidi3, Ali Reza Ahmadi4,
1. Assistant Professor, Department of Public Administration, Payame Noor University, PO. BOX, 19395-3697, Tehran, Iran (Corresponding Author),
2. P.h.D Candidate in Economics, Payame Noor University, PO. BOX, 19395-3697, Tehran, Iran.
E-mail: Sheidajamshidii@gmail.com
3. P.h.D Candidate in Business Management, Payame Noor University, PO. BOX, 19395-3697, Tehran, Iran. E-mail: Shadiofjamshidi@gmail.com
4. Department of Public Administration, Payame Noor University, PO. BOX, 19395-3697 Tehran, Iran.
E-mail: A.a1358968@yahoo.com
Abstract
The small and medium industries in the world are of great importance, the main reason being their flexibility and they can help in the industry of a country. The purpose of this study is to evaluate the improvement of economic productivity based on innovation, with emphasis on the role of mediating human resource development. The Present Research is a Survey in terms of Method and is applied in terms of Purpose. The sample size is 384 by the Cochran formula for unlimited statistical population and selected by simple random sampling method. The required data were collected by field method and by a researcher-made questionnaire. Descriptive statistics were tested using SPSS software and the research hypotheses test and the proposed model using SEM equations using partial least squares method (PLS). The results of the collected data indicate that innovation with a path coefficient of -55.8% affects on economic productivity and also the innovation variable with a path coefficient of 96.6% due to the human resource development variable on economic productivity Human resource development with a path coefficient of 147. 9% affects economic efficiency.
Keywords: Innovation, Economic Productivity, human resource development, Small and Medium Industries.