کرامت انسانی به عنوان مبنای برخورداری از حقوق شهروندی با رویکردی بر نظریه فقهای معاصر و ایمانوئل کانت
الموضوعات : فصلنامه مطالعات میان رشته ای فقهسید رضا اسدی پور 1 , مسعود راعی 2 , هرمز اسدی کوه باد 3
1 - دانشجوی دکتری تخصصی الهیات و معارف اسلامی، فقه و مبانی حقوق اسلامی، دانشکده علوم انسانی و حقوق، واحد اصفهان (خوراسگان)، اصفهان، ایران. reza.asadipour95@gmail.com
2 - دانشیار دانشکده حقوق، الهیات و معارف اسلامی، واحد نجف آباد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجف آباد، ایران. (استاد راهنما و نویسنده مسئول): masoudraei@yahoo.com
3 - استادیار گروه فقه و مبانی حقوق اسلامی، واحد رامهرمز، دانشگاه آزاد اسلامی، رامهرمز، ایران. (استاد مشاور): asadi.koohbad@gmail.com
الکلمات المفتاحية: اخلاق, کانت, شهروند, حقوق شهروندی, فقه, کرامت انسانی,
ملخص المقالة :
قواعد حقوقی در ماهیت خود قواعدی انسانی بوده و در راستای حمایت از بشر وضع شده اند. به کار بردن قواعد یاده شده برای انسان متصف به صفت کرامت است که در هیچ زمانی نباید به عنوان ابزار تلقی گردد. اما در مواردی ، قوانین و رویههای موجود، زمینه مخدوش نمودن، کرامت آدمی را فراهم ساختهاند. از حیث مبنایی در نظام حقوقی اسلام و در رویکرد فقهای معاصر کرامت انسانی به عنوان مبنا و نقطه پیوند حمایت از حقوق بشر و حقوق شهروندی مطرح شده است. با علم به وجود تفاوت بین دو مفهوم حقوق شهروندی و حقوق بشر، در سطوح داخلی دکترین حمایت از حقوق انسانی موید نظریه هایی است که کرامت را به عنوان سنگ بنای وضع و اجرای قواعد حقوقی تلقی کرده اند. اکنون مسئله اساسی این است که: کرامت انسانی در قرائت فقهی و فلسفی نسبت به به حقوق شهروندی چگونه است؟ در این مقاله نگارندگان کوشیده اند تا با تحلیل مبانی فقهی و فلسفی به تبیین این دیدگاه ها پرداخته و رابطه آن را با حقوق شهروندی بررسی کنند.
_||_