پساتوسعه و نقد گفتمان نوسازی (مورد مطالعه شهرستان باشت)
الموضوعات :بهادر عسکری 1 , میثم موسائی 2 , اکبر طالب پور 3
1 - دانشجوی دکتری جامعه شناسی، واحدعلوم وتحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
2 - استاد گروه آموزشی برنامهریزی، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، ایران
3 - دانشیار گروه جامعه شناسی، دانشگاه الزهرا، تهران، ایران
الکلمات المفتاحية: بازنمایی, گفتمان, پدیدارشناسی, نوسازی, پساتوسعه,
ملخص المقالة :
هدف این مقاله گفتگو در مورد چگونگی فهم و تحلیل درونمایه های مرکزی مساله توسعه نیافتگی شهرستان باشت براساس پدیدارشناسی توصیفی است. اصول روش شناسی راهنمای تحلیل در این مقاله ریشه در فلسفه پدیدارشناسی دارد. این مقاله از تحلیل درون مایههای مبتنی برسنت پدیدارشناسی توصیفی استفاده میکند و توصیف مفیدی را در خصوص چگونگی تحلیل ارایه می کند. بنیادهای معرفت شناسی و هستی شناسی مشخص شده اند و گفتمان نوسازی مورد نقد قرار گرفته است. نوسازی به صورت های بی هنجاری، بیگانگی از خویشتن و بی خانمانی ذهن در ساحت آگاهی کنشگران پدیدارشده است.با نقادی از منطق اقتصاد زده رشد و پیشرفت وشکل گیری رویکردهای توسعه فرهنگی و درونزا شاهد سیطره گفتمانهای فرهنگی و غیراقتصادی هستیم. ازاندیشههای عام محور و اروپا محور غالب بر تفکر توسعه مرکزیت زدایی شده است.روایت محلی مهم و مردم طالب مشارکت هستند.
_||_