رویکرد چین در قبال قدرت یابی طالبان در افغانستان ( با تاکید بر ابتکار جاده ابریشم)
الموضوعات :راضیه صانعی 1 , قاسم ترابی 2 , علیرضا رضایی 3
1 - دانشجوی دکتری تخصصی روابط بین الملل، گروه علوم سیاسی و روابط بین الملل، واحد همدان، دانشگاه آزاد اسلامی، همدان، ایران
2 - دانشیار روابط بین الملل، گروه علوم سیاسی و روابط بین الملل، واحد همدان، دانشگاه آزاد اسلامی،همدان، ایران
3 - دانشیار روابط بین الملل، گروه علوم سیاسی و روابط بین الملل، واحد همدان، دانشگاه آزاد اسلامی،همدان، ایران
الکلمات المفتاحية: آمریکا, چین, افغانستان, هژمونی, موازنه نرم,
ملخص المقالة :
چین به دلیل رقابت کلان با ایالات متحده آمریکا، جزو معدود کشورهای جهان است که رویکرد مثبتی نسبت به قدرت یابی طالبان در افغانستان دارد. این کشور قدرت یابی طالبان را عاملی برای تضعیف نقش و نفوذ ایالاتمتحده آمریکا در منطقه و زمینه ای مناسب جهت اجرای ابتکار جاده ابریشم و درنتیجه موازنه نرم آمریکا ارزیابی می کند. لازم به اشاره است که چین از طریق ابتکار جاده ابریشم به دنبال سرمایه گذاری کلان در زیرساخت های بیش از شصتوپنج کشورجهان است تا از این طریق منافع کلان راهبردی خود در حوزه های مختلف از جمله درحوزه های اقتصادی را تأمین کند. طالبان نیز در شرایطی که با انزوای منطقه ای و جهانی مواجه است از روابط با چین در حال ظهور به شدت استقبال می کند. بر این اساس سؤال اصلی مقاله این است که رویکرد دولت چین نسبت به قدرتیابی طالبان در افغانستان تا چه میزان تحت تأثیر رقابت با آمریکا بر سر اجرای ابتکار جاده ابریشم قرار دارد؟ در پاسخ به سؤال فوق این فرضیه مطرح می شود که دولت چین به قدرت رسیدن طالبان را فرصتی برای پیشبرد ابتکار جاده ابریشم و درنتیجه زمینهای برای گسترش نقش و نفوذ خود در منطقه آسیای مرکزی در رقابت با آمریکا ارزیابی می کند. روش تحقیق مورد استفاده در این مقاله، توصیفی-تحلیلی است.
_||_