تعریف ابنسینا از مادی و مجرد و پیامدهای آن بر معاد جسمانی او
الموضوعات : Epistemological researchesفاطمه ستارزاده 1 , محمدعلی اخگر 2 , عباس احمدی سعدی 3
1 - دانشجوی دکتری گروه فلسفه و کلام اسلامی، واحد فسا، دانشگاه آزاد اسلامی، فسا، ایران
2 - استادیار گروه معارف، واحد شیراز، دانشگاه آزاد اسلامی، شیراز، ایران
3 - استادیار گروه فلسفه و کلام اسلامی، واحد فسا، دانشگاه آزاد اسلامی، فسا، ایران
الکلمات المفتاحية: معاد, مجرد, معاد جسمانی, مادی, معاد روحانی,
ملخص المقالة :
در میان فلاسفه مسلمان، ابنسینا نگاه مهمی به مسالۀ مادی و مجرد داشته است. او طبق نظریۀ فیض خود که اعتقاد به قوس نزول و صعود دارد، قائل به فیاضیت واجبالوجود به همۀ موجودات اعم از مادی و مجرد میباشد. اندیشۀ وی در نوع ارتباط مادی و مجرد و نحوۀ تاثیرگذاری و تاثیرپذیری این دو مفهوم از یکدیگر بهگونهای است که او به عجز در اثبات معاد جسمانی رسیده و آن را به شریعت واگذار کرده است. وی براساس جهانشناسی مشایی خود که موجودات را به مجرد و مادی تقسیم میکند، به این نتیجه میرسد که معاد جسمانی برهانپذیر نیست و باید به قول نبی اعتماد کرد. سوال اصلی این است که مفهوم مادی و مجرد در فلسفۀ ابنسینا چه پیامدهایی بر نفسشناسی و معادشناسی او دارد. پژوهش حاضر درصدد آن است تا با بررسی تعریف این دو مفهوم پیامدهای آنها را در فلسفۀ ابنسینا روشن سازد و در پی آن شیخ الرئیس با این دو مفهوم معاد جسمانی را غیرقابل اثبات برهانی میداند.
