از سمبلیسم تا اسطوره در اشعار فروغ فرخزاد
الموضوعات :مهدی ممتحن 1 , مهدی رضا کمالی بانیانی 2
1 - دانشیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد جیرفت
2 - دانشآموخته دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک
الکلمات المفتاحية: شعر, اسطوره, سمبلیسم, شکلگیری و جایگیری, فروغ فرخزاد,
ملخص المقالة :
واحدهای ساختاری اسطوره (Myth) از واحدهای ساختاری سازنده زبان به همان شیوه متفاوت است که واحدهای ساختاری زبان از یکدیگر. اساطیر، پویایی انسان برای معنادارکردن یک مفهوم از میان اطلاعات بینظمی است که طبیعت و دیگر نمادهای اسطوره ارائه میهند. آنان ایماژهای تجسمیافتة نیروهای کیهانی و نمودگار تجربهای در عالم قداستاند که در آفرینش کیهانی، امور پهلوانی، آیینها و توتمپرستی و ... نمایان هستند.فروغ فرخزاد از شاعران معاصر ادب پارسی است که اشعارش، با یاری گرفتن از اساطیر، سیری را از ایستایی به سوی دو معنایی یا چند معنایی پشت سر گذاشتهاند و در نتیه این زبانِ شعری، باعثِ جایگزینکردن اجزاءِ عینی با اجزاءِ ذهنی اسطوره گردیده است. در این مقاله به بررسی اسطوره و ابعاد آن در اشعار فروغ فرخزاد پرداخته شده است