سرای سکوت (بحثی دربارة سکوت و تولد دوبارة مولوی در دیدار با شمس تبریزی)
الموضوعات :
1 - استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تربیت معلم سبزوار
الکلمات المفتاحية: مولوی, سکوت عرفانی, شمس تبریزی, تولّد دوباره,
ملخص المقالة :
سکوت یکی از مفاهیم بنیادین عرفان، به ویژه عرفان اسلامی، است. یکی از کسانی که به این سکوت عرفانی نائل میشود و تولد دوباره مییابد، مولوی است. مطالعه در آثار او و رابطهاش با شمس تبریزی نشان میدهد که شمس، خاموشی و سکوت را به مولوی آموخت تا از درون مولوی متشرع، مولوی عارف و عاشق زاده شود. این طبیب حاذق روان دریافته بود که انباشتگی اطّلاعات در مولوی مهمترین مانع است و به همین دلیل به او آموخت که تعلم نیز حجاب بزرگ است. شمس با دقّت مراقب احوال مولوی بود و مولوی هم شیفتة شمس، امّا تا تهی شدن از خود راه درازی در پیش بود. به همین دلیل، شمس به دفعات آموزههای خود را تکرار مینمود. حتی به نظر میرسد مسافرتهای گاه و بیگاه شمس با هدف خاصی صورت میگرفته است تا مولوی سرانجام نه شمس تبریزی، بلکه شمس درونی خود را بیابد. آموزههای شمس بینتیجه نماند. چنان که تغییر حال مولوی و آثار او زادة دیدار او با شمس، تأثیر آموزشهای او و فراگیری سکوت عرفانی بود. شاید به همین دلیل مولوی تخلّص خاموش را برای خود برگزید. سرانجام مولوی با تسلیم کامل خود به شمس، خاموشی را تجربه کرد تا با نشستن در مرکز این توفان، آتشفشان دلش سر باز نماید و سرانجام با فراگرفتن سکوت عرفانی، تولّد دوباره بیابد و به مولوی عاشق و عارف جاودانهای بدل گردد.
_||_