تطبیق روایت عشق ایزدان اساطیری و نظریۀ مثلث عشق (بررسی موردی: خدایان هند، یونان و میان رودان)
سحر ذوالقدری
1
(
دانشجوی دکترای زبان و ادبیات و فارسی دانشکده علوم انسانی دانشگاه هرمزگان
)
زهرا انصاری
2
(
استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشکده علوم انسانی دانشگاه هرمزگان.بندرعباس.ایران.
)
فرامرز خجسته
3
(
دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه هرمزگان
)
حسین میرزا نیک نام
4
(
استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه هرمزگان
)
الکلمات المفتاحية: مثلث عشق, رابرت استرنبرگ, الهگان, ایزدان, اساطیر هندی و یونانی,
ملخص المقالة :
یکی از مهمترین و پیچیده ترین روابطی که انسانها در طول زندگی خود تجربه می کنند،تجربۀ عشق ورزی است. گستردگی این موضوع یکی از دلایلی است که پژوهندگان رشتههای گوناگون از جمله اسطوره شناسی را بهسوی خود جذب نموده است. در میان خداوندان اساطیری مقولۀ عشق یکی از بارزترین احساسات و رفتارهای قابل پژوهش است. نظریۀ مثلث عشق استرنبرگ از آرایی است که به بررسی این مقوله از دیدگاه روان شناسی پرداخته است. بر اساس این نظریه، عشق دارای سه جنبۀ: صمیمیت، اشتیاق و تعهد است و از ترکیب این سه، هفت گونۀ عشق ورزی پدیدار می شود. نوشتار حاضر به تبیین و تحلیل کنشهای عاشقانۀ خدایان اساطیریِ هند، یونان و میان رودان می پردازد.پس از تطبیق روایات خدایان با انواع هفت گانه عشق، دانسته شد که فراوانیِ عشقِ شیفتگی و بی خردانه در یونان و نیز عشقِ تهی، شراکتی و کامل در هند، به نسبت دو حوزۀ فرهنگی دیگرِ پژوهش بیشتر است. میان رودان نسبت به دو حوزه دیگر عشق مثالهای کمتری دارد. با نگاهی به نظریۀ مثلث عشق در میان خدایان مشاهده گردید که گاه در یک روایت چند الگوی عاشقانه قابل تطبیق است که نشان از ذهن پیچیدۀ انسانهای نخستین در مسائل احساسی و انتزاعی دارد.