حکومت اسلامی و مردم سالاری
الموضوعات : نامه الهیاتعرفان خوشبخت 1 , یونس واحد یاریجان 2 , سید حسین سجادی 3
1 - دانشجوی دکتری فقه و مبانی حقوق اسلامی، واحد تهران شمال، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
2 - استادیار گروه فقه و مبانی حقوق اسلامی، واحد تهران شمال، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران (نویسنده مسئول)
3 - . استادیار گروه فقه و مبانی حقوق اسلامی، واحد تهران شمال، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
الکلمات المفتاحية: اسلام, دموکراسی, حکومت, حکومت اسلامی, مردم سالاری دینی,
ملخص المقالة :
چکیده در باب حکومت اسلامی نظرات گوناگون برخاسته از نگرش های متفاوت وجود دارد به طوری که مشروعیت یا عدم مشروعیت آن را می تواند در پی داشته باشد. دربین متفکران اسلامی نیز رویکردهای گوناگونی به این دو مسأله وجود دارد بطوری که برخی نظریه پردازان همچون مهدی حائری،عبدالکریم سروش و محسن کدیور به تحریم برپایی حکومت در زمان غیبت و در مقابل اشخاصی که در راس آنها می توان از امام خمینی)ره( نام برد عقیده بر تداوم اوامر اجتماعی الهی و وجوب برپایی آن را دارند و بر این اساس هر کدام ساختار خاصی از قدرت سیاسی را در طول تاریخ اسلام عرضه می دارند. از سوی دیگر،آنچه که در حاکمیت انبیاء و اولیاء، پر رنگ بودن حضور مردم در حدوث و قوام و دوام حکومت ها بوده است.به همین جهت سیستم و روش حکومت بیشتر متمرکز بر نقش اصلی مردم در حکومت و اعطا قدرت سیاسی به آنان است و این امر در اسلام شیوه ی حکومتی را بیرون می دهد و از آن حمایت به عمل می آورد، بطوری که مردم سالاری دینی را به مثابه عمده ترین ساز و کار ممکن جهت تحقق این هدف)برپایی حکومت و تداوم آن( برمی گزیند.با توجه به گزاره های ذکر شده پژوهش فوق این هدف را دنبال می کند که چگونگی تشکیل حکومت اسلامی در زمان غیبت به چه شکل بوده و مردم چه نسبتی با حاکمیت دارند.
_||_