پیرامتنیت در مثنوی طاقدیس و مثنوی معنوی
الموضوعات : پژوهش های نقد ادبی و سبک شناسیرامین خسروی اقبال 1 , میرجلالالدین کزازی 2 , فرهاد طهماسبی 3
1 - دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، واحد علوم و تحقیقات تهران، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
2 - استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران.
3 - استادیار زبان و ادبیات فارسی، واحد اسلامشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، اسلامشهر، ایران.
الکلمات المفتاحية: مثنوی طاقدیس, مثنوی معنوی, نظریۀ پیرامتنیت ژنت, گشتار,
ملخص المقالة :
مثنوی طاقدیس اثر ملا احمد نراقی به تقلید ازمثنوی معنوی سروده شده و همچون این اثر سترگ درآن موضوعات فراوانی از دیدگاه عرفان و مذهب مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. در این مقاله میزان تاثیر پذیری مشترک حکایات مثنوی طاقدیس (به عنوان زبر متن) و مثنوی معنوی (به عنوان زیرمتن) از قصص قرآنی (به عنوان سر متن) بر مبنای نظریۀ پیرامتنیت ژرار ژنت واکاوی شده است. یافتههای این مقاله نشان میدهد که هم مولانا و هم نراقی برای تبیین فرم واندیشه درحکایات خویش از قصص قرآنی، فرهنگ عامیانه، متون عرفانی پیشین و ... به عنوان "سرمتن" بهره جستهاند و بنابراین براساس نظریۀ ژنت میتوان حاصل کار آنها را نتیجۀ ارتباط بینامتنیای دانست که با دیگر متون برقرار ساختهاند.