تحولات موضوعاتنگاری در سدههای متأخر (سدۀ 10ق تا دورۀ معاصر)
الموضوعات :مرتضی سلمان نژاد 1 , سید کاظم طباطبایی 2 , احمد پاکتچی 3
1 - دانشجوی دکتری علوم قرآن و حدیث، دانشکده الهیات و معارف اسلامی شهید مطهری، دانشگاه فردوسی مشهد، ایران.
2 - استاد گروه علوم قرآن و حدیث، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران.
3 - دانشیار استادیار گروه مطالعات قرآنی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ایران.
الکلمات المفتاحية: تصوف, سلفیه, حدیث موضوع, سبک الموضوعات, سدههای متأخر,
ملخص المقالة :
حدیث به مثابه مهمترین منبع دریافت آموزههای دینی پس از قرآن کریم، درگیر آسیبهای بسیاری از روی عمد و غیرعمد شده است. مقوله وضع همچون جدیترین آسیب، بخشی از مباحث علم الحدیث را به خود اختصاص داده است. سنت وضعپژوهی بیشتر در فضای اهل سنت بهطور مداوم از سده 5ق تا دوره معاصر ادامه داشته است و آثار بسیاری در این خصوص به نگارش درآمده است. کاربست رویکرد تاریخی در تحلیل آنچه به پدیده وضع در سدههای متأخر مرتبط است، میتواند درک جامعی از تحولات رخ داده را نسبت به سدههای نخستین و میانی نمایان سازد. این مقاله به مطالعه تحولات سبک الموضوعات در سدههای متأخر با تکیه بر آثار شاخص از سده 10 هجری تا دوره معاصر پرداخته است. ازاینرو، در ابتدا زمینههای دوام موضوعاتنگاری از جمله زمینههای فرهنگی و سیاسی در این سدهها مورد بحث قرار گرفته است و در ادامه نیز با یادکرد گفتمانهای محوری در این دوره اعم از گفتمان نقد احادیث مشهورِ بیاصل و گفتمان نقد افراطگرایی در وضعشناسی، سعی دارد با تکیه بر آثار عالمان دینی در بومهای مختلف، ماهیت حدیث موضوع را تبیین سازد. در سدههای متأخر بنا بر پدید آمدن زمینههای خاص سیاسی و فرهنگی، المقاصد الحسنه سخاوی به مثابه شاخصی از گفتمان سده قبل، جریانساز شد، و آثار با محوریت بررسی احادیث مشهور بیاصل به نگارش در آمد.
_||_