شناسایی و سنجش مطلوبیت پارکینگهای عمومی شهری با استفاده از مدل MARCOS (نمونه موردی: هسته مرکزی کلانشهر اهواز)
محورهای موضوعی : فصلنامه آینده پژوهی شهریعلی زبیدی 1 , عباس معروف نژاد 2
1 - کارشناسی ارشد جغرافیا و برنامهریزی شهری، واحد ماهشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، ماهشهر، ایران.
2 - استادیار گروه جغرافیا و برنامهریزی شهری، واحد ماهشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، ماهشهر، ایران.
کلید واژه: هسته مرکزی, کلانشهر اهواز, پارکینگ عمومی شهری, مدل مارکوس,
چکیده مقاله :
امروزه معضل کمبود محل توقف وسایل نقلیه بهخصوص در مناطق مرکزی شهر، گریبان گیر اکثر شهرهای بزرگ شده است. نبود و یا کمبود پارکینگهای عمومی با توجه به توسعه روزافزون شهرها به افزایش ترافیک، ازدحام جمعیت، آلودگی، کاهش کیفیت زندگی شهری و... بهویژه در کلانشهرها منجر شده است. هدف این تحقیق در چارچوب رویکرد نظری حاکم و با استفاده از مدل مارکوس به ارزیابی بیستوشش پارکینگ عمومی هسته مرکزی منطقه 1 کلانشهر اهواز با با در نظر گرفتن هفت شاخص (مساحت، امکانات، دسترسی، امنیت، زیبایی، هزینه ورودی و نظافت) و بر اساس روش بهصورت پیمایشی انجامشده است. جامعه آماری پژوهش، شهروندان استفادهکننده از پارکینگهای عمومی کلانشهر اهواز میباشد، حجم نمونه از طریق روش KMO و بارتلت 111 نفر در نظر گرفتهشده است، برای پایایی پرسشنامه که بهدقت و اعتمادپذیری و ثبات نتایج اشاره میکند از ضریب آلفای کرونباخ که مقدار آن 0.861 محاسبهشده است. از نظر نوآوری، در این پژوهش در ارزیابی شاخصها سعی شده به نسبت پژوهشهای پیشین که کمتر موردتوجه واقعشده، این پژوهش بدانها به دید عمیقتری نگاه کرده است؛ زیرا قابلیت تأثیرگذاری و اثربخشی هریک از شاخصهای پژوهش در محدوده موردمطالعه از نظر ظرفیت، مکان و طرز تفکر و برخورد مخاطبان و نظارت مسئولین بر آن، متغیر بوده است. همچنین با استفاده یکی از روشهای تصمیمگیری چندمعیاره که در 5 سال اخیر مطرحشده (روش مارکوس) به تبیین و ارزیابی دادههای تحقیق پرداختهشده است. نتایج پژوهش نشان میدهد: از 26 پارکینگ عمومی در محدوده موردمطالعه، پارکینگهای طبقاتی کارون، رفاه، شهید فهمیده، نخل، شاهد و... به ترتیب با ارزش کمی؛ 91.37، 89.45، 87.20، 86.16 و 85.74 از حیث هفت شاخص موردبررسی در جایگاه اول تا پنجم قرار دارند.
Today, the crisis of the lack of vehicle parking areas, especially in central urban areas, has plagued most large cities, as the lack or shortage of public parking lots because of growing urban development has engendered increased traffic jams, pollution, reduced quality of life in cities, etc. The goal of this study was to employ the Marcus Model to examine 26 public parking lots in the central areas of District 1 of the metropolis of Ahvaz using seven indicators of area, facilities, access, security, beauty, entry fees, and cleanliness through survey methods. The statistical population of the study comprised public parking lot users of the city of Ahvaz. The sample volume was 111 using the KMO and Bartlett’s test. Cronbach’s alpha of 0.861 was estimated for the reliability of the study questionnaire, which measures the accuracy and consistency of the findings. From an innovation perspective, the study aimed to broaden its focus on examining the indicators, as compared to previous research. This is because the effectiveness of each of the indicators under study varied in terms of capacity, place, thinking, user encounter, and officials’ monitoring. Also, one of the multi-criteria decision-making methods (MARCOS Model) was used to explain the study data. Study findings showed that out of the 26 public parking lots in the study area, story parking lots of Karun, Refah, Shaid Fahmide, Nakh, Shahed, etc. with the respective quantitative values of 91.37, 89.45, 87.20, 86.16, and 85.74 ranking first to fifth in terms of the seven indicators examined.
_||_