تحلیل اجتماعی ارائه مدلی برای ایجاد شرکت های دانش بنیان در واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی استان گیلان

محورهای موضوعی : علوم اجتماعی

مهناز کارگر ¹ (دانشجوی دکتری مدیریت آموزشی، واحدساری، دانشگاه آزاد اسلامی، ساری، ایران)
کیومرث نیازآذری ² (استاد گروه مدیریت آموزشی، واحد ساری، دانشگاه آزاد اسلامی، ساری ، ایران)
ترانه عنایتی ³ (دانشیار گروه مدیریت آموزشی ، واحد ساری، دانشگاه آزاد اسلامی، ساری ، ایران.)

تاریخ دریافت : 1396/11/06 تاریخ پذیرش : 1397/02/20 تاریخ انتشار : 1397/03/01

کلید واژه: مدل, شرکت‌های دانش بنیان, تحلیل اجتماعی, دانشگاه ها,

چکیده مقاله :

چکیدهپژوهش حاضر به منظور ارائه مدل جهت ایجاد شرکت های دانش بنیان در دانشگاه ها انجام گرفته است. روش پژوهش از نوع کیفی و کمی بود. جامعه آماری در بخش کیفی شامل رؤسا، معاونین، رؤسای دانشکده ها،مدیران گروه و در بخش کمی اعضای هیات علمی می باشد. در بخش کیفی تعداد 13 نفر در فرآیند مصاحبه و در بخش کمی با حجم جامعه آماری 869 نفر، با استفاده از فرمول کوکران، 267 نفر به عنوان نمونه آماری مشارکت داشتند. ابزار جمع آوری اطلاعات مصاحبه و پرسشنامه محقق ساخته بود. نتایج پژوهش در بخش کیفی بیانگر آن بود که در ایجاد شرکت های دانش بنیان در واحد دانشگاه ها، 4 عامل اصلی و 120 مؤلفه تاثیر دارند. یافته ها نشان داد که در بین عوامل فردی، مؤلفه خلاقیت و نوآوری فرد 0/77، در عوامل مدیریتی، مؤلفه حمایت مدیران دانشگاه از افراد مؤسس شرکت های دانش بنیان در دانشگاه ها 0/81، در عوامل سازمانی، مؤلفه انطباق ایجاد شرکت های دانش بنیان با توجه به نیاز های منطقه و رشته های موجود ب0/81، در عوامل محیطی، مؤلفه برنامه ریزی تجاری مناسب جهت تبدیل ایده به محصول توسط دولت 0/84 از کل واریانس ها را تبیین و سایر متغیرها نیز به ترتیب در درجات بعدی اهمیت قرار گرفتند. همچنین مدل نهایی پژوهش، با شاخص های برازش و ضرایب استاندارد مورد تائید قرار گرفت. بیشترین ضریب تأثیر مربوط به عامل مدیریتی با0/89 و کمترین ضریب تأثیر مربوط به عامل فردی با0/72 بود.

چکیده انگلیسی:

Abstract The present study which was both qualitative and quantitative research was performed to present a model for creating knowledge based firms in Universities. The statistical population in the qualitative section consists of heads, deputies, heads of colleges, and managers and in the quantitative section was the faculty member. In the qualitative section, 13 people were interviewed and in a quantitative section 267 participants were selected as a sample from 869 persons according to Cochran formula.Based on the analysis of qualitative data from deep and exploration interviews, their coding, content analysis and comparing them with theoretical foundation, it was revealed that 4 major factors and 120 minor factors contribute to the creation of knowledge-based firms in universities. the findings showed that at the individual or personal level, creativity had the greatest factorial 0/77, at managerial level, officials` support towards the founders of knowledge-based firms had 0/81, In organizational factors, the component of the establishment of knowledge based companies according to the needs of the region and the existing disciplines showed 0/81 and finally at the organizational level, suitable business planning to convert an idea into product via governmental support had 0/84. Other variables were also important in the next steps, respectively. The final model of the study was confirmed with indexes of fit and coefficient of standard. The highest coefficient of influence was related to managerial factor( 0.89) and the lowest coefficient of influence was individual factor(0/72).