تحلیل پدیده بی خانمانی با توجه به سه گانه اجتماعی امنیت،انسجام،شمولیت مطالعه ای درکلان شهر کرج
محورهای موضوعی : در این فصلنامه موضوعات جامعه شناختی در اولویت چاپ هستند و موضوعات نزدیک به جامعه شناسی در اولویتهای بعد قرار می گیرند
نازیلا عابدیان شهرکی
1
,
حسین دهقان
2
*
,
طلیعه خادمیان
3
1 - دانشجوی دکتری رشته جامعه شناسی، دانشگاه آزاد تهران شمال، تهران، ایران
2 - استادیار گروه جامعه شناسی،دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه ازاد تهران شمال، تهران، ایران
3 - استادیار گروه جامعه شناسی،دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه ازاد تهران شمال، تهران، ایران
کلید واژه: بی خانمانی, امنیت اجتماعی, انسجام اجتماعی, شمول اجتماعی, مسئله اجتماعی.,
چکیده مقاله :
مطالعه حاضر با هدف فهم بهترپدیده بی خانمانی در شهر کرج و تاثیرامنیت اجتماعی و انسجام اجتماعی و شمول اجتماعی بر فرایند بی خانمانی صورت گرفته است. ماهیت این تحقیق پژوهشی است و پژوهشگر ازپرسشنامه محقق ساخته استفاده کرده است که در بخش اول به جمعآوری اطلاعات زمینهای میپردازد و بخش دوم شامل سؤالات مرتبط به عوامل اجتماعی مؤثر برپدیده بی خانمانی است. جامعه آماري تحقیق حاضر شامل همه افراد بی خانمانی است که در زمان مطالعه در گرمخانههای ثابت یا متغیر،گورها،پارکها و بومهای اجاره ای به سر میبرند.آمارثبت شده برای این افراد، به طور تقریبی بین ۴۹۰ تا ۵۰۰ نفر میباشد. حجم نمونه این تحقیق براساس فرمول کوکران برابر با ۲۱۸ میباشد که محقق با مشورت استاد راهنما آن را به ۳۵۰ نفر افزایش داده است . در مرحله اول از روش نمونهگیری احتمالی خوشهای جهت انتخاب مراکز چهارگانه (میدان قدس، حصارک بالا، پارک چمران و مصلی شهر کرج) استفاده شد. در مرحله بعدی از روش نمونهگیری هدفمندکمک گرفته شد. بدينمنظور پس از واکاوی نظریههای برچسب زنی (انگ بی خانمانی)، رانش اجتماعی و نگرش بیاعتنایی و غیره تحقیق حاضر به روش کمّی با تکنیک پیمايش، صورت گرفت. برای تحلیل دادهها از آزمونهای آماری پیرسون، رگرسیون استفاده شد.نتایج حاصل نشان میدهد که بین امنیت اجتماعی با ضریب تعیین ۲۵۴/۰و انسجام اجتماعی با ضریب تعیین ۳۴۳/۰و شمول اجتماعی با ضریب تعیین ۲۰۴/۰ و بروز پدیده بی خانمانی رابطه معنیداری برقرار است.
The present study aims to better understand the phenomenon of homelessness in the city of Karaj and the impact of social security, social cohesion, and social inclusion on the process of homelessness.The nature of this research is research and the researcher used a researcher-made questionnaire, which in the first part collects background information and the second part includes questions related to social factors affecting the phenomenon of homelessness.The statistical population of the present study includes all homeless people who were living in fixed or variable shelters, cemeteries, parks, and rented spaces at the time of the study. The recorded statistics for these people are approximately between 490 and 500 people. The sample size of this study, based on the Cochran formula,is 218, which the researcher increa sed to 350 in consultation with the supervisor. In the first stage, the cluster probability sampling method was used to select four centers (Quds Square, Hesarak Bala, Chamran Park, and Mosalla in Karaj city). In the next stage, purposive sampling method was used.For this purpose, after analyzing the theories of labeling (homele ssness stigma), social drift, and attitude of indifference, etc., the present study was conducted quantitatively using the survey technique. Pearson's statistical tests and regression were used to analyze the data. The results show that there is a significant relationship between social security with a coefficient of determination of 0.254, social cohesion with a coefficient of determination of 0.343, social inclusion with a coefficient of determination of 0.204, the occurrence of homelessness.
ابراهیمی لویه، عادل و میرزائی راجعونی، سلیمان ؛ عابدیان شهرکی، نازیلا (1397)، فرهنگ اصطلاحات تخصصی دو زبانه علوم اجتماعی، تهران: نشر لویه.
ایثاری،مریم (۱۴۰۳)،«چالشهاي زندگی و مدیریت در گرمخانه هاي زنان بی خانمان در شهر تهران»،فصلنامه علمی« پژوهش انحرافات و مسائل اجتماعی» شماره هشتم، تابستان : ۱-۳۹.
بیداری، شقایق (1395)، «نگاهی به تجربه زیسته بی خانمانی زنان تن فروش»، تهران: نشر سنجش و دانش، راه دکتری.
بیرو، آلن (۱۳۸۰)، فرهنگ علوم اجتماعی، ترحمه باقر ساروخانی، تهران: نشر کیهان.
بیدل، پریناز (۱۳۹۵)، رابطه اعتماد اجتماعی با احساس امنیت و امنیت اجتماعی، تهران: انتظام اجتماعی.
پیت، ریچارد؛ هارتویک، الین (1400)، نظریههای توسعه: مناقشات، استدلالها و گزینههای بدیل، ترجمه سلیمان میرزائی راجعونی، عادل ابراهیمی لویه و آذین فرهپور، ویرایش سوم، تهران: لویه.
زکی، محمدعلی (۱۳۹۵)، انسجام اجتماعی دانشجو و دانشگاه در ایران. تهران: مطالعات احتماعی ایران.
زارع، زهرا (1397)، رابطه بین فاکتورهای فردی با دفعات و مدت بی خانمانی. فصلنامه مددکاری اجتماعی، ۷ (۲): ۴0-۴5.
سالارزاده امیری ؛ نادر، محمدی، بختیار (1388)، «بررسی تأثیر عوامل اجتماعی و اقتصادی مؤثر بر بی خانمانی، افراد بی خانمان شهر تهران» برنامهریزی رفاه و توسعه اجتماعی، دوره1، شماره 1، صفحات 93 تا 110.
ساعی، علی (۱۳۸۷)، روش تحقیق در علوم اجتماعی (با رهیافت عقلانیت انتقادی): تهران،نشر سمت.
سِن، آمارتیا. (1394). توسعه یعنی آزادی. ترجمه محمدحسین نوری نائینی. تهران: نی.
سوزِن، سایمون (1402)، جامعهشناسی در قرن بیست و یکم: روندها، بحثها و چالشهای اساسی، ترجمه سلیمان میرزائی راجعونی، تهران: وانیا.
سیدین، ندا ؛ ادهمی، عبدالرضا ؛ خادمیان، طلیعه (1401)، «تحلیل جامعهشناختی تأثیر بیهنجاری بر بیتفاوتی اجتماعی»، پژوهشهای جامعهشناختی، سال شانزدهم، شماره سوم، پاییز، صفحات 55 تا 80.
شیری، طهمورث (۱۳۹۹)، مباحث کاربردی آمار در علوم انسانی، تهران: نشر سیمای شرق.
صحرایی، سهیلا (1401)، بی خانمانی ؛ تجارب و هویتهای افراد بی خانمان: نگاهی جامعهشناختی، تهران: وانیا.
علیوردینیا، اکبر (1389)، مطالعه جامعهشناسی کارتن خوابی، علل، تجارب جهانی و راهکارها (بررسی موردی شهر تهران). دفتر مطالعات فرهنگی و اجتماعی شهر تهران.
غفاری، غلامرضا (۱۳۹۰)، سرمایه اجتماعی و امنیت انتظامی: تهران: جامعهشناسان.
فینکیلزتاین، ماریوش (1404)، جامعهشناسی کسالت و بیحوصلگی، ترجمه سلیمان میرزائی راجعونی، تهران: وانیا.
قادری، سلمان ؛ اکبری، اصغر (1385)، بی خانمانی، تهران: نشر آرون.
کار، دبورا؛ هگر بویل، الیزابت؛ کورنول، بنجامین؛ کورل، شلی؛ کراسنو، رابرت؛ فریز، جرمی؛ واترز، مری. سی (1402)، هنر و علم تحقیقات اجتماعی، ترجمه سلیمان میرزائی راجعونی، تهران: وانیا.
کرایب، یان (1382)، نظریه اجتماعی کلاسیک: مقدمهای بر اندیشه مارکس، وبر، دورکیم و زیمل، ترجمه شهناز مسمّیپرست، تهران: آگه.
مشونیس، جان (1396) مسائل اجتماعی، ترجمۀ هوشنگ نایبی، تهران: پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات.
نوهاوزر، فردریک (1402)، تشخیص آسیبشناسی اجتماعی: روسو، هگل، مارکس و دورکیم، ترجمه سلیمان میرزائی راجعونی، تهران: وانیا.
واس، دیوید (۱۳۸۴). طرح تحقیق در تحقیقات اجتماعی، ترجمه هوشنگ نایبی. تهران: اگاه.
Adams, C. (1986). “Homelessness in the Postindustrial City.” Urban Affairs Quarterly 21: 527–549.
Bonds, Eric. (2021). Social Problems A Human Rights Perspective, Routledge.
Bretherton, J.,and P.Mayock.(2021). Women’s Homelessness: European Evidence Review. Research Report. FEANTSA.
Bruhn, John (2009), The Group Effect: Social Cohesion and Health Outcomes . Springer Science+Business Media, LLC.
Chelvakumar, G., N. Ford, H. M. Kapa, H. L. H. Lange, A. L. Mcree, and A. E. Bonny. 2017. ‘ Healthcare Barriers and Utilization Among Adolescents and Young Adults Accessing Services for Homeless and Runaway Youth’. Journal of Community Health, 42: 437– 443.
Corinth, Kevin and Claire Rossi-de Vries (2018), Social Ties and the Incidence of Homelessness American Enterprise Institute, Washington, DC. https://doi .org/10.1080/10511482.2018.1425891
Deci, E. L., and R. M. Ryan. (2000). ‘ The “ What” and “ Why” of Goal Pursuits: Human Needs and the Self- Determination of Behavior’. Psychological inquiry, 11: 227– 268.
DeWall, C. N., and R. F. Baumeister. (2006). ‘ Alone but Feeling No Pain: Effects of Social Exclusion on Physical Pain Tolerance and Pain Threshold, Affective Forecasting, and Interpersonal Empathy’. Journal of Personality and Social Psychology, 91: 1– 15.
Deutsch, Morton,(1995).Social Justics and Political Change :Public Opinion in Capitalist and Post – Communist States . Aldine de Gruyter:347-368.
Diez Roux, A. V. ( 2004), The study of group-level factors in epidemiology: Rethinking variables, study designs, and analytical approaches. Epidemiologic Reviews, 26: 104–111.
Ellen hombs, marry (2011), modern homelessness a A Reference Handbook – abc-clio www.abc-clio.com. 310
Field, Andy P. (2000)Discovering Statistics Using SPSS for Windows: Advanced Techniques for the Beginner. SAGE.
Garsia,Cheyenne.Doran,Kelly.Kushel,Margot:(2024):HomelessnessAnd Healt :Factors,Evidence,Innovations That Work, And Policy Recommendations. doi: 10.1377/hlthaff.2023.01049 HEALTH AFFAIRS 43, NO. 2: 164–171 .
Hogg, M. A. (1992), The Social Psychology of Group Cohesiveness: From Attraction to Social Identity, New York: New York University Press.
Holman, D., and A. Walker. (2017). ‘ Social Quality and Health: Examining Individual and Neighbourhood Contextual Effects Using a Multilevel Modelling Approach’. Social Indicators Research. doi: 10.1007/ s11205- 017- 1640– 2- Honneth,axel.(1995). The Struggle for recognition :The Moral Grammer of Social Conflicts.MIT Press.
Hulchanski,D.(2009).Homelessness in Canada: Past,present,future. Conference keynote address for Growing Home: Housing and Homelessness in Canada. University of Calgary, February 18, 2009.
Joly, L., C. Goodman, K.Froggatt,andV.Drennan.(2011).‘ Interagency Working to Sup- port the Health of People Who Are Homeless’. Social Policy and Society, 10: 523– 536.
Kapur, Radhika (2022), Understanding Gender Inequality as a Social Problem. Delhi University.
Kellerman, H. (Ed.) (1981), Group Cohesion: Theoretical and Clinical Perspectives, New York: Grune & Stratton.
Misener,laura.(2020).social inclusion for women experiencing homelessness. PAGE:3.
Meshkini,Abolfazl.Shakeri Mansour,Elaheh(2023): A Relief for the Urban Poor: Providing a Pattern for Homelessness Housing Planning in Tehran Metropolis, Journal of Regional Planning Autumn. Vol 13. Issue 51 ISSN (Print) : 2251-6735 - ISSN (Online): 2423-7051 https://jzpm.marvdasht.iau.ir/.
Moghanibashi-Mansourieh, Amir, Daryush Puyan, Ramin Radfar , Mohammad Jafarian, Thomas Legl , Regina Mattsson , Esbjorn Hornberg , Faezeh Atefi , Iris Neuretter , Cressida de Witte , Rabert Farnam, Mohammad Binazade , and Abbas Deilamizade (2023), Challenges and Prescriptions for Homeless Drug Users’ Social Reintegration; An Experience of Partnerships Between Iran and Europe NGOs. Journal of Drug Issues 2023, Vol. 0(0) 1–14.-Mohseni, M., and M. Lindstrom. 2008. ‘ Ethnic Differences in Anticipated Discrimination, Generalised Trust in Other People and Self- Rated Health: A Population- Based Study in Sweden’. Ethnicity & Health, 13: 417– 434.
Mudrack, P. E. (1989), Defining group cohesiveness: A legacy of confusion. Small Group Research, 20(1): 37–49; N. E. Friedkin, 2004, Social cohesion. Annual Review of Sociology,30: 409–425.
Pahl, R. E. (1991), The search for social cohesion: From Durkheim to the European Commission. European Journal of Sociology, 32(2): 345–360.
Parsel,Cameron.Kaakinen,Juha.Fitzpatrick,Suzanne.Kuskoff,Ella(2025): What does it take to end homelessness? Tweaking or transforming systems. ISSN: 0267-3037 (Print) 1466-1810 (Online) Journal homepage: www.tandfonline.com/journals/chos20. DOI: 10.1080/02673037.2025.2493360.
Rawal, Nabin (2008), Social Inclusion and Exclusion: A Review, Dhaulagiri Journal of Sociology and Anthropology. DOI:10.3126/dsaj.v2i0.1362
Saraceno, C. (1997) 'The Importance of the Concept of Social Exclusion', in Beck, W., van der Maesen, L. and Walker, A. (eds) The Social Quality of Europe, The Policy Press, Bristol, pp.177-186.
Shaw, P. 1988. ‘ Foundations of Social Choice Theory - Elster, J, Hylland, A’. Philosophical Books, 29: 126– 128.
Simmel, Georg. (1903/1971). “The Metropolis and Mental Life.” Pp. 324–39 in On Individuality and Social Forms, edited by Donald N. Levine. Chicago: University of Chicago Press.
Stinchcombe, Arthur L. (2005).The Logic of social research.Chicago: University of Chicago Press.
Turner, Bryan S. 2006. Vulnerability and Human Rights. Philadelphia, PA: Pennsylvania University Press.
Van Bergen, A. P. L., Jrlm Wolf, M. Badou, K. de Wilde- Schutten, I. Jzelenberg W, H. Schreurs, B. Carlier, S. J. M. Hoff, and A. M. van Hemert. 2018. ‘ The Association between Social Exclusion or Inclusion and Health in EU and OECD Countries: A Sys- tematic Review’. European Journal of Public Health, 29( 3): 575– 582.
Vissing, Yvonne. Christopher G. Hudson, and Diane Nilan (2020). Changing the Paradigm of Homelessness, Routledge.
Walker, A. and Walker, C.(1997)Britain Divided: the Growth of Social Exclusion in the 1980s and 1990s, London, Child Poverty Action Group.
Walker. Alan and Andrea Wigfield (2004), The Social Inclusion Component of Social Quality University of Sheffield. UK. Fourth Draft, January 2004. Deliverable no. D26c.
Zuffery, Carole (2017). Homelessness and social work. Routledge Tylor and Francis Group.
پژوهشهای جامعه شناختی، سال نوزدهم/شماره سوم / پاییز ۱۴۰۴
Journal of Sociological Researches, 2025 (Autumn), Vol.19, No.3
DOI: 10.71854/soc.2025-1215778
Analyzing the phenomenon of homelessness with respect to the social triad of security, cohesion, and inclusion: A study in the metropolis of Karaj
Nazila Abedian Shahraki 0009-0004-9713-5637
PhD student in Sociology, North Tehran Azad University, Tehran, Iran
Hossein Dehghan1 0000-0002-6491-9513
Assistant Professor of Sociology, Faculty of Social Sciences, North Tehran Azad University, Tehran, Iran
Talieh Khademian 0000-0002-4402-0084
Assistant Professor of Sociology, Faculty of Social Sciences, North Tehran Azad University, Tehran, Iran
Abstract
The present study aims to better understand homelessness in Karaj and the impact of social security, social cohesion, and social inclusion on the homelessness process. The nature of this research is quantitative, and the researcher used a researcher-developed questionnaire that, in the first part, collects background information, and in the second part, includes questions on social factors affecting homelessness. The statistical population of the present study consists of all homeless people residing in fixed shelters at the time of the study, as well as people who sleep in caves, rough sleepers, and residents of rented tents and canvases, for a total sample size of 350 people. In the first stage, the cluster probability sampling method was used to select four centers (Quds Square, Hesarak Bala, Chamran Park, and Mosalla in Karaj city). In the next stage, the purposive sampling method was used. For this purpose, the present study was conducted quantitatively using a survey after analyzing the theories of labeling (homelessness stigma), social drift, and indifference, among others. Pearson's statistical tests and regression were used to analyze the data. The results show significant relationships between social security (R² = 0.254), social cohesion (R² = 0.343), social inclusion (R² = 0.204), and homelessness.
Keywords: Homelessness, social security, social cohesion, social inclusion, social issue.
تحلیل پدیده بیخانمانی با توجه به سهگانه اجتماعی امنیت،انسجام،شمولیت مطالعهای درکلان شهر کرج2
نازیلا عابدیان شهرکی
دانشجوی دکتری ،دانشگاه آزاد تهران شمال،تهران،ایران
حسین دهقان3
استادیارجامعه شناسی،دانشکده علوم اجتماعی،دانشگاه آزاد تهران شمال،تهران،ایران
طلیعه خادمیان
استادیارجامعه شناسی،دانشکده علوم اجتماعی،دانشگاه آزاد تهران شمال،تهران،ایران
تاریخ ارسال: ۱/۶/۱۴۰۴ تاریخ پذیرش: ۲۱/۷/۱۴۰۴
چکیده
مطالعه حاضر با هدف فهم بهترپدیده بیخانمانی در شهر کرج و تأثیرامنیت اجتماعی و انسجام اجتماعی و شمول اجتماعی بر فرایند بیخانمانی صورت گرفته است. ماهیت این تحقیق پژوهشی است و پژوهشگر ازپرسشنامه محقق ساخته استفاده کرده است که در بخش اول به جمعآوری اطلاعات زمینهای میپردازد و بخش دوم شامل سؤالات مرتبط به عوامل اجتماعی مؤثر برپدیده بیخانمانی است.جامعه آماري تحقیق حاضر شامل همه افراد بیخانمانی است که در زمان مطالعه درگرمخانههای ثابت،حضور داشتند بهعلاوه افرادی که گورخواب وپارک خواب ومقیمان بومها و چادرهای اجارهای بودندکه مجموعاً حجم نمونه این تحقیق ۳۵۰ نفر شد.در مرحله اول از روش نمونهگیری احتمالی خوشهای جهت انتخاب مراکز چهارگانه(میدان قدس،حصارک بالا،پارک چمران و مصلی شهر کرج)استفاده شد.در مرحله بعدی از روش نمونهگیری هدفمندکمک گرفته شد. بدينمنظور پس از واکاوی نظریههای برچسب زنی(انگ بیخانمانی )،رانش اجتماعی و نگرش بیاعتنایی و غیره تحقیق حاضر به روش کمّی با تکنیک پیمايش، صورت گرفت. برای تحلیل دادهها از آزمونهای آماری پیرسون،رگرسیون استفاده شد.نتایج حاصل نشان میدهد که بین امنیت اجتماعی با ضریب تعیین ۲۵۴/۰و انسجام اجتماعی با ضریب تعیین ۳۴۳/۰و شمول اجتماعی با ضریب تعیین ۲۰۴/۰ و بروز پدیده بی خانمانی رابطه معنیداری برقرار است.
واژگان کلیدی: بیخانمانی، امنیت اجتماعی، انسجام اجتماعی، شمول اجتماعی، مسئله اجتماعی.
مقدمه و بیان مساله
بیخانمانی4 بر هر کشور و هر جامعهای تأثیر میگذارد.در بسیاری از نقاط جهان، بیخانمانی در حال افزایش است که ناشی از نابرابریهای اقتصادی،اجتماعی و بهداشتی است.چه ساکنان پیادهرو، چه افرادی که در سازههای در معرض خطر ساکن هستند و یا در کمپها و گرمخانهها اقامت دارند. همانطور که میدانیم، بیخانمانی یک مشکل عمیقاً پیچیده است که در تقاطع نگرانیهای اجتماعی متنوع و مرتبط قرار دارد. در کشور ما ایران نیز پدیده بیخانمانی بهعنوان یک مساله اجتماعی توجه محققان و برنامهریزان را به خود جلب کرده است. این پدیده بیشتر در کلانشهرها که با چالشهای نوظهور مانند فرآیندهای سریع شهرنشینی، سیاستهای اقتصادی نابرابر، و ایدئولوژیهای سیاسی- نهادی همراه با تهدیدهای خطرناک اکولوژیکی و اقلیمی همراه هستند مشاهده میشود. از اینرو در پژوهش حاضر به عوامل اجتماعی مؤثر در پیدایش و تداوم مساله بیخانمانی در کلانشهر کرج پرداخته شده است.
هولچانسکی(2009:2)«خانه» را بهعنوان «فضای اجتماعی، روانی و نه فقط یک خانه به عنوان یک ساختار فیزیکی» تعریف میکند. به این ترتیب، «بی خانمان»5به معنای فردی است با عدم وجود همه این راحتیها و حمایتهای جسمی و اجتماعی-احساسی. بیخانمانی دارای اشکال و عناوین متفاوتی مثل ماشین خوابی،کارتن خوابی، اتوبوس خوابی، قطارخوابی،گورخوابی، زیرپلخوابی، خیابانخوابی، متروخوابی، خرابهخوابی و غیره میباشد. سازمان ملل، بیخانمانی را به دو دسته تقسیم میکند: ۱ـ بیخانمان مطلق: کسی که در خیابان زندگی میکنند و در اثر حوادث مختلف در زندگی به این وضعیت مبتلا میشوند.۲ـ بیخانمان نسبی:کسی است که استاندارهای اسکان را مثل حمایت مناسب، آب سالم، امکانات بهداشتی و امنیت را ندارد(بیداری،۱۳۹۸).برخی از دست دادن مسکن، به مدت۱۴روز یا بیشتر، را به صورتی که فرد نتواند منزلی از طریق شبکههای حمایتی، خانوادگی یا منابع دیگر بدست آورد، یکی از ملاکهای بیخانمانی تلقی میکنند(قادری و اکبری،۱۳۹۵).
با شروع مدرنیسم در ایران و بهدنبال آن افزایش سرعت حرکت به شهرهای بزرگ و افزایش شکافهای مالی در شهرهای بزرگ ایران، پدیدههایی مانند حاشیهنشینی و زاغهنشینی بهوجود آمد و تعداد بیخانمانها افزایش یافت. یکی از استانهایی که به شدت با رشد جمعیت مهاجر و شهرنشینی سریع رو به رو است، استان البرز با مرکزیت کلانشهر کرج است.استان البرز دارای ۱۸ شهر و حدود ۳۰۰ روستا است که جمعیتی بیش از ۳ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر را در خود جای داده است و طبق گزارش رسمی سالانه بین ۱۲۰ هزار تا ۱۴۰ هزار نفر به واسطه مهاجرتها به جمعیت البرز افزوده میشود6. بهرغم رشد چشمگیر بیخانمانی در کلانشهر کرج، مطالعات آکادمیک قابل توجهی درباره علل بیخانمانی و راههای مقابله با آن انجام نشدهاست و توجه به این مسائل از سوی مسئولان و افراد نیکوکار بهصورت فصلی بهویژه در فصل زمستان است. با توجه به اهمیت مطالعه مسائل اجتماعی در راستای دستیابی به توسعه اجتماعی و فراهمسازی بسترها و زمینههای لازم برای رشد و شکوفایی همه انسانها و توجه هر چه بیشتر به کرامت انسانی و حقوق بشر، تمام شهروندان کرج،این مطالعه با هدف روشنسازی پدیده بی خانمانی به عنوان یک مسئله اجتماعی در کلانشهر کرج و رابطه آن باامنیت اجتماعی وانسجام اجتماعی و شمولیت اجتماعی بر اساس یک برنامه مشخص پژوهش دانشگاهی،در قالب یک رساله دکتری انجام شده است.لذا سئوال پژوهشی که محقق در این مطالعه بدان پاسخ داده است را میتوان بدینگونه تدوین کرد:امنیت اجتماعی و انسجام اجتماعی و شمول اجتماعی چه نقشی در بروز پدیده بی خانمانی دارند؟
پیشینه تحقیق
در برخی از پژوهشهای اجتماعی، حمایتهای اجتماعی کم ارزیابی شدهاست. ارتباط بی خانمانها با شبکههای اجتماعیشان رویهمرفته بسیار ضعیف بوده است. زارع(۱۳۹۷)،در پژوهشی تحت عنوان «رابطه بین فاکتورهای فردی با دفعات و مدت بیخانمانی»،به مطالعه این موضوع پرداخت. این پژوهش با استفاده از يک طرح غيرآزمايشي و مقطعي و با روش پيمايش و با ابزار پرسشنامه انجام شد. یافتههای این پژوهش نشان میدهد اشتغال عامل مهمي در کوتاه شدن دوره بیخانماني است. مغنیباشی منصوریه و همکاران(۱۴۰۲)، در مقالهای با عنوان «چالشها و نسخههایی برای ادغام مجدد اجتماعی مصرفکنندگان بیخانمان مواد مخدر؛ تجربه مشارکت بین سازمان های غیردولتی ایران و اروپا»، به بررسی چالشها و ارائه راهکارها برای ادغام مجدد اجتماعی افراد بی خانمان مصرف کننده مواد مخدر7(HPWUD)پرداختند.
مشکینی و شاکری منصور(۱۴۰۲)در مقاله ای تحت عنوان« تسکینی بر فقیران شهری: ارائه الگوی برنامهریزی مسکن بیخانمانها در کلان شهر تهران» معتقدند برنامه ریزی و سیاستگذاری مسکن یکی از دغدغههای اصلی امروز برنامهریزان شهری است. ایثاری(۱۴۰۳) در مقاله ای تحت عنوان « چالشهاي زندگی و مدیریت در گرمخانه هاي زنان بیخانمان در شهر تهران» بیخانمانی رامعلول زنجیره اي از مسائل سـاختاري میداند. یافتههاي این پژوهش نشان میدهد که گرمخانهها به موازات ارائه خدمات گوناگون بـه زنـان بـیسـرپناه، بهنجارسازي آنها را نیز صورت میدهد.
کورینث و وریز8(2018)، در مقالهای با عنوان «پیوندهای اجتماعی و وقوع بیخانمانی»، با توجه به نقش انسجام اجتماعی سعی کردند تا به این سؤال پاسخ دهند که چرا برخی افراد بیخانمانی را تجربه میکنند و برخی دیگر تجربه نمیکنند. محققان تأکید دارند که توجیهات نظری برای اینکه چرا پیوندهای اجتماعی میتواند بر تجربه بیخانمانی فرد تأثیر بگذارد وجود دارد. پیوندهای اجتماعی به طور مثبت با سلامت جسمی و روانی بهتر همراه است و میتواند برای مقابله با شرایط سخت توانمندی ایجاد کند. اگرچه حمایتهای اجتماعی در بهبود استرس و تروما مهم هستند، اما میتوانند در میان گروههایی از افراد در موقعیتهای خاص استرسزا نسبتاً کمیاب باشند.
گارسیا، دوران و کوشان(۲۰۲۴) در مقاله ای تحت عنوان « بیخانمانی و سلامت: عوامل، شواهد، نوآوریهای کارآمد و توصیههای سیاسی» عوامل ساختاری و فردی را که میتوانند منجر به بیخانمانی شوند، برجسته میکنند. ماریوش فینکیلزتاین9در کتاب «جامعهشناسی کسالت»(۲۰۲۵)، به بررسی علل و پیامدهای جامعهشناختی کسالت در میان گروههای اجتماعی میپردازد. وی تأکید دارد، این گروه به دلیل به حاشیه رانده شدن احساس کسالت شدیدی میکنند.
پارسل و کاکینن و همکاران(۲۰۲۵)، در مقاله ای تحت عنوان « برای پایان دادن به بیخانمانی چه باید کرد؟ تغییر یا دگرگونی سیستمها» معتقدند، یک جنبش آرمانی در سراسر جهان وجود دارد که به دنبال پایان دادن به بیخانمانی است. بهطور کلی در نقد و بررسی پیشینه تحقیق چه در داخل و چه در خارج میتوان گفت: دیدگاه پوزیتیویسم و تأکید بر عوامل ریسک رفتاری نسبت به رویکردهای دیگر غلبه دارد. خبر خوش این است که، بهتدریج تحقیقات از «جرمانگاری» بیخانمانی به سمت «حقوق شهروندی بیخانمان» حرکت میکنند. در پژوهشهای صورت گرفته در داخل کشور مباحث مربوط به چارچوبهای نظری، سنجش و اندازهگیری و گونهشناسی بیخانمانها یا وجود ندارد و یا اینکه بهندرت به چشم میخورد. این در حالی است که پژوهشهای صورت گرفته بهویژه در اروپا، توجه بیشتری به این موضوعات دارند.ن کته آخر این که چالش ما بهعنوان محقق و دانشمندان علوم اجتماعی این است که انسانهای موجود در قلب بیخانمانی را به طور کامل بشناسیم، به آنها احترام بگذاریم و درکشان کنیم و تا حد امکان درباره محیطی که بیخانمانی در آن رخ میدهد، درک و تأمل داشته باشیم. این امر مستلزم بیطرفی جدید،گشادهرویی و کنار گذاشتن پیشداوریها، ایدهها و نظریههایی است که در باره بیخانمانی وجود دارد. به نظر ما بیخانمانها چه کسانی هستند و چگونه بیخانمانی را در بافت اجتماعی گستردهتر قرار میدهیم.
چارچوب نظری
بیخانمانی به مثابه یک مساله اجتماعی10
در مورد مسئله اجتماعی بودن بیخانمانی میتوان حداقل چهار دلیل زیر را برشمرد:
اولاً، جامعهشناسان بر این باورند که مشکل اجتماعی، بهخصوص بیخانمانی و سایر آسیبهای اجتماعی، پدیده های فردی یا انتزاعی نیستند. بلکه، پدیدههای اجتماعی ریشهدار در جامعه هستند. از دیدگاه جامعهشناسان، شکاف بین گروههای مختلف جامعه، به ظهور برخی از بیماریها در قالب جرم و مشکلات اجتماعی، منتهی میشود(مشونیس، ۱۳۹۶: ۴۸).
دوماً، بیخانمان شدن معمولاً ناشی از یک عامل خطر منفرد نیست، بلکه بیشتر اوقات نتیجه چندین مسأله پیچیده است. عوامل ساختاری مانند فقر،ب یکاری، محرومیت اجتماعی و فقدان مسکن ارزانقیمت و مسکن اجتماعی بهطور گستردهای بهعنوان عوامل مؤثر در ایجاد و حفظ شرایط بیخانمانی شناخته شدهاند. (صحرایی، ۱۴۰۱: ۳۰). سوماً، بیخانمانی یک مسئله اجتماعی است، زیرا تهدیدی برای اهداف اجتماعی است. اگر هدف یک جامعه را توسعه و توسعه را در معنای مورد نظر آمارتیا سِن(۱۳۹۴)، «توسعه به منزله آزادی»(پیت و هارتویک، ۱۴۰۰: ۲۱)، یا در معنای مورد نظر فردریک نوهاوزر «رشد و شکوفایی انسان»(نوهاوزر، ۱۴۰۲: ۲۵) تلقی کنیم، بیخانمانی مانع بزرگی در دستیابی به این هدف است. وقتی افراد خانههای مناسب برای زندگی نداشته باشند، به امکانات اولیهای که برای ارتقای رفاه ضروری است دسترسی نخواهند داشت.، مثلاً، در دسترس نبودن آب آشامیدنی تمیز تا حد زیادی برای افراد مضر است(کاپور،2022 :5). در دیدگاه قدرتمندان بیخانمانها افرادی مجرم و تنبل هستند و نباید به آنها کمک کرد. از این رو به جای تلقی کردن شهروندان مستحق، آنها را مجرمانی کثیف میدانند که باید مجازات شوند(باندز،2021 :10). امنیت اجتماعی11 مفهومی جامع و حیاتی است که به تأمین ایمنی و آرامش جامعه و افراد آن اشاره دارد. امنیت اجتماعی نه تنها به حفظ جان و مال افراد مربوط میشود، بلکه شامل حفظ حقوق اساسی اجتماعی افراد و جامعه میباشد. امنیت اجتماعی بهعنوان تضمین کننده حقوق و منافع فردی و اجتماعی و مایه آرامش و آسایش افراد جامعه است(بیدل،۱۳۹۵).گیدنز امنیت را مصونیت در برابر خطرها تعریف کردهاست. از نظر او، خطر و امنیت دو روي یک سکه را تشکیل میدهند، بهگونهاي که وقتی امنیت وجود دارد ، خطر رخت برمیبندد و بالعکس زمانی که با خطر دست و پنجه نرم میکنیم، امنیت مغشوش و پنهان است(غفاری،۱۲۰:۱۳۹۰). امنیت اجتماعی نوعی احساس اطمینان از امنیت جانی و شرف انسانی میباشد(همان،۱۳۹۰). انسجام اجتماعی موقعیتی است که در ان افراد حس تعلق به اجتماع دارند. درجهای که افراد به گروههای اجتماعیشان پیوند مییابند. این واژه متعلق به «دورکیم» است(ابراهیمی و همکاران ،۱۳۹۷:۶۰۱).
آلن بيرو(۱۳۶۶)عقيده دارد انسجام يا همبستگي اجتماعي معمولاً مفهومي را ميرسـاندكه برپاية آن در سطح گروه يا جامعه،اعضا به يكديگر وابستهاند و به طور متقابل به يكـديگر نيازمندند. انسجام اجتماعي نوعي احساس ارتباط،گرايش و تعامل با ديگران است و منظور از آن احساس مسئوليت متقابل بين چند نفر يا چند گروه است كه از آگاهي و اراده برخوردارند. مهمترين مسئلة نظم اجتماعي براي دوركيم، اعتماد و همبستگي و انسجام اجتماعي است و بدون انسجام و نوعي اعتماد پايداري نظم اجتماعي ممكن نيست. در بسياري از موارد،م وضوع انسجام اجتماعي12 نقطة آغاز تحليـلهـاي جامعـهشـناختي تلقـي مـيشـود و مباحـث متعـدد، موضوعات، رفتارها و پديـدههـاي اجتمـاعي بسـياري را مـيتـوان يافـت كـه ناشـي از انسـجام اجتماعياند(زکی،۱۳۹۵). بدون حمایت اعضای خانواده یا داشتن پسانداز، خدمات بهداشت روانی، بیمه بیکاری غرامت از کارافتادگی تأمین اجتماعی یا سایر حمایتها، افراد بیکار بیشتر در معرض آسیبهای اجتماعی قرار میگیرند، چون حمایت خانواده انگیزه بیشتری برای پیشرفت شغلی ایجاد میکند(ویزینگ،۲۰۲۰: ۷۵). انسجام موضوعی است که در درازمدت در جامعهشناسی و روانشناسی و همچنین در سلامت روان و اخیراً در بهداشت عمومی مورد توجه قرار گرفته است. در حالی که مفهوم انسجام اجتماعی جذاب است، اما ناامیدکننده نیز بوده است، زیرا تعاریف متعدد آن مانع از اندازهگیری و کاربرد معنادار آن میشود. محققین انسجام اجتماعی را مفهومسازی کردهاند و روشهایی را برای مطالعه آن بر اساس مفروضات نظری رشته خودشان توسعه دادهاند. در جامعهشناسی، ساختار اجتماعی چارچوبی را برای مطالعه رفتار گروهها و سازمانهای اجتماعی فراهم میکند(مودراک،1989) .در روانشناسی اجتماعی، انسجام یک ویژگی در کنار سایر فرآیندهایی است که در درون و بین گروههای کوچک عمل میکنند(هوگ،1992). در روانشناسی، انسجام به اعضای یک گروه مربوط میشود،گروهی که ویژگیهای عاطفی و رفتاری را با یکدیگر و با کل گروه به اشتراک میگذارند(دیتش،1968). در سلامت روان،گروه کوچک به عنوان یک سیستم پویا در نظر گرفته میشود که در آن تمایز نقشها در طول مراحل رشد گروهی به پیوند گروهی منسجم وابسته است(کِلرمن،1981)و در بهداشت عمومی، انسجام بخشی از بافت اجتماعی و محیطی افراد و جوامع تلقی میشود که بر خطرات سلامت و عوامل حفاظتی تأثیر میگذارد(دیز روکس،2004).مرزهای رشتهای از تعاریف انسجام اجتماعی محافظت کرده و بررسی چند رشتهای و جنبههای متعدد مفهوم را دشوار کرده است (پهل،19۹1). سطح بهینه انسجام سطحی است که در آن شناسایی گروهی آنقدر قوی نباشد که نتواند تفاوتهای موجود در گروههای دیگر را درک کند و در آن خودپنداره تک تک اعضا منحصراً به یک گروه وابسته نباشد(براهن13،2009: 3-4). علل مربوط به انسجام اجتماعی پایین که با حمایتهای اجتماعی ضعیف و زندگی در مکانهایی که نشان دهنده خطرات بالقوه متعدد برای سلامتی و رفاه است،از جمله:
• حمایت اجتماعی: افرادی که بیخانمانی را تجربه میکنند، اغلب فاقد حمایت اجتماعی هستند. حمایت اجتماعی منبع مهمی برای رفاه سلامت حیاتی است(دسی و رایان،2000). فقدان روابط اصلی، بهعنوان مثال: شریک زندگی، دوستان نزدیک و خانواده، یکی از ویژگیهای بیخانمانی بزرگسالان تنها است(دیوال و باومیستر،2006).
• افرادی که بیخانمانی را تجربه میکنند میتوانند در معرض خطر تجارب آسیبزا در طول بیخانمانی باشند. بهطور خاص، بیخانمانی زنان از جمله عوامل دیگری است که به شدت با سطوح بالای سوء استفاده خانگی مرتبط است و بیشتر بیخانمانیهای خانوادگی، شامل زن تنها با فرزندان وابسته است که دوباره با سطوح بالای آزار خانگی مرتبط است. تجربه سوءاستفاده در دوران کودکی و ترومای مرتبط با آن نیز ممکن است در میان گروههایی مانند افرادی که بیخانمانی طولانی مدت را تجربه میکنند بسیار رایج باشد(بریدرتون و مایوک،2021).
• افرادی که بیخانمانی را تجربه میکنند ممکن است در مناطقی با انسجام اجتماعی پایین زندگی کنند که باعث سطح پایین اعتماد میشود که با حضور در اجتماعات ناامن همراه با سطح بالای جرم و جنایت و مزاحمت همراه است. این میتواند روابط اجتماعی را تضعیف کند(محسنی و لیندستروم،2008).
• ارتباط، یک نیاز اساسی روانشناختی انسان در نظر گرفته میشود(دسی و رایان،2000). از دست دادن ارتباط، به شکل فروپاشی روابط، درگیریهای خانوادگی یا رابطهای، خشونت خانگی یا فرار از خانه، بهعنوان محرکهای مهم برای بیخانمانشدن شناخته شدهاست و ممکن است با بیخانمانی طولانیمدت و مکرر افزایش یابد(ون برگن و همکاران،2018).
شمول اجتماعی14 را میتوان بهعنوان منابع شخصی یک فرد و فرصتهای او برای مشارکت در امور اجتماعی، فرهنگی و فعالیتهای سیاسی تعریف کرد. با این حال شمول اجتماعی بیش از افرادی است که به دلیل عدم مشارکت در جامعه طرد شدهاند.گاهی شمول اجتماعی میتواند خدماتی را دیکته کند که بر تمام انتخابهای فرد تاثیر بگذارد(میسنر15،۲۰۲۰: ۳). تحقیقات مربوط به بیخانمانی اغلب حول ویژگیهای بیخانمان از قبیل اعتیاد به مواد مخدر و الکل یا بیماریهای روانی صورت گرفته است، اما با معرفی سیاستهای اجتماعی شمول / حذف در اروپا، انگلستان و استرالیا، بیخانمانی و طرد اجتماعی به طور فزایندهای مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد(زافری16،۲۰۱۷: ۴۲). مسکن از حقوق اولیه انسان است. واکنش به نقض حقوق بشر و شمول اجتماعی پناهندگان و پناهجویان و مهاجران بینالمللی یک مسأله مهم سیاست جهانی میباشد(زافری،۲۰۱۷: ۸۸). ادغام مسکن و کار نه تنها مستلزم وجود شبکههای کارآمد در خدمات اجتماعی بهداشتی است بلکه به فرصتهایی برای آموزش و مسیرهای اشتغال در آستانههای پایین برای افراد آسیبپذیر و افزایش شمول اجتماعی قوی نیاز دارد(بریدرتون و همکاران،۲۰۲۳: ۳۱۰). مفهوم طرد/ شمول اجتماعی به طور برجسته در گفتمان سیاست در فرانسه در اواسط دهه ۱۹۷۰ شکل گرفت. این مفهوم بعداً در اواخر دهه 1980 توسط اتحادیه اروپا به عنوان یک مفهوم کلیدی در سیاست اجتماعی پذیرفته شد و در بسیاری از موارد جایگزین مفهوم فقر شد(راوال،2008: 161). فقر ممکن است یک برساخت مدرنیستی باشد و طرد اجتماعی برساخت پسامدرنیستی باشد(ساراسنو17،1997: 5). این مفهوم که برای اولین بار در اروپا به عنوان پاسخی به بحران دولت رفاه ظاهر شد.شمول اجتماعی بهعنوان فرآیند بهبود شرایط مشارکت در جامعه، بهویژه برای افراد محروم،از طریق افزایش فرصتها، دسترسی به منابع و احترام به حقوق تعریف میشود. طرد اجتماعی18 بهعنوان «فرآیندی که از طریق آن افراد یا گروهها به طور کامل یا جزئی از مشارکت کامل در جامعهای که در آن زندگی میکنند طرد میشوند» تعریف شده است(راوال،2008: 164). در مجموع، طرد اجتماعی یک پدیده اجتماعی جامع است که به «فرایند پویا بودن یا احساس دوری کامل یا جزئی از هر یک از نظامهای اجتماعی،اقتصادی،سیاسی و فرهنگی که موقعیت اجتماعی و شهروندی را تعیین میکند» اشاره دارد(واکر،1997). اگر طرد اجتماعی نفی(یا عدم تحقق)ابعاد مختلف شهروندی باشد، بهسادگی میتوان گفت که روی دیگر سکّه، شمول اجتماعی است. شمول اجتماعی میزان دسترسی افراد به روابط اجتماعی مختلف است که زندگی روزمره را تشکیل میدهند. فرایندها در مرکز شمول اجتماعی قرار دارند و این بدان معناست که افراد ممکن است در ابعاد مختلف شامل یا طرد شوند (واکر و ویگفیلد،2004: 12). علل مربوط به ادغام/ شمول اجتماعیمربوط به موانعی است که افراد بیخانمان با آن روبرو هستند و برای سایر اعضای جامعه به همان میزان وجود ندارد. عوامل مرتبط با طرد اجتماعی با تأثیرات مضر بر سلامت، جنسیت و هویت جنسی، نژاد و قومیت ، زمینه مهاجرت است (شاو،1988). شواهدی مبنی بر ارتباط قوی بین درک افراد از حقوق مدنی خود(عدم آزار و اذیت به دلیل رنگ پوست، قومیت یا مذهب، عدم نگرانی در مورد حمله به دلیل مذهب یا قومیت) وجود دارد(هولمن و واکر،2017).
• افرادی که بیخانمانی را تجربه میکنند ممکن است فاقد ارتباطات اولیه و دسترسی به زیرساختها و پشتیبانی اداری باشند. حتی دسترسی به حمل و نقل برای دستیابی به خدمات بهداشتی میتواند چالش برانگیز باشد(چل واکومار و همکاران،2017).
• موانع اداری مربوط به سیستمهای بهداشتی میتواند برای افرادی که بیخانمانی را تجربه میکنند قابل توجه باشد (مثلاً یک آدرس ثابت و مدارک شناسایی که ممکن است شخصی نداشته باشد). سیستمهای بهداشت عمومی همچنین ممکن است برای افرادی که بیخانمانی را تجربه میکنند پیچیده باشد و میتواند بهخوبی هماهنگ نباشد(جولی و همکاران،2011).
• افرادی که بی خانمانی را تجربه میکنند ممکن است با موانع روانشناختی مرتبط با مسائلی مانند عزت نفس پایین مواجه شوند که آنها را در پیگیری درمان بیمیل میکند، زیرا انتظار دارند در هنگام درخواست کمک، طرد شوند.آنها همچنین ممکن است بخواهند بیخانمانی خود را به دلیل احساس شرم پنهان کنند(چل واکومار و همکاران،2017).
نظریه برچسب گذاری:ا نگ بیخانمانی 19
بیخانمانی، مانند همه رفتارهای «انحرافی»، زمانی بهعنوان یک مسئله اجتماعی تعریف میشود که تعداد قابل توجهی از مردم دچار مشکل مسکن شوند. زمانی که بیخانمانی قابل مشاهده و اجتنابناپذیر میشود یا زمانی که افرادی که انتظار ندارند بیخانمان باشند، خود را در موقعیت بیخانمانی مییابند. این که چگونه مردم و سیاستگذاران کمبود مسکن را درک میکنند و برچسب میزنند، عامل تعیین کنندهای است که آیا بیخانمانی یک مشکل شخصی است یا مشکل اجتماعی تلقی میشود. در سال ۱۹۶۳، اروینگ گافمن کتاب «داغ: یادداشتهایی درباره مدیریت هویت ضایع شده»20را منتشر کرد، که در آن روشهای مختلفی را توصیف کرد که افراد در موقعیتهای اجتماعی، بر اساس ظاهر و اطلاعات مربوط به تاریخچه شخصی، آلوده یا کم ارزش دیده میشوند. به عبارت سادهتر، ما بر اساس ظاهرو نحوه عمل، اطلاعاتی در موردافراد می یابیم،که با استفاده از آن، برای آنها ارزش قائل میشویم. ما همچنین بر اساس اینکه فکر میکنیم آن فرد چه کسی است، به اعمال فردی معنا میدهیم واین یک ارزیابی مبتنی بر ظاهر می باشد(آدامز و سیدی،۱۴۰۲: ۷۷۲). جرمانگاری21در بیخانمانی، استراتژی طراحی شده برای محافظت از توانایی شهرها و اجتماعات برای تولید و انباشت ثروت است. حضور آشکار افراد بیخانمان در یک پارک عمومی یا در خیابان اصلی بهعنوان نشانهای از بینظمی تلقی میشود. خواه این به دلیل خطرات سلامتی باشد یا منظره ناخوشایند یا ترسناک افراد بی خانمان در ملاء عام وکنار گذاشتن آنها از مکانهای عمومی اغلب بهعنوان راهی برای محافظت از منافع عمومی در نظر گرفته میشود.اگر مردم در یک منطقه خاص احساس امنیت کنند، تمایل بیشتری به صرف زمان و هزینه در آنجا خواهند داشت و دیگران را به انجام همان کار جذ ب میکنند(ویزینگ و همکاران،2020: 132).
نظریه رانش اجتماعی22
این واقعیت که برخی از مردم زندگی آسان و فراوانی دارند در حالی که برخی دیگر چالش و کمبود را تجربه میکنند، موضوع جدیدی نیست. برخی از مذاهب، مردمی را که «زندگی خوب» دارند ،سزاوار و مورد لطف خداوند میدانند.کسانی که بدون آنها رها شدهاند، جزو مغضوبین هستند. ماکس وبر(1905) معتقد بود که اخلاق پروتستانی توسعه سرمایهداری را تقویت میکند. از آنجایی که اشخاص نمیتوانستند بدانند که آیا آنها در ملکوت خدا «نجات مییابند»، بهدنبال شاخصهای ملموس در اینجا روی زمین بودند(کرایب،۱۳۸۲: ۴۱۴). افرادی که خانوادههای بزرگ، پول، خانههای خوب و نفوذ داشتند، باید مورد برکت قرار گیرند، در حالیکه بیماران و فقیران،که کسی از آنها مراقبت نمیکند، باید نفرین شوند.
نظریه نگرش بیاعتنایی23
گئورگ زیمل در مقاله «کلانشهر و حیات ذهنی»24 شدت محرکهای ایجاد شده توسط محیط شهری و پیامدهای آن برای روانشناسی شهرنشینی را مورد بررسی قرار میدهد. بر خلاف ریتمکند زندگی در شهرهای کوچک، زندگی در کلان شهر با تغییر سریع و مداوم مواجه است. تلسکوپ کردن سریع تصاویر در حال تغییر، تفاوتهای برجسته را نشان میدهد»(زیمل،1903؛1971: 325). در حالی که سرعت کندتر و ارتباطات اجتماعی محدود در شهرهای کوچک باعث ایجاد پیوندهای عاطفی بین افرادی میشود.کلانشهر با نوسانات بیوقفه محرکها و گستردگی روابط بین فردی، با پرورش یک زندگی عاطفی غنی ناسازگار است. در واقع، غیرممکن است که ساکن شهر همه اتفاقات و برخوردهایی که زندگی روزمره او را تشکیل میدهد، جذب کند یا از لحاظ عاطفی به آنها توجه کند. تلاش برای انجام این کار منجر به تحریک بیش از حد حواس میشود که در نتیجه یک فلج روانشناختی و عاطفی ایجاد میکند(سیدین و همکاران،۱۴۰۱: ۶۲). در پارادایم کرامت انسانی و رویکرد حقوق بشر25 مسکن یک حق انسانی است و بیخانمانی نقض آن حق است. (مرکز حقوقی ملّی در مورد بیخانمانی و فقر،2018). همه معاهدات حقوق بشر، بدون در نظر گرفتن سن، جنسیت، نژاد، مذهب، ملیّت و عوامل دیگر، حق افراد را برای داشتن کرامت و رفتار منصفانه تأیید میکنند. وقتی از «حقوق بشر»26 صحبت به میان میآید، حقوق بشر چیزی نیست جز استانداردها و آرمانهای مشترک درباره رفتار اخلاقی با افراد در دنیای معاصر ما. این نهتنها زمانی که همه چیز خوب پیش میرود، اعمال میشود، بلکه زمانی که جامعه ما نتوانسته انتظارات جمعی ما را برآورده کند، صدق میکند(باندز،2021: 2). نظریهپرداز اجتماعی برایان ترنر27(2006) استدلال میکند که حقوق بشر از آسیبپذیری مشترک انسانها و ظرفیت رنج کشیدن ما سرچشمه میگیرد. بهعنوان یک انسان، هر یک از ما این توانایی را داریم که درد، خواری و ناامنی را احساس کنیم ،اما بهعنوان انسان، ما بهسادگی این سرنوشت را نمیپذیریم. به گفته ترنر(2006)، حقوق بشر ابزاری است که جوامع معاصر رنج را میشناسند و به دنبال کاهش شیوع آن در جوامع ما هستند. از منظر جامعهشناختی،حقوق بشر برساختهای اجتماعی هستند که فقط در زمینههای تاریخی خاص معنا پیدا میکنند. اَکسل هونِت28 نظریهپرداز اجتماعی مکتب فرانکفورت در نظریه «بهرسمیت شناختن»29 تلاش میکند تا قضایای هنجاری را برای «زندگی خوب» نشان دهد. وی در کتاب «مبارزه برای به رسمیت شناختن»30(199۵)، دو نوع اصلی ادعای عدالت را تشخیص میدهد داد که هر دو بر مفاهیم معاصر مبارزه اجتماعی تأثیر مهمی داشتهاند و همچنان دارند: الف)ادعاهای بازتوزیعی وجود دارد که به دنبال توزیع عادلانهتر منابع و ثروت است ب)ادعاهای به رسمیت شناختن وجود دارد که هدف آنها به رسمیت شناختن عادلانهتر هویتها و تفاوتها، بهویژه اعضای به حاشیه رانده و فاقد قدرت جامعه است که ممکن است از پیامدهای سلطه بر اساس طبقه، نژاد، قومیت، فرهنگ، ایدئولوژی، مذهب، جنسیت، سن یا توانایی یا بر اساس سایر متغیرهای جامعهشناختی مرتبط رنج ببرند (سوزِن،۱۴۰۲: ۲۷۴).
فرضیات پژوهش
- به نظر می رسد بین امنیت اجتماعی و بروز پدیده بیخانمانی رابطه معناداری وجود دارد.
- به نظر می رسد بین انسجام اجتماعی و بروز پدیده بیخانمانی رابطه معناداری وجوددارد.
- به نظر می رسد بین شمولیت اجتماعی و بروز پدیده بیخانمانی رابطه معناداری وجود دارد.
در جدول ذیل به تعریف عملیاتی متغیرها می پردازیم:
جدول ۱.تعریف عملیاتی متغیرها
متغیرها | تعریف عملیاتی |
بیخانمانی | نداشتن مسکن(تملیکی/ استیجاری)عدم توانایی پرداخت اجاره بهای مسکن،اقامت در منزل دوستان و آشنایان ،اقامت در گرمخانهها،اقامت در پارکها،اقامت در پشت بامها،اقامت در خرابهها یا ساختمان های نیمه ساز،چادرنشینی ،گور خوابی ،زیر پل خوابی |
امنیت اجتماعی | مجرم انگاری بی خانمانها،لاابالی انگاری بی خانمانها،تصور جامعه در مورد فساد اخلاقی بی خانمانها،تصور جامعه درباره اینکه بی خانمانها دارای بیماریهای لاعلاج یا مسری هستند،نداشتن جایگاه اجتماعی اقلیتهای مذهبی بی خانمان،نداشتن جایگاه اجتماعی اقلیتهای جنسی بی خانمان،تحقیر شدن اقلیتهای جنسی توسط جامعه. |
انسجام اجتماعی | داشتن خانواده درجه یک،دریافت کمکهای مالی و عاطفی وفکری،از جانب اقوام ،خانواده و دوستان و آشنایان برای تهیه مسکن،یا در دوران کهولت و بیماری.عدم خشونت های خانگی(ضرب و شتم ،تجاوز،توهین و تحقیرو....) |
شمولیت اجتماعی | دریافت حقوق بازنشستگی قبل یا حین بی خانمانی،داشتن شغل دارای بیمه قبل یا حین بی خانمانی،مشمول دریافت حقوق بیکاری،مشمول پوشش کمیته امداد،مشمول دریافت کمکهای بهزیستی،مشمول دریافت کمک از سازمانهای مردم نهاد،مشمول دریافت وامهای مسکن یا کارآفرینی،مشمول اقامت در منازل ارزان قیمت،داشتن بیمه های درمانی رایگان. |
روش شناسی
روش تحقیق پژوهش حاضر،کمّی مبتنی بر دادههای عددی و از نوع طرح پیمایشی یک مرحلهای31(تک ضرب)می باشد. و از لحاظ ماهیت پژوهشی می باشد. هدف از انجام این تحقیق، شناسایی تاثیر امنیت اجتماعی، انسجام اجتماعی و شمولیت اجتماعی بر فرایند بیخانمانی درطول چند سال گذشته در شهرکرج می باشد. به لحاظ مقطع زمانی تحقیق حاضر از نوع پیمایشی و بُرش مقطعی است. در این مطالعه از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شدهاست. پژوهشگر بنا بر دلایلی چون احتمال بیسوادی یا کم سوادی نمونهها، همچنین، ساری بودن برخی بیماریها، یا اهمال در پر کردن پرسشنامه به پاسخگو یاری رسانده است واز طیف پنج گزینه ای لیکرت استفاده کردهاست که از دو بخش عمده تشکیل می شود. بخش اول به جمعآوری اطلاعات زمینهای میپردازد و بخش دوم، شامل سؤالات مرتبط به عوامل مؤثر برگرایش به بی خانمانی است. جامعه آماري تحقیق حاضر شامل همه افراد بیخانمانی است که در زمان مطالعه در گرمخانههای ثابت یا متغیر شهر کرج بهسر میبرند. در مرحله اول از روش نمونهگیری احتمالی خوشهای جهت انتخاب مراکز چهارگانه (میدان قدس، حصارک بالا، پارک چمران و مصلی شهر کرج) استفاده شد. در مرحله بعدی از روش نمونهگیری هدفمند در بین بوم خوابها،گورخوابها ،پارکخوابها کمک گرفتهشد. آمارافراد مقیم در گرمخانهها، بهطور متوسط بین ۴۹۰ تا ۵۰۰ نفر میباشد که این عدد در شهرداری قابل تأیید است و این به محدود بودن فضای گرمخانهها و امکانات رفاهی بر می گردد. حجم نمونه در این تحقیق براساس فرمول کوکران برابر با ۲۱۸ نفر می باشد. برای مرحله دوم نمونهها بهصورت هدفمند، به تعداد ۱۳۲ عدد، از بین بیخانمانهای غیر مقیم در گرمخانهها انتخاب شدند. بنابراین فضای نمونه به 350 نفر ارتقا یافت.اعتبار مربوط به صدق یا صحت نتایج است.آلفای کرونباخ یک محاسبه ساده است که نوع خاصی از روایی را برای یک متغیر ترکیبی اندازهگیری میکند. هرچه آلفا بالاتر باشد، ترکیب از نظر داخلی قابل اعتمادتر است ،به این معنی که افراد به موارد مختلف به روشی ثابت پاسخ میدهند(کارو همکاران،۱۴۰۲:۱۹۸). علاوه براین، اگر آلفای کرونباخ بزرگتر از ۷/۰ باشد، پایایی پرسشنامه مورد تأیید است. بنابراین با استناد به مندرجات جدول شماره ۱ و میزان الفای بهدست آمده برای شاخص های مورد بررسی باید اذعان داست که متغیرها دارای پایایی می باشند.
جدول ۲.پایایی سوالات مربوط به متغیرهای مستقل مورد بررسی
متغیر | تعداد گویه ها | میزان الفا |
شمول اجتماعی | ۱۴ | ۸۴۳/ ۰ |
امنیت اجتماعی | ۸ | ۸۸۴/ ۰ |
انسجام اجتماعی | ۱۰ | ۸۷۳/۰ |
برای تجزیه و تحلیل دادهها یا به تعبیر «آرتور استینچ کومب»(2005: 239)، «واقعیتهای فرضیه آزما»32از کولموگروف-اسمیرنوف،جهت نرمال بودن دادهها و از آزمونهای پیرسون و رگرسیون، با استفاده از نرم افزار spss استفاده شدهاست.
یافتههای تحقیق
ابتدا به توصیف جامعه آماری بر اساس جنس، سطح تحصیلات، سن، اشتغال، داشتن بیماری، مدت زمان بی خانمانی، محل اقامت بیخانمان، داشتن خانواده درجه یک و داشتن فرزند، پرداختهایم. و در جدول توصيفي شماره(۲)همراه با درصد آورده شدهاست.
جدول۳ .توصیف جامعه آماری
جنس | دسته | فراوانی |
| درصد | تحصیلات | دسته | فراوانی | درصد |
مرد | ۲۵۸ |
| ۷۳.۷۱ | زیر دیپلم | 208 | ۵۹.۴۲ | ||
زن | ۸۰ |
| ۲۲.۸۵ | دیپلم | 93 | ۲۶.۵۷ | ||
تراجنس | ۱۲ |
| ۳.۴۲ | فوق دیپلم | 22 | ۶.۲۸ | ||
سن | زیر ۲۰ سال | ۲۱ |
| ۶ | لیسانس | 27 | ۷.۷۱ | |
بین۲۰-۳۰سال | ۴۳ |
| ۱۲.۲۸ | اشتغال | بیکار | ۷۹ | ۲۲.۵۷ | |
بین۳۰-۴۰سال | ۸۹ |
| ۲۵.۴۲ | شاغل(درآمد ثابت) | ۷۰ | ۲۰ | ||
بین۴۰-۵۰سال | ۱۳۲ |
| ۳۷.۷۱ | درآمد متغیر | ۱۸۳ | ۵۲.۲۸ | ||
بالای ۵۰ سال | ۶۵ |
| ۱۸.۵۷ | بازنشسته | ۱۸ | ۵.۱۴ | ||
بیماری | اعتیاد | ۱۵۸ |
| ۴۵.۱۴ | مدت بی خانمانی | زیر یک سال | ۹ | ۲.۵۷ |
عفونی/ مقاربتی | ۱۳ |
| ۳.۷۱ | زیر ۵ سال | ۹۰ | ۲۵.۷۱ | ||
روحی / روانی | ۳۴ |
| ۹.۷۱ | زیر ۱۰ سال | ۱۸۳ | ۵۲.۲۸ | ||
سایر بیماریها | ۵۹ |
| ۱۶.۸۵ | بالای ۱۰ سال | ۶۸ | ۱۹.۴۲ | ||
هیچ بیماری | ۸۶ |
| ۲۴.۵۷ | داشتن خانواده درجه یک | بله | ۳۲۵ | ۹۲.۸۵ | |
محل اقامت | کنار خیابانها | ۲۱ |
| ۶ | خیر | ۲۵ | ۷.۱۴ | |
گرمخانهها | ۲۱۴ |
| ۶۱.۱۴ | داشتن فرزند | بله | ۲۲۳ | ۶۳.۷۱ | |
پارک | ۲۰ |
| ۵.۷۱ | خیر | ۱۲۷ | ۳۶.۲۸ | ||
زیر پل | ۲۱ |
| ۶ |
| ||||
بوم خوابی | ۲۱ |
| ۶ |
|
|
|
| |
گور خوابی | ۵۳ |
| ۱۵.۱۴ |
|
|
|
| |
بعد از توصیف جامعه آماری گویههای مربوط به تأثیر مستقل شمول اجتماعی و امنیت اجتماعی و انسجام اجتماعی بر بیخانمانی را مورد بررسی قرار دادیم. با توجه به جدول شماره(۳)،۷/۶۷ درصد از پاسخگویان، دارای شمول اجتماعی بسیار کم و ۱/۱۹ درصد از بیخانمانها دارای شمول اجتماعی کمی هستند و ۵/۸ درصد از پاسخگویان، دارای شمول اجتماعی متوسطی هستند. با توجه به همین جدول،۱/۱۵ درصد از پاسخگویان، دارای امنیت اجتماعی بسیار کم و ۷۱/۶۱ درصد از آنها دارای امنیت اجتماعی کمی هستند و ۹/۱۶ درصد از پاسخگویان، دارای امنیت اجتماعی متوسط هستند و در آخر ۶/۶۰ درصد از پاسخگویان، بسیارکم از انسجام اجتماعی برخوردارند و ۷/۲۱ درصد از پاسخگویان، از انسجام اجتماعی کمی برخوردارندو ۹/۱۲ درصد ، تا حدی از انسجام اجتماعی برخوردارند.
جدول۴.فراوانی و درصد گویههای مربوط به تأثیرشمول اجتماعی وامنیت اجتماعی وانسجام اجتماعی بر بی خانمانی
انسجام اجتماعی | امنیت اجتماعی | شمول اجتماعی |
| |||||||||
درصد تجمعی | درصد معتبر | درصد | فراوانی | درصد تجمعی | درصد معتبر | درصد | فراوانی | درصد تجمعی | درصد معتبر | درصد | فراوانی | |
۶۰.۶ | ۶۰.۶ | ۶۰.۶ | ۲۱۲ | ۱۵.۱ | ۱۵.۱ | ۱۵.۱ | ۵۳ | ۶۷.۷۱ | ۶۷.۷ | ۶۷.۷ | ۲۳۷ | بسیار کم |
۸۲.۳ | ۲۱.۷ | ۲۱.۷ | ۷۶ | ۷۶.۸۱ | ۶۱.۷ | ۶۱.۷ | ۲۱۶ | ۸۶.۸۵ | ۱۹.۱ | ۱۹.۱ | ۶۷ | کم |
۹۵.۱ | ۱۲.۹ | ۱۲.۹ | ۴۵ | ۹۳.۷۱ | ۱۶.۹ | ۱۶.۹ | ۵۹ | ۹۵.۴۲ | ۸.۵۷ | ۸.۵۷ | ۳۰ | متوسط |
۹۸.۹ | ۳.۷ | ۳.۷ | ۱۳ | ۹۶.۵۱ | ۲.۸ | ۲.۸ | ۱۰ | ۹۷.۹۹ | ۲.۵۷ | ۲.۵۷ | ۹ | زیاد |
۱۰۰ | ۱.۱ | ۱.۱ | ۱۴ | ۱۰۰ | ۳.۴ | ۳.۴ | ۱۲ | ۱۰۰ | ۲
| ۲ | ۷ | بسیار زیاد |
| ۱۰۰ | ۱۰۰ | ۳۵۰ |
| ۱۰۰ | ۱۰۰ | ۳۵۰ |
| ۱۰۰ | ۱۰۰ | ۳۵۰ | کل |
در ادامه آمار استنباطي تحقيق مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. منظور از آمار استنباطي سنجش فرضيات و تعميم نتايج به كل جامعه آماري ميباشد. به كمك آمار استنباطي ميتوان ميزان نزديكي آراي نمونه را به آراي جمعيت برآورد كرد.آمار استنباطي ما را قادر به استنباط ويژگيهاي جمعيت از روي ويژگيهاي نمونه ميكند( واس،1384:138). ابتدا در جدول زیر همبستگی پیرسون بین متغیرهای مستقل شمول اجتماعی و امنیت اجتماعی وانسجام اجتماعی پدیده بیخانمانی را بررسی و تفسیر میکنیم.
جدول ۵.میزان پیرسون متغیرهای مستقل و بی خانمانی
متغیرهای مستقل | مقدار پیرسون | معنی داری | تعداد پاسخگویان |
امنیت اجتماعی | ۴۱۶/۰- | ۰۰۰/۰ | ۳۵۰ |
انسجام اجتماعی | ۴۶۸/۰- | ۰۰۰/۰ | ۳۵۰ |
شمول اجتماعی | ۲۴۳/۰- | ۰۰۰/۰ | ۳۵۰ |
تفسیر نتیجه حاصل: در مورد متغیر مستقل شمول اجتماعی با اطلاعات موجود فرض H0 رد شده و فرض H1(فرضیه پژوهشگر)تأیید میشود. بهعبارت دیگر درخصوص رابطه شمول اجتماعی و بروز بیخانمانی میتوان گفت: بین شمول اجتماعی و بروز بیخانمانی، رابطه معناداری وجود دارد. به این معنا که هر اندازه که شمول اجتماعی بیشتر میشود، بروز پدیده بیخانمانی کمتر میشود . درخصوص رابطه امنیت اجتماعی و بروز بیخانمانی میتوان گفت: بین امنیت اجتماعی و بروز بیخانمانی، رابطه معناداری وجود دارد، به این معنا که میتوان گفت هر اندازه که امنیت اجتماعی بیشتر میشود،بروز پدیده بیخانمانی کمتر میشود. درخصوص رابطه انسجام اجتماعی و بروز بیخانمانی میتوان گفت: بین انسجام اجتماعی و بروز بیخانمانی ، رابطه معناداری وجود دارد .به این معنا که میتوان گفت هر اندازه که انسجام اجتماعی بیشتر میشود، بروز پدیده بیخانمانی کمتر میشود. تحلیل رگرسیون به معنای پیشبینی اثرات متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته است. به عبارتی هم تأثیر هر یک از متغیرهای مستقل را بر متغیر وابسته مطالعه میکند و هم پیشبینی تأثیر صورت میگیرد.(شیری،۱۳۹۹: ۸۶). از طریق تحلیل رگرسیون به تبیین و تخمین تغییرات متغیر وابسته از طریق متغیر یا متغیرهای مستقل میپردازیم.(ساعی،۱۳۸۸: ۱۳۹). مقادیر بزرگ ضریب همبستگی چندگانه(R )اشاره به همبستگی بالا و قوی بین مقادیر مشاهده شده و مقادیر پیشبینی شده دارد(فیلد ۱۰۳:۲۰۰۰).
جدول۶.نتایج رگرسیون تأثیرگذاری امنیت اجتماعی وشمول اجتماعی و انسجام اجتماعی بر بی خانمانی
خطای استاندارد | R | مجذور R | مجذور R تعدیل شده | متغیر مستقل |
۸۳/۴ | ۵۸۵/0 | 343/0 | 331/0 | انسجام اجتماعی |
۵.۱۴ | ۵۰۴/0 | ۲۵۴/0 | 243/0 | امنیت اجتماعی |
۳۲/۵ | ۴۵۲/۰ | ۲۰۴/۰ | ۱۹۰/۰ | شمول اجتماعی |
ضریب تعیین قسمتی از واریانس متغیر وابسته است که توسط متغیرهای مستقل به حساب آمده است، معین میکند. ضریب تعیین همان مجذور ضریب همبستگی رگرسیون است و نمادش است. در واقع ضریب تعیین بیانگر واریانس مشترک بین متغیر مستقل و وابسته است(ساعی ،۱۳۸۸: ۱۴۵). دامنه این ضریب بین(۰)تا(۱)است. هر چه مقدار این ضریب به ۱ نزدیکتر باشد نشان از آن دارد که متغیرهای مستقل توانستهاند میزان بالاتری از واریانس متغیر وابسته را تبیین کنند.(منصورفر ،۱۳۸۵:۱۶۶). در جدول فوق مقدار ضریب همبستگی چندگانه R ، برای متغیر مستقل شمول اجتماعی با مقدار۴۵۲/۰بهدست آمدهاست. این نشان دهنده تأثیرگذاری زیاد متغیر مستقل شمول اجتماعی و متغیر وابسته بیخانمانی میباشد. ضریب تعیین، با مقدار ۲۰۴/۰ بهدست آمدهاست. ضریب تعیین تعدیل شده در جدول فوق ۱۹۰/۰ بهدست آمدهاست. این بدین معناست که متغیر مستقل شمول اجتماعی توانسته است ۱۹ درصد از سهم واریانس متغیر وابسته بیخانمانی را تعیین کند و اما مقدار ضریب همبستگی چندگانه R،برای متغیر مستقل امنیت اجتماعی با مقدار ۵۰۴/۰ بهدست آمدهاست که مقدار آن بین ۰و۱ است و این نشان دهنده تأثیرگذاری زیاد بین متغیر مستقل امنیت اجتماعی و متغیر وابسته بیخانمانی میباشد. ضریب تعیین،با مقدار ۲۵۴/۰ بهدست آمدهاست. ضریب تعیین تعدیل شده در جدول فوق ۲۴۳/۰ بهدست آمدهاست. این بدین معناست که متغیر مستقل امنیت اجتماعی توانسته است ۲۴ درصد از سهم واریانس متغیر وابسته بیخانمانی را تعیین کند. مقدار ضریب همبستگی چندگانه R ،ب رای متغیر مستقل انسجام اجتماعی با مقدار ۵۸۵/۰ بهدست آمدهاست. همانطور که ذکر شد مقدار آن بین ۰و۱ است و این نشان دهنده تأثیرگذاری زیاد متغیر مستقل انسجام اجتماعی و متغیر وابسته بیخانمانی میباشد. ضریب تعیین، با مقدار ۳۴۳/۰ بهدست آمدهاست. ضریب تعیین تعدیل شده در جدول فوق 331/0 بهدست آمدهاست. این بدین معناست که متغیر مستقل انسجام اجتماعی توانسته است ۳۳ درصد از سهم واریانس متغیر وابسته بیخانمانی را تعیین کند که این مقدار میتواند قابل توجه باشد.
بحث و نتیجه گیری
• به نظر میرسد بین امنیت اجتماعی و بیخانمانی رابطه معناداری وجود دارد .
تفرقههای اجتماعی باعث می شود برخی اقلیتها اعم از مذهبی یا جنسی نتوانند جایی برای خود در اجتماع باز کنند و انگ فساد یا لاابالیگری را با خود به دوش بکشند. پاسخگویان در تحقیق حاضر تجربه مجرم انگاشته شدن یا لاابالی بودن به لحاظ جنسی را در بیشترین موارد دارند که این موضوع با نتایج حاصله از تحقیق سالارزاده(۱۳۸۸)، محمدی(۱۳۸۸)،دیوال و باو میستر(2006) و ویزینگ و همکاران(2020)همخوانی دارد.
• به نظر میرسد بین انسجام اجتماعی و بیخانمانی رابطه معناداری وجود دارد.
عموماً واژه خشونت خانگی در ابتدای امر، رفتارهای خشن فیزیکی یا روانی علیه زنان را به اذهان متبادر میکند اما درصدی هم میتوان علیه سالمندان یا معلولین در نظر گرفت که البته علیه زنان و دختران درصد بالاتری را به خود اختصاص میدهد. نپذیرفته شدن پس از طلاق در خانواده یا عدم ادغام در بافت خانوادههای سنتی، تجاوزات جنسی و غیره، همه میتواند دلایل عمدهای برای خشونتهای خانگی علیه زنان یا دختران باشند. حمایتهای رسمی چون دریافت از کارافتادگی یا حقوق بیکاری مستمر نیز در زمره انسجام اجتماعی قرار میگیرد که هیچ کدام از سالمندان یا معلولین بیخانمان حاضر در این تحقیق دریافت نکردهاند. بنابراین، این موضوع با نتایج حاصل از تحقیقات دسی و رایان(2000)،کورینث و وریز( 2018 )، علیوردینیا(۱۳۸۹) و مغنی باشی و همکاران(۱۴۰۲)، ایثاری(۱۴۰۳)،فینکیلزتاین(۲۰۲۵)، همخوانی دارد.
• به نظر میرسد بین شمول اجتماعی و بیخانمانی رابطه معناداری موجود است.
تحقیقات وسیعی در ارتباط با شمول اجتماعی و شبکههای فردی، جنسیت و سالمندی در دنیا انجام شده است. اما بهطور کلی، واضح است، برای که تمام افراد جامعه مشمول خدمات باشند احتیاج به ساختار قوی و دموکراتیک وسیعی دارد. شمول اجتماعی به معنای درک موقعیت و حقوق و دسترسی به منابعی چون بیمه، حمل و نقل، دریافت مستمری، دریافت از کار افتادگی و غیره است. مددکاریهای اجتماعی باید فرصت برای آموزش، راههای اشتغال برای افراد آسیبپذیر، رفاه اجتماعی و مشارکت افراد در بازار کار و آموزش را بهعنوان اهداف اولیه کاری خود قرار دهند. (گرانفلت،2016 :69). در تحقیق حاضر افراد بیخانمان، مشمول خدمات سازمانهای مردم نهاد قرار میگیرند اما این پاسخگوی نیاز بیخانمانها نمیباشد و این موضوع با نتایج حاصل از تحقیقات چل واکومار(2017)،هونت(1994)، زافری(۲۰۱۷)،بریدرتون(۲۰۲۳)، راوال (۲۰۰۸)، واکروویگفیلد(۲۰۰۴) همخوانی دارد.
پیشنهادات
بیخانمانی یک موضوع پیچیده با دلایل زمینهای متعدد است، بنابراین یافتن راه حلهای مؤثر نیازمند یک رویکرد جامع و مشارکتی است.
•خدمات حمایتی و تأمین اجتماعی: بیخانمانی نیازمند راه حلی جامع از جمله مسکن، خدمات حمایتی و رسیدگی به علل ریشهای مانند فقر و بیکاری است. سیستمهای تأمین اجتماعی میتوانند نرخ بیخانمانی را به میزان قابل توجهی کاهش دهند. دولتها و سازمانهای غیرانتفاعی باید برای ارائه خدمات حمایتی برای کمک به بیخانمانها بهمنظور بازیابی ثبات و استقلال همکاری کنند که این امر باعث افزایش شمول اجتماعی و پایین آمدن نرخ بیخانمانی می باشد.
• تغییر نگرش: تغییر نگرش جامعه نسبت به بیخانمانی ضروری است. مشاوره در سطح مدرسه و کمپینهای آموزشی و آگاهی بخشی میتواند همدلی و حمایت را تقویت کند و به تغییر نگرش عمومی کمک کند. بیخانمانی یک انتخاب نیست. رفتار محترمانه با آنها برای تسهیل ادغام مجدد آنها در جامعه ضروری است و همین باعث بالا رفتن امنیت و انسجام اجتماعی و پایین آمدن نرخ بیخانمانی می باشد.
• همکاری و هماهنگی: همکاری و هماهنگی در همه سطوح،شامل ذینفعانی مانند سازمانهای اجتماعی، سازمانهای غیرانتفاعی و ارائهدهندگان خدمات، برای مقابله مؤثر با بیخانمانی ضروری است. برای ایجاد هم افزایی در تلاشها، برنامههای جامع شامل همه طرفهای مرتبط بسیار مهم است.این شامل به اشتراکگذاری دادهها و بهترین شیوهها و توسعه و اجرای طرحهای جامع برای رسیدگی به این موضوع است.
منابع
ابراهیمی لویه،عادل و میرزائی راجعونی،سلیمان ؛ عابدیان شهرکی،نازیلا(1397)،فرهنگ اصطلاحات تخصصی دو زبانه علوم اجتماعی،تهران:نشر لویه.
ایثاری،مریم(۱۴۰۳)،«چالشهاي زندگی و مدیریت در گرمخانه هاي زنان بی خانمان در شهر تهران»،فصلنامه علمی« پژوهش انحرافات و مسائل اجتماعی» شماره هشتم،تابستان :۱-۳۹.
بیداری،شقایق(1395)،«نگاهی به تجربه زیسته بی خانمانی زنان تن فروش»،تهران:نشر سنجش و دانش،راه دکتری.
بیرو،آلن(۱۳۸۰)،فرهنگ علوم اجتماعی،ترحمه باقر ساروخانی،تهران:نشر کیهان.
بیدل،پریناز(۱۳۹۵)،رابطه اعتماد اجتماعی با احساس امنیت و امنیت اجتماعی،تهران:انتظام اجتماعی.
پیت،ریچارد؛ هارتویک،الین(1400)،نظریههای توسعه:مناقشات،استدلالها و گزینههای بدیل،ترجمه سلیمان میرزائی راجعونی،عادل ابراهیمی لویه و آذین فرهپور،ویرایش سوم،تهران:لویه.
زکی،محمدعلی(۱۳۹۵)،انسجام اجتماعی دانشجو و دانشگاه در ایران.تهران:مطالعات احتماعی ایران.
زارع،زهرا(1397)،رابطه بین فاکتورهای فردی با دفعات و مدت بی خانمانی.فصلنامه مددکاری اجتماعی،۷(۲):۴0-۴5.
سالارزاده امیری ؛ نادر،محمدی،بختیار(1388)،«بررسی تأثیر عوامل اجتماعی و اقتصادی مؤثر بر بی خانمانی،افراد بی خانمان شهر تهران» برنامهریزی رفاه و توسعه اجتماعی،دوره1،شماره 1،صفحات 93 تا 110.
ساعی،علی(۱۳۸۷)،روش تحقیق در علوم اجتماعی(با رهیافت عقلانیت انتقادی):تهران،نشر سمت.
سِن،آمارتیا.(1394).توسعه یعنی آزادی.ترجمه محمدحسین نوری نائینی.تهران:نی.
سوزِن،سایمون(1402)،جامعهشناسی در قرن بیست و یکم:روندها،بحثها و چالشهای اساسی،ترجمه سلیمان میرزائی راجعونی،تهران:وانیا.
سیدین،ندا ؛ ادهمی،عبدالرضا ؛ خادمیان،طلیعه(1401)،«تحلیل جامعهشناختی تأثیر بیهنجاری بر بیتفاوتی اجتماعی»،پژوهشهای جامعهشناختی،سال شانزدهم،شماره سوم،پاییز،صفحات 55 تا 80.
شیری،طهمورث(۱۳۹۹)،مباحث کاربردی آمار در علوم انسانی،تهران:نشر سیمای شرق.
صحرایی،سهیلا(1401)،بی خانمانی ؛ تجارب و هویتهای افراد بی خانمان:نگاهی جامعهشناختی،تهران:وانیا.
علیوردینیا،اکبر(1389)،مطالعه جامعهشناسی کارتن خوابی،علل،تجارب جهانی و راهکارها(بررسی موردی شهر تهران).دفتر مطالعات فرهنگی و اجتماعی شهر تهران.
غفاری،غلامرضا(۱۳۹۰)،سرمایه اجتماعی و امنیت انتظامی:تهران:جامعهشناسان.
فینکیلزتاین،ماریوش(1404)،جامعهشناسی کسالت و بیحوصلگی،ترجمه سلیمان میرزائی راجعونی،تهران:وانیا.
قادری،سلمان ؛ اکبری،اصغر(1385)،بی خانمانی،تهران:نشر آرون.
کار،دبورا؛ هگر بویل،الیزابت؛ کورنول،بنجامین؛ کورل،شلی؛ کراسنو،رابرت؛ فریز،جرمی؛ واترز،مری.سی(1402)، هنر و علم تحقیقات اجتماعی،ترجمه سلیمان میرزائی راجعونی،تهران:وانیا.
کرایب،یان(1382)،نظریه اجتماعی کلاسیک:مقدمهای بر اندیشه مارکس،وبر،دورکیم و زیمل،ترجمه شهناز مسمّی پرست،تهران:آگه.
مشونیس،جان(1396)مسائل اجتماعی،ترجمۀ هوشنگ نایبی،تهران:پژوهشگاه فرهنگ،هنر و ارتباطات.
نوهاوزر،فردریک(1402)،تشخیص آسیبشناسی اجتماعی:روسو،هگل،مارکس و دورکیم،ترجمه سلیمان میرزائی راجعونی،تهران:وانیا.
واس،دیوید(۱۳۸۴).طرح تحقیق در تحقیقات اجتماعی،ترجمه هوشنگ نایبی.تهران:اگاه.
Adams, C.(1986).“Homelessness in the Postindustrial City.” Urban Affairs Quarterly 21:527–549.
Bonds, Eric.(2021).Social Problems A Human Rights Perspective, Routledge.
Bretherton, J.,and P.Mayock.(2021).Women’s Homelessness:European Evidence Review. Research Report.FEANTSA.
Bruhn, John(2009), The Group Effect:Social Cohesion and Health Outcomes .Springer Science+Business Media, LLC.
Chelvakumar, G., N.Ford, H.M.Kapa, H.L.H.Lange, A.L.Mcree, and A.E.Bonny.2017.‘ Healthcare Barriers and Utilization Among Adolescents and Young Adults Accessing Services for Homeless and Runaway Youth’.Journal of Community Health, 42:437– 443.
Corinth, Kevin and Claire Rossi-de Vries(2018), Social Ties and the Incidence of Homelessness American Enterprise Institute, Washington, DC.https://doi .org/10.1080/10511482.2018.1425891
Deci, E.L., and R.M.Ryan.(2000).‘ The “ What” and “ Why” of Goal Pursuits: Human Needs and the Self- Determination of Behavior’.Psychological inquiry, 11:227– 268.
DeWall, C.N., and R.F.Baumeister.(2006).‘ Alone but Feeling No Pain:Effects of Social Exclusion on Physical Pain Tolerance and Pain Threshold, Affective Forecasting, and Interpersonal Empathy’.Journal of Personality and Social Psychology, 91:1– 15.
Deutsch, Morton,(1995).Social Justics and Political Change :Public Opinion in Capitalist and Post – Communist States .Aldine de Gruyter:347-368.
Diez Roux, A.V.( 2004), The study of group-level factors in epidemiology :Rethinking variables, study designs, and analytical approaches. Epidemiologic Reviews, 26:104–111.
Ellen hombs, marry(2011), modern homelessness a A Reference Handbook – abc-clio www.abc-clio.com.310
Field, Andy P.(2000)Discovering Statistics Using SPSS for Windows:Advanced Techniques for the Beginner.SAGE.
Garsia,Cheyenne.Doran,Kelly.Kushel,Margot:(2024):HomelessnessAnd Healt :Factors,Evidence,Innovations That Work, And Policy Recommendations.do i:10.1377/hlthaff.2023.01049 HEALTH AFFAIRS 43, NO.2:164–171 .
Hogg, M.A.(1992), The Social Psychology of Group Cohesiveness:From Attraction to Social Identity, New York:New York University Press.
Holman, D., and A.Walker.(2017).‘ Social Quality and Health:Examining Individual and Neighbourhood Contextual Effects Using a Multilevel Modelling Approach’.Social Indicators Research.doi:10.1007/ s11205- 017- 1640– 2- Honneth,axel.(1995).The Struggle for recognition :The Moral Grammer of Social Conflicts.MIT Press.
Hulchanski,D.(2009).Homelessness in Canada:Past,present,future.Conference keynote address for Growing Home:Housing and Homelessness in Canada .University of Calgary, February 18, 2009.
Joly, L., C.Goodman, K.Froggatt,andV.Drennan.(2011).‘ Interagency Working to Sup- port the Health of People Who Are Homeless’.Social Policy and Society, 10:523– 536.
Kapur, Radhika(2022), Understanding Gender Inequality as a Social Problem .Delhi University.
Kellerman, H.(Ed.)(1981), Group Cohesion:Theoretical and Clinical Perspectiv es, New York:Grune & Stratton.
Misener,laura.(2020).social inclusion for women experiencing homelessness .PAGE:3.
Meshkini,Abolfazl.Shakeri Mansour,Elaheh(2023):A Relief for the Urban Poor:Providing a Pattern for Homelessness Housing Planning in Tehran Metropolis, Journal of Regional Planning Autumn.Vol 13.Issue 51 ISSN(Print) أ:2251-6735 - ISSN(Online):2423-7051 https://jzpm.marvd asht.iau .ir/
Moghanibashi-Mansourieh, Amir, Daryush Puyan, Ramin Radfar , Mohammad Jafarian, Thomas Legl , Regina Mattsson , Esbjorn Hornberg , Faezeh Atefi , Iris Neuretter , Cressida de Witte , Rabert Farnam, Mohammad Binazade , and Abbas Deilamizade(2023), Challenges and Prescriptions for Homeless Drug Users’ Social Reintegration; An Experience of Partnerships Between Iran and Europe NGOs.Journal of Drug Issues 2023, Vol.0(0)1–14.-Mohseni, M., and M.Lindstrom.2008.‘ Ethnic Differences in Anticipated Discrimination, Generalised Trust in Other People and Self- Rated Health:A Population- Based Study in Sweden’.Ethnicity & Health, 13:417– 434.
Mudrack, P.E.(1989), Defining group cohesiveness:A legacy of confusion.Small Group Research, 20(1):37–49; N.E.Friedkin, 2004, Social cohesion.Annual Review of Sociology,30:409–425.
Pahl, R.E.(1991), The search for social cohesion:From Durkheim to the European Commission.European Journal of Sociology, 32(2):345–360.
Parsel,Cameron.Kaakinen,Juha.Fitzpatrick,Suzanne.Kuskoff,Ella(2025):What does it take to end homelessness? Tweaking or transforming systems.ISSN: 0267-3037(Print)1466-1810(Online)Journal homepage:www.tandfonline.com/journals/chos20.DOI:10.1080/02673037.2025.2493360.
Rawal, Nabin(2008), Social Inclusion and Exclusion:A Review, Dhaulagiri Journal of Sociology and Anthropology.DOI:10.3126/dsaj.v2i0.1362
Saraceno, C.(1997)'The Importance of the Concept of Social Exclusion', in Beck, W., van der Maesen, L.and Walker, A.(eds)The Social Quality of Europe, The Policy Press, Bristol, pp.177-186.
Shaw, P.1988.‘ Foundations of Social Choice Theory - Elster, J, Hylland, A’.Philosophical Books, 29:126– 128.
Simmel, Georg.(1903/1971).“The Metropolis and Mental Life.” Pp.324–39 in On Individuality and Social Forms, edited by Donald N.Levine. Chicago :University of Chicago Press.
Stinchcombe, Arthur L.(2005).The Logic of social research.Chicago:University of Chicago Press.
Turner, Bryan S.2006.Vulnerability and Human Rights.Philadelphia, PA:Pen nsylvania University Press.
Van Bergen, A.P.L., Jrlm Wolf, M.Badou, K.de Wilde- Schutten, I.Jzelenberg W, H.Schreurs, B.Carlier, S.J.M.Hoff, and A.M.van Hemert.2018.‘ The Association between Social Exclusion or Inclusion and Health in EU and OECD Countries:A Sys- tematic Review’.European Journal of Public Health, 29( 3):575– 582.
Vissing, Yvonne.Christopher G.Hudson, and Diane Nilan(2020).Changing the Paradigm of Homelessness, Routledge.
Walker, A.and Walker, C.(1997)Britain Divided:the Growth of Social Exclusion in the 1980s and 1990s, London, Child Poverty Action Group.
Walker.Alan and Andrea Wigfield(2004), The Social Inclusion Component of Social Quality University of Sheffield.UK.Fourth Draft, January 2004.Deliverable no.D26c.
Zuffery, Carole(2017).Homelessness and social work.Routledge Tylor and Francis Group.
[1] Corresponding Author: dehqan.azad@gmail.com
[2] 1.این مقاله برگرفته از رساله دکتری با عنوان« مطالعه عوامل موثربر فرایند بی خانمانی در شهر کرج» می باشد.
[3] . نویسنده مسئول: dehqan.azad@gmail.com
[4] Homelessness
[5] Homeless people
[6] ۱.مهدی حسنی معاون شهرسازی و معماری اداره کل راه و شهرسازی البرز در مصاحبه با خبرنگار ایرنا،کد خبر 85186170 ،10 مرداد 1402.
[7] . Homeless People Who Use Drugs
[8] . Kevin Corinth and Claire Rossi-de Vries
[9] Mariusz Finkielsztein
[10] Social problem
[11] Social security
[12] Social cohesion
[13] Bruhn
[14] Social Inclusion
[15] Laura misener
[16] Carole zufferey
[17] Saraceno۱۴۸۴۰۰۴
[18] Social exclusion
[19] Labeling theory: stigma of homelessness
[20] Stigma: Notes on the Management of Spoiled Identity
[21] Criminalization
[22] Social drift theory
[23] Blasé attitude
[24] Metropolis and mental life
[25] Human rights approach
[26] Human rights
[27] . Brian Turner
[28] . Axel Honneth
[29] . Recognition theory
[30] The Struggle for Recognition
[31] . One-shot survey design.
[32] .Hypothesis testing’ facts