چکیده:در این مقاله که به بررسی عقلی کرامت انسانی در شیوه تأدیب بزهکار از دیدگاه افلاطون میپردازد، تلاش میشود تا زمینههای فکری و فلسفی شیوهی تأدیب بزهکار و نقش کرامت انسانی در آن را از دیدگاه افلاطون، که به اعتراف بسیاری از صاحبنظران، بزرگترین فیلسوف تاریخ بشر بوده چکیده کامل
چکیده:در این مقاله که به بررسی عقلی کرامت انسانی در شیوه تأدیب بزهکار از دیدگاه افلاطون میپردازد، تلاش میشود تا زمینههای فکری و فلسفی شیوهی تأدیب بزهکار و نقش کرامت انسانی در آن را از دیدگاه افلاطون، که به اعتراف بسیاری از صاحبنظران، بزرگترین فیلسوف تاریخ بشر بوده است، موردبررسی و بحث قرار دهیم. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که بهزعم افلاطون در معنایی که عقل عرفی از مجازات و تأدیب مراد میکند، موضوع مجازات در دیالکتیک بهسوی حقیقت تعالی مییابد. پس دیالکتیک افلاطونی در مورد این موضوع با حذف کین خواهی و انتساب اعمال به خدایان، این جزء درست بهزعم خود را برمیگزیند که بزهکار از سر جهل خود و نه خواست ظالمانهی خود مرتکب جرم شده است. و بهنوعی از مجرم مسئولیت ستانی میکند و این آموزهی بنیادین را خاطرنشان میسازد که هیچکس اگر بداند به اختیار بدی نمیکند و اگر کسی خوب و بد را بداند، بدی را انتخاب نمیکند. بنابراین میتوان نقش و تاثیرکرامت انسانی را در این مسئله آشکارا مشاهده نمود. از همین رو ازنظر فیلسوفان معرفت برای فضیلت بس است.
پرونده مقاله