آثار تفسیری با عنوان تفسیر تطبیقی در چند دهه اخیر گسترش قابل توجهی داشته است. در حالی که مباحث تفسیرپژوهی پا به پای آن رشد نکرده است. یکی از مهمترین این مباحث، روش تطبیق است که نیاز به شناسایی دارد. این تحقیق، به طور خاص، روش تطبیق را در آثار نجارزادگان بررسی میکند چکیده کامل
آثار تفسیری با عنوان تفسیر تطبیقی در چند دهه اخیر گسترش قابل توجهی داشته است. در حالی که مباحث تفسیرپژوهی پا به پای آن رشد نکرده است. یکی از مهمترین این مباحث، روش تطبیق است که نیاز به شناسایی دارد. این تحقیق، به طور خاص، روش تطبیق را در آثار نجارزادگان بررسی میکند. روش وی بر سه مرحله نقل، تبیین و نقد آراء مبتنی است. از آنجا که همین مراحل در تفاسیر سنتی، شاخصههای کلی متن تفسیری را تشکیل میدهد، روش وی را میتوان در تاریخ تفسیر ریشهیابی کرد. در این بررسی، بیشتر بر سدههای چهارم تا ششم تأکید شده است که یکی از نقاط عطف تاریخی تطبیق محسوب میشود. نتایج بدست آمده نشان داد که روش نجارزادگان در عمل نقل و نقد در تفاسیر سنتی ریشه دارد و آثار وی با در نظر گرفتن برخی امتیازات، صورت تکاملیافته و مستقل همان بررسیهای تطبیقیای است که بیش و کم در تاریخ تفسیر انجام میشده است. نقل و تبیین آراء به بیان حداکثری و مستند دیدگاهها توسعه یافته است، ولی داوری کم و بیش با همان ابزارها و مبانی انجام شده است.
پرونده مقاله