مقایسه اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد ACT و زوج درمانی شناختی رفتاری CBT بر خشونت زناشویی و سبک های اسناد زوجین متقاضی طلاق
محورهای موضوعی : فصلنامه مهارت های روانشناسی تربیتیمجید صادقی 1 , حسین بقولی 2 , آذر میدخت رضایی 3 , حجت اله جاویدی 4
1 - دانشجوی دکتری، گروه روان شناسی، واحد مرودشت، دانشگاه آزاد اسلامی، مرودشت، ایران
2 - گروه روان شناسی، واحد مرودشت، دانشگاه آزاد اسلامی، مرودشت، ایران
3 - گروه روان شناسی، واحد مرودشت، دانشگاه آزاد اسلامی، مرودشت، ایران
4 - گروه روانشناسی. موسسه آموزش عالی زند. شیراز. ایران.
کلید واژه: زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد , زوج درمانی شناختی - رفتاری , خشونت, سبک های اسناد,
چکیده مقاله :
پژوهش حاضر جهت مقایسه میزان تاثیر زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و زوج درمانی شناختی-رفتاری بر کاهش خشونت و اسنادهای زناشویی زوجین متقاضی طلاق انجام شد. طرح پژوهش نیمه تجربی از نوع آزمایشی و طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه آماری ۶۰ نفر از زوجین متقاضی طلاق شهر یاسوج در سه ماهه نخست سال 1402 بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در سه گروه ۲۰ نفره، گروه زوج درماني شناختی رفتاری، گروه زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد، گروه کنترل ( هر گروه 10 زوج) قرار گرفتند. قبل و پس از اجراي مداخلات، آزمودنی ها به مواد پرسشنامه همسرآزاری و مقیاس زمینه یابی نگرش زناشویی پاسخ دادند. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد بین میانگین نمرات آزمودنی ها در مولفه های خشونت عاطفی و خشونت جسمانی و اسناد های زناشویی در گروه های آزمایش زوج درماني شناختی رفتاری و زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد با گروه کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (05/0P<). آزمون تعقیبی بونفرونی نیز نشان داد بین دوگروه زوج درماني شناختی رفتاری و زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد تفاوت معناداری وجود ندارد. هر دو مداخله زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و زوج درمانی شناختی - رفتاری بر کاهش میزان خشونت و بهبود اسناد های زناشویی زوجین متقاضی طلاق موثرند و می توان هر یک از مداخلات را به صورت جداگانه و یا تلفیقی مورد استفاده قرارداد.
The present study was conducted to compare the impact of acceptance and commitment-based couple therapy and cognitive-behavioral couple therapy on reducing violence and marital attribution styles of couples seeking divorce.This semi-experimental research is of an experimental type with a pre-test and post-test design with a control group. The statistical sample consisted of 60 couples applying for divorce in Yasuj city in the first quarter of 2012, who were selected by purposive sampling and randomly assigned to three groups of 20 people, cognitive behavioral couple therapy group, acceptance and commitment based couple therapy group, The control group (10 couples in each group) were included. Before and after the implementation of the interventions, the subjects responded to the Spouse Abuse Questionnaire and the Matrimonial Attitude Context Finding Scale. The results of covariance analysis showed that there is a significant difference between the average scores of subjects in the components of emotional violence and physical violence and marital documents in the experimental groups of cognitive behavioral couple therapy and acceptance and commitment-based couple therapy with the control group (P<0.05). ). Post Bonferroni test also showed that there is no significant difference between the two groups of cognitive behavioral couple therapy and couple therapy based on acceptance and commitment. Both interventions of couple therapy based on acceptance and commitment and cognitive-behavioral couple therapy are effective in reducing violence and improving marital documents of couples applying for divorce, and each of the interventions can be used separately or combined.
فصلنامه مهارت های روانشناسي تربيتي
دانشگاه آزاد اسلامي واحد تنكابن
سال پانزدهم، شماره سوم، پاییز 1403، پیاپی 59
صص 64-47
مقایسه اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد ACT و زوج درمانی شناختی رفتاری CBT بر خشونت زناشویی و سبک های اسناد زوجین متقاضی طلاق
مجید صادقی1، حسین بقولی2*، آذر میدخت رضایی3، حجت اله جاویدی3
1) دانشجوی دکتری، گروه روان شناسی، واحد مرودشت، دانشگاه آزاد اسلامی، مرودشت، ایران
2) گروه روان شناسی، واحد مرودشت، دانشگاه آزاد اسلامی، مرودشت، ایران
3) گروه روان شناسی، واحد مرودشت، دانشگاه آزاد اسلامی، مرودشت، ایران
4) گروه روانشناسی، موسسه آموزش عالی زند، شیراز، ایران
*نویسنده مسئول: kakabraee@gmail.com
تاريخ دريافت مقاله 12/11/1402 تاريخ پذيرش مقاله 11/05/1403
چکیده
پژوهش حاضر جهت مقایسه میزان تاثیر زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و زوج درمانی شناختی-رفتاری بر کاهش خشونت و اسنادهای زناشویی زوجین متقاضی طلاق انجام شد. طرح پژوهش نیمه تجربی از نوع آزمایشی و طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه آماری ۶۰ نفر از زوجین متقاضی طلاق شهر یاسوج در سه ماهه نخست سال 1402 بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در سه گروه ۲۰ نفره، گروه زوج درماني شناختی رفتاری، گروه زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد، گروه کنترل ( هر گروه 10 زوج) قرار گرفتند. قبل و پس از اجراي مداخلات، آزمودنی ها به مواد پرسشنامه همسرآزاری و مقیاس زمینه یابی نگرش زناشویی پاسخ دادند. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد بین میانگین نمرات آزمودنی ها در مولفه های خشونت عاطفی و خشونت جسمانی و اسناد های زناشویی در گروه های آزمایش زوج درماني شناختی رفتاری و زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد با گروه کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (05/0P<). آزمون تعقیبی بونفرونی نیز نشان داد بین دوگروه زوج درماني شناختی رفتاری و زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد تفاوت معناداری وجود ندارد. هر دو مداخله زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و زوج درمانی شناختی - رفتاری بر کاهش میزان خشونت و بهبود اسناد های زناشویی زوجین متقاضی طلاق موثرند و می توان هر یک از مداخلات را به صورت جداگانه و یا تلفیقی مورد استفاده قرارداد.
کلید واژگان: زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد ، زوج درمانی شناختی - رفتاری ، خشونت، سبک های اسناد
مقدمه
طلاق باعث از هم پاشیده شدن کانون گرم خانواده و تاثیرات منفی بر سلامت جسمی و روانی زوج ها می شود (عفیفی1 و همکاران، 2015). بر اساس آمار رسمی در ایران از هر 1000 مورد ازدواج، حدود 200 مورد به طلاق منجر می شود و ایران چهارمین کشور جهان از نظر میزان نسبت طلاق به ازدواج معرفی شده است (جلیلی و همکاران، 2017). برخلاف اینکه طلاق در گذشته نزد مردم یک امر ناپسند تلقی میشد اما امروزه طلاق ابزار رایجی شده است که به مدد آن افراد خود را از وضعیت موجود رها میکنند، به طوری که نسل امروز نسل نسبت به گذشته از پدیده طلاق، وحشت و اضطراب خاصی به خود راه نمیدهند و این امر در حال رواج روزافزون در جامعه است (اولدهام2،2019). متغیرهای مختلفی میتوانند با میل به طلاق مرتبط باشد و کاهش و افزایش آنها منجر به میل به جدایی شوند. یکی از مهمترین متغیر های مرتبط با میل به طلاق، خشونت شریک جنسی است. خشونت3 شریک صمیمی، نقض حیثیت و حقوق انسانی است و شامل اشکال مختلف آزار جسمی، جنسی و روانی است. برخلاف دیگر انواع اعمال خشونت آمیز، خشونت توسط یک شریک صمیمی اغلب در داخل رابطه تکرار می شود و می تواند سال ها ادامه داشته باشد و میزان تکرار جرم 21 درصد تا 42 درصد گزارش شده است (رودی4 و دیگران،2016).
خشونت شریک صمیمی یک مشکل بهداشت عمومی جهانی است و مطالعات در مورد خشونت شریک جنسی نشان می دهد که نزدیک به یک سوم زنان در طول زندگی خود خشونت فیزیکی یا جنسی را از طرف شریک جنسی خود تجربه می کنند. علاوه بر این، سازمان جهانی بهداشت تخمین زده است که 38 درصد از قتل های زنان در سطح جهان توسط شرکای مرد انجام شده است و شیوع جهانی خشونت فیزیکی و یا جنسی توسط یک شریک صمیمی در طول زندگی 30 درصد است. علاوه بر این، 20 تا 75 درصد از زنان گزارش کرده اند که خشونت عاطفی را تجربه کرده اند(نست5 و دیگران، 2019). خشونت زناشویی میتواند خشونت جسمانی، جنسی، هیجانی و یا روان شناختی را در بر گیرد و یکی از مشکلات اجتماعی جدی است که بهزیستی بسیاری از افراد را تحت تاثیر قرار داده است و تمام افراد را صرفنظر از زمینه های فرهنگی، گرایش های جنسی، سن، سطح تحصیلات و طبقات اجتماعی و اقتصادی، تحت تاثیر قرار داده است و به دلیل پیامدهای نامطلوب آن، باید پیشگیری و از طریق سیاست های اجتماعی آموزشی و حقوقی به آن توجه شود(آفتاب، احمد کربلایی، میگونی و تقی لو،1393). خشونت خانگی آثار ویرانگری بر جو روان شناختی و عاطفی خانواده و اعضای آن می گذارد و می تواند پیامد ويرانگری بر ساختار خانواده داشته باشد که به تاثیر آن بر کارکرد خانواده و سلامت روان خانواده می توان اشاره نمود. زنان قرباني خشونت، طیف گستردهای از نشانه های آسیب شناسی روانی و مشکلات بدنی درازمدت را تجربه میکنند که افسردگی، تنیدگی، بدنی کردن و سوء مصرف مواد، احساس بی کفایتی، کمبود حرمت نفس ، ترس و گوشه گیری، نگرش منفی درباره ازدواج و رابطه صمیمی از آن جمله اند. از سوی دیگر شاید برخی از مشکلات زنان کتک خورده در روابط آنها بروز کند که خصومت، حسادت، آشفتگی و وابستگی عاطفی از جمله این مشکلات هستند(برگر6 و دیگران ، 2002). خشونت با آشفتگی در روابط زوجین ارتباط دارد. وجود خشونت در روابط بین همسران میزان سلامت روانی افراد را کاهش می دهد و کاهش میزان رضایت از زندگی را در پی دارد(فرشی رادور،زهراکار و احمدی،1399).
|
از سوی دیگر پژوهشها نشان دادند باورها و سبک های اسنادی7 ناکارآمد به پردازش و ارزیابی اشتباه امور زناشویی میانجامد و معمولاً ناپایداری و نارضایتی زناشویی را افزایش میدهد. فازیو و ویلیامز8 (1986: به نقل از ویشال جان9،2014) معتقدند که نگرشها قضاوتهای خلاصه ای از یک رویداد مخالف هستند که به افراد در ساختار دادن به محیطهای اجتماعی پیچیده خود کمک میکند. از این رو، نگرشها را نمی توان به طور مستقیم مشاهده کرد. نگرش ها از طریق یادگیری در طول زمان به دست می آیند و تحت تأثیر شخصیت و گروه فرد هستند. احتمالاً زمانی که زن و شوهر به مدت طولانی در شرایط بدرفتاری قرار می گیرند، دیدگاههای تعریف شده ای درباره نوع و نحوه ارتباط در آنها شکل میگیرد. مطالعاتی که با هدف فهم و پیشگیری از خشونت زناشویی انجام شده نیز بیان کرده اند، نحوه اسناد مردانی که همسرانشان را کتک می زنند نقش اساسی در افزایش خشونت، خصومت و استرس دارند و بر این اساس برنامه های درمانی بایستی به سبک های اسناد بپردازند. هوتالنیگ و سوگرمن10 (1986) عوامل نگرشی را در سازگاری با خشونت و ماندن در کنار فرد مهاجم دخیل می دانند(مانند اینکه گاهی زنان آزاردیده عامل وقوع خشونت را به خود نسبت میدهند و بیان میکنند با تغییر رفتارهای خود می توانستند از خشونت جلوگیری کنند)، به ویژه زنانی که مورد تهاجم قرار می گیرند، خود را مقصر می دانند. از سوی دیگر مردان با مسئول قلمداد کردن فرد قربانی در شکل گیری احساس خود تقصیری زنان نقش دارند. نگرشهای زناشویی تأثیرات قابلتوجهی بر کیفیت زندگی زناشویی دارند و ممکن است کلیدهایی برای پیشبینی رفتارهای شرکای واقعی در روابط زناشویی فراهم کنند (هوانگ و لین11، 2014). سطح بالاتر رفاه و کیفیت ارتباطات خانوادگی با نگرش مثبت بیشتر نسبت به ازدواج ورابطه زناشویی همراه است(گوکای، آیشه گوک اولسو و تونگا12، 2023). بصورت کلی، زوج هایی که مورد احترام و مراقبت قرار می گیرند، احساس خوشبختی می کنند و همچنین منجر به افزایش احساس شادی ذهنی، احساس گرما، ارتباط و رضایت می شود. نگرش و اسناد های زناشویی، شادکامی ذهنی را به شیوه ای مثبت، پیش بینی می کند(کلی،زورف، لیبمن و گیلپرت13، 2012). درک نقش اسناد های زناشویی می تواند توسعه مداخلاتی را برای تقویت ارتباط بین زوج ها در مورد نگرش های ایمنی تسهیل کند و ممکن است خشونت شریک زندگی را کاهش دهد. اسناد های زناشویی ممکن است نقش محرکی برای به دست آوردن و افزایش احترام داشته باشند، زیرا همه الزامات اسناد های مثبت زناشویی مانند حمایت، قابل اعتماد بودن، قابل اعتماد بودن، مراقبت و رفتار برابر و فروتنانه با یکدیگر مرتبط هستند(گوان14 و همکاران،2014).
امروزه رویکردهای گوناگون زوج درمانی و خانواده درمانی با هدف کاهش تعارضها و آشفتگی ارتباطی میان زوج ها به وجود آمده است. هدف زوج درمانی کمک به زوج ها برای سازگاری مناسب تر با مشکلات جاری و یادگیری روشهای موثرتر ارتباط است. زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد 15(ACT) و زوج درمانی شناختی رفتاری16(CBT) دو نمونه از درمان هایی هستند که میتواند در کاهش خشونت، تغییر اسناد های زناشویی و افزایش سازگاری و بهبود روابط زناشویی زوجین موثر باشند. درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد(ACT) ازجمله رویکردهای جدید و مؤثر در حل مشکلات و اختلالات روانشناختی است (هیز و همکاران،2003). این رویکرد درمانی، افراد را به پذیرش یا تمایل به تجربه درد یا دیگر رویدادهای آشفته کننده بدون اقدام به مهار آنها و عمل مبتنی بر ارزش یا تعهد توأم با تمایل به عمل بهعنوان اهداف معنیدار شخصی پیش از حذف تجارب ناخواسته، دعوت میکند(هیز،2009). این روش شامل تمرینات مبتنی بر مواجهه، استعارههای زبانی و روشهایی چون مراقبه ذهنی است که هدف اصلی آن ایجاد انعطافپذیری روانشناختی، ایجاد توانایی انتخاب مناسبترین عمل از بین گزینههای مختلف، است(هاریس17،2019). درمانگر در شش گام این درمان که عبارتند از پذیرش، گسلش، پیوند با زمان اکنون، خود به عنوان زمینه، ارزشها و کنش متعهدانه مراجع را تشویق می کند تا با شناخت بیش از پیش، پیکار با محتوای روانی را کاهش داده و موضعی همراه با پذیرش بیشتر اتخاذ کند (هیز و دیگران، 2013). پژوهشها اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد را بر کاهش سرخوردگی و افزایش کیفیت زناشویی زنها (نظری، فلاح زاده و نظربلند، 2018)، افزایش امید به زندگی، صمیمیت زناشویی و کاهش تعارضات زناشویی (منصوری و رسولی،2019) نشان دادهاند. عباسی بورندرق و همکاران (1402) در پژوهشی نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون و پیگیری سه ماهه به بررسی اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر تعهد وپذیرش بر کاهش تعارضات زناشویی زوجین متقاضی طلاق پرداختند. نتایج، حاکی از کاهش تعارضات زوجین گروه زوج درمانی مبتنی بر تعهد وپذیرش در مقایسه با گروه گواه و نیز پایداری نتایج در مرحله پیگیری بود. همچنین زارلینگ، لارنسو و مارچمن18 (2015) در یک کارآزمایی تصادفی کنترل شده به بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد برای رفتار پرخاشگرانه پرداختند. نتایج تحلیلهای مدلسازی منحنی رشد نشان داد که شرکتکنندگان در گروه ACT کاهش قابلتوجهی در پرخاشگری روانشناختی و فیزیکی از قبل تا پس از درمان و از قبل از درمان تا پیگیری داشتند.
رویکرد زوج درمانی شناختی رفتاری (CBT) از گسترش رویکرد شناختی رفتاری و استراتژیهای درمانی آن و اضافه کردن و تاکید بر عوامل شناختی در درمان آشفتگیهایی زناشویی پدید آمده است (شادیش،بالدوین19،2005). این رویکرد مشکلات زناشویی را نتیجه مهارتهای ناکارآمد همسران در برقراری ارتباط و توانایی در حل موثر مشکلات، تعارضها، انتظارات و باورهای غیرمنطقی و تبادلات رفتاری منفی میداند. یکی از مهمترین فرضیههای این دیدگاه این است که پاسخهای هیجانی و رفتاری غیرکارکردی زوجها به وقایع تحت تأثیر پردازش نامناسب اطلاعات قرار میگیرد در حالی که ارزیابی شناختی حوادث، تحریف شده یا بیش از حد بزرگ جلوه داده میشود، یا متناسب با استانداردهای غلط یا افراطی در خصوص ارتباط ارزیابی می گردند. اغلب زوجها در ارزیابی صحیح بودن شناخت های خود شکست خورده و در عوض به اعتبار افکار منفی ناشناخته و اتوماتیک در پاسخ به حوادث درونی یا بیرونی اعتماد میکنند. رویکرد شناختی رفتاری فرض میکند وقتی مردم نحوه پردازش اطلاعات و شناخت های خود را تغییر می دهند تغییرات مثبت در هیجان ها و رفتارها نیز اتفاق خواهد افتاد. مطالعات گوناگون کارایی زوج درمانی شناختی رفتاری را در برخی از مشکلات بافت زناشویی و خانوادگی، از جمله صمیمیت زناشویی و سازگاری در زوجین درگیر خشونت (محمدی ، بیات و غلامی،1402)، عملکرد خانواده (فارابی، تیموری و رجایی،1402)، کاهش طلاق عاطفی (احمدی، باقرزاده همایی، اردونی اول ،1402)، کاهش دلزدگی زناشویی و افسردگی زوجین (بهرامی مقدم، افشاری نیا، کاکابرایی،1402) تایید کردند. بلانکر و همکاران(2015) در پژوهشی تاثیر CBCT را بر شادمانی زناشویی و عملکرد زوجها در فعالیت های حل مسئله بررسی نمودند و نشان دادند که این مدل درمانی در افزایش شادمانی زناشویی و بهبود عملکرد حل مسئله زوج ها موثر بوده است. نتایج پژوهش دوفیا20(2020) نشان داد زوج درمانی شناختی، پریشانی زناشویی مرتبط با تعارض و خشونت را کاهش می دهند. مورفی و دیگران (2020) در مقایسه درمان فردی و گروهی شناختی-رفتاری برای مردان خشن شریک زندگی دریافتند تفاوت آماری معنیدار در پرخاشگری روانشناختی و تفاوتهای اندازه اثر برای پرخاشگری فیزیکی، سوء استفاده عاطفی، تحریفهای شناختی ، نیات پرخاشگرانه و تعدیل روابط شریک زندگی دردرمان های گروهی نسبت به درمان های فردی وجود دارد. جودیت و دیگران(2014) نیز در بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری و مداخلات حمایتی برای زنانی قربانی خشونت، دریافتند این مداخلات باعث کاهش خشونت خانودگی در ابعاد فیزیکی و عاطفی شد اما بر خشونت جنسی تاثیری نداشته است. موسویحقیقی، پولادی و موسوی (2023) در پژوهشی به مقایسه تأثیر زوجدرمانی شناختی رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر صمیمیت و سازگاری زناشویی زوجین متقاضی طلاق در شهر بوشهر پرداختند. مطالعه آنان نشان میدهد که هر دو زوج درمانی شناختی رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد میتوانند برای بهبود صمیمیت بین زوجهای متقاضی طلاق استفاده شوند. با این حال، زوج درمانی شناختی رفتاری برای بهبود سازگاری زناشویی این گونه زوجها اثربخشی بیشتری نسبت به درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد نشان میدهد. با توجه به ضرورت پیشگیری از طلاق و کاهش مشکلات و بهبود روابط زناشویی و اثربخشی درمان های موج سوم، پژوهش حاضر در پی پاسخگویی به این سوال است که آیا بین میزان تاثیر زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و زوج درمانی مبتنی بر CBT بر خشونت و اسناد های زناشویی زوجین متقاضی طلاق تفاوت وجود دارد؟ کدام رویکرد بر کاهش خشونت زناشویی و بهبود اسناد های زوجین متقاضی طلاق تاثیر بیشتری دارد؟
مواد و روش ها :
روش پژوهش تجربی از نوع نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زوجین متقاضی طلاق شهر یاسوج در سه ماهه نخست سال 1402 بودند. نمونه آماری شامل 60 نفر از زوجين متقاضي بود که به روش نمونه گیری هدفمند از بین زوجین متقاضی طلاق که از طرف دادگاه خانواده به مراکز مشاوره خانواده ارجاع داده شده بودند، انتخاب سپس با گمارش تصادفی به وسیله قرعه كشي در سه گروه ۲۰ نفره، گروه زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد(10 زوج) ، گروه زوج درمانی شناختی رفتاری (10 زوج) و گروه کنترل كه درمانی دریافت نمیکند(10 زوج) قرار گرفتند. شرایط ورود شامل شرط سنی (حداقل 20 و حداکثر 50 سال) و میزان تحصیلات حداقل دیپلم و گذشت حداقل یک سال از ازدواج و عدم وجود بیماری خاص و یا اختلالات پسیکوتیک بود. ملاک های خروج نیز شامل عدم تمایل به شرکت در جلسات و انجام تکالیف، دریافت همزمان هرگونه برنامه آموزشی دیگر و سابقه شرکت در جلسات توانمندی و یا دریافت مداخلات زناشویی دیگر بود. ملاحظات اخلاقی از جمله شرکت داوطلبانه و رضایت آگاهانه در پژوهش، محرمانه نگه داشتن اطلاعات و اطمینان خاطر از عدم نشر یا گزارش مستند به مراجع و استفاده از دادها صرفا در راستای پژوهش رعایت گردید. قبل و پس از اجراي مداخلات درماني ، آزمودنی ها به سوالات مقیاس نگرش های زناشویی و پرسشنامه همسرآزاری پاسخ دادند.
پرسشنامه خشونت زناشویی : جهت سنجش میزان خشونت زناشویی از پرسشنامه 44 ماده ای همسرآزاری قهاری21 استفاده شد. این مقیاس سه بعد خشونت عاطفی (20 ماده)، خشونت جسمانی (10 ماده) و خشونت جنسی (14 ماده) در روابط زوجین را مورد سنجش قرار می دهد. خشونت جسمانی مواردی مانند کتک زدن و هرگونه آزار و اذیت جسمانی، خشونت عاطفی یا هیجانی مواردی مانند تحقیر، عدم تامین نیاز های اقتصادی و روانی و هرگونه رفتار تخریب گرایانه، خشونت جنسی مواردی مانند اجبار به برقراری رابطه جنسی و اعمال هرگونه عمل خارج عرف و غیر معمول در برقراری روابط جنسی توام با خشونت را در بر می گیرد. نمره گذاری سوالات به صورت طیف چهار گزینه ای هرگز(0)، گاهی (1)، اغلب (2) و همیشه (3) می باشد و بدین ترتیب حداکثر نمره 132 و حداقل آن صفر است. روایی صوری این پرسشنامه به تایید اساتید روانپزشکی و روانشناسی انستیتو روانپزشکی تهران رشیده است. ضریب پایایی این پرسشنامه به روش الفای کرونباخ 92 درصد و به روش آزمون مجدد برابر 98 درصد گزارش شده است.
زمینه یابی نگرش زناشویی(MAS)22 : مقیاس زمینه یابی نگرش زناشویی(باکوم و اپستین، 1990) ابزاری 39 گویه ای که برای سنجش محتوی اختصاصی اسناد ها در مشکلات زناشویی طراحی شده است و دارای 8 مولفه ( شش گونه سبک اسنادی شامل اسناد علیت به رفتار خود، اسناد علیت به شخصیت خود، اسناد علیت به رفتار همسر، اسناد علیت به شخصیت همسر، اسناد سوء نیت همسر، اسناد نبود عشق به همسر و دو خرده مقیاس توانایی ادراک شده زوج برای تغییر رابطه و انتظار بهبود رابطه، بر مبنای نظریه خودکارآمدی بندورا است. این مقیاس بر مبنای طیف پنج درجه ای از کاملا مخالف (1) تا کاملا موافقم (5) پاسخ داده می شود. نمرات هر مولفه از مجموع نمره های آیتم های آن و نمره کلی نگرش زناشویی نیز از مجموع نمرات 8 مولفه فوق بدست می آید. خرده مقیاس ها دارای ضرایب آلفای 58% تا 93% هستند که کمترین ضریب مربوط به مقیاس اسناد علیت به رفتار خود است. شواهد اعتباری برای مقیاس زمینه یابی نگرش زناشویی مثبت است؛ میزان سازگاری زوج به طور منفی با چهار خرده مقیاس اسناد علیت به رفتار و شخصیت همسر، اسناد سوء نیت به همسر و نبود عشق به همسر همبسته است. روی هم رفته 40 تا 44 درصد همبستگی های این مقیاس یا پدیده های زناشویی و شناختی معنادار است که نشان دهنده روایی مناسب آن است(باکوم و اپشتاین،1990). ضریب پایایی برای نسخه فارسی نیز 78 درصد گزارش شده است(شیری و محمدخانی،1384 : به نقل از محمدخانی و همکاران،1389). در پژوهش حاضر شش گونه سبک اسنادی زوجین با استفاده از پرسشنامه فوق مورد سنجش قرار گرفته است. در این پژوهش بسته زوج درمانی شناختی رفتاری به شرح زیر و بسته درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اساس طرح درمان کتابچه (ACT) ایفوت و فورسایت (نقل از دوستی، هدایتی و محققی، 1398) بسط داده شده و به همراه برای گروه آزمایش در هشت جلسه به مدت هرجلسه 90 دقیقه به شرح زیر اجرا شد.
[1] Afifi
[2] Oldham
[3] violence
[4] Roddy
[5] Nesset
[6] Berger
[7] attribution styles
[8] Fazio and Williams
[9] Vishal Jain
[10] Hotaling and Sugarman
[11] Huang & Lin
[12] Gökay, Ayşe Gök Uslu and Tonga
[13] Kelly, Zuroff, Leybman & Gilpert
[14] Gowen
[15] acceptance and commitment therapy (ACT)
[16] cognitive-behavioral couple therapy(CBT)
[17] Harris
[18] Zarling, Lawrence & Marchman
[19] Shadish & Baldwin
[20] Doh Fia
[21] the Qahari Spouse Abuse Questionnaire
[22] Marital Attitude Survey
جدول 1 . خلاصه برنامه جلسات زوج درمانی شناختی رفتاری |
جلسۀ اول : ارتباط اولیه، تعیین مشکلات و بیان اهداف درمان، بیان ساختار جلسات، معرفی مختصر طرح کلی درمان شناختی رفتاری و بیان تاثیر عوامل شناختی در رفتار و هیجانات بر اساس مدل .ABC |
جلسۀ دوم : آشنایی با تعریف الگوهای ارتباطی و انواع آن و آموزش مهارتهای ارتباط سالم و سبک های تعاملی سازنده و منفی. |
جلسۀ سوّم : نحوه ایجاد ارتباط سالم (آموزش اصول ارتباط سالم، آموزش مهارت های حرف زدن و گوش دادن فعال و مهارت همدلی برای ایجاد ارتباط سالم). |
جلسۀ چهارم: ارزیابی رابطه با شناسایی نقاط قوت رابطه و اهمیت حفظ و تقویت آنها، توجه به نقاط مثبت زندگی مشترک و نقاط مثبت همسر، شناخت سبک های تعاملی منفی، ارائه توصیه هایی برای ایجاد یک تعامل سازنده و آموزش مهارت قاطعیت ورزی |
جلسۀ پنجم : شناسایی و اصلاح انتظارات غیر واقع بینانه درباره همسر و رابطه ، کاهش توقعات و انتظارات ، احترام گذاشتن به تفاوت ها و پذیرش همسر |
جلسۀ ششم : اصلاح تحریف های شناختی و تکنیک های شناختی کنترل خود ، |
جلسۀ هفتم : آموزش مبادله رفتاری و مهارت های کنترل هیجان ، مدیریت خشم و تعارض |
جلسۀ هشتم: آموزش حل مساله، آموزش مهارتهای کنترل خود و هوشیاری، جمعبندی بازخوردها، بیان احساسات و بحث اختتامیه |
جدول 2. خلاصۀ جلسات مشاوره بر مبنای رویکرد مبتنی بر پذیرش وتعهّد | ||
جلسه | اهداف | شرح مختصر جلسات |
اول | مشخص کردن انتظارات و اهداف، قراردادهای اولیه / آموزش فرایند ذهن آگاهی و ایجاد درماندگی | معرّفی اعضا ، بیان انتظارات، اهداف تشکیل گروه تعداد جلسات، مدّت زمان جلسات و طول جلسات، قوانین و هنجارهای شرکت در جلسات. اجرای پیشآزمون 1- آشنایی با وضعیت ارتباطی زوجین از طریق فرایند ذهن آگاهی 2- بررسی مشکل از دیدگاه هر یک از اعضا و مفهومسازی مشکل (استعارۀ چاله و بیلچه و تمرین پیامد رفتار شما) و ایجاد درماندگی خلّاق، |
دوم | 1- آشنایی با ماهیت اصلی سم های شناختی | معرّفی 5 سم شناختی : 1- سم اجتناب تجربهای 2- سم غفلت از ارزشها 3- سم پرکردن در ذهن 4- سم واکنشیبودن 5- سم قطع ارتباط با انجام تمرینها در این جلسه. تمرین افکار آهنگین و نامگذاری داستانها |
سوّم | 1- انتخاب 2- معرّفی لایههای مه روانشناختی
| انتخاب از میان 4 راه: ( طلاق بگیرند/ بمانند و بسوزند و بسازند / نمانند و آن چه که میتوانند را تغییر دهند. /بمانند و آن چه که نمیتوانند تغییر دهند را بپذیرند). لایه های مه روانشناختی ، لایهی بایدها، هیچجایی برای تلاش نیست، ای کاش، فقط اگر ...، گذشتة دردناک، آیندة ترسناک، دلیلآوری، قضاوت، فرضیهها، |
چهارم | 1- باورهای نادرست 2- گسلششناختی | بیان باورها یا افسانههای عشق : 1- همسر بیعیب و نقص 2- نیمة گمشدة 3- عشق آسان 4 - عشق جاودان / بیان استعارة دونات ژلهای ، تمرین داستانهای بیفایده، |
پنجم | آشنایی با ارزشها و توجّه به آنها | آشنایی با نقشۀ ارزش ها، انجام تمرین دهمین سالگرد ازدواج و تمرین من میخواهم در ارتباط با همسرم چگونه باشم. |
ششم | تعیین اهداف و معرّفی موانع درونی و بیرونی | تمرین تعیین اهداف ، شناسایی موانع درونی و موانع بیرونی |
هفتم | معرّفی پادزهر موانع درونی/ بیرونی | برخورد با موانع درونی و خوشآمدگویی و اجرا استعارة مهمان ، پادزهر دیگر موانع درونی یعنی گسلش ، تمرین معناسازی احساسات استعارة قطار (تلفن همراه از جهنّم/ قلدرها و هیولاها/ افکار بر روی برگ) |
هشتم | حلّ مسأله برای موانع بیرونی در مسیر ارزش ارتباط با همسر | آشناسازی اعضا با 4 اسب سوار مبتنی بر جنگ با همسر (1- انتقاد 2- اهانت 3- حالت تدافعی 4- کارشکنی) و معرّفی 5 روش: ( ۱- رهایی از ذهن 2- گشودگی 3- ارزشگذاری 4- عجینشدن با همسر5- صمیمیت) |
یافته ها
بر اساس نتایج ویژگی های جمعیت شناختی، از 60 نفر مورد مطالعه، 30 نفر زن و 30 نفر مرد (10 زن و 10 مرد در هر یک از گروه های ازمایش و کنترل) بودند. در گروه زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد 5 نفر تحصیلات دیپلم و 10 نفر تحصیلات لیسانس و 5 نفر تحصیلات فوق لیسانس یا بالاتر و در گروه در گروه زوج درمانی شناختی رفتاری نیز 7 نفر تحصیلات دیپلم و 9 نفر تحصیلات لیسانس و 4 نفر تحصیلات فوق لیسانس یا بالاتر داشتند. و در گروه گواه نیز 5 نفر تحصیلات دیپلم، 12 نفر لیسانس و 3 نفر دارای تحصیلات فوق لیسانس و بالاتر بودند. میانگین و انحراف معیار سن شرکت کنندگان در گروه های CBT ،ACT و کنترل به ترتیب 5±32، 5±31.5 و 6±32، بود. علاوه بر این، مدت زمان ازدواج شرکت کنندگان در گروه CBT ،ACT و کنترل به ترتیب 4± 5/4، 85/5±3 و 5±3/5 بود که تفاوت معنی داری مشاهده نگردید. یافته های توصیفی نمرات آزمودنی ها در متغیرهای مورد پژوهش به تفکیک گروه در جدول زیر اراده شده است:
جدول 3 . میانگین و انحراف معیار نمرات آزمودنی های گروه آزمایش و کنترل در متغیر های مورد پژوهش
متغیر | نوع آزمون | آزمایش (ACT) | آزمایش (BCT) | کنترل | |||||||||||||||||||
میانگین | انحراف معیار | میانگین | انحراف معیار | میانگین | انحراف معیار | ||||||||||||||||||
اسناد علیت به رفتار خود | پیش آزمون | 11.65 | 1.69442 | 11.4 | 1.53554 | 11.35 | 2.0844 | ||||||||||||||||
پس آزمون | 11.15 | 1.53125 | 12.1 | 1.65116 | 12.25 | 1.88833 | |||||||||||||||||
اسناد علیت به شخصیت خود | پیش آزمون | 13.2 | 2.16673 | 13.05 | 2.2589 | 13.45 | 3.08605 | ||||||||||||||||
پس آزمون | 10.65 | 1.66307 | 10.95 | 1.95946 | 11.55 | 2.23548 | |||||||||||||||||
اسناد علیت به رفتار همسر | پیش آزمون | 11.6 | 2.23371 | 11.95 | 2.45967 | 12.2 | 2.48363 | ||||||||||||||||
پس آزمون | 10.8 | 1.64157 | 9.35 | 1.46089 | 13.25 | 1.55174 | |||||||||||||||||
اسناد علیت به شخصیت خود | پیش آزمون | 12.45 | 0.94451 | 12.65 | 0.87509 | 11.9 | 1.11921 | ||||||||||||||||
پس آزمون | 9.7 | 1.68897 | 8.75 | 1.33278 | 12.2 | 1.64157 | |||||||||||||||||
اسناد سوء نیت به همسر | پیش آزمون | 26 | 3.29274 | 26.3 | 3.04527 | 25.55 | 3.57587 | ||||||||||||||||
پس آزمون | 21.5 | 4.52479 | 20 | 2.82843 | 25.9 | 4.8221 | |||||||||||||||||
اسناد نبود عشق به همسر | پیش آزمون | 23.45 | 3.63427 | 23.6 | 4.01838 | 22.85 | 2.47673 | ||||||||||||||||
پس آزمون | 18.8 | 3.23793 | 18.55 | 1.95946 | 22.4 | 4.04449 | |||||||||||||||||
خشونت زناشویی | پیش آزمون | 61.4 | 12.22336 | 61 | 12.27321 | 57.95 | 13.31195 | ||||||||||||||||
پس آزمون | 49.95 | 14.01306 | 43.05 | 8.49443 | 59.4 | 10.98037 | |||||||||||||||||
خشونت عاطفی | پیش آزمون | 34.5 | 4.75173 | 32.05 | 5.44325 | 32.5 | 4.47802 | ||||||||||||||||
پس آزمون | 26.5 | 6.80944 | 23.9 | 4.67806 | 31.3 | 4.23146 | |||||||||||||||||
خشونت جسمانی | پیش آزمون | 14.45 | 3.17017 | 14.2 | 2.89464 | 13.2 | 2.70672 | ||||||||||||||||
پس آزمون | 10.8 | 5.04297 | 9.25 | 2.84466 | 14.25 | 3.76794 | |||||||||||||||||
خشونت جنسی | پیش آزمون | 12.45 | 7.40892 | 14.75 | 7.91318 | 12.25 | 7.81951 | ||||||||||||||||
پس آزمون | 12.65 | 6.2431 | 9.9 | 5.12887 | 13.85 | 7.74784 |
برای بررسی پیشفرضهای تحلیل کوواریانس از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف استفاده شد که سطح معناداری برای همه متغیرها از 05/0 بزرگتر (05/0P>)، و لذا دادهها از توزیع نرمال برخوردار بودند.
جدول 4 . نتایج آزمون کولموگروف- اسمیرنوف
متغیر | نوع آزمون | آزمایش (ACT) | آزمایش (BCT) | کنترل | |||
آماره | سطح معناداری | آماره | سطح معناداری | آماره | سطح معناداری | ||
اسناد علیت به رفتار خود | پیش آزمون | 0.187 | .064d | 0.201 | .133d | 0.186 | .069 |
پس آزمون | 0.189 | .059d | 0.176 | .106d | 0.204 | .128 | |
اسناد علیت به شخصیت خود | پیش آزمون | 0.163 | .170d | 0.171 | .128d | 0.171 | .129 |
پس آزمون | 0.152 | .200d,e | 0.186 | .068d | 0.156 | .200d | |
اسناد علیت به رفتار همسر | پیش آزمون | 0.163 | .171d | 0.186 | .068d | 0.216 | .115 |
پس آزمون | 0.252 | .102d | 0.228 | .108d | 0.186 | .069 | |
اسناد علیت به شخصیت خود | پیش آزمون | 0.233 | .106d | 0.271 | .100d | 0.236 | .105 |
پس آزمون | 0.18 | .091d | 0.226 | .109d | 0.148 | .200d | |
اسناد سوء نیت به همسر | پیش آزمون | 0.219 | .113d | 0.185 | .072d | 0.207 | .124 |
پس آزمون | 0.13 | .200d,e | 0.138 | .200d,e | 0.147 | .200d | |
اسناد نبود عشق به همسر | پیش آزمون | 0.155 | .200d,e | 0.124 | .200d,e | 0.129 | .200d |
پس آزمون | 0.175 | .111d | 0.186 | .070d | 0.176 | .103d | |
توانایی ادراک شده زوج برای تغییر رابطه | پیش آزمون | 0.137 | .200d,e | 0.14 | .200d,e | 0.222 | .101d |
پس آزمون | 0.246 | .103d | 0.203 | .130d | 0.245 | .103d | |
انتظار بهبود رابطه | پیش آزمون | 0.233 | .106d | 0.225 | .109d | 0.143 | .200d,e |
پس آزمون | 0.156 | .200d,e | 0.171 | .129d | 0.183 | .076d | |
خشونت زناشویی | پیش آزمون | 0.117 | .200d,e | 0.115 | .200d,e | 0.131 | .200d,e |
پس آزمون | 0.255 | .101d | 0.112 | .200d,e | 0.078 | .200d,e | |
خشونت عاطفی | پیش آزمون | 0.174 | .115d | 0.087 | .200d,e | 0.106 | .200d,e |
پس آزمون | 0.221 | .112d | 0.141 | .200d,e | 0.122 | .200d,e | |
خشونت جسمانی | پیش آزمون | 0.144 | .200d,e | 0.128 | .200d,e | 0.221 | .101d |
پس آزمون | 0.139 | .200d,e | 0.185 | .071d | 0.221 | .101d | |
خشونت جنسی | پیش آزمون | 0.176 | .106d | 0.162 | .175d | 0.187 | .064d |
پس آزمون | 0.191 | .053d | 0.18 | .088d | 0.158 | .200d,e |
جهت اطمینان از برقراری مفروضه های تحلیل کواریانس چند متغیره (مانکوا)، از آزمون ام باکس برای فرض برابری ماتریس واریانس- کواریانس، آزمون لوین برای فرض برابری واریانس گروهها و همچنین فرض همگنی شیب رگرسیون استفاده گردید که نتایج حاکی از برقراری مفروضه های مذکور بود.
فرضیه اول: بین میانگین های پس آزمون خشونت زناشویی دو گروه مداخله آزمایشی (زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) و زوج درمانی مبتنی بر CBT با گروه کنترل تفاوت معنی داری وجود دارد.
جدول 5. نتایج تحلیل کواریانس چند متغیره (مانکوا) برای بررسی اثربخشی ACT و CBT بر خشونت زناشویی
متغیر | گروه | مجموع مربعات | درجه آزادی | میانگین مربعات | آماره F | سطح معناداری |
خشونت زناشویی | بین گروهی | 9/2694 | 2 | 45/1347 | 38/10 | 000/0 |
درون گروهی | 7/7392 | 57 | 69/129 |
|
| |
کل | 6/10087 | 59 |
|
|
| |
خشونت عاطفی | بین گروهی | 73/563 | 2 | 86/281 | 81/9 | 000/0 |
درون گروهی | 1637 | 57 | 71/28 |
|
| |
کل | 73/2200 | 59 |
|
|
| |
خشونت جسمانی | بین گروهی | 03/262 | 2 | 131 | 23/8 | 001/0 |
درون گروهی | 7/906 | 57 | 9/15 |
|
| |
کل | 73/1168 | 59 |
|
|
| |
خشونت جنسی | بین گروهی | 03/164 | 2 | 01/82 | 96/1 | 15/0 |
درون گروهی | 9/2380 | 57 | 77/41 |
|
| |
کل | 93/2544 | 59 |
|
|
|
با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس چند متغیره (مانکوا)، میانگین خشونت زناشویی گروه های آزمایش و کنترل مقایسه شدند سطح معنی داری کمتر از سطح خطای 5% برای تمام متغیرها به جز خشونت جنسی؛ نشان می دهد بین میانگین خشونت زناشویی، خشونت عاطفی و خشونت جسمانی گروه های مختلف (act ، cbt و کنترل) تفاوت معناداری دارد. نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی جهت بررسی تفاوت بین هر دو گروه به شرح زیر است:
جدول 6. نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی برای مقایسه اثربخشی ACT و CBT بر خشونت زناشویی
متغیر | گروه (I) | (J) گروه | اختلاف میانگین (I-J) | سطح معنی داری |
خشونت زناشویی | act | cbt | 6.90000 | .181 |
کنترل | -9.45000* | .033 | ||
cbt | act | -6.90000 | .181 | |
کنترل | -16.35000* | .000 | ||
خشونت عاطفی | act | cbt | 2.60000 | .392 |
کنترل | -4.80000* | .019 | ||
cbt | act | -2.60000 | .392 | |
کنترل | -7.40000* | .000 | ||
خشونت جسمانی | act | cbt | 1.55000 | .672 |
کنترل | -3.45000* | .025 | ||
cbt | act | -1.55000 | .672 | |
کنترل | -5.00000* | .001 |
با توجه به جدول 6 می توان گفت بین میانگین گروه کنترل با گروه های act و cbt در متغیر خشونت زناشویی و مولفه های آن تفاوت معنی داری وجود دارد اما بین گروه act با cbt وجود ندارد.
فرضیه دوم: بین میانگین های پس آزمون اسناد های زناشویی دو گروه مداخله آزمایشی زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) و زوج درمانی شناختی رفتاری (CBT) با گروه کنترل تفاوت معنی داری وجود دارد.
نتایج آزمون تحلیل کواریانس چند متغیره (مانکوا)، برای مقایسه میانگین نمرات آزمودنی ها در متغیر اسناد های زناشویی بین گروه های مختلف در جدول زیر ارائه شده است:
جدول 7 . نتایج تحلیل کواریانس چند متغیره (مانکوا) برای بررسی اثربخشی ACT و CBT بر اسناد های زناشویی
متغیر | گروه | مجموع مربعات | درجه آزادی | میانگین مربعات | آماره F | سطح معناداری |
اسناد علیت به رفتار خود | بین گروهی | 23/14 | 2 | 11/7 | 47/2 | 093/0 |
درون گروهی | 1/164 | 57 | 87/2 |
|
| |
کل | 33/178 | 59 |
|
|
| |
اسناد علیت به شخصیت خود | بین گروهی | 4/8 | 2 | 2/4 | 08/1 | 344/0 |
درون گروهی | 220.450 | 57 | 3.868 |
|
| |
کل | 228.850 | 59 |
|
|
| |
اسناد علیت به رفتار همسر | بین گروهی | 155.433 | 2 | 77.717 | 32.217 | .000 |
درون گروهی | 137.500 | 57 | 2.412 |
|
| |
کل | 292.933 | 59 |
|
|
| |
اسناد علیت به شخصیت خود | بین گروهی | 127.033 | 2 | 63.517 | 26.018 | .000 |
درون گروهی | 139.150 | 57 | 2.441 |
|
| |
کل | 266.183 | 59 |
|
|
| |
اسناد سوء نیت به همسر | بین گروهی | 376.133 | 2 | 188.067 | 10.907 | .000 |
درون گروهی | 982.800 | 57 | 17.242 |
|
| |
کل | 1358.933 | 59 |
|
|
| |
اسناد نبود عشق به همسر | بین گروهی | 185.633 | 2 | 92.817 | 9.075 | .000 |
درون گروهی | 582.950 | 57 | 10.227 |
|
| |
کل | 768.583 | 59 |
|
|
|
چون سطح معنی داری آزمون برای تمام متغیرهای به جز اسناد علیت به رفتار خود و اسناد علیت به شخصیت خود؛ کمتر از سطح خطای 5% است. میتوان گفت بین ابعاد اسناد های زناشویی گروه های مختلف (act ، cbt و کنترل) تفاوت معناداری دارد.
جدول 8 : نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی برای مقایسه اثربخشی ACT و CBT بر اسناد های زناشویی
متغیر | (I) گروه | (J) گروه | اختلاف میانگین (I-J) | سطح معنی داری |
اسناد علیت به رفتار همسر | act | cbt | 1.45000 | .014 |
کنترل | -2.45000 | .000 | ||
cbt | act | -1.45000 | .014 | |
کنترل | -3.90000 | .000 | ||
act | cbt | .95000 | .179 | |
کنترل | -2.50000 | .000 | ||
cbt | act | -.95000 | .179 | |
کنترل | -3.45000 | .000 | ||
اسناد سوء نیت به همسر | act | cbt | 1.31309 | .774 |
کنترل | 1.31309 | .004 | ||
cbt | act | 1.31309 | .774 | |
کنترل | 1.31309 | .000 | ||
اسناد نبود عشق به همسر | act | cbt | .25000 | 1.000 |
کنترل | -3.60000 | .002 | ||
cbt | act | -.25000 | 1.000 | |
کنترل | -3.85000 | .001 |
نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی جهت بررسی تفاوت بین گروه ها نشان داد در متغیر های اسناد علیت به شخصیت خود، اسناد سوء نیت به همسر، اسناد نبود عشق به همسر اختلاف معناداری بین میانگین گروه کنترل با گروه های act و cbt وجود دارد. اما بین گروه act با cbt اختلاف معناداری وجود ندارد.
بحث و نتیجه گیری
بر اساس نتایج تحلیل آماری فرضیه اول، هر دو مداخله زوج درمانی شناختی رفتاری و زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد، بر خشونت زناشویی موثر است و نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد بین گروه act با cbt تفاوت معناداری وجود ندارد. اثربخشی زوج درمانی شناختی رفتاری (CBT) بر کاهش خشونت زوجین با پژوهش های دوفیا (2020) ، (مورفی و دیگران،2020). جودیت و دیگران(2014)، محمدی ، بیات و غلامی (1402)، فارابی، تیموری و رجایی (1402) و (احمدی، باقرزاده همایی، اردونی اول (1402) مطابقت دارد. در تبیین تاثیر زوج درمانی شناختی رفتاری بر خشونت زناشویی، می توان گفت درمان شناختی-رفتاری به تشخیص خشم سالم از عصبانیت ناسالم در زوجین کمک می کند و بنابراین، هنگامی که آنها احساس خشم ناسالم می کنند، راه حل هایی ارائه می دهد که به آنها کمک می کند خشم خود را کنترل کنند(حاجیلو و شفیع آبادی،2016). درمان شناختی رفتاری همچنین افکار، باورها و معانی را شناسایی می کند که وقتی افراد عصبانی می شوند و احساس ناخوشایندی می کنند، فعال می شوند. از نظر شناختی، افراد پرخاشگر در پردازش اطلاعات اجتماعی مشکل دارند. این افراد معمولا دلایل توجیهی برای کینه توزی دارند و مهارت حل مسئله تطبیقی ندارند و زمانی که از نظر فیزیولوژیکی برانگیخته می شوند به صورت تکانشی عمل می کنند. مداخلات شناختی خودآگاهی را افزایش می دهد و به افراد انگیزه می دهد تا کنترل بیشتری بر رفتار، گفتار و خشم خود اعمال کنند. زیرا متوجه می شوند که نه تنها محرک های بیرونی مانند سخنان یا طعنه های دیگران موجب خشم و پرخاشگری در آنها می شود، بلکه نوع ادراک و دیدگاهی که فرد دارد نیز می تواند در بروز واکنش های پرخاشگرانه دخیل باشد (صداقت، مرادی و احمدیان،2015).
یافتههای پژوهش حاضر تأثیر ACT در کاهش خشونت زناشویی را نشان داد که با تحقیق حسین مردی و خلعتبری (2018)، زارلینگ، لارنسو و مارچمن (2015)، نظری، فلاحی زاده و نظربلند(2018)، همسو است. در این راستا، نتایج پژوهش صمدی روشن و جعفری (1395) که با هدف بررسی اثربخشی ACT بر کاهش پرخاشگری کلامی با استفاده از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام شد، نشان داد که ACT مؤثر بوده است. علاوه بر مطالعات ذکر شده، نتایج مطالعه حسین مردی و خلعتبری (2018) نشان داد که CBT و ACT در گروه های آزمایشی باعث کاهش خشم شدند، اما در گروه کنترل چنین تغییراتی مشاهده نشد. همچنین همسو با این پژوهش، نتایج مطالعه آن ها تفاوت معناداری را بین CBT و ACT برای کاهش خشم نشان نداد. در توضیح تأثیر ACT بر کاهش خشم می توان گفت شرکت کنندگانی که خشم و پرخاشگری بالایی داشتند، در طول جلسات درمانی، احساسات و علائم جسمی و روانی خود را پذیرفتند و پذیرش این احساسات، توجه و حساسیت بیش از حد به گزارش را کاهش می دهد. همچنین تجربه اجتناب، یعنی عدم تمایل به تجربه احساسات و افکار ناخوشایند درونی، در درازمدت باعث بروز علائم بیشتر خشم و پرخاشگری می شود. گسیختگی شناختی در درمان پذیرش و تعهد به معنای گامی به عقب و تماشای افکاری است که باعث می شود افکار تنها افکار تلقی شوند نه واقعیت محض(دوستی، غلامی و ترابیان،2018). در این درمان، هیچ سبک زندگی یا ارزش خاصی برای زوجین تحمل نمی شود. از زوجین خواسته می شود که هزینه های درگیری خود را در فضایی از همدلی و شفقت نسبت به خود و طرف مقابل بررسی کنند. در مرحله بعد، زوجین به جای استفاده از روشهای بیاثر در مواجهه با رویدادهای استرسزای زندگی که از عوامل فعالکننده اختلالات خلقی هستند، باید بر اساس نظام ارزشی خود در مورد تغییر تصمیم بگیرند. بنابراین متغیر پذیرش و افزایش توجه و اقدام به ارزش ها در بهبود اجتناب تجربی در روش درمانی پذیرش و تعهد به عنوان واسطه تغییر عمل می کند. به عبارت دیگر، می توان گفت که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با ایجاد و توسعه پذیرش و افزایش عملکرد ارزش ها در مراجع، تغییرات درمانی ایجاد می کند (نلسون1 و دیگران،2019).
نتایج حاصل از تحلیل فرضیه دوم نیز نشان داد هر دو مداخله بر بهبود اسناد های زناشویی موثرند. این یافته با نتایج پژوهش های بلاکر و همکاران (2015)، دوفیا (2020)، موسوی حقیقی، پولادی و موسوی (2023) همسو است. برای تبیین یافته های مربوط به اثربخشی CBT بر اسناد های زناشویی می توان بیان کرد که هدف اصلی این برنامه آموزش آگاهی بیشتر به زوج ها از افکار و احساسات خود است. این روش بر تغییر شناخت و بازسازی شناختی (تغییر افکار) تاکید دارد. این تغییر استرس را کاهش می دهد که در نهایت می تواند یک هماهنگی مفهومی برای زوج ها ایجاد کند. علاوه بر این، زوج درمانی شناختی رفتاری با کمک راهبردهای مختلف سعی در کاهش پریشانی عاطفی دارد. شناخت، احساسات و رفتار زوج ها را با گزینه های مختلف هدف قرار می دهد و در نهایت رضایت زناشویی زوج ها را افزایش می دهد. مایرز (1998، به نقل از دوفیا،2020) معتقد است که پریشانی زناشویی تابعی از ذهن است که افراد متاهل را درگیر گرایشات آسیبشناسی روانی میکند که در رفتار همسران آشکار میشود. برای مقابله موثر با این آسیب شناسی روانی در ازدواج، درمانگر نیاز به جهت دهی مجدد به همسر ناراضی دارد و این مستلزم کار بر روی ذهنیت فرد است. به عبارتی رفتاری که افراد نشان میدهند، نشاندهنده فرآیندهای فکری آنها است. به همین دلیل است که در طول درمان، مشاور باید به زوجها کمک کند تا ناسازگاریهای ذهنی خود را تغییر دهند و افکار مثبت را جایگزین آنها کنند که به رفتارهای قابل قبول تبدیل میشوند. زوج درمانی شناختی رفتاری آگاهی زوجین را از افکار و باورهای غیرمنطقی و همچنین ابعاد مثبت رفتارهایشان افزایش می دهد. جلسات آموزشی و تکالیف زوج درمانی شناختی رفتاری به زوجین کمک می کند تا باورهای غلط و اسناد اشتباه خود را اصلاح کنند. نتایج مطالعات قبلی نشان می دهد که تصحیح باورها، انتظارات غیرواقعی و تصورات نادرست همسران از یکدیگر باعث کاهش ناامیدی آنها، افزایش درک آنها از جنبه های مثبت رفتار یکدیگر و در نهایت بهبود روابط زناشویی آنها می شود. برخی از خطاهای ذهنی می تواند منجر به تفسیر نادرست از واقعیت شود که به صورت رفتارهای نامناسب همسران ظاهر می شود. عمق صمیمیت در یک رابطه به توانایی دو طرف در برقراری ارتباط با افکار، احساسات، نیازها و خواسته های خود به طور واضح، دقیق و موثر بستگی دارد (آگر2،2020). زوج درمانی شناختی رفتاری همچنین میتواند مهارتهای ارتباط کلامی و غیرکلامی زوجها را بهبود بخشد که میتواند باعث افزایش عزت نفس، کاهش بدبینی و بهبود سطح روابط زوجها شود و در نهایت به آنها کمک کند تا نیازهای روانی یکدیگر را شناسایی کنند. مهارت های شناختی که در زوج درمانی شناختی رفتاری به مراجعین آموزش داده می شود، انتظارات و باورهای آنان را بررسی و تصحیح می کند. بر این اساس، در طول جلسات زوج درمانی شناختی رفتاری ، زوج ها می توانند باورها و اسناد نادرست و نامناسب خود را شناسایی کرده و سپس برای بازیابی صمیمیت خود سعی در اصلاح آنها کنند(توپکایا،ساهین و میهل3،2021).
از سوی دیگر در تبیین اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد می توان گفت که ACT افراد را تشویق می کند تا فرآیندهای فکری را به عنوان یک کارکرد ضروری و واقعی سازگاری روانی بپذیرند و از این طریق طرحواره های شناختی منفی را در افراد کاهش دهند. ACT افراد را قادر می سازد تا موقعیت های دشوار را به طور موثرتری مدیریت کنند. علاوه بر این، افراد ارزش های خود را در جلسات ACT طبقه بندی می کنند. در انجام این کار، مراجع مقولهای از اهداف رفتاری را انتخاب میکنند که برایشان مهمتر یا ارزشمندتر است. در ACT، ارزش ها به جای قضاوت صرف، اهمیت شخصی یک عمل خاص برای فرد است. این ارزش ها می تواند شامل روابط بین فردی، مراقبت از خود و روابط زناشویی باشد (پترسون،2009). می توان اشاره کرد که با درگیر کردن فرد در اموری که برای او مهم است، این ارزش ها می تواند به روابط کمک کند و از سوی دیگر ACT تأکید می کند که تغییرات زمانی رخ می دهد که فرد بتواند رویدادهای خصوصی خود را به یک خطای افزایش یافته مرتبط کند. در نهایت، چرخه معیوب افکار و واکنش های منفی را کاهش می دهد و منجر به افزایش پذیرش روانی و کاهش رابطه بین افکار و رفتار منفی می شود. افزایش خطای روانی و آگاهی از افکار و اعمال خود به فرد کمک می کند تا روابط منفی بین واکنش های خود را مشاهده کند و تصمیم بگیرد که مانند الگوهای قدیمی اجتنابی و متضاد آنها رفتار نکند. این امر منجر به کاهش سطح استرس می شود که به نوبه خود باعث بهبود اسناد های زناشویی می شود(رحیمی و همکارن،2020).
در زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد عقیده بر این است که افکار محصول یک ذهن طبیعی هستند. وقتی انسان درگیر محتوای افکارش باشد، این افکار تبدیل به باور می شود. زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد از مداخلات دفع شناختی بهره میبرد تا به مراجع کمک کند خود را تسلیم افکار و قوانین ذهنی خود نکنند و در عوض راههایی برای تعامل مؤثرتر با دنیایی که مستقیماً تجربه میکنند بیابند. مداخلات دفع شناختی در ACT شامل تمرینهایی است که معنای تحت اللفظی رویدادهای درونی را میشکنند و هدفشان این است که به مراجع آموزش دهند که فقط به عنوان افکار، احساسات را فقط به عنوان احساسات، خاطرات را فقط به عنوان خاطرات و حواس فیزیکی را فقط به عنوان حواس فیزیکی ببینند. هیچ یک از این رویدادهای درونی تجربه شده ذاتاً برای سلامتی مضر نیستند، اما زمانی مشکل ساز می شوند که به عنوان تجربیات مضر، ناسالم و بد تلقی شوند که همان چیزی است که ادعا می کنند و در نتیجه باید کنترل و حذف شوند. همچنین تکنیک های زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد تا حد زیادی بر کاهش آمیختگی شناختی تاکید دارند. هنگامی که آمیختگی شناختی کاهش می یابد، گسیختگی شناختی رخ می دهد، یعنی فرد از محتوای افکار خود جدا شده و اکنون می تواند یک فکر را فقط به عنوان یک فکر (پذیرش) ببیند، نه واقعیت. بنابراین، او بر اساس آن عمل نمی کند. تمرینات دیفیوژن به مراجع کمک می کند تا با خودپنداره بدن خود به شیوه ای متفاوت تعامل داشته باشد که خزانه رفتاری آنها را افزایش می دهد. در نتیجه، زوجین زمانی که بر اساس ارزشهای شخصی خود عمل میکنند و نه افکارشان، چیز جدیدی را تجربه خواهند کرد و تمایل به ادامه زندگی مشترک با امید به تغییرات مثب در آنان بیشتر می شود(18). بنابراین در درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، بر تغییر رابطه افراد با تجربیات درونی و اجتناب از آنها تاکید می شود. به همین دلیل در جلسات درمانی از تکنیک هایی مانند پذیرش روانشناختی، آگاهی روان شناختی، انزوای شناختی، خودانگاره، شفاف سازی ارزش ها و تعهد به ارزش ها، آگاهی هیجانی، آموزش تحمل پریشانی و آموزش تنظیم هیجان استفاده می شود. این تکنیکها منجر به تغییر در روابط زوجین با تجربیات درونی، کاهش اجتناب تجربی، افزایش انعطافپذیری و کنشهای روانشناختی مثبت در موقعیتهای مختلف بهویژه موقعیتهای پر استرس زندگی میشود. به این ترتیب، پذیرش درمانی، اجتناب تجربی زوج ها را بهبود می بخشد و با افزایش انعطاف روانی، روابط بین فردی را بهبود می بخشد.
رویکردهای CBT و ACT شباهت هایی دارند. با این وجود، گزینه های مختلف در هر درمان این شباهت ها را توضیح می دهند. هر دو روش بر یک رابطه درمانی خوب و نقش شناخت از طریق مسیرهای مختلف تأکید دارند. با این وجود، درمانگران CBT بر تغییر محتوای شناخت تأکید دارند، در حالی که درمانگران ACT بر نقش شناخت برای تغییر زمینه ای که افکار در آن رخ می دهند تمرکز می کنند. دیدگاه CBT بر بازسازی شناختی تأکید دارد. با این حال، مفهوم خطای شناختی در درمان ACT برای زوج ها مورد توجه قرار می گیرد. علاوه بر این، هر دو رویکرد بر کاهش پریشانی عاطفی با استفاده از راهبردهای مختلف تاکید دارند. CBT بر روی رویداد و ادراک رویداد متمرکز است که بدترین پیامد عاطفی را ایجاد می کند، در حالی که ACT با هدف اجتناب از اجتناب تجربی و تلاش برای مدیریت احساسات ناخوشایند از طریق پذیرش تلاش می کند. به عبارت دیگر، CBT از حفظ برخی از احساسات مانند احساسات مثبت پشتیبانی می کند و سعی می کند با استفاده از موانع منطقی از احساسات منفی جلوگیری کند، ولی ACT هر دو احساسات منفی و مثبت را به عنوان رفتار طبیعی در نظر می گیرد که نباید از آن اجتناب کرد(آرچ و دیگران،2012). بنابراین، CBT و ACT شناخت، احساسات و رفتار زوجین را به طرق مختلف هدف قرار می دهند. علاوه بر این، هر دو مداخله به صورت زوجی هستند و بر ایجاد یک رابطه درمانی خوب، ارزیابی اولیه، تعیین اهداف و تکنیک های درمانی، بسته شدن و پیگیری تاکید دارند(هیز،2016).
محدودیت اصلی این تحقیق مربوط به روایی بیرونی است زیرا جامعه آماری تحقیق گروه خاصی از جامعه، یعنی زوج های متقاضی طلاق بوده، بنابراین امکان تعمیم نتایج به کل جامعه محدود است. گردآوری داده ها در این پژوهش بر اساس مقیاس های خودگزارشی بود، بنابراین محدودیت دیگر این تحقیق مربوط به اندازه گیری است. زیرا بازخورد یا نظرات و گزارشهای خود افراد در مورد خودشان که از این آزمایشها به دست میآیند، ممکن است با آنچه که ما واقعاً در اعمال و رفتار فرد مشاهده میکنیم متفاوت باشد. طرح تحقیق نیمه آزمایشی بوده و لذا از مزایای طرح های تجربی واقعی برخوردار نیست. با توجه به اینکه نتایج نشان داد زوج درمانی شناختی رفتاری و زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خشونت و اسناد های زناشویی زوجین متقاضی طلاق موثر است پیشنهاد می شود روانشناسان به طور گسترده از فنون و تکنیک های زوج درمانی شناختی رفتاری و زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد استفاده کنند.
منابع
آفتاب، رؤیا ، احمد کربلایی، میگونی، محمد، تقی لو، صادق (1393)، نقش میانجی گر راهبردهای تنظیم هیجانی در رابطه بین شخصیت مرزی و خشونت زناشویی، روانشناسی کاربردی،8(4):27-7
احمدی اوچ تپه پرویز، باقرزاده همایی نجمه، اردونی اول مهدی (1402). مقایسه اثربخشی زوجدرمانی شناختی- رفتاری و طرحواره درمانی بر کاهش طلاق عاطفی زوجین، پیشرفت های نوین در علوم رفتاری; ۸ (۵۶) :۶۵۷-۶۴۰
بهرامی مقدم، مهدی، افشاری نیا، کریم، کاکابرایی، کیوان (1402)، مقایسه اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار و زوج درمانی شناختی-رفتاری بر کاهش دلزدگی زناشویی و افسردگی زوجین، پژوهش های نوین روانشناختی، 181(71): 70-59
صداقت، سمیره، مرادی، امید، احمدیان، حمزه(1393)، اثربخشی آموزش گروهی شناختی- رفتاری کنترل خشم بر پرخاشگری دانش آموزان دختر پرخاشگر، فصلنامه علوم پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد پزشکی تهران، 25(4): ۲۱۵-۲۲۰
عباسی بورندرق، سکینه و آزموده، معصومه و قنبری هاشم آبادی، بهرام علی و حسینی نسب، سید داوود. (1402). اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر تعهدوپذیرش بر کاهش تعارضات زناشویی زوجین متقاضی طلاق، روانشناسی بالینی و مشاوره، 13(1):46-25
فارابی، مریم، تیموری، سعید، و رجایی، علیرضا. (1402). مقایسه اثربخشی زوج درمانی شناختی رفتاری ترکیبی و زوج درمانی رفتاری یکپارچه بر عملکرد خانواده زوجین دارای روابط فرا زناشویی. روانشناسی و روانپزشکی شناخت، 10(1 )، 31-44.
فرشی رادور، فردین، زهراکار، کیانوش، احمدی، صدیقه (1399)، پیش بینی سرخوردگی زناشویی بر اساس باورهای ارتباطی ، نگرش زناشویی و رضایت جنسی، پایان نامه کارشناسی ارشد مشاوره خانواده، تهران، دانشگاه خوارزی
محمدی فریبا، بیات محمد رضا، غلامی کرهرودی سیفالله (1402).. همسنجی تأثیر برنامه غنیسازی روابط مبتنی بر رفتاردرمانی شناختی و زوجدرمانی هیجان مدار بر صمیمیت زناشویی و سازگاری در زوجین درگیر خشونت خانگی. تحقیقات علوم رفتاری; ۲۱ (۲) :۲۸۹-۳۰۳
Afifi, T.D., Granger, D.A., Joseph, A., Denes, A., Aldeis, D.(2015). The influence of divorce and parents' communication skills on adolescents' and young adults' stress reactivity and recovery. Communication Research. 42 (11): 1009-0421.
Ager RD. A Qualitative Study of Intimate Partner Violence from a Cognitive-Behavioral Perspective. J Interpers Violence. 2020;35(23-24):5198-5227. doi: 10.1177/0886260517719902. PMID: 29294835.
Arch JJ, Eifert GH, Davies C, Vilardaga JC, Rose RD, Craske MG. Randomized clinical trial of cognitive behavioral therapy (CBT) versus acceptance and commitment therapy (ACT) for mixed anxiety disorders. Journal of Consulting and Clinical Psychology. 2012; 80(5):750-65. [DOI:10.1037/a0028310]
Berger, R.P., Bogen, D., & Dulani, T., Broussard E. (2002). Implementation of a Program to Teach Pediatric Residents and Faculty about Domestic Violence. Archives of Pediatrics Adolescent Medicine, 156(4), 804-810.
Bélanger, C., Laporte, L., Sabourin, S., & Wright, J. (2015). The effect of cognitive-behavioral group marital therapy on marital happiness and problem solving self-appraisal. American Journal of Family Therapy, 43(2), 103–118. https://doi.org/10.1080/01926187.2014.956614
Doh Fia ,Stephen(2020), Efficacy of Integrative Behavioural Couples Therapy and Cognitive Behavioural Therapy in Reducing Conflict and Violence-Related Marital Distress, European Scientific Journal July 2020 edition Vol.16, No.20 ISSN: 1857-7881 (Print)
Dousti P, Gholami S, Torabian S. The effectiveness of Acceptance and Commitment Therapy on aggression among students with internet addiction. J Health Care. 2016;18(1):63–72.
Gökay Keldal, Ayşe Gök Uslu and ,Zahide Tonga (2023). Associations of Quality of Family Communication and Well-Being with Marital Attitudes among Turkish Emerging Adults, Canadian Journal of Family and Youth, 15 (3), 2023, pp. 16-30 ISSN 1718-9748© University of Alberta http://ejournals,library,ualberta.ca/index/php/cjfy
Gowen, L. K., Catania, J. A., Dolcini, M. M., & Harper, G. W. (2014). The meaning of respect in romantic relationships among low-ıncome African American adolescents. Journal of Adolescent Research, 29(5), 639-662. doi: 10.1177/0743558414528978
Hajloo, N., Pourabdol, S., Saravani, Sh., Sobhi Gharamaleki, N., Mousavi , B. (2022). The Effectiveness of Cognitive-Behavioral Couple Therapy on Components Social Well-being in Couples with Marital Conflict, Clinical Psychology Studies, 12(45), 113-137.
Harris R. ACT made simple: An easy -to -read primer on acceptance and commitment therapy. Oakland: New Harbinger Publications; 2019
Hayes SC. Acceptance and commitment therapy, relational frame theory, and the third wave of behavioral and cognitive therapies - republished article. Behavior Therapy. 2016; 47(6):869 85. [DOI:10.1016/j.beth.2016.11.006]
Hayes, S. C., Levin, M. E., Plumb-Vilardaga, J., Villatte, J. L., & Pistorello, J. (2013). Acceptance and commitment therapy and contextual behavioral science: Examining the progress of a distinctive model of behavioral and cognitive therapy. Behavior Therapy, 44(2), 180-198.
Hayes SC, Strosahl KD, Wilson KG. Acceptance and commitment therapy. Washington DC: American Psychological Association; 2009.
Hossein Mardi AA, Khalatbari J. Comparison of the effectiveness of cognitive-behavioral therapy (CBT) and Acceptance and Commitment Therapy (ACT) on the Rate of Anger in High School Students in Tehran. Pajouhan Scientific Journal. 2018;16(2):59–66.
Hotaling, G. T., and Sugarman, D. B. (1986). An analysis of risk markers in husband to wife violence: The current state of knowledge.Viol. Vict. 101–124.
Huang, Y. C., & Lin, S. H. (2014). Attitudes of Taiwanese college students toward marriage: A comparative study of different family types and gender.Journal of Comparative Family Studies,45(3), 425-438.https://doi.org/10.3138/jcfs.45.3.425
Jalili L, Najar S, Nezamivand-Chegini S, Yaralizadeh M,(2017), The Relationship Between Factors Related to Divorce Request and Mental Health Among Divorce Applicant Women Referred to Legal Medicine Organization in Ahvaz, Iran. Journal of Family & Reproductive Health, 01 Sep 2017, 11(3):128-137. PMID: 30018649 PMCID: PMC6045693
Kelly, A. C., Zuroff, D. C., Leybman, M. J., & Gilpert, P. (2012). Social safeness, received social support, and maladjustment: Testing a tripartite model of affect regulation. Cognitive Therapy and Research, 36(6), 815-826. doi 10.1007/s10608-011-9432-5
Mansouri N, Rasouli A. The Effectiveness of Group Therapy Based On Acceptance and Commitment to Increase the Life Expectancy, Marital Intimacy and Reducing the Marital Conflicts of Women. Iranian Journal of Psychiatric Nursing. 2019;7(1):82 -8.
Mousavi Haghighi , Seyed Esmaeil., Pooladi, Ali., Mousavi, Seyed Asghar(2022), Effectiveness of Acceptance and Commitment Therapy and Integrated Behavioral Couples Therapy on Intimacy and Family Functioning in Divorce-seeking Couples , Journal of Research and Health, 12(3):167-176,
Murphy, C. M., Eckhardt, C. I., Clifford, J. M., LaMotte, A. D., & Meis, L. A. (2020). Individual versus group cognitive-behavioral therapy for partner-violent men: A preliminary randomized trial. Journal of Interpersonal Violence, 35(15-16), 2846–2868.
Nazri A, Falah Zade H, Nazarboland N. Effectiveness of Acceptance and Commitment Therapy (ACT) on women’s marital disaffection and marital quality. Journal of Applied Psychology. 2018;11(3):433 -53.
Nesset, M. B., Lara-Cabrera, M. L., Dalsbø, T. K., Pedersen, S. A., Bjørngaard, J. H., & Palmstierna, T. (2019). Cognitive behavioural group therapy for male perpetrators of intimate partner violence: A systematic review. BMC Psychiatry, 19(1).
Oldham, J. T. (2018). Divorce, Separation and the Distribution of Property. New York: Law Journal Press.
Peterson BD, Eifert GH, Feingold T, Davidson S. Using acceptance and commitment therapy to treat distressed couples: a case study with two couples. Cognitive and Behavioral Practice. 2009; 16(4):430-42.
Rahimi A, Amiri H, Afsharriniya K, Arefi M. Comparing the Effectiveness of Cognitive Behavioral Therapy (CBT) with Acceptance and Commitment Therapy (ACT) in the Enhancement of Marital Satisfaction and Sexual Intimacy in Couples Referred to Counseling Centers. Avicenna J Neuro Psycho Physiology. 2020;7(2):126-132. doi: 10.32592/ajnpp.2020.7.2.107.
Roddy, M. K. , Nowlan, K. M. , Doss, B. D. , & Christensen, A. (2016). Integrative behavioral couple therapy: Theoretical background, empirical research, and dissemination. Family process, 55(3), 408-422.
Shadish, W. R., & Baldwin, S. A. (2005). Effects of Behavioral Marital Therapy: A Meta-Analysis of Randomized Controlled Trials. Journal of Consulting and Clinical Psychology, 73(1), 6–14. https://doi.org/10.1037/0022-006X.73.1.6
Samadi Roshan Sh, Jafari D. The Effectiveness of Acceptance and Commitment (ACT) Therapy on Student Verbal Aggression. Third World Conference on Psychology and Educational Sciences, Law and Social Sciences at the beginning of the third millennium.1395. [Google Scholar]
Topkaya N, Şahin E, Mehel F. Relationship-specific irrational beliefs and relationship satisfaction in intimate relationships. Cur Psychol. 2021. doi: 10.1007/ s12144-021-01426-y.
Vishal Jain(2014), 3D MODEL OF ATTITUDE , International Journal of Advanced Research in Management and Social Sciences ISSN: 2278-6236 Vol. 3 | No. 3 | March 2014 www.garph.co.uk IJARMSS
Wallerstein, J. S., Lewis, J., & Blakeslee, S. (2000). The unexpected Legacy of Divorce. New York: Guilford Press.
Zarling, A., Lawrence, E., & Marchman, J. (2015). A randomized controlled trial of acceptance and commitment therapy for aggressive behavior. Journal of Consulting and Clinical Psychology, 83(1), 199–212. https://doi.org/10.1037/a0037946
[1] Nelson
[2] Ager
[3] Topkaya, Şahin, Mehel
Quarterly Journal of Educational Psychology Skills
Islamic Azad University Tonekabon Branch
Vol. 15, No. 3, autumn 2024, No 59
Comparison of the impact of acceptance and commitment-based couple therapy and cognitive-behavioral couple therapy on reducing violence and marital attribution styles of couples seeking divorce
Majid Sadeghi1, Hossein Bagholi*2, Azarmidakht Rezaei2, Hojjatolah Javidi4
1) PhD student in psychology, Department of Psychology, Marvdasht Branch, Islamic Azad University, Marvdasht, Iran.
2) Department of Psychology, Marvdasht Branch, Islamic Azad University, Marvdasht, Iran
3) Department of Psychology, Zand Higher Education institute, shiraz, Iran
|
Abstract
The present study was conducted to compare the impact of acceptance and commitment-based couple therapy and cognitive-behavioral couple therapy on reducing violence and marital attribution styles of couples seeking divorce.This semi-experimental research is of an experimental type with a pre-test and post-test design with a control group. The statistical sample consisted of 60 couples applying for divorce in Yasuj city in the first quarter of 2012, who were selected by purposive sampling and randomly assigned to three groups of 20 people, cognitive behavioral couple therapy group, acceptance and commitment based couple therapy group, The control group (10 couples in each group) were included. Before and after the implementation of the interventions, the subjects responded to the Spouse Abuse Questionnaire and the Matrimonial Attitude Context Finding Scale. The results of covariance analysis showed that there is a significant difference between the average scores of subjects in the components of emotional violence and physical violence and marital documents in the experimental groups of cognitive behavioral couple therapy and acceptance and commitment-based couple therapy with the control group (P<0.05). ). Post Bonferroni test also showed that there is no significant difference between the two groups of cognitive behavioral couple therapy and couple therapy based on acceptance and commitment. Both interventions of couple therapy based on acceptance and commitment and cognitive-behavioral couple therapy are effective in reducing violence and improving marital documents of couples applying for divorce, and each of the interventions can be used separately or combined.
Keywords: Couple therapy based on acceptance and commitment, cognitive-behavioral couple therapy, violence, attribution styles.
|