تحول مبنای حکومت قانون از نظرگاه توماس هابز و ژان ژاک روسو
محورهای موضوعی : اندیشه سیاسی
1 - دکتری علوم سیاسی گرایش مسائل ایران، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
کلید واژه: حاکمیت قانون, قرارداد اجتماعی, اراده عمومی, دولت قانونمند, دولت قانونی,
چکیده مقاله :
در عصر جدید دو نگاه نسبت به حکومت قانون-که از بنیادیترین اصول حکومت داری مدرن محسوب می شود-به وجود آمد؛ رویکرد هابزی به حکومت قانون و رویکرد روسویی، که نقطه اشتراک هر دو رویکرد در مبنای آن ها یعنی ایدهی قرارداد اجتماعی است. هابز راس هرم جامعه یعنی حاکم را مبنای قانون می دانست و قدرت نامحدودی برای هیئت حاکمه در نظر داشت که با اولین توافق میان مردم و حاکم این قدرت به وی واگذار شده و مادامی که بقا و امنیت شهروندان تامین شود امکان تغییر و جابجایی او در هرم قدرت وجود ندارد. در طرح دیگری از حکومت قانون که از نظرگاه فلسفی روسو منشا میگیرد، اراده عمومی سرمنشا قانون و در جایگاهی بالاتر از حاکم واقع می شود. این اندیشه مبنای تحولاتی گسترده در رابطه حکومت و شهروندان در عصر جدید گردید که نمود عینی آن در انقلاب کبیر فرانسه مشاهده شد. طی قرون 19 و 20 م با همه تغییراتی که در مباحث حقوقی پیدا شد، پیوسته اهمیت این نگاه روسویی به حکومت قانون به عنوان مبنایی برای دموکراسی واقعی و نه دموکراسی صوری، بیشتر شده است. از این رو، کوشیدهایم در این مقاله این دو رویکرد به حکومت قانون را با یکدیگر مقایسه کرده و جنبه های نوآورانه قرارداد اجتماعی روسو را نشان دهیم. این پژوهش که با روشی توصیفی- تحلیلی صورت گرفته، مدخلی است بر پژوهش های گستردهتر و ژرفتر در اندیشههای سیاسی این دو نظریه پرداز برجسته در دنیای مدرن، با تاکید بر تحول مفهوم و مبنای حکومت قانون در عصر جدید.
In the new age, there are two views on the rule of law, which is one of the most fundamental principles of modern governance; Hobbesian approach to the rule of law and the Russian approach, in which both approaches share the idea of a social contract. Hobbes considered the ruler of the pyramid of society, the ruler, to be the basis of law, and intended unlimited power for the governing body, which was given to him by the first agreement between the people and the ruler. There is no power. In another plan of the rule of law, which derives from Rousseau's philosophical point of view, the public will is the source of law and in a higher position than the ruler. This idea became the basis for extensive changes in the relationship between government and citizens in the new era, which was reflected in the French Revolution. During the 19th and 20th centuries, with all the changes that took place in legal discourse, the importance of this Russian view of the rule of law as the basis for real democracy rather than formal democracy increased. Therefore, in this article, we have tried to compare these two approaches to the rule of law and show the innovative aspects of Rousseau's social contract. This descriptive-analytical research is an introduction to the broader and deeper research in the political thought of these two prominent theorists in the modern world, with an emphasis on the evolution of the concept and basis of the rule of law in the new era.
_||_