تأثیر برخی از حشره کش های متداول روی بالتوری سبز در شرایط آزمایشگاهی
محورهای موضوعی : آفات گیاهیسجاد فولادی آذر 1 , منیژه جمشیدی 2 , مسعود تقی زاده 3
1 - دانشجوی سابق کارشناسی ارشد، گروه گیاهپزشکی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز، تبریز، ایران
2 - استادیار، گروه گیاهپزشکی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز، تبریز، ایران
3 - مربی، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی، بخش تحقیقات گیاهپزشکی، اردبیل، ایران
کلید واژه: حشرهکش˓ جدول زندگی˓ زیرکشندگی˓ فراسنجه˓ Chrysoperla carnea,
چکیده مقاله :
مدیریت شیمیایی و بیولوژیک دو جزء اصلی مدیریت تلفیقی آفات هستند. مدیریت شیمیایی دارای اثرات سوء روی رفتار و فیزیولوژی حشرات بوده و اغلب روی موجودات غیر هدف تأثیر نامطلوب دارند. بالتوری سبز بهترین دشمن طبیعی آفات می باشد که در مزارع، باغات و جنگل های کشورمان به صورت گسترده مشاهده می شود و در عرصه طبیعت نقش مهمی در جلوگیری از تکثیر سریع آفات و برقراری تعادل حیاتی دارد. این بالتوری بیشترین توجه را به عنوان یک عامل کنترل بیولوژیک امید بخش در رهاسازی علیه آفات در گلخانه، مزارع و باغات به خود جلب نموده است. در ایـن مـطالعه، اثرات زیرکشندگی سه آفت کش پریـمیـکارب، ایمـیداکلـوپـراید و اکـسی دی متون متیـل روی بـالتـوری سـبز Chrysoperla carnea Stephens (Neuroptera: Chrysopidae) مطالعه شد .نتایج نشـان داد که هر سـه آفت کش در غلـظت LC30 به طـور معـنی داری فراسنجه های زیستی را در مقایسه با شاهد تغییر دادند. نرخ ذاتی افزایش جمعیت در شاهد 0/142 و در تیمار های پریمیکارب، ایمیداکلوپراید و اکسیدی متونمتیل به ترتیب 0/141، 0/140 و 0/134 روز1- به دست آمد. نتایج مقایسه میانگین ها نشان داد که از لحاظ این فراسنجه، بین شاهد و تیمار پریمیکارب اختلاف معنی داری نبود. ولی بین شاهد و تیمار های ایمیداکلوپراید و اکسیدی متونمتیل اختلاف معنی دار بود که نشان دهنده تأثیر منفی این حشره کش ها روی نرخ ذاتی افزایش جمعیت بالتوری می باشد. همچنین آفت کش های مورد استفاده بر روی نرخ بقا و امید به زندگی اثر منفی و معنی داری در سطح احتمال پنج درصد داشتند. با توجه به نتایج ذکر شده، آفت کش پریمیکارب دارای سمیت کمتری نسبت به بالتوری C. carnea بود. در حالی که استفاده دوره ای از دو آفت کش ایمیداکلوپراید و اکسیدی متونمتیل در برنامه های مدیریتی با استفاده از بالتوری C. carnea ضروری به نظر می رسد.
Chemical control and biological control are an important part of integrated pest management (IPM). Insecticides affect the physiology or behavior of insects, posing risks to non-target organisms. The green lacewing, Chrysoperla carnea which is the best predator natural enemies to control pests on farms, orchards and forests of the country widely perceived to be in nature and play an important role in preventing the rapid proliferation of pests and shall have the vital balance The green lacewing most attention as a promising biological control agent released against pests in greenhouses, farms and gardens has attracted. In this study, the effects of sublethal doses of Primicarb, Imidacloprid and Oxydemetonmethyl against Chrysopa carnea Stephens (Neuroptera: Chrysopidae) were determined and compared. The results showed that these insecticides at LC30 had significant effect on the stable population parameters. Intrinsic rate of population increase (r) values for control‚ Primicarb, Imidacloprid and Oxydemetonmethyl were 0.142‚ 0.141‚ 0.140 and 0.134 (day-1), respectively. According to our results, there was significant differences in Imidacloprid and Oxydemetonmethyl rate of population increase (P≤0.5) compared to the control; also, three insecticides had significant effect on survival rate and life expectancy compared to control. These results provided that Primicarb had lower toxicity on C. carnea but theoretical basis for the rational use of Imidacloprid and Oxydemetonmethyl insecticides and the utilization and protection of C. carnea.
_||_