بازتاب فرهنگی جشنهای ملّی در اشعار شاعران سبک خراسانی (با تاکید بر اشعار رودکی، فرخی، منوچهری و فردوسی)
محورهای موضوعی : فصلنامه تخصصی زبان و ادبیات فارسیعلی آل اسماعیلی دریاسری 1 , سیاوش مرادی 2 , لیدا نامدار 3
1 - دانشجوی دکتری زبان و ادبیّات فارسی، واحد خدابنده، دانشگاه آزاد اسلامی، خدابنده، ایران.
2 - ستادیار گروه زبان و ادبیّات فارسی، واحد همدان، دانشگاه آزاد اسلامی، همدان، ایران
3 - استادیار گروه زبان و ادبیّات فارسی و ادبیات تطبیقی دانشگاه آزاد اسلامی واحد خدابنده، خدابنده، ایران.
کلید واژه: فرهنگ, نوروز, مهرگان, سده, بهمنجه,
چکیده مقاله :
ارتباط بین شاعر و آداب و رسوم در هر جامعه بخش اعظمی از ادبیّات را تشکیل می دهد. آیینها و رسوم هر کشور سازندۀ عناصر فرهنگی جامعه بهشمار می آیند و تنوع و تعدّد این آیینها گواهی بر غنای فرهنگی یک جامعه است و در این میان جشنهای متنوع فرهنگ غنی ایران، در کنار عیدهای مذهبی به عنوان جزیی از فرهنگ، توجّه ویژهای را در آثار مکتوب به خود معطوف کرده اند که در هر دوره با آداب و مراسمی خاص برگزار میشده است. پژوهش حاضر به روش تحلیلی – توصیفی با بهرهگیری از شیوۀ کتابخانهای در پی تبیین شأن و جایگاه فرهنگی جشنهای ملّی همچون نوروز، مهرگان، سده و بهمنجه در نزد ایرانیان با تأکید بر اشعار سبک خراسانی و بازتاب کمیّت بهکار بردن هر عید در دیوان هر شاعر میباشد، دستاورد این بررسی بر این نکته صحه گذاشت که اگرچه زمینه پژوهش بیشتر این شعرها در ستایش حکمرانان و بزرگان دربارها بود؛ امّا آنچه مشهود بود بازتاب این جشنها در اشعار شاعران و توجه به فرهنگ خاص ایرانی و نشانههای آن و اهتمام درباریان به حفظ و اشاعۀ آداب و رسوم فرهنگ ایران بود. از اینرو میتوان با مطالعۀ آثار شاعران با اندیشۀ حاکمان درباری و روحیّۀ مردم همعصر آن آشنا شد و به اهمیّت و ارزش آنها در مقولۀ نظم فرهنگی و کارکرد مفیدی که در جهت نزدیکی اقوام ایرانی و همبستگی ملّی ایجاد مینموده اند، پی برد.
The relationship between the poet and customs in every society constitutes a large part of literature. Rituals and customs of every country are considered as the cultural elements of the society, and the diversity and multiplicity of these rituals is a testimony to the cultural richness of a society, and in the meantime, the various celebrations of Iran's rich culture, along with religious holidays as a part of culture, have received special attention in written works. They have pointed out that in each period, special rituals and ceremonies were held. Today, some of these celebrations and ceremonies, which are considered as symbols of Iranian culture, have been forgotten or have become less common among the people; But despite its long history, some of these celebrations have survived and the values behind them have been passed down from generation to generation. The present study seeks to explain the dignity and cultural status of these festivals among Iranians by emphasizing the poems of Rudaki, Farrokhi, Manouchehri and Ferdowsi and reflecting the quantity of each Eid in the divan of each poet, although most of these poems are in praise of rulers and courtiers; However, from the reflection of these celebrations and festivals in Persian poetry, one can get acquainted with the thought of court rulers and the spirit of its people and realize their importance and value in terms of cultural order and useful function that they have created for the proximity of Iranian tribes and national solidarity.
1- امیر معزی (1318)، دیوان امیر معزی، با مقدمه و حواشی عباس اقبال، تهران: اسلامیه.
2- بیانی، شیرین (1383)، «جشن مهرگان یکی از دو عید بزرگ ایران باستان»، فصلنامۀ هستی، شمارۀ 19 و 20: 102-85.
3- بیرونی، ابوریحان (1377)، آثارالباقیه، ترجمۀ اکبر داناسرشت، تهران: امیرکبیر.
4- پیرنیا، حسن (1391)، تاریخ ایران باستان (تاریخ مفصل ایران قدیم)، جلد 1، تهران، انتشارات نگاه.
5- حکیمآذر، محمّد (1390)، «اسلوب معادله در غزل سعدی»، پژوهشنامۀ زبان و ادبیّات فارسی، سال 3، شمارۀ 9: 184-163.
6- جاحظ، ابوعثمان عمروبن بحر (۱۳۳۲)، التاج، یافته استاد احمد زکی پاشا، ترجمۀ حبیبالله نوبخت، تهران: تابان.
7- رجبی، مجیدرضا (15 مهر 1387)، پیرامون جشن مهرگان، https://www. Namayeh.ir.
8- رضایی، عبدالعظیم (1385)، تاریخ نوروز و گاه شمار ایران، تهران: اقبال
9- رضی، هاشم (1392)، گاه شماری و جشنهای کهن در ایران امروز، چاپ چهارم، تهران: بهجت.
10- رودکی سمرقندی (1376). دیوان رودکی سمرقندی، بر اساس نسخۀ سعید نفیسی و ی. براگینسکی، چاپ دوّم، تهران: انتشارات نگاه.
11- رياحي، محمدامين (1379)، چهل گفتا ر، تهران: سخن.
12- درودگریان، فرهاد (1383)، «نوروز، سده، بهمنجه و اساطیر باستانی در شعر منوچهری»، پیک نور، شمارۀ 7، 119-108.
13- شیخالاسلامی، جواد (17 آبان 1400)، جشنهایی برای ایرانی بودن، https://www.mehrnews.com/news/5346424
14- صفا، ذبیحالله (1366)، تاریخ ادبیّات ایران، جلد اوّل، تهران: فردوس.
15- فرخی سیستانی (1335)، دیوان، به کوشش سیدمحمّد دبیرسیاقی، تهران: اقبال.
16- فردوسی (1376)، شاهنامه، چاپ دوّم، تهران: قطره.
17- کاظمیفرامرزی، نعمتاله (19مهر 1377)، مهرگان جشن کشاورزان، https://www. Namayeh.ir.
18- کریستنسن، آرتور (1385)، ایران در زمان ساسانیان، ترجمۀ رشید یاسمی، چاپ پنجم، تهران: صدای معاصر.
19- کریمیانسردشتی، نادر (1379)، «گفتارها و سرودهایی در آیین نوروزی»، کتاب ماه هنر، شمارۀ 30 و 29: 70-69.
20- كزازي، ميرجلال الدين (1382)، نامۀ باستان، تهران: انتشارات سمت.
21- مرادیغیاثآبادی، رضا (15 مهر 1383)، شکوه میترا جشن مهرگان، https://www. Namayeh.ir.
22- منوچهری دامغانی (۱۳۷۰)، دیوان منوچهری دامغانی، به کوشش سیدمحمّد دبیرسیاقی، تهران: زوّار.
23- ناصرخسرو قبادیانی (1357)، دیوان اشعار ناصرخسرو قبادیانی، به اهتمام مجتبی مینوی و مهدی محقّق، جلد اوّل، تهران: انتشارات امیرکبیر.
24- یاحقی، محمّدجعفر (1386)، فرهنگ اساطیر و اشارات داستانی در ادبیّات فارسی، تهران: فرهنگ معاصر.
25- یوسفی، غلامحسین (1369)، فرخی سیستانی بحثی در شرح احوال و روزگار و شعر او، چاپ سوّم، تهران: علمی.