دولت رانتی، اقتصاد دولتی، فرهنگ سیاسی و سرمایه اجتماعی در ایران
محورهای موضوعی : فصلنامه علمی تحقیقات سیاسی و بین المللیمحمد حسین پناهی 1 , اشرف امینی 2
1 - (Mhpanahi@yahoo.com). استاد و عضو هیأت علمی گروه علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی تهرا
2 - (Amini.ashraf423@gmail.com) . کارشناس ارشد مطالعات زنان دانشگاه علامه طباطبایی ته
کلید واژه: دولت رانتی, اقتصاد دولتی, سرمایهی اجتماعی, فرهنگ سیاسی پاتریمونیال, رانتجویی,
چکیده مقاله :
اغلب قریب به اتفاق کشورهای دارندهی منابع طبیعی، از درآمدهای مستقل از مالیات در جامعه برخوردارند و به علت وجود این درآمدها، رانتجویی و فساد در این کشورها به مراتب بیشتر دیده میشود. به نظر میرسد، برخورداری دولت از درآمدهای سرشار ناشی از صدور منابع طبیعی، تمایل برای بهرهبرداری از این منابع در افراد صاحب نفوذ را بالا برده و در نتیجه با ایجاد شبکه های حامی- پیرو دست به رانتجویی میزنند. با پیدایش نفت و تبدیل شدن آن به مهمترین منبع درآمدی دولت، ساختار اقتصادی ایران ماهیتی رانتی به خود گرفت و اقتصاد دولتی همراه با تمرکز منابع در شکلی جدید ادامه پیدا کرد این پژوهش به صورت توصیفی – تحلیلی و با استفاده از آمارهای موجود اقتصادی و مرتبط با سرمایهی اجتماعی، تلاش کرده است ارتباط رانت نفتی را با اقتصاد دولتی و تأثیر آن برفرهنگ سیاسی و سرمایهی اجتماعی در ایران بین سالهای 1368 تا 1384 مورد بررسی قرار دهد. یافته های این بررسی مقدماتی نشان می دهد که رانت نفتی منجر به سرمایه داری دولتی شده و فرهنگ سیاسی حامی- پیرو را تقویت کرده و سرمایهی اجتماعی را کاهش می دهد.
Most of the countries which possess natural resources have revenue separate from taxes from the people and due to this revenue rent seeking and corruption is more prevalent than other countries. It seems that huge revenue earned from export of natural resources has increased the tendency of influential people to exploit these resources to their benefit and as a result they are creating a network of supporter-follower to seek rent. With the discovery of oil and turning into the main source of government revenue، the structure of the economy got a rentier shape and the state run economy along with concentration of revenue continued in a new form. The present article by a descriptive analytical method is trying to find the relation of oil rent with state run economy and its impact on political culture and social capital between 1989 and 2005(1368-1384 Iranian years). The finding of the study shows that oil rent has led to state capitalism and this has developed the political culture of supporter-follower and as a result weakened the social capital.