واکاوی میزان همسازی خانههای تاریخی با شرایط زیستبوم در معماری قاجار: مقایسه خانه صادقی اردبیل با خانه بروجردی کاشان
محورهای موضوعی : باستانشناسی اسلامیسجاد رسولی دیان 1 , متینه رستمیپور 2 * , حبیب شهبازی شیران 3
1 - دانشجوی دکتری باستانشناسی، دانشگاه محقق اردبیلی، دانشکده علوم اجتماعی، اردبیل، ایران.
2 - دانشآموخته کارشناسی ارشد باستانشناسی، دانشگاه محقق اردبیلی، دانشکده علوم اجتماعی، اردبیل، ایران..
3 - دانشیار، گروه باستانشناسی، دانشگاه محقق اردبیلی، دانشکده علوم اجتماعی، اردبیل، ایران.
کلید واژه: معماری, خانههای تاریخی, اردبیل, کاشان, سازگاری اقلیمی,
چکیده مقاله :
در ایران، هماهنگی معماری با خصوصیات آبوهوایی هر منطقه از دیرباز مورد توجه بوده است. مطالعه مبانی شکلدهنده معماری در بستر شهرهای ایران نشان میدهد که همواره اقلیم و طبیعت نقش بسزایی در شکلگیری شهرها و به تبع آن معماری و به ویژه مسکن داشته است. پژوهش پیشرو همسازی و هماهنگی دو بنای تاریخی خانه صادقی اردبیل و خانه بروجردی کاشان را با اقلیم و جغرافیای دو ناحیه مورد مطالعه و مقایسه تطبیقی قرار میدهد. هدف از پژوهش، گونهشناسی معماری و عناصر تزئینی خانههای تاریخی صادقی اردبیل و بروجردی کاشان در عصر قاجار و مقایسه تطبیقی آنها از منظر میزان همسازی با اقلیم است. در واقع این پژوهش به صورت تحلیلی ـ تاریخی و بر اساس پیمایش نگارندگان در بافت تاریخی اردبیل و کاشان، همراه با مطالعات کتابخانهای؛ ویژگی عناصر معماری این بناها را به عنوان متغیرهای اصلی مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد و در نهایت به دنبال نسبت و میزان انطباق این متغیرها با نوع اقلیم در هر منطقه است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که نظام معماری ایرانی در دو اقلیم مورد مطالعه، نه تنها در مغایرت با اصول، معیارها و استاندارهای معماری پایدار و ویژگیهای زیستمحیطی نبوده؛ بلکه در پیوندی کامل با آن قرار دارد. هر دو خانه صادقی اردبیل و بروجردی کاشان متناسب با اوضاع اقلیمی، فرهنگی و اجتماعی هر کدام از شهرها بنا نهاده شده و مهمترین تأثیرات اقلیم بر بناها را میتوان در جهتگیری و زاویهبندی پلان بناها، موقعیت فضاهای اندرونی، ویژگیهای حرارتی، تهویههای مناسب، اندازه و ابعاد بازشوها، انتخاب نوع پلان و میزان فشردگی و مصالح بومی و متناسب با اقلیم بازشناسی نمود.
In Iran, the harmony between architecture and the climatic characteristics of each region has long been a subject of careful consideration. Studies on the formative principles of architecture within the context of Iranian cities reveal that climate and nature have always played a crucial role in shaping urban fabric and, consequently, architectural forms—particularly residential architecture. This research undertakes a comparative analysis of the ecological compatibility and adaptation of two historic houses, the Sadeghi House in Ardabil and the Boroujerdi House in Kashan, in relation to the climate and geography of their respective regions. The primary objective is a typological and decorative element study of these Qajar-era historic houses, coupled with a comparative assessment of their adaptation to local climate conditions. Employing an analytical-historical methodology, based on the authors’ field surveys in the historic districts of Ardabil and Kashan, alongside comprehensive library research, this study analyzes the architectural elements of these houses as the main variables. Ultimately, it examines the extent to which these variables correspond with the climatic characteristics of each region. The results demonstrate that the Iranian architectural system in these two distinct climates not only does not conflict with sustainable architectural principles and environmental standards but is integrally aligned with them. Both the Sadeghi House and the Boroujerdi House were constructed in harmony with the climatic, cultural, and social conditions of their cities. The most significant climatic influences on the buildings can be observed in the orientation and angular configuration of the floor plans, the positioning of interior spaces, thermal characteristics, effective ventilation, size and dimensions of openings, choice of plan typology, degree of spatial compactness, and use of native materials adapted to the local climate.
آرشیو میراث فرهنگی استان اردبیل
آرشیو میراث فرهنگی شهرستان کاشان
آروینی،عباس علی، نیازی (1385). خانه¬های تاریخی کاشان؛ ویژگی های اقلیم شناختی معماری بومی شهر کاشان. علوم اجتماعی، پژوهشنامه کاشان، شماره3، 83 - 107
بل، سایمون (1382). منظر- الگو، ادراک و فرایند. ترجمه بهناز امین¬زاده. تهران: دانشگاه تهران
پیرنیا، محمدکریم (1382). سبک¬شناسی معماری ایرانی، تهران: پژوهنده و نشر معمار
چرمایف، سرچ، الکساندر،کریستوفر (1353). عرصه های زندگی خصوصی وزندگی جمعی. ترجمه منوچهر مزینی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران
خضری، زهره (1388). آسباد، تجلی¬گاه هنر و صنعت. نامه معماری و شهرسازی، شماره 2، 111 – 123.
زندیه، مهدی، پروردی¬نژاد، سمیرا (1389). توسعه پایدار و مفاهیم آن در معماری مسکونی ایران. فصلنامه مسکن و محیط فردا، شماره 130، 2 -21.
طاهباز، منصوره و جلیلیان، شهربانو (1381). بررسی روش های صرفه جویی انرزی در مسکن روستایی استان اردبیل. دومین همایش بهینه سازی مصرف سوخت در ساختمان، 57 - 72
قبادیان،وحید (1373). بررسی اقلیمی ابنیه سنتی ایران. تهران: دانشگاه تهران
معماریان، غلامحسین (1373). آشنایی با معماری مسکونی ایران (گونه¬شناسی درون گرا). تهران: دانشگاه علم وصنعت ایران
مولانایی، صلاح¬الدین؛ اکبری، احسان (1392). بازشناخت راهکارهای اقلیمی جهت تامین شرایط آسایشی در منطقه زاگرس ایران با نگاهی ویژه به روستای هجیج. بوکان: کتاب مجموعه مقالات همایش معماری پایدار و توسعه شهری
نوابخش، مهرداد، شیرازی،محمد، آقااحمدی، قربانعلی (1389). نگرشی جامعه شناسانه بر معماری خانه¬های تاریخی کاشان. مجله هویت شهر، 20 (8)، 45-54
Haidegger,M. (1962). Being and time. Translated by John Macquarrie & Edward Robinson. New York, Blackwell Publishers Ltd
Rapoport, A. (1969). House From and Culiure.Englewood Cliffs. N.J. Prentice-Hall
Golany,G. (1988). Earth-Sheltered Dwellings in Tunisia. Ancient Lessons for Modern. Design, Newark: University of Delaware Press.
Waren,J. (1999). Conservation of Earth Struc tures. Oxford, Butter worth-Heinemann
Chermayeff,S., A.C. (1974). Community and privacy. Translated by Mozayeni,M, Tehran, University of Tehran.
Bell, S. (2003). Landscape-Pattern,Perception and process. Translated by Aminzadeh, Tehran, University of Tehran.