بررسی مضامین حکمی و تعلیمی در دیوان زیب مگسی در قیاس مضامین دیگر
محورهای موضوعی : شاهنامه
مجیب الرحمان دهانی
1
,
منصور نیک پناه
2
*
1 - دانش آموخته دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه سیستان و بلوچستان، زاهدان، ایران
2 - دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی، مجمتع آموزش عالی سراوان، سراوان، ایران (نویسنده مسئول)
کلید واژه: کلید واژهها:زیب مگسی, معنا, اخلاق, معنویت, حکمت.,
چکیده مقاله :
میرگل محمدخان زیب مگسی از شعرای توانمند و صاحب اندیشه بلوچستان پاکستان است که غالب اشعار وی به تقلید از شاعران کلاسیک ایرانی سروده شده است و در برگیرنده اندیشه های اخلاقی ،تعلیمی ،غنایی و عرفانی است. آنچه به کلام زیب مگسی انسجام بخشیده، انتخاب معانی مناسب و موفق در موضوعات و موقعیت های متفاوت است. هدف از پژوهش پیش رو آن است تا با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای ذهن و معنا در اشعار میرگل محمد زیب مگسی با استفاده از آمار و نمودار به صورت علمی مورد بررسی قرار بگیرد. براساس بررسی های صورت گرفته شاعر ضمن این که در سرایش اشعار خود به ساختار و صنایع مختلف شعری توجه بسیاری داشته و نوآوریهایی در بحور عروضی و طبع آزماییهایی در انواع شیوههای شعری از خود نشان داده نه تنها از اندیشه و معنا غافل نبوده بلکه به صورت ظریفی به مفاهیم شعری توجه نشان داده است.در دیوانهای وی مضامین تربیتی و اخلاقی بسامد بسیاری دارد و سایر مضامین رایج در شعر وی شامل عناصر عرفانی، عاشقانه، مذهبی، حکمی، پند و اندرز، مدح و ستایش و منقبت به چشم میخورد که حاصل غور و مداقّه وی در دیوانهای شعری بزرگان ادب فارسی است. در مقایسه کلی، مضامین اخلاقی حدود 49 درصد اشعار را تشکیل می دهد. پس از مضامین عاشقانه 22 درصد، مضامین حکمی 13 درصد، مضامین عرفانی 9درصد و مضامین دینی 7 درصد مضامین را دارا هستند.
Mirgul Mohammad Khan Zeib Magsi is one of the powerful poets and intellectuals of Baluchistan, Pakistan, most of his poems are written in imitation of Iranian classical poets and include moral, educational, lyrical and mystical thoughts. The meaning in Zeib Magsi's poetry prevails over the theme and structure. In fact, he took great and grand meanings from Iranian poets and added his thoughts to it. and situations are different. The aim of the present research is to scientifically examine the mind and meaning in the poems of Mirgol Mohammad Zeib Magsi by descriptive-analytical method and using library sources. Based on The investigations conducted on the poet, while he paid a lot of attention to the structure and different poetic industries in writing his poems and showed innovations in prosody and experiments in various poetic methods, he was not only not oblivious to thought and meaning, but also subtly The poetic concept has shown attention. In his Diwans, there are many frequent moral themes and other common themes in his poetry include mystical, romantic, religious, judgmental, advice, praise, and praise elements, which are the result of his thoughtfulness. It is in the poetry divans of the greats of Persian literature. In general comparison, moral themes make up about 49% of poems. After romantic themes, 22%, religious themes are 13%, mystical themes are 9%, and religious themes are 7%.
منابع:
ابراهیمیان،حجت الله، حدیث دل(تذکره شعرای پارسی گوی بلوچستان)خانه فرهنگ ج.ا. ایران، کویته، خرداد1378ش.
ابن عربی،فصوص الحکم والتعلیقات علیه به قلم ابوالعلاء عفیفی، تهران1370
انصاری، خواجه عبدالله,مناجات نامه، کرمان: خدمات فرهنگی کرمان.1382
خرمشاهی، بهاءالدین، «حافظنامه»، چاپ یازدهم/ ویراست دوم، تهران: شرکت انتشارات علمیو فرهنگی.1385.
خلیلی جهانتیغ، مریم، احوال و آثار زیب مگسی و دیوان نویافته او، با همکاری علی کمیل قزلباش،مشهد: مرندیز، زاهدان: دانشگاه سیستان و بلوچستان،1393.
رضوی،سید سبط حسن، فارسی گویان پاکستان، راولپندی، مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان،1353ش.
ریاض، محمد، شعر فارسی و خدمات زیب مگسی، نشریه معارف اسلامی، دوره جدید ش21، 1354
زرین کوب، عبدالحسین، حدیث خوش سعدی درباره زندگی و اندیشه سعدی، تهران: سخن.1378.
------------------- ارزش میراث صوفیه، چاپ دوازدهم، تهران: مؤسسه انتشارات،1378.
زیب مگسی، گل محمد، خزینه الاشعار، با مقدمه پروفسور شرافت عباس، انجمن فارسی بلوچستان. 1996م.
...................................... زیب نامه، مقدمه پروفسور شرافت عباس،بلوچستان: انجمن فارسی بلوچستان. 1995م.
سجادی، سید جعفر، فرهنگ اصطلاحات و تعبیرات عرفانی، تهران: طهوری1389.
¬¬سهروردی،شهاب الدین، عوارف المعارف، چ2، تهران: علمی و فرهنگی،1375.
شجاع زاده، بررسی عناصر پنجگانه شعری در دیوان گل محمد خان زیب مگسی، پایان نامه کارشناسی ارشد رشته زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه سیستان و بلوچستان1395.
شفيعي کدکني،محمد رضا، موسيقي شعر،تهران:آگاه.1386.
عباس،سید شرافت، بلوچستان مین فارسی شاعری کی پچاس سال، کویته، کوژک پیلشرز،1999م.
علی شاه، زیب مگسی سخن سرای برجستۀ قرن چهاردهم هجری، دانش اسلام آباد، فصلنامه مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان، ش75-74. 1383.
............................. بازتاب غدیر خم در قصاید زیب مگسی، نامه پارسی،ش52صص90-70. 1389.
کوثر،انعام الحق، بلوچستان مین فارسی شاعری، کویته، آکادمی بلوچی، 1968م.
معین، محمد، «فرهنگ معین»، تهران: امیرکبیر.1372
مولانا جلالالدین محمد بلخی، دیوان شمس، تهران: طلایه.1384.
نوربخش، جواد ،در خرابات، تهران: یلدا قلم.1384.
نشریه علمی پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال شانزدهم، شمارۀ شصت و سوم، پاییز ۱۴۰۳، ص 86-59
|
بررسی مضامین حکمی و تعلیمی در دیوان زیب مگسی در قیاس مضامین دیگر
مجیبالرحمان دهانی،1 منصور نیکپناه2*
چکیده
میرگلمحمدخان زیب مگسی از شعرای توانمند و صاحباندیشۀ بلوچستان پاکستان است که غالب اشعار وی به تقلید از شاعران کلاسیک ایرانی سروده شده و دربرگیرندۀ اندیشههای اخلاقی، تعلیمی، غنایی و عرفانی است. معنا در شعر زیب مگسی بر مضمون و ساختار غلبه دارد درحقیقت او معانی بزرگ و شامخ را از شاعران صاحب سبک ایرانی گرفته و اندیشههای خویش را بر آن مزید کرده است. آنچه به کلام زیب مگسی انسجام بخشیده، انتخاب معانی مناسب و موفق در موضوعات و موقعیتهای متفاوت است. هدف از پژوهش پیش رو آن است تا با روش توصیفیتحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای ذهن و معنا در اشعار میرگلمحمد زیب مگسی با استفاده از آمار و نمودار بهصورت علمی مورد بررسی قرار بگیرد. براساس بررسیهای صورتگرفته شاعر ضمن اینکه در سرایش اشعار خود به ساختار و صنایع مختلف شعری توجه بسیاری داشته و نوآوریهایی در بحور عروضی و طبعآزماییهایی در انواع شیوههای شعری از خود نشان داده، نهتنها از اندیشه و معنا غافل نبوده بلکه بهصورت ظریفی به مفاهیم شعری توجه نشان داده است. در دیوانهای وی مضامین تربیتی و اخلاقی بسامد بسیاری دارد و سایر مضامین رایج در شعر وی شامل عناصر عرفانی، عاشقانه، مذهبی، حکمی، پند و اندرز، مدح و ستایش و منقبت به چشم میخورد که حاصل غور و مداقّۀ وی در دیوانهای شعری بزرگان ادب فارسی است. در مقایسۀ کلی، مضامین اخلاقی حدود 49 درصد اشعار را تشکیل میدهد. پس از مضامین عاشقانه 22 درصد، مضامین حکمی 13 درصد، مضامین عرفانی 9 درصد و مضامین دینی 7 درصد مضامین را دارا هستند.
واژگان کلیدی: زیب مگسی، معنا، اخلاق، معنویت، حکمت.
1. مقدمه
شاعران در هر عصر و زمانهای با توجه به مقتضیات زمانۀ خود میسرایند و عناصر اجتماعی و فرهنگی و اعتقادی را در اثر خود منعکس میکنند. شعر فارسی دارای سرچشمههای متعددی است؛ بهویژه شاعران متأخر از آبشخورهای فراوان بزرگان ادبی نیز بهره میگیرند و اگر نوآوریهایی نداشته باشند، شعر آنها تقلیدی صرف از آثار دیگران خواهد بود؛ درحالیکه شعر حادثهای است که در زبان رخ میدهد و تازگی آن از ویژگیهای مهم است (شفيعي کدکنی، 1386: 5). نواب میرگلمحمد در سیزدهم رمضان سال 1301ق به دنیا آمد. پدرش نواب قیصرخان از سرداران نامی و بزرگ پاکستان به شمار میرفت که زیب مگسی بعد از پدر عهدهدار قبیله خود میشود و در همین دوره بهعنوان شاعری چندزبانه مطرح میشود. نخستین اثر منظوم زیب مگسی زیبنامه یا پنج گلدسته زیب است که مشتمل بر پنج دیوان مختصر فارسی با 3385 بیت است و در سرودن آن از صنایع مختلفی استفاده کرده است؛ ازجمله اینکه اشعاری را با الزام حذف یکی از حروف الفبا یا الزام به کاربرد حروف بینقطه یا نقطهدار سروده است و همچنین طبع خود را در بحور مختلف آزموده و بحرهای چندی هم از خود ابداع نموده است. ازاینرو دیوان وی میدان طبعآزمایی متکلفانۀ اوست و درعینحال از معنا غافل نمانده است. خزینة الاشعار اثر دوم وی است. شعرش روان و زبان و بیانش ساده و استوار است. این شاعر گرانقدر و فارسیگوی ایالت بلوچستان پاکستان در سال 1953م در هفتادسالگی چشم از جهان فروبست (ریاض، 1356ش: 77؛ رضوی، 1353: 250؛ کوثر، 1968: 160) و در روستای اجدادی خویش جهل مگس به خاک سپرده شد (عباس، 1996م: 38؛ ابراهیمیان، 1378ش: 133). او در زمان خود لقب ملکالشعرایی داشت آثار وی شامل سه کتاب است: خزینة الاشعار، در سال 1931م و زیبنامه در سال 1936 در لکنهو چاپ شده و ارمغان عاشقان تاکنون به چاپ نرسیده است.
در دیوانهای وی مباحث ادبیات تعلیمی، اخلاقی، جامعهشناسی و جامعهشناختی، سیاسی و حکمرانی، حکمی و دینی و فرهنگی به چشم میخورد که موضوع این تحقیق است. در پایان به این پرسش اصلی پاسخ میدهیم که درونمایههای اصلی شعر گلمحمد زیب مگسی چیست و به کدام یکی از عناصر معنایی بیشتر توجه نشان داده است؟
1-1. اهداف و ضرورت تحقیق
زیب مگسی شاعری از دیار بلوچستان است که به چند زبان شعر سروده است و در این تحقیق اشعار فارسی وی در دو دیوان چاپشده بررسی میشود. اهمیت این شاعر بهرهگیری از آثار پیشینیان و تضمین اشعار آنها و همچنین طبعآزمایی به اشکال مختلف است که ایجاب میکند برای شناخت شخصیت شعری وی تحقیق بیشتری صورت گیرد؛ بنابراین اهداف تحقیق شامل این موارد است:
1. شناخت بنمایههای شعری زیب مگسی؛
2. شناخت بسامد کاربرد مضامین مختلف در اشعارش.
1-2. پیشینۀ تحقیق
علیشاه (1383) در مقالۀ «زیب مگسی سخنسرای برجستۀ قرن چهاردهم هجری» به معرفی این شاعر و آثار او پرداخته است. وی همچنین در مقالۀ «بازتاب غدیر خم در قصاید زیب مگسی» (همو، 1389) به بررسی بازتاب این واقعه در شعر گلمحمدخان پرداخته است. براساس این مقاله، در دیوان خزینة الجواهر 51 قصیده در شأن امام علی سروده شده است.
همچنین شجاعزاده (1395) در پایاننامۀ کارشناسی ارشد خود با عنوان بررسی عناصر پنجگانۀ شعری در دیوان گلمحمدخان زیب مگسی، عناصر شعری آثار این شاعر را از جهات مختلف بررسی نموده و با نمودارهایی بسامد آنها را نشان داده است. این عناصر عبارتاند از: تخیل، عاطفه، موسیقی، زبان و شکل شعر.
1-3. روش تحقیق
این تحقیق به روش توصیفیتحلیلی انجام شده است؛ بهاینترتیب که با خوانش اشعار گلمحمدخان، مواردی که دلالت بر حوزۀ معنایی میکند، فیشبرداری، طبقهبندی و تحلیل شده است.
2. بحث
2-1. معرفی آثار
اشعار کتاب خزینة الاشعار همه در قالب مسمط پنج مصراعی سروده شده و همۀ آنها تضمین غزلیات شاعران معروفاند. شاعرانی که وی در مخمسات خود اشعار آنها را تضمین کرده است، شامل شاعران ایرانی، افغانی و هندی هستند که برخی مشهور و برخی گمناماند. نزدیک به صد شاعر در این مخمسات تضمین شدهاند و برخی از آنها را چندین بار در شعر خود آورده است؛ مانند صائب، حافظ، سعدی، میرجان محمد لوهری، جامی و نظامی. زیبنامه در ۱۳۳۲ش اختتام یافته و بیشتر اشعار آن در قالب غزل است. این غزلها از لحاظ الفبایی ترتیب یافته است. زیب در این غزلیات، از آنچه معمول عام بوده فراتر رفته است. قاعده این بوده که حرف آخر ردیف ابیات به ترتیب هجایی میآمد. اما زیب حرف اول ابیات غزلها را نیز از همان حرف هجایی آغاز کرده که شعر به آن ختم میشود. در واقع بهدنبال ایجاد طرحهای تازه و نوآوری در شعر است و همین امر موجب شده دیوان وی بسیار خاص باشد. نمونهای از این نوآوری را در این غزل میبینیم:
ای از بهشت بوی تو خجلت بهار را |
| پیچ از کمند موی تو مشك تتار را |
آهو بر آهوست ز حیای چشم تو |
| غم از غبار خط تو خط غبار را |
|
| (زیب مگسی، 1995م: 1) |
این کتاب را به چند بخش تقسیم نموده و برای هریک نامی گذاشته است. بخش ابتدای کتاب زیبنامه، شامل غزلهایی است که براساس حرف اول و آخر ابیات نامگذاری شده که شامل 26 حرف الفباست، بخش دوم کتاب، «دیوان عجیب» نام دارد که در آن 28 غزل را در صنعت ترک حروف سروده که شامل همۀ حروف الفبا میشود. مانند «غزل در صنعت ترک النون» با مطلع:
ای به تاج خوبروی پادشاه |
| شمع پیش تو چو پیش مهر و ماه |
|
| (همان: 26) |
«ديوان البحور» پنج گلدسته، بخش سوم کتاب است که به فراست زیب در علم عروض شناخته میشود. زیب در آن در بحور مختلف ۱۵۳ غزل سروده است. بخش چهارم کتاب «الصنایع ترجیعبند» نام دارد که در آن اشعاری در قوالب ترجیعبند، ترکیببند، مستزاد، مثلث، مربع، مخمس، مسدس، مسبع، مثمن، متسع، معشر و همچنین غزل در صنایع مختلف ازجمله جمع، تقسیم، تفریق، جمع و تفریق، جمع و تقسیم، جمع و تفریق و تقسیم، صنعت طباق، صنعت اطراد، ارصاد، سیاقةالاعداد، قول بالموجب، مقابله، مراعاتالنظیر، لف و نشر و...، قصیدۀ بینقطه، قصیدۀ کاملاً فارسی و قصیدۀ مصنوع آمده است.
2-3. بحث در گسترۀ معنایی
مضامین شعری هر شاعر برگرفته از نیات درونی شاعر و براساس اعتقادات و زمانۀ زندگی هر شاعر است. زیب مگسی، شخصیتی مذهبی و عارفمآب دارد و با آثار اغلب شاعران آشناست و پیداست که در همۀ آنها غور کرده و مضامین شعری را خوب میشناسد و با توجه به اینکه در کتاب خزینة الاشعار غزلهای بسیاری از شاعران را تضمین کرده، مضامین وی شامل همۀ سرودههای تضمینشده است که اغلب در حوزۀ اخلاق و عرفان است و در لابهلای آنها مباحث عاشقانه و حکمی و دینی نیز مطرح میشود. اگر حس و حال و معانی انسانی و بزرگ در شعری مطرح نباشد، قدرت کلام و والایی سخن شاعر و احاطۀ او بر زیروبمهای زبان هنری نیز جای آن معانی و عواطف انسانی را نخواهد گرفت و سخن او متکلف و بیروح خواهد بود. بنابراین باید گفت روح هر سخن هنری، معنا و عاطفه است و بیآن کلام گوینده سرد و بیروح و بیتأثیر خواهد بود. این معانی خواهناخواه از تجربیات زندگی فردی و اجتماعی شاعر نشئت میگیرد و زمینۀ عاطفی شعر او را فراهم میآورد (خلیلی جهانتیغ، 1393: 55).
مهمترین معانی که در شعر زیب به کار رفته، عبارت از این مؤلفههاست: اخلاقیات، عشق، عرفان، حکمت، حمد، منقبت، مدح و ستایش.
2-3-1. مضامین حکمی
در میان مضامین حکمی، دنیاگریزی با بسامد 26 درصد، بیشترین مضمون را تشکیل میدهد. این مضمون به شکلهای مختلف مستقیم و غیرمستقیم در اشعار زیب آمده است. مضمون ناپایداری دنیا دارای بسامد 17 درصد و مضمون دوراندیشی و عبرت دارای بسامد 14 درصد است. پس از آن امید با 10 درصد بسامد و بدذاتی فلک با بسامد 7 درصد قرار دارد. (نمودار 1). سایر مضامین اهمیت چندانی ندارند. بنابراین میبینیم که تأکید زیب مگسی بر گذشت روزگار و ناپایداری دنیاست؛ ازاینرو زندگی دنیایی را نباید جدی گرفت. به نمونههایی از این مضامین اشاره میشود:
2-3-1-1. تسامح و تساهل
به عقیدۀ زیب مگسی تعصب در هیچ موردی خوب نیست و حتی باید با منکران نیز رفتار خوبی داشت:
تعصب خاک بر سر میرود از کوچهام بیرون |
| به منکر هم موافق میشوم این است آیینم
|
|
| (همان: ۱۶۰) |
منظور وی این است که در مورد هیچ اعتقاد و دینی نباید تعصب داشت و با همه نوع اعتقادی میتوان سازگار بود. این نوع تسامح را در آموزههای مسیحیت نیز میبینیم که در انجیل آمده است حتی با دشمنانتان مهربان باشید و بدرفتاری نکنید.
خم می بر سر صنعان چو بدیدیم بگفتیم |
| عشق پروانه کند باشد اگر مانع مذهب |
از تعصب نزنی گام بصحرایی شهرت |
| باش معروف چو معروف به پهنایی مشرب |
|
| (همان: 205) |
2-3-1-2. مرگاندیشی
در هنگام ناامیدی مرگ را بیشتر میپسندد:
زیب کام من است مرگ کنون |
| ناامیدی چو حاصل است مرا |
|
| (همان: ۱۰۱) |
2-3-1-3. بدذاتی فلک
او انسانها را نصیحت میکند که از دنیا و فلک انتظار نیکی نداشته باشند زیرا نیش و نوش آن باهم است:
خیال خوردن حلوا مبند زیر فلک |
| که نوش نیز کم ز زهر نیست زین طباخ |
|
| (همان: 7) |
فلک بدخواه و بر کین است با تو |
| نظر بر همت دلخواه باید |
|
| (همان: 44) |
آسمان قصاب بیرحمست ما چون گوسپندان |
| زیب خواهد کشت روزی کارد این قصاب ما را
|
|
| (همان: 58) |
2-3-1-4. ناپایداری دنیا
یکی از موضوعات مورد توجه زیب مگسی در مجموعه اشعارش بحث دنیاگریزی است. زیب از دنیا تصویری بسیار ناامیدانه دارد. دنیا و لذتهای گذرای آن شایستگی دل بستن را ندارد. در نگاه وی دنیا مردار است و عارفان دنیاپرست نیستند و به عالم بالا میاندیشند.
اهل دنیا بهر دنیا میروند |
| عاشقان در ملک بالا میروند |
عارفان در قعر دریا میروند |
| آن فقیرانی که اینجا میروند |
|
| (همان: 64) |
چیست دنیا راحت ظل سحاب |
| زندگی برف است و گیتی آفتاب |
|
| (زیب مگسی، 1995م: 26) |
دل کن ز تعلقات دنیایی |
| کن شاهی حالت گدایی را |
|
| (همان: 46) |
2-3-1-5. صبر کردن
برای بیان این مضمون تلمیحی به داستان یوسف(ع) دارد که یادآور صبر یعقوب و یوسف برای دیدار یکدیگر است:
به زندان صبر کن ای زیب همچون یوسف کنعان |
| که دانم مژدهات گوید سروش غیب ناگاهان |
|
| (همان: 39) |
2-3-1-6. قناعت
وی در مخمسی که با غزل صائب سروده، به مردم توصیه میکند که برای مال دنیا کمتر خود را آزار دهند و از نااهلان چیزی طلب نکنند.
برای استخوانها چون سگان در هر طرف کم دو |
| شناس از زور جمعیت کباب و قند نان جو |
مجو شربت ز نااهلان به طاس آب قانع شو |
| حیات جاودان خواهی به صحرای قناعت رو |
|
| (همان: 37) |
جدول 1: مضامین حکمی
مضامین | تساهل و تسامح | مرگاندیشی | بدذاتی فلک | ناپایداری دنیا | امید | شادی | عبرت | دوراندیشی | دنیاگریزی | قناعت | کل |
بسامد | 6 | 9 | 12 | 30 | 18 | 3 | 24 | 24 | 46 | 3 | 175 |
نمودار 1: بسامد مضامین حکمی
2-3-2. مضامین عرفانی و فلسفی
زیب مگسی گرایش فوقالعادهای به تصوف داشته و مرید خواجه غلام فرید چشتی بوده است و چندین قصیده در عرض ارادت نسبت به وی دارد (خلیلی جهانتیغ، 1393: 22). در شعر زیب اشارات بسیاری به مضامین عرفانی شده است و میتوان گفت یکی از بنمایههای مهم شعر وی همین مضامین است که اغلب با مضامین عاشقانه و اخلاقی در هم آمیخته است. در این بخش برخی از مضامین بهشکل آماری بررسی شده است.
براساس دادههای آماری، بیشترین مضمون عرفانی نفسستیزی و سلوک عرفانی است که 13 درصد بسامد دارند. پس از آن وحدت وجود، توکل و تسلیم و رضا با 11 درصد بسامد قرار میگیرند. جبر و اختیار 8 درصد، جاودانگی 7 درصد، توسل به پیر 6 درصد، کرامت و قرب 5 درصد، ارزش انسان 4 درصد و توحید و همت 3 درصد بسامد دارند (نمودار 2).
2-3-2-1. وحدت وجود
وحدت وجود از نظریات عرفانی است که معتقدان آن میگویند: «موجودات مظهر خدايند و وراى اين مظاهر يك حقيقت فناناپذير وجود دارد كه خدايش مىناميم» (سهروردی، 1375: 5). خواجه عبدالله در مناجاتنامه نیز بهصراحت میگوید غیر از خدا هیچچیز وجود ندارد: الهى! همه تو، ما هيچ، سخن اين است، بر خود مپيچ (انصاری، 1382: 3). زیب مگسی در باب وحدت وجود بیاناتی دارد که یادآور اشعار مولوی است. مولانا همهچیز را خداوند میبیند و خداوند را نیز در همهچیز تجلییافته میداند:
نوح تویی روح تویی فاتح و مفتوح تویی |
| سینۀ مشروح تویی بر در اسرار مرا |
|
| (مولوی، 1384: 63) |
او همۀ عناصر را جلوهای از خدا میداند و میگوید خدا در همهچیز هست و جمال او را در عناصر طبیعت میتوان تماشا کرد:
تویی خود گوهر و هم موج دریا |
| تویی خود گلشن و هم کوه و صحرا |
تویی خود آسمان و ماه و بیضا |
| چو خورشید جمالت گشت پیدا |
|
| (زیب مگسی، 1996م: 29) |
همچنین او در باب وحدت و کثرت میگوید در عالم وحدت نیک و بد وجود ندارد و همهچیز یکسان است. این اعتقاد را در آرای مولوی و برخی متصوفه نیز میتوان
دید:
به وحدت نیست فرق نیک و هم بد |
| یکی دان سنگ خارا و زبرجد... |
ز وحدت میشود کثرت فراموش |
| یکی دانستن ایمان است و هم هوش |
|
| (همان: 29) |
مولوی نیز در این مورد چنین گفته است:
همه جورها وفا شد همه تيرگى صفا شد |
| صفت بشر فنا شد صفت خدا درآمد |
همه نقشها برون شد همه بحر آبگون شد |
| همه كبريا برون شد همه كبريا درآمد |
همه خانها كه آمد در آن به سوى دريا |
| چو فزود موج دريا همه خانها درآمد |
|
| (مولوی، 1384: 318) |
2-3-2-2. توسل به پیر
پیر در ادب عرفانی از ملزومات سالک است. زیب مگسی هم به این امر واقف است و در این ابیات اشاره میکند که حب پیر موجب رسیدن به حق و وصل یار است، زیرا او قبلاً واصل شده است. در این ابیات هم اصطلاحات عرفانیِ وصل، واصل، فیض، کامل، آیینه، همت و رضا به کار رفته است:
ولای حق ز حب پیر در دل میشود پیدا |
| ز شغل دم کلید قفل مشکل میشود پیدا |
مراد وصل یار از شیخ واصل میشود پیدا |
| صفای دل ز فیض پیر کامل میشود پیدا |
|
| (زیب مگسی، 1996م: 23) |
2-3-2-3. جاودانگی
فنا و بقا از اصطلاحات عرفانی است که زیب به آن توجه نشان داده و در اشعار خود دنیا را به صحرایی فانی تشبیه نموده که در برابر ملک جاودانی قرار دارد. رسیدن به این مقام را هم در گرو رضا و خاموشی دانسته است:
از این صحرای فانی دل به ملك جاودان درکش |
| رضا باغیست دلکش رخت در این بوستان درکش |
سراندر جیب خاموشی و گفتار و بیان درکش |
| جهان تیرهست و ره مشکل جنیبت را عنان درکش |
زمانی رخت هستی را به خلوتگاه جان درکش
|
| (همان: 207) |
2-3-2-4. کرامت
او در مخمسی که با تضمین غزل حافظ سروده، به این ویژگی عارفان اشاره کرده که میتوانند از عناصر بیارزش، طلا و گوهر بسازند و یا طالع نحس را تبدیل به سعد کنند. او در ادامه چنین میگوید که با رندی و زاهدی نمیتوان به مرتبۀ بلند دست یافت، بلکه به عنایت خداوندی مربوط است. او با تضمین ابیات حافظ در این مخمس بهنوعی گفتار خود را تکمیل نموده است:
روشندلان از همتی مس را طلا کنند |
| سنگ سیاه را گهر بیبها کنند |
هم بوم را سعید به رنگ هما کنند |
| آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند |
آیا بود که گوشۀ چشمی به ما کنند..
امکان مرتبت نه به رندی و زاهدیست |
| آرام و عافیت نه به رندی و زاهدیست |
هم رشد منزلت نه به رندی و زاهدیست |
| چون حسن عاقبت نه برندی و زاهدیست |
آن به که کار خود به عنایت رها کنند
|
| (همان: 112) |
به نظر وی کرامت بهرۀ کسی میشود که در پی آزار خلق نباشد و چون دلش صاف میشود، این مقام را پیدا میکند. دلیلی که برای این مهم تمثیل میکند، قصۀ فریدون است که چون ضحاک را نکشت، توانست به شاهی برسد.
کرامت ار طلبی دست برکش از آزار |
| که یافت فتح فریدون ز عدل بر ضحاک |
|
| (همان: 12) |
2-3-2-6. ارزش انسان
در این مخمس با تضمین غزل سید میرجان محمد سندى اللوهروي، اهمیت وجود انسان را بهعنوان اصل و هدف خلقت بیان نموده است. او انسان را لایق عرش میداند بهطوریکه همۀ عناصر کائنات در وجود او هست و باید متجلی شود:
طاق عرش جلوهگر بالین خواب آدمیست |
| درحقیقت قلزم اعظم حباب آدمیست |
نود و نه اسم عامل در حجاب آدمیست |
| روی محبوب ازل زیر نقاب آدمیست |
عالمآرا آفتابی در سحاب آدمیست
|
| (همان: 87) |
زیب مگسی مبارزه با نفس و عوامل آن را نخستین گام در راه تحقق هدف خود که همانا حقتعالی است میداند و برای سرکوبی آن انواع سختیها و خویشتنداریها، چلهنشینیها و خلوتگزیدنها و ریاضتها را توصیه میکند. وی نفس را کانون اخلاق و عادات ناستودۀ انسانی میداند و آدمی را موظف به مجاهدۀ آن میکند و میگوید در تن تو پلیدیهاست. مارها و کژدمها در وجود تو خفتهاند و تو آگاه نیستی. این نفس کافر مدام در سرکشی است. هرچند او را دور کنی، با جسارت تمام بازمیگردد. طعامش مده؛ با مرگِ نفس سرکش است که برکت و آسایش نصیب آدمی میگردد:
[1] * دانشآموخته دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه سیستان و بلوچستان، زاهدان، ایران
mojibdehani1372@gmail.com
[2] ** دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی، مجمتع آموزش عالی سراوان، سراوان، ایران (نویسنده مسئول)
تاریخ وصول 08/06/1403 تاریخ پذیرش 28/09/1403