درنگی بر معنی «سرِ سفره» در مصرع «چون سرِ سفره رخِ او تویتوی...» از دفتر ششم مثنوی
محورهای موضوعی : شاهنامه
1 - - استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد
کلید واژه: سفره, سرِِ سفره, خوانچه, طبق, دستار خوان, دفتر ششم مثنوی,
چکیده مقاله :
گزارش و شرح ابیات و عبارات متون ادبی که امروزه اغلب از آن با عنوان تعلیقات یاد می شود، عمر دراز و قدمتی بیش از پانصد سال دارد. در دورة معاصر نیز پژوهشگران و محققان با نوشتن شرح و تعلیقات بر آثار کهن زبان فارسی به صورت کتاب یا مقاله، گزارشهای گوناگونی از آن متون به دست داده اند. توضیح این مطلب لازم است که کالبد و روساخت متون مهم ادبی، مقدمه و وسیلة نخستین و بنیادین رسیدن به درونمایه و ژرف ساخت آن متون است. به همین خاطر، این جنبه از پژوهشها؛ یعنی گزارش درست و دقیق ابیات و عبارات متون ادبی نباید مورد بیتوجهی و غفلت قرار گیرد. اهمیت و سودمندی چنین گزارش هایی زمانی آشکارتر و مشخص تر می گردد که با افسوس و اندوه بسیار بدانیم هنوز شماری از دانشجویان دوره های کارشناسی ارشد و دکترای زبان و ادبیات فارسی از خواندن و گزارش درست بعضی از لغات و ابیات و عبارات متون کهن ادبی ناتوانند. آنچه در این جستار بدان می پردازیم، یکی از یادداشت های پراکنده ای است که نگارنده سالهای متمادی، در حاشیة شرح مثنوی دکتر جعفر شهیدی نوشته است و در واقع، حاشیه ای است بر حاشیة ایشان در شرح این بیت از دفتر ششم مثنوی که نکاتی را در ضرورت توجه به شرح و گزارش آثار ادبی و دقت در آن خواستار است. باید گفت بیشک، مثنوی معنوی نیز از جملة کتابهایی است که دریایی بیکران از فرهنگ عامه و نکات ازندة ادبی را داراست. این اثر سترگ دارای شاخصههای فرهنگی و ادبی خاصی است که گاه برای خوانندة امروزی قابل دریافت نیست. ترکیب سرِ سفره یکی از ترکیبات نادر و دیریابی است که مولانا در مصرع چون سر سفره رخ او توی توی... دفتر ششم آن را آورده است که معنای آن ترکیب برای نویسندة این جستار دغدغه ایجاد کرده است و از سوی دیگر، بسیاری از شارحان در معنی آن حدس هایی زده اند. این نکته نیز درخور توجه است که آنچه در معنی این ترکیب بدان دست یافته ایم، از تمامی فرهنگ لغت های زبان فارسی فوت شده و بدان توجهی نشده است. نویسنده با تبیین معانی گونهگون این ترکیب در میان کتب ادبی، به کاربرد آن در دیگر متون ادبی اشاره میکند و معنی این ترکیب را در مصراع مورد بحث با توجه به شواهد یافته شده در مصراع مورد بحث گزارش می کند. امید است که خوانندگان، نکتة انگشت نهاده و یاد کردة ما را حمل بر بی احترامی به ساحت آن گزارشگر بزرگ (دکتر شهیدی) ندانند و نپندارند که آنچه در این مقاله آمده، از سر هوی و هوس خالِف تعرَف است. نامة دکتر شهیدی نیز در پاسخ به این معنی نویافته ضمیمة مقاله است.
Reporting and explaining of verses of literary works which is known as TALIGHAT has a long history of five hundred years old. In the contemporary period, researchers and investigators have also written explanations on the old Persian literary works in the form of article or reports. It is necessary to note that the surface structure of important literary texts is the first means for reaching to the deep structure. Therefore, the exact report of verses and literary expressions shouldn’t be neglected. The significant and usefulness of such reports become more obvious when we notice to the reports that M.A. and PhD students are writing. Unfortunately, We see that they are still unable to read the reports of old words and verses in literary texts. This article is one of my unorganized notes which I have written in the margin of Dr.JAFAR SHAHIDI's commentary of MATHNAVI. In fact this research is a marginal writing to the marginal writing of Dr. SHAHIDI for the sixth book of the MATHNAVI. To my opinion, this hemistich needs more attention and analysis. MATHNAVI MANAVI is among those books which consist of huge amount of information about culture of common people as well as valuable literary advices. This masterpiece has special, cultural and literary indexes which is incomprehensible for today's readers. The compound SERE SOFRE which MOLANA has used in hemistch of CHON SERE SOFRE ROKHE OU TOEY TOEY has created a problem for me and other commentator also have had trouble interpreting it .This compound hasn't been recorded in any Farsi dictionary. The writer of this article has tried to explain the different meanings of this compound in literary books and its usage in other literart works. The meaning of the mentioned hemistich is explained by using different sourced. We hope that the present article meant no disrespect to the great commentator, Dr. SHAHADI.
1- افضل الدین، خاقانی. (1375). دیوان، با مقدمه استاد بدیع الزمان فروزانفر، تهران: انتشارات نگاه.
2- امیرخسرو دهلوی .(1370). دیوان، تصحیح سعید نفیسی، تهران: جاویدان.
3- الارجانی، فرامرز بن خداداد بن عبدالله. (1347). سمک عیار، تصحیح پرویز ناتل خانلری، ج 1، تهران: انتشارات بنیاد فرهنگ ایران.
4- دهخدا، علی اکبر .(بیتا). لغتنامه، تهران: مؤسسه چاپ و انتشارات دانشگاه تهران.
5- زنجانی، برات. (1373). احوال و آثار و شرح مخزن الاسرار نظامی گنجوی، تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
6- سعدی، مصلح بن عبدالله. (1378). بوستان، شرح و گزارش از دکتر رضا انزابی نژاد و دکتر سعید قره بگلو، تهران: انتشارات جامی.
7- شفیعی کدکنی، محمد رضا. (1372). آنسویِ حرف و صوت، گزیدة اسرار التوحید، تهران: انتشارات سخن.
8- شهیدی، سید جعفر. (1380). شرح مثنوی، دفتر ششم، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.
9- صائب، محمد علی. (1371). دیوان، به کوشش محمّد قهرمان، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.
10- عبید زاکانی .(1373). کلیات، به اهتمام محمدجعفر محجوب، تهران.
11- فردوسی .(1378). شاهنامه، به تصحیح سعید حمدیان، تهران: قطره.
12- کزازی، جلال الدین. (1378). گزارش دشواریهای دیوان خاقانی، تهران: نشر مرکز.
13- میهنی، محمدبن منور .(1367). اسرار التوحید فی مقامات شیخ ابوسعید، تصحیح دکتر شفیعی کدکنی، تهران: انتشارات آگاه.
14- مولوی، جلال الدین محمد .(1375). مثنوی معنوی، تصحیح رینولد نیکلسن، ج 3، تهران: انتشارات توس.
15------------------ .(1376). کلیات شمس، تهران: موسسة انتشارات امیرکبیر.
16- منوچهری. (1375). دیوان منوچهری، به کوشش دکتر محمّد دبیر سیاقی، تهران: انتشارات زوّار.
17- ناصر خسرو. (1365). دیوان ناصر خسرو، تصحیح مینوی و محقق، تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
18 -------- .(1379). دیوان حکیم ناصر خسرو، دکتر جعفر شعار و دکتر احمد کامل نژاد، تهران: انتشارات پیام امروز.
_||_